confirmed، مدیران
۳۷٬۱۷۱
ویرایش
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== تاریخچه ایدئولوژی == | == تاریخچه ایدئولوژی == | ||
واژه ایدئولوژی ترکیبی از «ایده» و «لوژی» است و در نخستین کاربرد به معنای دانش «ایده شناسی» یا «علم مطالعه ایدهها» بود. اصطلاح ایدئولوژی (ideologie) نخستین بار در سال 1796 میلادی توسط دوستوت دوتراسی استعمال شد. وی متعلق به کانون متفکران فرانسوی عصر روشنگری بود. متفکرانی که از اندیشمندان [[انقلاب فرانسه]] به شمار میآمدند. لامارک زیست شناس، لاپلاس | واژه ایدئولوژی ترکیبی از «ایده» و «لوژی» است و در نخستین کاربرد به معنای دانش «ایده شناسی» یا «علم مطالعه ایدهها» بود. اصطلاح ایدئولوژی (ideologie) نخستین بار در سال 1796 میلادی توسط دوستوت دوتراسی استعمال شد. وی متعلق به کانون متفکران فرانسوی عصر روشنگری بود. متفکرانی که از اندیشمندان [[انقلاب فرانسه]] به شمار میآمدند. لامارک زیست شناس، لاپلاس ریاضیدان، لاوازیه شیمیدان از همین جریان بودند. ایشان با پیروی از روش تجربی در شناخت و تاثیر پذیری از فلسفه روشنگری پیرو جنبشی بودند که اندیشه فلسفی را نشانگر دوران طفولیت انسان دانسته و سخت به دانش تجربی اعتقاد داشت. این واژه در بستر دانش جدید و برای درک و بیان «ریشه اندیشهها» وضع شده بود. اما مدلول آن به مجموعه اندیشهها، ارزشها و پندارهایی گفته میشد که در رابطه با جامعه و تاریخ بوده و فرد یا گروه خاصی حامل آنند. ایدئولوژی نزد مارکسیستهای اولیه، نخست به مفهوم آگاهی کاذب و مسخ شده طبقهای خاص درباره مسائل اجتماعی بود ولی به مرور زمان بار معنایی منفی آن کم شد. سپس مفهوم جامعه شناختی و بیطرفانهای یافت که به مجموعه اندیشهها و پندارهایی گفته میشد که توده مردم درباره جامعه دارند...<ref>سبیلا، محمد، مقاله ایدئولوژ ی و مدرنیسم، ترجمه عزیز الله افشار، ایدئولوزی، ضرورت یا پرهیز و گریز، مجموعه مقالات، رضا علیجانی، تهران، چاپخش، 1380، صص 122-123.</ref>. | ||
رنگ علمی ایدئولوژی نخست توسط ناپلئون بناپارت دگرگون شد سپس [[مارکس]] معنای کاملا جدیدی به آن داد. واضعان این اصطلاح میخواستند بر پایه علم نوبنیاد خود، یعنی شناخت اندیشهها، ذهن انسان را از پیش داوریها تهی کنند. اما این امر با سلطنت خودکامه ناپلئون در تعارض بود. از اینرو ناپلئون که با کمک همین روشن اندیشان روی کار آمده بود پس از شکست در [[روسیه]] و سست شدن پایههای قدرتش سعی در مخالفت با اینگروه نمود و ایدئولوژی رادانش افرادی بیکار دانست و علم ایشان را نیز امری بیهوده معرفی نمود<ref>. نجف دریا بندری، بحثی کوتاه در سرگذشت ایدئولوژی، مجله کیان، ش 45، ص 70.</ref>. وی این وصف را در مقام تحقیر برای کسانی به کاربرد که دلبسته مطالعه درباره تصورات هستند و چندان که از عمل غافل میمانند، مرد عمل هم نیستند. او این گروه را ایدئولوگ خواند<ref> پارسانیا، حمید، سنت، ایدئولوژیٰ، علم، قم، بوستان کتاب، 1385، ص41.</ref>. | رنگ علمی ایدئولوژی نخست توسط ناپلئون بناپارت دگرگون شد سپس [[مارکس]] معنای کاملا جدیدی به آن داد. واضعان این اصطلاح میخواستند بر پایه علم نوبنیاد خود، یعنی شناخت اندیشهها، ذهن انسان را از پیش داوریها تهی کنند. اما این امر با سلطنت خودکامه ناپلئون در تعارض بود. از اینرو ناپلئون که با کمک همین روشن اندیشان روی کار آمده بود پس از شکست در [[روسیه]] و سست شدن پایههای قدرتش سعی در مخالفت با اینگروه نمود و ایدئولوژی رادانش افرادی بیکار دانست و علم ایشان را نیز امری بیهوده معرفی نمود<ref>. نجف دریا بندری، بحثی کوتاه در سرگذشت ایدئولوژی، مجله کیان، ش 45، ص 70.</ref>. وی این وصف را در مقام تحقیر برای کسانی به کاربرد که دلبسته مطالعه درباره تصورات هستند و چندان که از عمل غافل میمانند، مرد عمل هم نیستند. او این گروه را ایدئولوگ خواند<ref> پارسانیا، حمید، سنت، ایدئولوژیٰ، علم، قم، بوستان کتاب، 1385، ص41.</ref>. |