۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
1. مستثنا بودن شیعیان از پرداخت زکات و عشره؛ | 1. مستثنا بودن شیعیان از پرداخت زکات و عشره؛ | ||
<br> | <br> | ||
2. حفظ و حراست عزاداری سیدالشهداء علیه السلام و عدم مزاحمت در مقابل عزاداری؛ | 2. حفظ و حراست عزاداری [[سیدالشهداء]] علیه السلام و عدم مزاحمت در مقابل عزاداری؛ | ||
<br> | <br> | ||
3. مستثنا بودن راهپیمایی های عزاداری از موافقت نامه های وزارت کشور؛ | 3. مستثنا بودن راهپیمایی های عزاداری از موافقت نامه های وزارت کشور؛ | ||
<br> | <br> | ||
4. تعلیم کتب آموزشی شیعه در مدارس (شیعه) و مراعات فقه تشیع در قوانین حکومتی در صورت عملی شدن نظام اسلامی در کشور. | 4. تعلیم کتب آموزشی [[شیعه]] در مدارس (شیعه) و مراعات فقه تشیع در قوانین حکومتی در صورت عملی شدن نظام اسلامی در کشور. | ||
<br> | <br> | ||
«ضیاء الحق» نسبت به این تقاضاها کاملاً بی توجه بود و می خواست به وسیله زور و سلطه نظامی، فریادهای آزادی خواهی را در نطفه خفه کند. او برای وارد آوردن ضربه بیشتر بر شیعیان، در تاریخ 10 اردیبهشت 1357 سیستم آموزش دینی جداگانه (شیعه و سنی) را که پیش تر اعمال می شد، لغو کرد و آموزش مختلط را جای گزین نمود. | «ضیاء الحق» نسبت به این تقاضاها کاملاً بی توجه بود و می خواست به وسیله زور و سلطه نظامی، فریادهای آزادی خواهی را در نطفه خفه کند. او برای وارد آوردن ضربه بیشتر بر شیعیان، در تاریخ 10 اردیبهشت 1357 سیستم آموزش دینی جداگانه (شیعه و سنی) را که پیش تر اعمال می شد، لغو کرد و آموزش مختلط را جای گزین نمود. | ||
<br> | <br> | ||
وقتی رهبران نهضت اسلامی شیعیان پاکستان، از رسیدن به خواسته های خود از راه های قانونی و آشتی جویانه، ناامید شدند، دست به تظاهرات و اعتراض های عمومی زدند. در یکی از تجمع های بزرگ که در اسلام آباد و در 14 تیرماه 1359 (5 جولای 1980) برگزار شد، برخی ادارات دولتی سه روز در محاصره قرار داشتند. در طی این محاصره، نابسامانی هایی در نظام اداری پیش آمد و شیعیان معترض موفق شدند که توجه جهانیان را به وضعیت خفقان آوری که در پاکستان وجود داشت، جلب نمایند. این حرکت شیعیان که با رهبری نهضت اجرای فقه جعفریه صورت گرفت و نشان دهنده یکپارچگی شیعیان بود، دولت «ضیاء الحق» را با خطر جدی روبه رو کرد؛ از این رو، دولت مجبور شد با «مفتی جعفر حسین» و برخی دیگر از رهبران وارد مذاکره شود و معاهده ای را امضا نماید. «در آن معاهده نوشته شده بود قوانینی را که با فقه جعفریه منافات دارد ترمیم خواهیم کرد و قوانینی که در آینده می خواهیم برای شیعه ها وضع کنیم فقه جعفریه را لحاظ می کنیم. بعد طبق این معاهده شیعه ها را از زکات استثنا کردند.» | وقتی رهبران نهضت اسلامی شیعیان پاکستان، از رسیدن به خواسته های خود از راه های قانونی و آشتی جویانه، ناامید شدند، دست به تظاهرات و اعتراض های عمومی زدند. در یکی از تجمع های بزرگ که در اسلام آباد و در 14 تیرماه 1359 (5 جولای 1980) برگزار شد، برخی ادارات دولتی سه روز در محاصره قرار داشتند. در طی این محاصره، نابسامانی هایی در نظام اداری پیش آمد و شیعیان معترض موفق شدند که توجه جهانیان را به وضعیت خفقان آوری که در پاکستان وجود داشت، جلب نمایند. این حرکت شیعیان که با رهبری نهضت اجرای فقه جعفریه صورت گرفت و نشان دهنده یکپارچگی شیعیان بود، دولت «ضیاء الحق» را با خطر جدی روبه رو کرد؛ از این رو، دولت مجبور شد با «مفتی جعفر حسین» و برخی دیگر از رهبران وارد مذاکره شود و معاهده ای را امضا نماید. «در آن معاهده نوشته شده بود قوانینی را که با فقه جعفریه منافات دارد ترمیم خواهیم کرد و قوانینی که در آینده می خواهیم برای شیعه ها وضع کنیم [[فقه جعفریه]] را لحاظ می کنیم. بعد طبق این معاهده شیعه ها را از زکات استثنا کردند.» | ||
<br> | <br> | ||
بعد از درگذشت «مفتی جعفر | بعد از درگذشت «مفتی [[جعفر حسین]]» در سال 1362 (1983 م) شورای عالی نهضت فقه اجرای جعفریه، «علامه [[سید عارف حسین الحسینی]]» را به رهبری نهضت برگزید. با قرار گرفتن «عارف حسین الحسینی» در مقام رهبری شیعیان در 21 بهمن 1363 (10 فوریه 1984 م)، فصلی جدید از جنبش شیعیان پاکستان آغاز می گردد، زیرا جنبش شیعیان از همان ابتدا با مشکلات فراوانی روبه رو بود که از آن جمله می توان به اهمیت ندادن دولت به خواسته های آنان، جهل و بی سوادی، فقر اقتصادی، وجود افکار انحرافی که دین از سیاست جداست و جامعه را باید [[امام زمان]] عج الله تعالی فرجه الشریف اصلاح کند، توطئه و اختلاف اندازی دشمنان تشیع اشاره کرد. | ||
<br> | <br> | ||
با رهبری «سید عارف حسین الحسینی»، در روند نهضت شیعیان پاکستان تغییرات اساسی به وجود آمد و نهضت اجرای فقه جعفری، به یک جریان سیاسی پر تحرک تبدیل شد. «عارف حسین الحسینی» در ابتدا سعی نمود با گرد هم آوردن تمام نیروهای فکری و فرهنگی شیعیان، یکپارچگی آنان را مستحکم نماید. همچنین ایشان، مواد جدیدی را در اساسنامه «نهضت اجرای فقه جعفریه» گنجاند که برای دولت و سیاست مداران پاکستان خوش آیند نبود. از جمله آن موارد، اعلام جهاد مسلحانه با استکبار جهانی و قیام برای تحقق بخشیدن به انقلاب جهانی اسلام و قیام برای رهایی از استثمار اقتصادی و برپایی یک نظام اقتصادی عادلانه در کشور بود. | با رهبری «سید عارف حسین الحسینی»، در روند نهضت شیعیان پاکستان تغییرات اساسی به وجود آمد و نهضت اجرای [[فقه]] جعفری، به یک جریان سیاسی پر تحرک تبدیل شد. «عارف حسین الحسینی» در ابتدا سعی نمود با گرد هم آوردن تمام نیروهای فکری و فرهنگی شیعیان، یکپارچگی آنان را مستحکم نماید. همچنین ایشان، مواد جدیدی را در اساسنامه «نهضت اجرای فقه جعفریه» گنجاند که برای دولت و سیاست مداران پاکستان خوش آیند نبود. از جمله آن موارد، اعلام جهاد مسلحانه با استکبار جهانی و قیام برای تحقق بخشیدن به انقلاب جهانی اسلام و قیام برای رهایی از استثمار اقتصادی و برپایی یک نظام اقتصادی عادلانه در کشور بود. | ||
<br> | <br> | ||
بعد از تصویب منشور جدید، نهضت به طور رسمی اعلام نمود که در انتخابات آینده به عنوان یک حزب سیاسی شرکت می کند. وجود یک چنین رهبر آگاه و بیداری در جامعه پاکستان، برای عوامل استکبار قابل تحمل نبود؛ از این رو، در یک اقدام ناجوان مردانه و در صبحگاه روز جمعه 14 مرداد 1367 (15 اوت 1988 م) ایشان را به شهادت رساندند. سران نهضت بعد از چهل روز، «علامه سید ساجد علی نقوی» را به عنوان رهبر جدید نهضت برگزیدند و هم اکنون نیز ایشان رهبری شیعیان پاکستان را بر عهده دارد. | بعد از تصویب منشور جدید، نهضت به طور رسمی اعلام نمود که در انتخابات آینده به عنوان یک حزب سیاسی شرکت می کند. وجود یک چنین رهبر آگاه و بیداری در جامعه پاکستان، برای عوامل استکبار قابل تحمل نبود؛ از این رو، در یک اقدام ناجوان مردانه و در صبحگاه روز جمعه 14 مرداد 1367 (15 اوت 1988 م) ایشان را به شهادت رساندند. سران نهضت بعد از چهل روز، «علامه سید ساجد علی نقوی» را به عنوان رهبر جدید نهضت برگزیدند و هم اکنون نیز ایشان رهبری شیعیان پاکستان را بر عهده دارد. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
«جماعت اسلامی» در آغاز، فعالیت های خود را محدود به تبلیغات امور دینی کرده بود و برای همین در نهضت استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره، سهمی نداشت؛ ولی بعد از سال 1947، «مودودی» به عنوان رهبر «جماعت اسلامی» از آن پشتیبانی کرد و تلاش های زیادی را برای اصول گرایی و اسلامی کردن پاکستان انجام داد و رابطه نزدیکی با علما و مقامات دینی برقرار نمود. | «جماعت اسلامی» در آغاز، فعالیت های خود را محدود به تبلیغات امور دینی کرده بود و برای همین در نهضت استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره، سهمی نداشت؛ ولی بعد از سال 1947، «مودودی» به عنوان رهبر «جماعت اسلامی» از آن پشتیبانی کرد و تلاش های زیادی را برای اصول گرایی و اسلامی کردن پاکستان انجام داد و رابطه نزدیکی با علما و مقامات دینی برقرار نمود. | ||
<br> | <br> | ||
این در حالی بود که اسلام گرایان دیگر چون «[[سید قطب]]» و «[[حسن | این در حالی بود که اسلام گرایان دیگر چون «[[سید قطب]]» و «[[حسن البنا]]» در مصر و «[[نواب صفوی]]» در ایران از سوی علما و مجامع دینی به عنوان افراد افراطی، مورد بی مهری قرار داشتند، ولی «ابوالاعلی مودودی» در پاکستان به خاطر از خودگذشتگی و سخت کوشی هایش مورد احترام بود. با وجودی که «مودودی»، از ابتدا عالم دین نبود و بیشتر شخصیتی فرهنگی داشته است، ولی در اثر مطالعه در متون اسلامی، بعدها دیدگاه های اسلامی و دینی اش بر مجامع علمی و دینی شبه قاره مسلط گردید. | ||
<br> | <br> | ||
بعد از «اینکه جماعت اسلامی» در سال 1957 به طور رسمی وارد فعالیت های سیاسی شد، به عنوان قدرتمندترین و منظم ترین حزب سیاسی در پاکستان ظاهر گردید و با حکومت «[[ضیاء الحق]]» رابطه نزدیکی داشت. این حزب از حکومت «نواز شریف» در ابتدا پشتیبانی نمود، ولی در اواخر، جزو منتقدان او قرار گرفت و برای سرنگونی حکومت «نواز شریف» و ایجاد انقلاب اسلامی راهپیمایی های زنجیره ای را راه اندازی کرد. | بعد از «اینکه جماعت اسلامی» در سال 1957 به طور رسمی وارد فعالیت های سیاسی شد، به عنوان قدرتمندترین و منظم ترین حزب سیاسی در پاکستان ظاهر گردید و با حکومت «[[ضیاء الحق]]» رابطه نزدیکی داشت. این حزب از حکومت «نواز شریف» در ابتدا پشتیبانی نمود، ولی در اواخر، جزو منتقدان او قرار گرفت و برای سرنگونی حکومت «نواز شریف» و ایجاد انقلاب اسلامی راهپیمایی های زنجیره ای را راه اندازی کرد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
<br> | <br> | ||
ج ـ احزاب اصلاح گرای مذهبی: این احزاب که از اندیشه سیاسی امام خمینی رحمه الله متأثر هستند، در «نهضت اجرای فقه جعفریه» تجلی پیدا کرده اند. این حزب از قدرتمندترین احزاب سیاسی شیعیان در پاکستان است که در زمان حکومت «ضیاء الحق» و در واکنش به سیاست های تبعیض آمیز و سلطه جویانه مذهبی او به وجود آمد. | ج ـ احزاب اصلاح گرای مذهبی: این احزاب که از اندیشه سیاسی امام خمینی رحمه الله متأثر هستند، در «نهضت اجرای فقه جعفریه» تجلی پیدا کرده اند. این حزب از قدرتمندترین احزاب سیاسی شیعیان در پاکستان است که در زمان حکومت «ضیاء الحق» و در واکنش به سیاست های تبعیض آمیز و سلطه جویانه مذهبی او به وجود آمد. | ||
<br> | |||
==گروه های همسو و متأثر از انقلاب اسلامی در پاکستان== | |||
<br> | |||
جریان اسلام گرایی در پاکستان، بیشتر تحت تأثیر جنبش [[وهابیت]] در عربستان و جنبش شاه ولی اللّه در هند می باشد. به دلیل وابسته بودن این جنبش ها به گرایش های سلفی و مکتب دیوبندی، با انقلاب اسلامی در ایران که هدف آن تشکیل حکومت اسلامی، نوسازی بنای تفکر انقلابی بر مبنای دین و احیای ارزش های اسلامی در بین مسلمانان بود، رابطه نزدیکی ندارند. از میان جنبش های اهل سنت، تنها حزب «جماعت اسلامی» در زمان رهبری «مودودی»، از هواداران اندیشه سیاسی [[امام خمینی]] رحمه الله به شمار می رفت. | |||
<br> | |||
اما پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بیشترین تاثیر را بر شیعیان پاکستان که از قدرت گرفتن حکومت نظامیان و اختلافات داخلی رنج می بردند، داشته است؛ زیرا همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان پاکستان گردهم آیی بزرگی را از علما و رهبران دینی، برای تعیین سرنوشت سیاسی و ملی خود تشکیل دادند و نهادی را به نام «[[نهضت اجرای فقه جعفری]]» تأسیس کردند. به باور آنها امام خمینی رحمه الله تنها مرجع تقلید ملت ایران نبود، بلکه همه امت های در بند و آگاه اسلامی و از جمله ملت پاکستان، ایشان را به رهبری برگزیدند و تلاش خود را برای هماهنگی با انقلاب اسلامی آغاز کردند. | |||
<br> | |||
شهید «عارف حسین الحسینی»، رهبر پیشین نهضت جعفری از افراد وفادار به انقلاب اسلامی و حضرت امام رحمه الله بود. این پیرو راستین و صدیق امام می خواست افکار و اندیشه های انقلابی امام را در پاکستان پیاده کند و با عشق و علاقه فراوان می گفت: «به فکر من برای قیادت مسلمین و رهبری مسلمین شایسته ترین فرد امروز امید مستضعفان حضرت آیت اللّه امام خمینی ـ روح له الفداء ـ است که ایشان همان دردی را که برای یک شیعه در سینه دارد، همان مقدار درد برای یک سنی دارد. همان دردی که برای مسلمین دارد، همان مقدار برای محرومین و مستضعفان جهان دارد.» | |||
<br> | <br> | ||
ویرایش