۸۷٬۷۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''حسن بن احمد بن عبدالرحمن البنّا''' (1324ـ 1368ق) (1285ـ 1327ش) (1906ـ 1949م) عنوان مقالهای از بخش پیشگامان [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره ششم میباشد که به قلم رحیم ابوالحسینی تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل بهار سال 1385 منتشر شده است.</div> | '''حسن بن احمد بن عبدالرحمن البنّا''' (1324ـ 1368ق) (1285ـ 1327ش) (1906ـ 1949م) عنوان مقالهای از بخش پیشگامان [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره ششم میباشد که به قلم رحیم ابوالحسینی تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل بهار سال 1385 منتشر شده است.</div> | ||
=مقدمه | == مقدمه == | ||
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» <ref>آل عمران/169.</ref><br> | «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» <ref>آل عمران/169.</ref><br> | ||
امروز مسلمانان جهان با همه تنوعهای اقليمی، نژادی و مذهبی، نياز جدی به وحدت دارند و بايد برای مبارزه با تفکر سکولاريسم و جدايی دين از سياست، همت بيشتری از خود نشان دهند. گرچه شخصيتهای بزرگ شيعی و سنی در اين راه گامهای مؤثری برداشتهاند، اما بايد اذعان داشت که اين شخصيتها در جوامع اسلامی معمولا ناشناختهاند و معرفی آنان، کمترين تلاشی است که يک نويسنده میتواند انجام دهد. در اين مقاله به بررسی گوشههايی از زندگی مصلح بزرگ «شيخ حسن بنا» پرداخته ايم که در بيداری مسلمانان، نقش عمده ای داشت و همه عمر نه چندان طولانی خود را صرف اين کار کرد.<br> | امروز مسلمانان جهان با همه تنوعهای اقليمی، نژادی و مذهبی، نياز جدی به وحدت دارند و بايد برای مبارزه با تفکر سکولاريسم و جدايی دين از سياست، همت بيشتری از خود نشان دهند. گرچه شخصيتهای بزرگ شيعی و سنی در اين راه گامهای مؤثری برداشتهاند، اما بايد اذعان داشت که اين شخصيتها در جوامع اسلامی معمولا ناشناختهاند و معرفی آنان، کمترين تلاشی است که يک نويسنده میتواند انجام دهد. در اين مقاله به بررسی گوشههايی از زندگی مصلح بزرگ «شيخ حسن بنا» پرداخته ايم که در بيداری مسلمانان، نقش عمده ای داشت و همه عمر نه چندان طولانی خود را صرف اين کار کرد.<br> | ||
وی در اين راه فعاليتهای صادقانه ای داشت و با تأسيس جمعيت «اخوانالمسلمين» اين فعاليتها را تکميل کرد و سرانجام جام شيرين شهادت را نوشيد.<br> | وی در اين راه فعاليتهای صادقانه ای داشت و با تأسيس جمعيت «اخوانالمسلمين» اين فعاليتها را تکميل کرد و سرانجام جام شيرين شهادت را نوشيد.<br> | ||
=تولد و تحصيلات مقدماتی= | == تولد و تحصيلات مقدماتی == | ||
«حسن بن احمد بن عبدالرحمن بنا» پايه گذار و رهبر جمعيت اخوانالمسلمين در سال 1324قمری در شهرستان محموديه نزدیک اسکندريه مصر چشم به جهان گشود (زرکلی، 1410ق، ص183). پدرش «احمدبن عبدالرحمان» از عالمان پرهيزگار و از شاگردان «شيخ محمد عبده» بود و در علوم حديث تأليفاتی داشت که مهمترين آنها «الفتح الربانی لترتيب مسند الامام احمد» بوده است. همچنين پدرش در کنار علم و دانش، به کار صحافی و تعمير ساعت نيز اشتغال داشت و به همين دليل او را «ساعاتی» نيز میگفتند.<ref>بنا، مجموعة الرسائل، بی تا، ص5.</ref><br> | «حسن بن احمد بن عبدالرحمن بنا» پايه گذار و رهبر جمعيت اخوانالمسلمين در سال 1324قمری در شهرستان محموديه نزدیک اسکندريه مصر چشم به جهان گشود (زرکلی، 1410ق، ص183). پدرش «احمدبن عبدالرحمان» از عالمان پرهيزگار و از شاگردان «شيخ محمد عبده» بود و در علوم حديث تأليفاتی داشت که مهمترين آنها «الفتح الربانی لترتيب مسند الامام احمد» بوده است. همچنين پدرش در کنار علم و دانش، به کار صحافی و تعمير ساعت نيز اشتغال داشت و به همين دليل او را «ساعاتی» نيز میگفتند.<ref>بنا، مجموعة الرسائل، بی تا، ص5.</ref><br> | ||
حسن بنا در يک خانواده علمی و مذهبی پرورش يافت و با حمايتهای پدرش علوم مقدماتی را در دبستان دينی رشاد فراگرفت. مدرسه رشاد در سال 1915م تأسيس شد و شبيه مدارس ملی دهات آن زمان بود ولی به سبک دانشسراهای ممتاز امروزی بود که هم آموزشگاه و هم پرورشگاه است.<br> | حسن بنا در يک خانواده علمی و مذهبی پرورش يافت و با حمايتهای پدرش علوم مقدماتی را در دبستان دينی رشاد فراگرفت. مدرسه رشاد در سال 1915م تأسيس شد و شبيه مدارس ملی دهات آن زمان بود ولی به سبک دانشسراهای ممتاز امروزی بود که هم آموزشگاه و هم پرورشگاه است.<br> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
وی از همان نوجوانی اهتمام زيادی به مسئله امر به معروف و نهی از منکر داشت و هميشه مردم را به سوی خدا دعوت مینمود. از اين رو با همکاری دوستان و هم فکرانش وارد «جمعيت اخلاق و آداب» شد و پس از آن جزء يکی از اعضای «انجمن منع ناروا» گرديد <ref>بنا، مجموعة الرسائل، ص5.</ref> به گفته خود وی، فعاليت اين انجمن صرفاً داخلی و محدود به تذکرات و نصايح جزئی بود اما عدهای گرد هم آمدند تا طرح وسيعتری را پی ريزی نمايند. پايه گذاران اين انجمن کسانی چون «محمدعلی بدير» دبير وقت اداره فرهنگ، «لبيب نوار» شخصی بازرگان، «عبدالمتعال سنکل» و «عبدالرحمن ساعاتی» کارمند راه آهن و استاد مهندس «سعيد بدير» بودند. کارهای اجرايی انجمن که بيشتر جنبه امر به معروف و نهی از منکر داشت، ميان اعضا تقسيم شد. مهمترين کار انجمن، تذکرات پندآموزی بود که توسط نامههايی به افراد خاطی میرسيد و در اين کار معمولا از افراد خردسال که حسن بنا نيز جزء آنها بود و هنوز چهارده سالش تمام نشده بود، استفاده میشد.<ref>بنا، خاطرات، ص14.</ref><br> | وی از همان نوجوانی اهتمام زيادی به مسئله امر به معروف و نهی از منکر داشت و هميشه مردم را به سوی خدا دعوت مینمود. از اين رو با همکاری دوستان و هم فکرانش وارد «جمعيت اخلاق و آداب» شد و پس از آن جزء يکی از اعضای «انجمن منع ناروا» گرديد <ref>بنا، مجموعة الرسائل، ص5.</ref> به گفته خود وی، فعاليت اين انجمن صرفاً داخلی و محدود به تذکرات و نصايح جزئی بود اما عدهای گرد هم آمدند تا طرح وسيعتری را پی ريزی نمايند. پايه گذاران اين انجمن کسانی چون «محمدعلی بدير» دبير وقت اداره فرهنگ، «لبيب نوار» شخصی بازرگان، «عبدالمتعال سنکل» و «عبدالرحمن ساعاتی» کارمند راه آهن و استاد مهندس «سعيد بدير» بودند. کارهای اجرايی انجمن که بيشتر جنبه امر به معروف و نهی از منکر داشت، ميان اعضا تقسيم شد. مهمترين کار انجمن، تذکرات پندآموزی بود که توسط نامههايی به افراد خاطی میرسيد و در اين کار معمولا از افراد خردسال که حسن بنا نيز جزء آنها بود و هنوز چهارده سالش تمام نشده بود، استفاده میشد.<ref>بنا، خاطرات، ص14.</ref><br> | ||
=ورود به دانشسرای مقدماتی= | == ورود به دانشسرای مقدماتی == | ||
حسن بنا هنوز به سن کامل چهارده سالگی نرسيده بود که مجبور شد يکی از اين دو راه را برگزيند؛ يا بايد به دانشکده دينی اسکندريه قدم میگذاشت تا بعدها به دانشگاه الازهر راه يابد، و يا میبايست وارد دانشسرای مقدماتی شهر «دمنهور» میگشت تا بعد از سه سال به عنوان معلم مدرسه مشغول خدمت گردد. وی راه دوم را انتخاب کرد و برای امتحان ورودی ثبت نام نمود، اما دو مشکل پيش رو داشت، يکی کمی سن و ديگر اينکه هنوز قرآن را به طور کامل حفظ نکرده بود. با اين حال، مسئول دانشسرا که مردی بزرگوار و خوش اخلاق بود از شرط سن صرف نظر کرد و تعهد وی مبنی بر حفظ تمام قرآن را پذيرفت و به اين صورت وی توانست جزء دانشجويان دانشسرای مقدماتی گردد. <ref>پيشين، ص16.</ref><br> | حسن بنا هنوز به سن کامل چهارده سالگی نرسيده بود که مجبور شد يکی از اين دو راه را برگزيند؛ يا بايد به دانشکده دينی اسکندريه قدم میگذاشت تا بعدها به دانشگاه الازهر راه يابد، و يا میبايست وارد دانشسرای مقدماتی شهر «دمنهور» میگشت تا بعد از سه سال به عنوان معلم مدرسه مشغول خدمت گردد. وی راه دوم را انتخاب کرد و برای امتحان ورودی ثبت نام نمود، اما دو مشکل پيش رو داشت، يکی کمی سن و ديگر اينکه هنوز قرآن را به طور کامل حفظ نکرده بود. با اين حال، مسئول دانشسرا که مردی بزرگوار و خوش اخلاق بود از شرط سن صرف نظر کرد و تعهد وی مبنی بر حفظ تمام قرآن را پذيرفت و به اين صورت وی توانست جزء دانشجويان دانشسرای مقدماتی گردد. <ref>پيشين، ص16.</ref><br> | ||
وی در مدت سه سال اقامت در شهر دمنهور، ضمن اينکه تحصيلاتش را با موفقيت پشت سر گذاشت، به عرفان و عبادت نيز بيشتر رو آورد. وی دراينباره میگويد:<br> | وی در مدت سه سال اقامت در شهر دمنهور، ضمن اينکه تحصيلاتش را با موفقيت پشت سر گذاشت، به عرفان و عبادت نيز بيشتر رو آورد. وی دراينباره میگويد:<br> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
با اينکه رياضت و عبادت، به ويژه در ماه مبارک رمضان او را بسيار به خود مشغول میداشت، اما هيچ گاه فعاليتهای تبليغاتی خود را فراموش نکرد. هر ظهر و عصر در نمازخانه دانشسرا بانگ اذان بر میداشت و هرگاه زمان درس با وقت نماز مصادف بود از استاد اجازه میخواست تا فريضه نماز را به جا آورد. <br> | با اينکه رياضت و عبادت، به ويژه در ماه مبارک رمضان او را بسيار به خود مشغول میداشت، اما هيچ گاه فعاليتهای تبليغاتی خود را فراموش نکرد. هر ظهر و عصر در نمازخانه دانشسرا بانگ اذان بر میداشت و هرگاه زمان درس با وقت نماز مصادف بود از استاد اجازه میخواست تا فريضه نماز را به جا آورد. <br> | ||
=دانشسرای عالی= | == دانشسرای عالی == | ||
حسن بنا بعد از اتمام دوره مقدماتی، برای نخستين بار در سال 1923م به قاهره سفر کرد و برای شرکت در دانشسرای عالی اين شهر، ثبت نام نمود و با وجود دشواری زياد، توانست از امتحان ورودی اين دانشسرا موفق بيرون آيد. در آن زمان وی هنوز هفده سالگی را کامل نکرده بود، از اين رو استادان و داوطلبان دانشسرا از ديدن او متعجب میشدند. وی يک شب پيش از امتحان ورودی، رؤيای صادقی درباره موفقيت خود در امتحان ديده بود و همين امر باعث اعتماد به نفس او در جلسه امتحان گرديد و آن را مدد الهی دانست.<br> | حسن بنا بعد از اتمام دوره مقدماتی، برای نخستين بار در سال 1923م به قاهره سفر کرد و برای شرکت در دانشسرای عالی اين شهر، ثبت نام نمود و با وجود دشواری زياد، توانست از امتحان ورودی اين دانشسرا موفق بيرون آيد. در آن زمان وی هنوز هفده سالگی را کامل نکرده بود، از اين رو استادان و داوطلبان دانشسرا از ديدن او متعجب میشدند. وی يک شب پيش از امتحان ورودی، رؤيای صادقی درباره موفقيت خود در امتحان ديده بود و همين امر باعث اعتماد به نفس او در جلسه امتحان گرديد و آن را مدد الهی دانست.<br> | ||
حسن بنا مدت چهارسال در اين دانشسرا تحصيل کرد و در ژوئيه 1927م با رتبه اول از آن جا فارغ التحصيل گشت.<ref>پيشين، ص69.</ref> <br> | حسن بنا مدت چهارسال در اين دانشسرا تحصيل کرد و در ژوئيه 1927م با رتبه اول از آن جا فارغ التحصيل گشت.<ref>پيشين، ص69.</ref> <br> | ||
=شهر اسماعيليه و سنگ بنای جمعيت اخوانالمسلمين= | == شهر اسماعيليه و سنگ بنای جمعيت اخوانالمسلمين == | ||
معمولا در مصر شاگردان ممتاز دانشکدهها را برای ادامه تحصيل به خارج میفرستادند، اما آن سال از اين قاعده تخطی شد، به همين دليل حسن بنا پس از اينکه از دانشسرای عالی در سال 1927م فارغ التحصيل شد، به عنوان معلم ابتدايی در شهر اسماعيليه مصر مشغول تدريس شد. روزهايی که حسن بنا خود را آماده رفتن به شهر اسماعيليه میکرد، هيچ گاه از انديشه برنامههای تبليغی خود غافل نبود. وی دوستانی داشت که در شهرهای ديگر همين هدف را دنبال میکردند. «احمد سکری» در محموديه، و «احمد عسکريه» و «احمد عبدالحميد» از جمله اين دوستان بودند، اما تقدير بر اين بود که آنان در جنبش تبليغی خود پراکنده باشند.<br> | معمولا در مصر شاگردان ممتاز دانشکدهها را برای ادامه تحصيل به خارج میفرستادند، اما آن سال از اين قاعده تخطی شد، به همين دليل حسن بنا پس از اينکه از دانشسرای عالی در سال 1927م فارغ التحصيل شد، به عنوان معلم ابتدايی در شهر اسماعيليه مصر مشغول تدريس شد. روزهايی که حسن بنا خود را آماده رفتن به شهر اسماعيليه میکرد، هيچ گاه از انديشه برنامههای تبليغی خود غافل نبود. وی دوستانی داشت که در شهرهای ديگر همين هدف را دنبال میکردند. «احمد سکری» در محموديه، و «احمد عسکريه» و «احمد عبدالحميد» از جمله اين دوستان بودند، اما تقدير بر اين بود که آنان در جنبش تبليغی خود پراکنده باشند.<br> | ||
تقريباً يک سال بعد، نخستين هسته تشکيلات اخوانالمسلمين و شاخههای آن در شهر اسماعيليه تکوين پذيرفت. وی از همين زمان به تدريج انديشههای خود را در جهت احيای دين و قدرت سياسی و اجتماعی به کار گرفت و به تبليغ آن پرداخت. سپس در سال 1928م جمعيت اخوانالمسلمين را تأسيس کرد و در دروس و سخنرانیها و نوشتههای خود به تبيين اصول بنيادی تفکر جمعيت پرداخت و برای اين کار به مسافرتهايی دست زد و در کنار نشر احکام و شعاير دينی، به طور عملی به مبارزه با فساد و بی دينی پرداخت.<ref>موسوی بجنوردی، 1383ش، ج12، ص561.</ref><br> | تقريباً يک سال بعد، نخستين هسته تشکيلات اخوانالمسلمين و شاخههای آن در شهر اسماعيليه تکوين پذيرفت. وی از همين زمان به تدريج انديشههای خود را در جهت احيای دين و قدرت سياسی و اجتماعی به کار گرفت و به تبليغ آن پرداخت. سپس در سال 1928م جمعيت اخوانالمسلمين را تأسيس کرد و در دروس و سخنرانیها و نوشتههای خود به تبيين اصول بنيادی تفکر جمعيت پرداخت و برای اين کار به مسافرتهايی دست زد و در کنار نشر احکام و شعاير دينی، به طور عملی به مبارزه با فساد و بی دينی پرداخت.<ref>موسوی بجنوردی، 1383ش، ج12، ص561.</ref><br> | ||
وی در سال 1932م به عنوان معلم به قاهره منتقل شد و جنبش اخوانالمسلمين هم در اين شهر تمرکز يافت. افکار حسن بنا که در قالب سخنرانیها و نوشتهها در روزنامه اخوانالمسلمين انتشار میيافت و سرانجام در کتابی به نام «مجموعة الرسائل» گردآوری شد، مورد توجه محافل سياسی و دينی واقع شد و مردم نيز از اين جنبش استقبال نمودند. اين امر سبب شد تا حسن بنا همه زندگی خود را وقف اين کار کند تا آنجا که زندگی او را از اين تاريخ بايد در قالب تاريخچه اخوانالمسلمين مطالعه کرد (پيشين).<br> | وی در سال 1932م به عنوان معلم به قاهره منتقل شد و جنبش اخوانالمسلمين هم در اين شهر تمرکز يافت. افکار حسن بنا که در قالب سخنرانیها و نوشتهها در روزنامه اخوانالمسلمين انتشار میيافت و سرانجام در کتابی به نام «مجموعة الرسائل» گردآوری شد، مورد توجه محافل سياسی و دينی واقع شد و مردم نيز از اين جنبش استقبال نمودند. اين امر سبب شد تا حسن بنا همه زندگی خود را وقف اين کار کند تا آنجا که زندگی او را از اين تاريخ بايد در قالب تاريخچه اخوانالمسلمين مطالعه کرد (پيشين).<br> | ||
=تاريخچه نهضت اخوانالمسلمين= | == تاريخچه نهضت اخوانالمسلمين == | ||
در ذيقعده 1347 ق / مارس 1928م شش تن از دوستان حسن بنا که سخت تحت تأثير درسها و کنفرانسهای او قرار داشتند به ديدار وی آمدند. آنها «حافظ عبدالحميد»، «احمد حصری»، «فؤاد ابراهيم»، «عبدالرحمن حسب الله»، «اسماعيل عز» و «ذکی مغربی» از پايهگذاران اوليه نهضت اخوانالمسلمين بودند. آنان با انگيزه و عشق سرشار از دلسوزی، به حسن بنا گفتند:<br> | در ذيقعده 1347 ق / مارس 1928م شش تن از دوستان حسن بنا که سخت تحت تأثير درسها و کنفرانسهای او قرار داشتند به ديدار وی آمدند. آنها «حافظ عبدالحميد»، «احمد حصری»، «فؤاد ابراهيم»، «عبدالرحمن حسب الله»، «اسماعيل عز» و «ذکی مغربی» از پايهگذاران اوليه نهضت اخوانالمسلمين بودند. آنان با انگيزه و عشق سرشار از دلسوزی، به حسن بنا گفتند:<br> | ||
«درسهای تو را شنيديم و فراگرفتيم و در ما مؤثر شد اما برای نيرومندی اسلام و بهروزی مسلمانان نمیدانيم چه بايد کرد. از اين زندگی مذلت بار و اسيروار به تنگ آمديم. خودت شاهدی که عربها و مسلمانان اين سرزمين نه منزلتیدارند و نه احترام و عزتی. ما هم چيزی جز خونهايی که در رگهايمان است نداريم ولی آن طور که تو راه مبارزه را میدانی ما نمیدانيم. مقصودمان الآن اين است که اکنون آمادگی خود را برای انجام خدمت اعلام میداريم تا بار مسئوليتی که در پيشگاه خداوند بر دوش داريم فرو نهاده باشيم، زيرا هر جمعيتی که با نيت پاک با خدا عهد ببندد پيروز است هر چند تعدادش اندک و ابزارش ناچيز باشد» (<ref>بنا، خاطرات، ص88.</ref><br> | «درسهای تو را شنيديم و فراگرفتيم و در ما مؤثر شد اما برای نيرومندی اسلام و بهروزی مسلمانان نمیدانيم چه بايد کرد. از اين زندگی مذلت بار و اسيروار به تنگ آمديم. خودت شاهدی که عربها و مسلمانان اين سرزمين نه منزلتیدارند و نه احترام و عزتی. ما هم چيزی جز خونهايی که در رگهايمان است نداريم ولی آن طور که تو راه مبارزه را میدانی ما نمیدانيم. مقصودمان الآن اين است که اکنون آمادگی خود را برای انجام خدمت اعلام میداريم تا بار مسئوليتی که در پيشگاه خداوند بر دوش داريم فرو نهاده باشيم، زيرا هر جمعيتی که با نيت پاک با خدا عهد ببندد پيروز است هر چند تعدادش اندک و ابزارش ناچيز باشد» (<ref>بنا، خاطرات، ص88.</ref><br> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
پس از اين ماجرا بين آنان بيعتی صورت گرفت و سوگند خوردند که تا زندهاند برادر يک ديگر باشند و از هيچ کوششی برای اعتلای اسلام عزيز دريغ نورزند. يکی از اعضای اين جمعيت به بنا گفت: نام خودمان را چه بگذاريم؟ بنا گفت: ظاهرسازی و تشريفات را کنار بگذاريم. شالوده و نخستين سنگ بنای اجتماعمان، معنويت، تفکر و فعاليت است و ما يک عده برادريم که در خدمت اسلام میباشيم، بنابراين ما «اخوانالمسلمين» هستيم.<br> | پس از اين ماجرا بين آنان بيعتی صورت گرفت و سوگند خوردند که تا زندهاند برادر يک ديگر باشند و از هيچ کوششی برای اعتلای اسلام عزيز دريغ نورزند. يکی از اعضای اين جمعيت به بنا گفت: نام خودمان را چه بگذاريم؟ بنا گفت: ظاهرسازی و تشريفات را کنار بگذاريم. شالوده و نخستين سنگ بنای اجتماعمان، معنويت، تفکر و فعاليت است و ما يک عده برادريم که در خدمت اسلام میباشيم، بنابراين ما «اخوانالمسلمين» هستيم.<br> | ||
=عملکرد اخوانالمسلمين در دوره حسن بنا= | == عملکرد اخوانالمسلمين در دوره حسن بنا == | ||
اخوانالمسلمين سازمانی اسلامی و سياسی است که ابتدا در شهر اسماعيليه مصر و سپس در قاهره و ديگر کشورهای عربی و اسلامی به فعاليت پرداخته است. در سال 1931م رسالهای دربردارنده اهداف اين جمعيت به وسيله بنا که «مرشد عام» لقب گرفته بود، انتشار يافت. در سال 1932م تشکيلات و رهبری اخوان به قاهره منتقل گرديد و پس از آن کنگرههای مختلفی توسط اخوانالمسلمين برگزار شد.<br> | اخوانالمسلمين سازمانی اسلامی و سياسی است که ابتدا در شهر اسماعيليه مصر و سپس در قاهره و ديگر کشورهای عربی و اسلامی به فعاليت پرداخته است. در سال 1931م رسالهای دربردارنده اهداف اين جمعيت به وسيله بنا که «مرشد عام» لقب گرفته بود، انتشار يافت. در سال 1932م تشکيلات و رهبری اخوان به قاهره منتقل گرديد و پس از آن کنگرههای مختلفی توسط اخوانالمسلمين برگزار شد.<br> | ||
پس از تشکيل کنگره سوم در سال 1935، گروه سياسی ـ نظامی «الجواله» تأسيس شد و تحت رهبری عالی ستاد فرماندهی هفت نفره قرار گرفت. در سال 1936 به مناسبت آغاز سلطنت ملک فاروق، چهارمين کنگره اخوان برگزار شد و اين سازمان، پادشاه جديد را تأييد کرد. اما مهمترين و پنجمين کنگره اخوان در سال 1938 به مناسبت دهمين سال تأسيس اين سازمان برگزار شد. اين کنگره از جهاتی نقطه عطفی در تاريخ اين جمعيت به شمار میرود، زيرا برنامهها و اهدافی که به وسيله بنا در اين کنگره اعلام شد و نيز تصميماتی که گرفته شد، در واقع اين جمعيت را وارد دوره نوينی کرد. به ويژه پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اينکه اين جمعيت نمیتوانست نسبت به اوضاع سياسی و وقايع نظامی بی اعتنا بماند.<br> | پس از تشکيل کنگره سوم در سال 1935، گروه سياسی ـ نظامی «الجواله» تأسيس شد و تحت رهبری عالی ستاد فرماندهی هفت نفره قرار گرفت. در سال 1936 به مناسبت آغاز سلطنت ملک فاروق، چهارمين کنگره اخوان برگزار شد و اين سازمان، پادشاه جديد را تأييد کرد. اما مهمترين و پنجمين کنگره اخوان در سال 1938 به مناسبت دهمين سال تأسيس اين سازمان برگزار شد. اين کنگره از جهاتی نقطه عطفی در تاريخ اين جمعيت به شمار میرود، زيرا برنامهها و اهدافی که به وسيله بنا در اين کنگره اعلام شد و نيز تصميماتی که گرفته شد، در واقع اين جمعيت را وارد دوره نوينی کرد. به ويژه پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اينکه اين جمعيت نمیتوانست نسبت به اوضاع سياسی و وقايع نظامی بی اعتنا بماند.<br> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در سال 1941م، کنگره ششم در قاهره برگزار شد و طی آن اخوانالمسلمين تصميم به شرکت در انتخابات مجلس مصر گرفت. پس از جنگ و حادترشدن مسئله فلسطين و چيرگی صهيونيستها بر آن سرزمين، اخوانالمسلمين از نظر سياسی، مالی و نظامی به ياری فلسطينيان شتافت و بسياری از اعضای آن در نبرد فلسطين شرکت کردند. حضور اخوان در اين ماجرا از يک سو بر محبوبيت آن در جهان اسلام افزود و از سوی ديگر دربار مصر و دولت بريتانيا را به شدت نگران کرد. به خصوص مسلح شدن و آمادگی نظامی اخوان بر اين نگرانی میافزود. از اين رو، به فرمان ملک فاروق، دولت نقراشی پاشا فرمان انحلال اين جمعيت را در دسامبر 1948م صادر کرد. بسياری از اعضای آن بازداشت شدند و اموال جمعيت مصادره شد. پس از آن، تبليغات گستردهای بر ضد آنان از هر سو آغاز شد. اندکی پس از انحلال، در 28دسامبر 1948م، نقراشی نخست وزير به دست يکی از اعضای اخوانالمسلمين کشته شد و چندی بعد نيز، حسن البنا به قتل رسي.<ref>پيشين، ص272.</ref><br> | در سال 1941م، کنگره ششم در قاهره برگزار شد و طی آن اخوانالمسلمين تصميم به شرکت در انتخابات مجلس مصر گرفت. پس از جنگ و حادترشدن مسئله فلسطين و چيرگی صهيونيستها بر آن سرزمين، اخوانالمسلمين از نظر سياسی، مالی و نظامی به ياری فلسطينيان شتافت و بسياری از اعضای آن در نبرد فلسطين شرکت کردند. حضور اخوان در اين ماجرا از يک سو بر محبوبيت آن در جهان اسلام افزود و از سوی ديگر دربار مصر و دولت بريتانيا را به شدت نگران کرد. به خصوص مسلح شدن و آمادگی نظامی اخوان بر اين نگرانی میافزود. از اين رو، به فرمان ملک فاروق، دولت نقراشی پاشا فرمان انحلال اين جمعيت را در دسامبر 1948م صادر کرد. بسياری از اعضای آن بازداشت شدند و اموال جمعيت مصادره شد. پس از آن، تبليغات گستردهای بر ضد آنان از هر سو آغاز شد. اندکی پس از انحلال، در 28دسامبر 1948م، نقراشی نخست وزير به دست يکی از اعضای اخوانالمسلمين کشته شد و چندی بعد نيز، حسن البنا به قتل رسي.<ref>پيشين، ص272.</ref><br> | ||
=عوامل موفقيت تشکيلات اخوانالمسلمين و نقش بنا= | == عوامل موفقيت تشکيلات اخوانالمسلمين و نقش بنا == | ||
عمدهترين عوامل دوام مبارزه اخوان و پايدارترين شيوههای مبارزه آنان که بنا در رهبری و تحقق آنها نقش اساسی داشته است به قرار زير است:<br> | عمدهترين عوامل دوام مبارزه اخوان و پايدارترين شيوههای مبارزه آنان که بنا در رهبری و تحقق آنها نقش اساسی داشته است به قرار زير است:<br> | ||
1ـ تشکيلات نيرومند و منسجم اخوانالمسلمين از مؤثرترين عوامل رواج انديشهها و توفيق آنان در زمينههای مختلف بود. بیگمان اين سازماندهی مرهون هوشمندی و بينش تشکيلاتی حسن البنا و نيز نفوذ او در ميان پيروانش بود. بخشی از اصول و ارکان تشکيلاتی اخوانالمسلمين، در کتاب «رسالة التعليم» ذکر شده است.<ref>بنا، مجموعه الرسائل، رسالة التعليم، ص356.</ref><br> | 1ـ تشکيلات نيرومند و منسجم اخوانالمسلمين از مؤثرترين عوامل رواج انديشهها و توفيق آنان در زمينههای مختلف بود. بیگمان اين سازماندهی مرهون هوشمندی و بينش تشکيلاتی حسن البنا و نيز نفوذ او در ميان پيروانش بود. بخشی از اصول و ارکان تشکيلاتی اخوانالمسلمين، در کتاب «رسالة التعليم» ذکر شده است.<ref>بنا، مجموعه الرسائل، رسالة التعليم، ص356.</ref><br> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
3ـ هماهنگی شعارها و آرمانهای اخوان که از سر خلوص و اسلامخواهی بود با رفتار و سيره آنان، يکی ديگر از عوامل موفقيت جمعيت اخوانالمسلمين بوده است. سراسر رسالههای بنا پر از شعارهايی است که با مبانی قرآن و اسلام منطبق است و از اين جهت توده مردم که اعتقاد به دينداری و اسلامخواهی داشتند، از اين شعارها استقبال کرده و به همکاری وسيع با اين جمعيت پرداختند. شعارهايی نظير: اخوت، عزت، غيرت، وحدت، قدرت، حکومت، معيشت، اطاعت از خدا در پرتو قرآن و سنت، با مردم بودن، سادگی و بسياری ديگر از اين شعارها، پيامهايی بود که روز به روز بر محبوبيت اخوانالمسلمين میافزود.<br> | 3ـ هماهنگی شعارها و آرمانهای اخوان که از سر خلوص و اسلامخواهی بود با رفتار و سيره آنان، يکی ديگر از عوامل موفقيت جمعيت اخوانالمسلمين بوده است. سراسر رسالههای بنا پر از شعارهايی است که با مبانی قرآن و اسلام منطبق است و از اين جهت توده مردم که اعتقاد به دينداری و اسلامخواهی داشتند، از اين شعارها استقبال کرده و به همکاری وسيع با اين جمعيت پرداختند. شعارهايی نظير: اخوت، عزت، غيرت، وحدت، قدرت، حکومت، معيشت، اطاعت از خدا در پرتو قرآن و سنت، با مردم بودن، سادگی و بسياری ديگر از اين شعارها، پيامهايی بود که روز به روز بر محبوبيت اخوانالمسلمين میافزود.<br> | ||
=نقش بنا در جنبشهای اسلامی معاصر= | == نقش بنا در جنبشهای اسلامی معاصر == | ||
مطالعه تاريخ سياسی زندگی حسن البنا به خوبی نشان میدهد که وی نقش بسزايی در تحرک و خيزش جنبشهای اسلامی داشته است. بنا در شرايطی پا به عرصه وجود گذاشت که محل تولدش محموديه در اشغال انگليس بود؛ تب و تاب جنبش ملی بر ضد سلطه خارجی اوج گرفته بود؛ احزابی تشکيل يافته و تظاهرات و تلاشهای سياسی و اجتماعی وسيعی شکل گرفته بود و روح حماسه و مبارزه ملی حاکم گرديده بود. در مقابل، مبلغان مسيحی نيز بر کوششهای تبليغی خود افزوده بودند؛ قبطيان مصر به رهبری برخی از نويسندگان و روشنفکران خود، مانند سلامه موسی، مردم را به ناسيوناليسم مصر و به تعبير ديگر، قبطیگرايی دعوت میکردند. غربزدگی و تفکر غربی، رواج آداب و سنتهای فرنگی به ويژه در ميان طبقات اشراف و نفوذ اقتصاد سرمايهداری از ديگر خصوصيات جامعه مصر شده بود. برخی از روشنفکران مسلمان مانند لطفی سيد، طه حسين و علی عبدالرزاق از جدايی دين از حکومت سخن میگفتند. مهمتر از همه، با الغای خلافت عثمانی در سال 1924م و تقسيم قلمرو آن دولت به کشورهای کوچک و متعدد، بحران سياسی بزرگی در مصر و ساير کشورهای عربی ايجاد شده بود. هر چند کوششهايی از سوی الازهر و سازمانهای ديگر برای احيای خلافت صورت گرفت، اما عوامل متعدد، از جمله رقابت برخی مدعيان خلافت، اين کوشش را بیثمر ساخت <ref>بيومی، 1979م، ص60ـ58 و موسوی بجنوردی، پيشين، ص279.</ref><br> | مطالعه تاريخ سياسی زندگی حسن البنا به خوبی نشان میدهد که وی نقش بسزايی در تحرک و خيزش جنبشهای اسلامی داشته است. بنا در شرايطی پا به عرصه وجود گذاشت که محل تولدش محموديه در اشغال انگليس بود؛ تب و تاب جنبش ملی بر ضد سلطه خارجی اوج گرفته بود؛ احزابی تشکيل يافته و تظاهرات و تلاشهای سياسی و اجتماعی وسيعی شکل گرفته بود و روح حماسه و مبارزه ملی حاکم گرديده بود. در مقابل، مبلغان مسيحی نيز بر کوششهای تبليغی خود افزوده بودند؛ قبطيان مصر به رهبری برخی از نويسندگان و روشنفکران خود، مانند سلامه موسی، مردم را به ناسيوناليسم مصر و به تعبير ديگر، قبطیگرايی دعوت میکردند. غربزدگی و تفکر غربی، رواج آداب و سنتهای فرنگی به ويژه در ميان طبقات اشراف و نفوذ اقتصاد سرمايهداری از ديگر خصوصيات جامعه مصر شده بود. برخی از روشنفکران مسلمان مانند لطفی سيد، طه حسين و علی عبدالرزاق از جدايی دين از حکومت سخن میگفتند. مهمتر از همه، با الغای خلافت عثمانی در سال 1924م و تقسيم قلمرو آن دولت به کشورهای کوچک و متعدد، بحران سياسی بزرگی در مصر و ساير کشورهای عربی ايجاد شده بود. هر چند کوششهايی از سوی الازهر و سازمانهای ديگر برای احيای خلافت صورت گرفت، اما عوامل متعدد، از جمله رقابت برخی مدعيان خلافت، اين کوشش را بیثمر ساخت <ref>بيومی، 1979م، ص60ـ58 و موسوی بجنوردی، پيشين، ص279.</ref><br> | ||
در چنين اوضاع آشفتهای جنبش جديد اسلامی آغاز شد. شمار جمعيتهايی که در سالهای پيش و پس از جنگ جهانی اول با انگيزههای اسلامی و به قصد عملی کردن احکام شريعت پديد آمدند، به 135 جمعيت میرسيد. شايد مهمترين اين جمعيتها «جمعية الشبان المسلمين» (گروه جوانان مسلمان) بود که در سال 1927م تأسيس شد و جمعيتی دينی ـ سياسی به شمار میرفت. حسن البنا درست در متن اين بحران و نابسامانی متولد شد و رشد کرد. وی از يک سو شاهد فروپاشی خلافت اسلامی و پريشانی مسلمانان بود و از سوی ديگر از نهضت سلفی و جنبش دينیـ سياسی پيشينيان خود در مصر اثر پذيرفته بود.<br> | در چنين اوضاع آشفتهای جنبش جديد اسلامی آغاز شد. شمار جمعيتهايی که در سالهای پيش و پس از جنگ جهانی اول با انگيزههای اسلامی و به قصد عملی کردن احکام شريعت پديد آمدند، به 135 جمعيت میرسيد. شايد مهمترين اين جمعيتها «جمعية الشبان المسلمين» (گروه جوانان مسلمان) بود که در سال 1927م تأسيس شد و جمعيتی دينی ـ سياسی به شمار میرفت. حسن البنا درست در متن اين بحران و نابسامانی متولد شد و رشد کرد. وی از يک سو شاهد فروپاشی خلافت اسلامی و پريشانی مسلمانان بود و از سوی ديگر از نهضت سلفی و جنبش دينیـ سياسی پيشينيان خود در مصر اثر پذيرفته بود.<br> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
اين تأثيرپذيری را از طريق نزدیکی فکری و شعارها و خواستههای تقريباً يکسان اجتماعی و سياسی شيعيان بنيادگرا و نيز برخی روابط آشکار بين اين دو نوع جنبش میتوان مشاهده کرد. چنان که مقايسه گروه فدائيان اسلام در ايران با اخوانالمسلمين، تا حدودی اين ارتباط و تأثيرپذيری را نشان میدهد. مسافرت نواب صفوی به مصر در سال 1954م و سخنرانی او در تظاهرات اخوان و حتی وساطت او بين اخوان و جمال عبدالناصر و سرانجام ادعای ارتباط تشکيلاتی اين جمعيت ايرانی با اخوان مصر <ref>عنايت، 1362ش، ص171ـ170؛ بجنوردی، پيشين، ص280</ref> دليل بر اين ادعا است. شايد به همين دليل برخی از نويسندگان معاصر عرب، در همان سالها، يعنی سالهای 1955 و 1956م، به شعبههای اخوانالمسلمين در ايران اشاره کردهاند (حسينی، 1955م، ص154)؛ و نيز شايد به همين دليل، از زمان تشکيل و فعاليت سازمان فدائيان اسلام تاکنون، بسياری از کتابهای مهم و آموزشی اخوانالمسلمين توسط پيروان فدائيان اسلام به زبان فارسی ترجمه شدهاست.<br> | اين تأثيرپذيری را از طريق نزدیکی فکری و شعارها و خواستههای تقريباً يکسان اجتماعی و سياسی شيعيان بنيادگرا و نيز برخی روابط آشکار بين اين دو نوع جنبش میتوان مشاهده کرد. چنان که مقايسه گروه فدائيان اسلام در ايران با اخوانالمسلمين، تا حدودی اين ارتباط و تأثيرپذيری را نشان میدهد. مسافرت نواب صفوی به مصر در سال 1954م و سخنرانی او در تظاهرات اخوان و حتی وساطت او بين اخوان و جمال عبدالناصر و سرانجام ادعای ارتباط تشکيلاتی اين جمعيت ايرانی با اخوان مصر <ref>عنايت، 1362ش، ص171ـ170؛ بجنوردی، پيشين، ص280</ref> دليل بر اين ادعا است. شايد به همين دليل برخی از نويسندگان معاصر عرب، در همان سالها، يعنی سالهای 1955 و 1956م، به شعبههای اخوانالمسلمين در ايران اشاره کردهاند (حسينی، 1955م، ص154)؛ و نيز شايد به همين دليل، از زمان تشکيل و فعاليت سازمان فدائيان اسلام تاکنون، بسياری از کتابهای مهم و آموزشی اخوانالمسلمين توسط پيروان فدائيان اسلام به زبان فارسی ترجمه شدهاست.<br> | ||
=ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | == ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا == | ||
حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزدیک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزدیک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | ||
بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفیگری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران سنتگرايی و دارای عقيده سلف خالص بود.<ref>قرضاوی، 1367ش، ص76.</ref> | بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفیگری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران سنتگرايی و دارای عقيده سلف خالص بود.<ref>قرضاوی، 1367ش، ص76.</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
بنا معتقد بود که بايد همه احزاب مصری منحل و همه نيروهای ملت در يک جا جمع شوند تا زمينه برای تحقق استقلال و آزادی ملت و شکل گيری بنيادهای اصلاحات دينی فراهم گردد. وی البته به بازسازی امت برای دست يابی به کمالات اجتماعی سخت اهميت میداد، ولی طريق رسيدن به اين هدف را نه تمدن غرب، بلکه تمسک به تعاليم اسلام میدانست. اين اعتقاد به اين معنا نبود که بنا در بازسازی جامعه اسلامی، با همه شيوههای غربی مخالف است، بلکه تفکر بنا ريشه در سنتگرايی و اصلاح جامعه بر اساس موازين دينی داشت. از اين رو بر اهميت نظام نمايندگی غربی تأکيد میکرد و معتقد بود اين نظام تعيين کننده مسئوليت حاکم و سلطه امت است و تضادی با قواعد حکومت اسلامی ندارد.<br> | بنا معتقد بود که بايد همه احزاب مصری منحل و همه نيروهای ملت در يک جا جمع شوند تا زمينه برای تحقق استقلال و آزادی ملت و شکل گيری بنيادهای اصلاحات دينی فراهم گردد. وی البته به بازسازی امت برای دست يابی به کمالات اجتماعی سخت اهميت میداد، ولی طريق رسيدن به اين هدف را نه تمدن غرب، بلکه تمسک به تعاليم اسلام میدانست. اين اعتقاد به اين معنا نبود که بنا در بازسازی جامعه اسلامی، با همه شيوههای غربی مخالف است، بلکه تفکر بنا ريشه در سنتگرايی و اصلاح جامعه بر اساس موازين دينی داشت. از اين رو بر اهميت نظام نمايندگی غربی تأکيد میکرد و معتقد بود اين نظام تعيين کننده مسئوليت حاکم و سلطه امت است و تضادی با قواعد حکومت اسلامی ندارد.<br> | ||
مخالفت نکردن بنا با قانون اساسی مصر نيز ريشه در همين باور داشته است. همچنين با وجود اهتمامی که بنا از ديدگاهی سلفی گرايانه، در اسلامی کردن حکومت و جامعه داشت و حتی نام «حزب» را از اخوانالمسلمين برداشت، اما از مشارکت در نظام سياسی و رقابت با احزاب ديگر خودداری نمیکرد و در همين راستا بود که خود را دوبار نامزد نمايندگی مجلس مصر کرد و گاهی نيز با پادشاه همکاری میکرد تا جايی که برای انتخاب رئيس الوزرا با وی مشورت شد و پس از انتخاب اسماعيل صدقی به عنوان رئيس الوزرا، با وی همکاری نمود. همه اين موارد نشاندهنده فعاليت باز و گسترده بنا، دستکم در بخشی از تاريخ اخوانالمسلمين است. <ref>بجنوردی، پيشين، ج12، ص562.</ref><br> | مخالفت نکردن بنا با قانون اساسی مصر نيز ريشه در همين باور داشته است. همچنين با وجود اهتمامی که بنا از ديدگاهی سلفی گرايانه، در اسلامی کردن حکومت و جامعه داشت و حتی نام «حزب» را از اخوانالمسلمين برداشت، اما از مشارکت در نظام سياسی و رقابت با احزاب ديگر خودداری نمیکرد و در همين راستا بود که خود را دوبار نامزد نمايندگی مجلس مصر کرد و گاهی نيز با پادشاه همکاری میکرد تا جايی که برای انتخاب رئيس الوزرا با وی مشورت شد و پس از انتخاب اسماعيل صدقی به عنوان رئيس الوزرا، با وی همکاری نمود. همه اين موارد نشاندهنده فعاليت باز و گسترده بنا، دستکم در بخشی از تاريخ اخوانالمسلمين است. <ref>بجنوردی، پيشين، ج12، ص562.</ref><br> | ||
=اساتيد و مرشدان تأثيرگذار در بنا= | |||
== اساتيد و مرشدان تأثيرگذار در بنا == | |||
بنا بيشتر عمر خود را صرف فعاليتهای عملی نمود و با توجه به اينکه عمر او نيز کوتاه بود، فرصت جلوس در محضر اساتيد متعدد، و تقويت مايههای علمی و پژوهشی خويش را نيافت. شايد دليل ديگر اين امر، گرايشهای صوفيانهای بود که بنا در آغاز نوجوانی گرفته بود و سخت به آن پایبند بود. يکی از مرشدان طريقت او «شيخ زهران» بود که بنا در سالهايی که در دانشسرای مقدماتی در «دمنهور» درس میخواند، با وی آشنا شد. شيخ زهران مردی عابد، اهل دل و از پيروان «شيخ عبدالوهاب حصافی» بود و بنا هر شب بين نماز مغرب و عشا در درس او حضور میيافت و در حلقه ذکر آن جماعت همراه میشد.<br> | بنا بيشتر عمر خود را صرف فعاليتهای عملی نمود و با توجه به اينکه عمر او نيز کوتاه بود، فرصت جلوس در محضر اساتيد متعدد، و تقويت مايههای علمی و پژوهشی خويش را نيافت. شايد دليل ديگر اين امر، گرايشهای صوفيانهای بود که بنا در آغاز نوجوانی گرفته بود و سخت به آن پایبند بود. يکی از مرشدان طريقت او «شيخ زهران» بود که بنا در سالهايی که در دانشسرای مقدماتی در «دمنهور» درس میخواند، با وی آشنا شد. شيخ زهران مردی عابد، اهل دل و از پيروان «شيخ عبدالوهاب حصافی» بود و بنا هر شب بين نماز مغرب و عشا در درس او حضور میيافت و در حلقه ذکر آن جماعت همراه میشد.<br> | ||
در واقع از آن روز به بعد، نام «شيخ حصافی» در گوش بنا طنين انداز شد و زيباترين احساسات را در اعماق جانش پديد آورد. در حلقه درس شيخ زهران کتاب «المنهل الصافی» که در فضايل «شيخ حسنين حصافی» نخستين پير فرقه حصافيه و پدر شيخ عبدالوهاب حصافی است، تدريس میشد و آشنايی بنا با سيره عملی شيخ حسنين، او را شيفته خود گردانيد و با انگيزهای تمام، تحت تأثير افکار او قرار گرفت. هنگامی که بنا در دانشسراهای مقدماتی و عالی درس میخواند، پيوسته سرگرم مطالعه کتاب منهل الصافی بود و در آن ايام، رؤيايی در خواب بر او نمودار گشت که دلبستگی او را به شيخ حصافی دو چندان کرد. وی در اين رؤيا به مقابله با ديو شيطان صفتی بر میخيزد که مردم را به کارهای حرام فرا میخواند و سرانجام در اين مقابله، شيخ حصافی به کمک او میآيد و به اين وسيله بر شيطان چيره میگردد.<br> | در واقع از آن روز به بعد، نام «شيخ حصافی» در گوش بنا طنين انداز شد و زيباترين احساسات را در اعماق جانش پديد آورد. در حلقه درس شيخ زهران کتاب «المنهل الصافی» که در فضايل «شيخ حسنين حصافی» نخستين پير فرقه حصافيه و پدر شيخ عبدالوهاب حصافی است، تدريس میشد و آشنايی بنا با سيره عملی شيخ حسنين، او را شيفته خود گردانيد و با انگيزهای تمام، تحت تأثير افکار او قرار گرفت. هنگامی که بنا در دانشسراهای مقدماتی و عالی درس میخواند، پيوسته سرگرم مطالعه کتاب منهل الصافی بود و در آن ايام، رؤيايی در خواب بر او نمودار گشت که دلبستگی او را به شيخ حصافی دو چندان کرد. وی در اين رؤيا به مقابله با ديو شيطان صفتی بر میخيزد که مردم را به کارهای حرام فرا میخواند و سرانجام در اين مقابله، شيخ حصافی به کمک او میآيد و به اين وسيله بر شيطان چيره میگردد.<br> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۱: | ||
استاد حسن بنا هنگامی که به قاهره رفت. مهمترين شخصی که مبانی اعتقادی بنا را پس از مراجعت به مصر شکل داد «محمدرشيد رضا» بود که يک سلفی خالص و سنتگرای محض بود. به همين دليل، بخش مهمی از سخنرانیها و نوشتههای بنا، مربوط به تربيت اسلامی و سنت رسول خدا(صلیاللهعليهوآله) میباشد (دراينباره ر. ک: «رسالة التعليم» و «تربيت اسلامی و مدرسة الحسن البنا»).<br> | استاد حسن بنا هنگامی که به قاهره رفت. مهمترين شخصی که مبانی اعتقادی بنا را پس از مراجعت به مصر شکل داد «محمدرشيد رضا» بود که يک سلفی خالص و سنتگرای محض بود. به همين دليل، بخش مهمی از سخنرانیها و نوشتههای بنا، مربوط به تربيت اسلامی و سنت رسول خدا(صلیاللهعليهوآله) میباشد (دراينباره ر. ک: «رسالة التعليم» و «تربيت اسلامی و مدرسة الحسن البنا»).<br> | ||
=آثار و تأليفات= | == آثار و تأليفات == | ||
بنا در طول حيات خود در جريان تحولات [[مصر]]، به طور عام، و اخوانالمسلمين، به طور خاص، سخنرانیهای متعددی انجام داد و رسالهها و مقالات زيادی نوشت که بسياری از آنها در زمان او انتشار يافت و پس از مرگ او هم بارها تجديد چاپ شد. «مجموعة الرسائل» کتابی است که اکثر رسالههای حسن بنا در آن جمع است و هر کدام به اندازه يک کتابچه است. برخی از عناوين مقالات و رسالههای استاد بنا به اين قرار است: | بنا در طول حيات خود در جريان تحولات [[مصر]]، به طور عام، و اخوانالمسلمين، به طور خاص، سخنرانیهای متعددی انجام داد و رسالهها و مقالات زيادی نوشت که بسياری از آنها در زمان او انتشار يافت و پس از مرگ او هم بارها تجديد چاپ شد. «مجموعة الرسائل» کتابی است که اکثر رسالههای حسن بنا در آن جمع است و هر کدام به اندازه يک کتابچه است. برخی از عناوين مقالات و رسالههای استاد بنا به اين قرار است: | ||
# احاديث الجمعه؛ | # احاديث الجمعه؛ | ||
# الاخوان المسلمون تحت رأية القرآن؛ | # الاخوان المسلمون تحت رأية القرآن؛ | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۳: | ||
# نظام الحکم؛ | # نظام الحکم؛ | ||
# هل نحن قوم عمليون؛ | # هل نحن قوم عمليون؛ | ||
همچنين بنا با اينکه به گفته خودش چندان به نوشتن خاطراتش علاقه نداشت، کتابی با عنوان «مذکرات الدعوة و الداعية لحسن البنا» نوشت که بارها تجديد چاپ شد و توسط آقای جلال الدين فارسی به زبان فارسی نيز ترجمه شدهاست. از اين کتاب در مقاله حاضر، زياد استفاده شدهاست. | همچنين بنا با اينکه به گفته خودش چندان به نوشتن خاطراتش علاقه نداشت، کتابی با عنوان «مذکرات الدعوة و الداعية لحسن البنا» نوشت که بارها تجديد چاپ شد و توسط آقای جلال الدين فارسی به زبان فارسی نيز ترجمه شدهاست. از اين کتاب در مقاله حاضر، زياد استفاده شدهاست. | ||
=آخرين روزهای زندگی= | == آخرين روزهای زندگی == | ||
در مسئله فلسطين، جمعيت اخوانالمسلمين در رأس مبارزه با يهودیهای اشغالگر قرار داشت و از شروع اين مبارزات در سال 1936م، پرچمدار آن در دنيای عرب بود و به ويژه در سال 1948م، هنگامی که ارتش کشورهای عربی وارد فلسطين شدند، از سوی اخوانالمسلمين نيز ضربات مؤثری از جبهههای غربی، مانند مصر، و شرقی مانند سوريه و اردن، بر رژيم صهيونيستی وارد شد و به اين صورت، اخوانالمسلمين ضمن اينکه از حساسترين آزمايش تاريخ مصر و فلسطين سربلند بيرون آمد، محبوبيت آن در نزد مردم روز به روز افزايش يافت و حسن البنا که در رأس اخوانالمسلمين قرار داشت، بيش از همه مورد احترام و تکريم توده مردم قرار گرفت.<br> | در مسئله فلسطين، جمعيت اخوانالمسلمين در رأس مبارزه با يهودیهای اشغالگر قرار داشت و از شروع اين مبارزات در سال 1936م، پرچمدار آن در دنيای عرب بود و به ويژه در سال 1948م، هنگامی که ارتش کشورهای عربی وارد فلسطين شدند، از سوی اخوانالمسلمين نيز ضربات مؤثری از جبهههای غربی، مانند مصر، و شرقی مانند سوريه و اردن، بر رژيم صهيونيستی وارد شد و به اين صورت، اخوانالمسلمين ضمن اينکه از حساسترين آزمايش تاريخ مصر و فلسطين سربلند بيرون آمد، محبوبيت آن در نزد مردم روز به روز افزايش يافت و حسن البنا که در رأس اخوانالمسلمين قرار داشت، بيش از همه مورد احترام و تکريم توده مردم قرار گرفت.<br> | ||
به همين دليل، دولتهای بزرگ غربی از جمله انگلستان که مصر را در آن زمان اشغال کرده بودند، دستور انحلال جمعيت اخوان را صادر نمودند. در پی اين دستورالعمل و در همين ايام، گروه اخوان، دست به ترور نخست وزير مصر «نقراشی پاشا» زد و با اين کار خشم دولتمردان مصری و غربی را برانگيخت. از اين رو آنان همه مردان اخوانالمسلمين را که تازه از جنگ فلسطين برگشته بودند، دستگير و زندانی نمودند، اما شيخ حسن بنا در خارج زندان تنها مانده بود و به اين وسيله زمينه ترور و قتل او فراهم گشت.<br> | به همين دليل، دولتهای بزرگ غربی از جمله انگلستان که مصر را در آن زمان اشغال کرده بودند، دستور انحلال جمعيت اخوان را صادر نمودند. در پی اين دستورالعمل و در همين ايام، گروه اخوان، دست به ترور نخست وزير مصر «نقراشی پاشا» زد و با اين کار خشم دولتمردان مصری و غربی را برانگيخت. از اين رو آنان همه مردان اخوانالمسلمين را که تازه از جنگ فلسطين برگشته بودند، دستگير و زندانی نمودند، اما شيخ حسن بنا در خارج زندان تنها مانده بود و به اين وسيله زمينه ترور و قتل او فراهم گشت.<br> | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۲: | ||
«بدانيد که مرگ حتمی است و يک بار نيز بيشتر نخواهد آمد، بنابراين اگر آن را در راه خدا قرار دهيد سود دنيا و ثواب آخرت نصيبتان خواهد شد. چرا در اين گفتار خداوند تفکر نمیکنيد که فرمود: ثم أنزل عليکم من بعد الغم أمنة نعاسا يغشی طائفة منکم وطائفة قد أهمتهم أنفسهم يظنون بالله غير الحق ظن الجاهلية يقولون هل لنا من الامر من شئ قل إن الامر کله لله يخفون فی أنفسهم ما لا يبدون لک يقولون لو کان لنا من الامر شئ ما قتلنا هاهنا قل لو کنتم في بيوتکم لبرز الذين کتب عليهم القتل إلی مضاجعهم وليبتلی الله ما فی صدورکم وليمحص ما فی قلوبکم والله عليم بذات الصدور]آل عمران 154[بنابراين برای مرگ شرافتمندانه قدم برداريد تا به سعادت کامل برسيد».<ref>بنا، مجموعه الرسائل، ص437.</ref> <br> | «بدانيد که مرگ حتمی است و يک بار نيز بيشتر نخواهد آمد، بنابراين اگر آن را در راه خدا قرار دهيد سود دنيا و ثواب آخرت نصيبتان خواهد شد. چرا در اين گفتار خداوند تفکر نمیکنيد که فرمود: ثم أنزل عليکم من بعد الغم أمنة نعاسا يغشی طائفة منکم وطائفة قد أهمتهم أنفسهم يظنون بالله غير الحق ظن الجاهلية يقولون هل لنا من الامر من شئ قل إن الامر کله لله يخفون فی أنفسهم ما لا يبدون لک يقولون لو کان لنا من الامر شئ ما قتلنا هاهنا قل لو کنتم في بيوتکم لبرز الذين کتب عليهم القتل إلی مضاجعهم وليبتلی الله ما فی صدورکم وليمحص ما فی قلوبکم والله عليم بذات الصدور]آل عمران 154[بنابراين برای مرگ شرافتمندانه قدم برداريد تا به سعادت کامل برسيد».<ref>بنا، مجموعه الرسائل، ص437.</ref> <br> | ||
=منابع | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
# بنا، حسن، خاطرات خودنوشت حسن البنا بنيانگذار نهضت اخوانالمسلمين، ترجمه جلال الدين فارسی، انتشارات برهان، تهران، 1358. | # بنا، حسن، خاطرات خودنوشت حسن البنا بنيانگذار نهضت اخوانالمسلمين، ترجمه جلال الدين فارسی، انتشارات برهان، تهران، 1358. | ||
# ــــــــــ، مجموعة رسائل الامام الشهيد حسن البنا، دار الحضار الاسلامية، قاهره، بیتا. | # ــــــــــ، مجموعة رسائل الامام الشهيد حسن البنا، دار الحضار الاسلامية، قاهره، بیتا. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۹: | ||
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره ششم، بهار 1385 میباشد. | * مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره ششم، بهار 1385 میباشد. | ||
[[رده:مقالهها]] | [[رده:مقالهها]] |