پرش به محتوا

مبانی فقهی مقاومت مسلحانه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
|}
|}
</div>
</div>
'''مبانی فقهی مقاومت مسلحانه''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم می‌باشد که به قلم آیت‌الله محمدمهدی آصفی <ref>استاد سطح عالی حوزه.</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div>
'''مبانی فقهی مقاومت مسلحانه''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم می‌باشد که به قلم آیت‌الله محمدمهدی آصفی <ref>استاد سطح عالی حوزه.</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.
=چکیده:=
 
==چکیده:==
فقه اسلامی به منظور پاسخ‌گویی به ابعاد مختلف نیازهای بشری تأسیس شده است که از جمله آن جهاد و دفاع در برابر اشغال‌گری خارجی می‌باشد. نگارنده در این نوشتار با تقسیم فقه به فقه مقاومت و فقه حکومت، به تبیین انواع مقاومت مسلحانه چه در بعد داخلی و چه خارجی آن پرداخته است و مبانی فقهی چنین مقاومتی را از کتاب و سنت و نیز دلیل عقلی تشریح نموده است.<br>
فقه اسلامی به منظور پاسخ‌گویی به ابعاد مختلف نیازهای بشری تأسیس شده است که از جمله آن جهاد و دفاع در برابر اشغال‌گری خارجی می‌باشد. نگارنده در این نوشتار با تقسیم فقه به فقه مقاومت و فقه حکومت، به تبیین انواع مقاومت مسلحانه چه در بعد داخلی و چه خارجی آن پرداخته است و مبانی فقهی چنین مقاومتی را از کتاب و سنت و نیز دلیل عقلی تشریح نموده است.<br>


کلیدواژه‌ها:''' مبانی فقهی، مقاومت مسلحانه، اشغال‌گری خارجی، فقه مقاومت، فقه حکومت.<br>'''
کلیدواژه‌ها:''' مبانی فقهی، مقاومت مسلحانه، اشغال‌گری خارجی، فقه مقاومت، فقه حکومت.'''


=فقه مقاومت و فقه حکومت=
==فقه مقاومت و فقه حکومت==
«وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک نَصِیراً؛ شما را چه عذری باشد که در راه خدا و (نجات) مستضعفان از مردان و زنان و کودکان نمی‌جنگید؛ آنان که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون بر، و برای ما از سوی خود سرپرستی قرار ده، و برای ما از سوی خود یاوری تعیین فرما»» (النساء/75).<br>
«وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک نَصِیراً؛ شما را چه عذری باشد که در راه خدا و (نجات) مستضعفان از مردان و زنان و کودکان نمی‌جنگید؛ آنان که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون بر، و برای ما از سوی خود سرپرستی قرار ده، و برای ما از سوی خود یاوری تعیین فرما»» (النساء/75).<br>
هم اکنون در جوامع اسلامی معاصر شاهد نیاز روز‌افزون و بی‌سابقه به دو نوع مسائل فقهی هستیم که عبارت است از «فقه مقاومت» و «فقه حکومت».<br>
هم اکنون در جوامع اسلامی معاصر شاهد نیاز روز‌افزون و بی‌سابقه به دو نوع مسائل فقهی هستیم که عبارت است از «فقه مقاومت» و «فقه حکومت».<br>
خط ۴۶: خط ۴۷:
در این حال بدیهی به نظر می‌رسد که این سیاست‌ها باید بر طبق موازین فقه اسلامی نظریه‌پردازی و سپس قانون‌گذاری شود تا مسلمانان همگی بر طبق آن مقاومت خود را به انجام رسانند.<br>
در این حال بدیهی به نظر می‌رسد که این سیاست‌ها باید بر طبق موازین فقه اسلامی نظریه‌پردازی و سپس قانون‌گذاری شود تا مسلمانان همگی بر طبق آن مقاومت خود را به انجام رسانند.<br>
در مورد فقه حکومت، می‌توان به مصداق و نمونه بارز آن، یعنی جمهوری اسلامی ایران، اشاره کرد که از نخستین روزهای شکل‌گیری خود، بر گرایش فقهی پایه‌گذاری شد و آن را فقیهی انقلابی و مبارز از تبار رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) رهبری کرد، و این حکومت اسلامی تا به امروز بر اساس همان گرایش فقهی به پیش می‌رود، و اداره مراکز حساس آن بر عهده فقیهان ملتزم به احکام و حدود شرعی می‌باشد.<br>
در مورد فقه حکومت، می‌توان به مصداق و نمونه بارز آن، یعنی جمهوری اسلامی ایران، اشاره کرد که از نخستین روزهای شکل‌گیری خود، بر گرایش فقهی پایه‌گذاری شد و آن را فقیهی انقلابی و مبارز از تبار رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) رهبری کرد، و این حکومت اسلامی تا به امروز بر اساس همان گرایش فقهی به پیش می‌رود، و اداره مراکز حساس آن بر عهده فقیهان ملتزم به احکام و حدود شرعی می‌باشد.<br>
بدیهی است که این حکومت تازه تأسیس به ایده‌پردازی و قانون‌گذاری فقهی گسترده نیاز دارد و می‌توان گفت این موضوع برای نخستین بار در تاریخ معاصر اتفاق افتاده است.<br>
بدیهی است که این حکومت تازه تأسیس به ایده‌پردازی و قانون‌گذاری فقهی گسترده نیاز دارد و می‌توان گفت این موضوع برای نخستین بار در تاریخ معاصر اتفاق افتاده است.


=انواع مقاومت مسلحانه و مبانی فقهی آنها=
==انواع مقاومت مسلحانه و مبانی فقهی آنها==
همان‌طور که گفته شد، در زمان حاضر ما شاهد رشد و شکوفایی دو نوع مقاومت هستیم؛ مقاومت داخلی که به مبارزه با رژیم‌های فاسد و ظالم می‌پردازد، و مقاومت خارجی که در برابر اشغال‌گران ایستادگی می‌کند، ‌ ولی هر یک از این دو نوع مقاومت مبانی فقهی خاصی دارد. <br>
همان‌طور که گفته شد، در زمان حاضر ما شاهد رشد و شکوفایی دو نوع مقاومت هستیم؛ مقاومت داخلی که به مبارزه با رژیم‌های فاسد و ظالم می‌پردازد، و مقاومت خارجی که در برابر اشغال‌گران ایستادگی می‌کند، ‌ ولی هر یک از این دو نوع مقاومت مبانی فقهی خاصی دارد. <br>
مبانی فقهی مقاومت داخلی که از کتاب و سنت استفاده می‌شود عبارت‌ است از: امر به معروف و نهی از منکر، که بالاترین مراتب آن توسل به زور می‌باشد که همان مقاومت مسلحانه است، و پایین‌ترین مراتب آن خشم درونی و نفرت از ظالم و به دور بودن از اوست، و برای مرتبه میانه می‌توان از اموری مانند: تحریم سیاسی، اداری و اقتصادی رژیم ظالم و افشاگری ضد آن، نشر و خبر پراکنی ستم‌های او، دور کردن مردم از او و منعزل نمودن او از نظر اجتماعی و سیاسی نام برد و این مرتبه‌ای است میان مقاومت مسلحانه و انکار قلبی. <br>
مبانی فقهی مقاومت داخلی که از کتاب و سنت استفاده می‌شود عبارت‌ است از: امر به معروف و نهی از منکر، که بالاترین مراتب آن توسل به زور می‌باشد که همان مقاومت مسلحانه است، و پایین‌ترین مراتب آن خشم درونی و نفرت از ظالم و به دور بودن از اوست، و برای مرتبه میانه می‌توان از اموری مانند: تحریم سیاسی، اداری و اقتصادی رژیم ظالم و افشاگری ضد آن، نشر و خبر پراکنی ستم‌های او، دور کردن مردم از او و منعزل نمودن او از نظر اجتماعی و سیاسی نام برد و این مرتبه‌ای است میان مقاومت مسلحانه و انکار قلبی. <br>
خط ۵۴: خط ۵۵:
و یکی از مبانی آن، اجتماع تمام مسلمین بر وجوب دفاع از کشور اسلامی است، و اگر در برخی مذاهب اسلامی در مورد وجوب یا جواز مبارزه با حاکم ظالم مسلمان شبهه‌ای وجود داشته باشد، ولی هیچ مذهبی حضور اشغال‌گران کافر در بلاد مسلمین و حرمت دفاع و مبارزه با آنان را قبول ندارد. <br>
و یکی از مبانی آن، اجتماع تمام مسلمین بر وجوب دفاع از کشور اسلامی است، و اگر در برخی مذاهب اسلامی در مورد وجوب یا جواز مبارزه با حاکم ظالم مسلمان شبهه‌ای وجود داشته باشد، ولی هیچ مذهبی حضور اشغال‌گران کافر در بلاد مسلمین و حرمت دفاع و مبارزه با آنان را قبول ندارد. <br>
هم‌چنین از مبانی این مسئله، حکم عقل قطعی بر وجوب دفاع است، هم‌چنان که عقل تسلیم شدن در برابر ظالم را در صورت قدرت بر دفع او قبیح می‌داند. <br>
هم‌چنین از مبانی این مسئله، حکم عقل قطعی بر وجوب دفاع است، هم‌چنان که عقل تسلیم شدن در برابر ظالم را در صورت قدرت بر دفع او قبیح می‌داند. <br>
به هر حال، در این تحقیق در مورد مبانی فقهی مقاومت مسلحانه در برابر اشغال‌گران و مبارزه با نیروهای کفار در بلاد اسلام سخن می‌گوییم، ‌ و مبانی فقهی رویارویی و مبارزه با استبداد سیاسی و رژیم‌های ظالم و فاسد در جهان قبلاً در تحقیقی مستقل با عنوان «گفت‌وگویی در تسامح و خشونت» بررسی شده است. <br>
به هر حال، در این تحقیق در مورد مبانی فقهی مقاومت مسلحانه در برابر اشغال‌گران و مبارزه با نیروهای کفار در بلاد اسلام سخن می‌گوییم، ‌ و مبانی فقهی رویارویی و مبارزه با استبداد سیاسی و رژیم‌های ظالم و فاسد در جهان قبلاً در تحقیقی مستقل با عنوان «گفت‌وگویی در تسامح و خشونت» بررسی شده است.  


=مبانی فقهی مقاومت مسلحانه در برابر اشغال‌گران خارجی=
==مبانی فقهی مقاومت مسلحانه در برابر اشغال‌گران خارجی==
ادله فقهی بر وجوب مقاومت مسلحانه بر سه دسته است: <br>
ادله فقهی بر وجوب مقاومت مسلحانه بر سه دسته است: <br>
1ـ قرآن کریم؛<br>
1ـ قرآن کریم؛<br>
خط ۶۳: خط ۶۴:
ابتدا دو دلیل اول را با ذکر مبانی فقهی همه مذاهب اسلامی، یعنی مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و مکتب خلفا بیان می‌کنیم، اما دلیل عقلی به مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) اختصاص دارد، زیرا مذاهب فقهی اهل‌سنت دلیل عقلی را حجت نمی‌شمارند. <br>
ابتدا دو دلیل اول را با ذکر مبانی فقهی همه مذاهب اسلامی، یعنی مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و مکتب خلفا بیان می‌کنیم، اما دلیل عقلی به مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) اختصاص دارد، زیرا مذاهب فقهی اهل‌سنت دلیل عقلی را حجت نمی‌شمارند. <br>


== آرای فقها:==
=== آرای فقها:===
پیش از شروع سخن درباره ادله وجوب دفاع یا همان مقاومت مسلحانه در برابر دشمن اشغال‌گر، به بیان برخی از کلمات فقها درباره حکم شرعی دفاع و مقاومت و شرایط آن می‌پردازیم. <br>
پیش از شروع سخن درباره ادله وجوب دفاع یا همان مقاومت مسلحانه در برابر دشمن اشغال‌گر، به بیان برخی از کلمات فقها درباره حکم شرعی دفاع و مقاومت و شرایط آن می‌پردازیم. <br>
ابن ادریس در کتاب «السرائر» می‌گوید: <br>
ابن ادریس در کتاب «السرائر» می‌گوید: <br>
خط ۹۰: خط ۹۱:
هم‌چنین وی در موضوع اقسام جهاد در این کتاب می‌گوید: <br>
هم‌چنین وی در موضوع اقسام جهاد در این کتاب می‌گوید: <br>
«دوم آن‌که دشمن کافر به مسلمین حمله کند به طوری که بیضه اسلام و اصل آن در خطر باشد، یا آن‌که دشمن بخواهد بر بلاد مسلمین تسلط یابد و آنها را به اسارت و اموالشان را به غارت درآورد، که جهاد در این صورت واجب است، و وجوب آن شامل همه، اعم از آزاد و برده، مرد و زن، مریض و سالم، و غیره می‌باشد، در صورت نیاز به آنها ـ یعنی به برده و زن و مریض و غیره ـ، و حضور امام(علیه‌السلام) یا اذن او شرط نیست، ‌و وجوب آن مخصوص آن دسته از مسلمین که به آنها تجاوز شده نیست، ‌ بلکه بر همه مسلمین بدون استثناء واجب است، هر چند که وجوب بر آنهایی که از لحاظ موقعیت به ترتیب در محل نزدیک‌تری قرار دارند تأکید بیشتری دارد». (پیشین، ص 18ـ19). <br>
«دوم آن‌که دشمن کافر به مسلمین حمله کند به طوری که بیضه اسلام و اصل آن در خطر باشد، یا آن‌که دشمن بخواهد بر بلاد مسلمین تسلط یابد و آنها را به اسارت و اموالشان را به غارت درآورد، که جهاد در این صورت واجب است، و وجوب آن شامل همه، اعم از آزاد و برده، مرد و زن، مریض و سالم، و غیره می‌باشد، در صورت نیاز به آنها ـ یعنی به برده و زن و مریض و غیره ـ، و حضور امام(علیه‌السلام) یا اذن او شرط نیست، ‌و وجوب آن مخصوص آن دسته از مسلمین که به آنها تجاوز شده نیست، ‌ بلکه بر همه مسلمین بدون استثناء واجب است، هر چند که وجوب بر آنهایی که از لحاظ موقعیت به ترتیب در محل نزدیک‌تری قرار دارند تأکید بیشتری دارد». (پیشین، ص 18ـ19). <br>
این بود دیدگاه‌های عده‌ای از فقها در مورد این موضوع، اکنون به بحث در ادله کتاب و سنت جهت اثبات وجوب دفاع از لحاظ شرع مقدس می‌پردازیم. <br>
این بود دیدگاه‌های عده‌ای از فقها در مورد این موضوع، اکنون به بحث در ادله کتاب و سنت جهت اثبات وجوب دفاع از لحاظ شرع مقدس می‌پردازیم.
==1ـ قر‌آن کریم ==
 
خداوند تعالی می‌فرماید: <br>
===1ـ قر‌آن کریم ===
خداوند تعالی می‌فرماید:
«وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک نَصِیراً» (النساء/75). <br>
«وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک نَصِیراً» (النساء/75). <br>
مفسرین اتفاق نظر دارند که این آیه درباره دعوت مسلمانان، از مهاجرین و انصار، برای دفاع از مسلمانان مستضعف در مکه نازل شده است؛ به این صورت که پس از هجرت مسلمانان به سوی مدینه، شماری از آنان در مکه باقی ماندند و نتوانستند هجرت کنند. این عده مورد تحقیر و آزار و اذیت شدید کافران قریش واقع شدند، آنها همواره به درگاه خداوند متعال تضرّع و دعا می‌نمودند و نجات خود را از این ظلمی که به آنها روا می‌شد مسئلت می‌نمودند، که خداوند متعال این آیه را نازل فرمود و مؤمنین را به سوی جنگ با قریش جهت نجات این عده مسلمان مستضعف دعوت نمود. <br>
مفسرین اتفاق نظر دارند که این آیه درباره دعوت مسلمانان، از مهاجرین و انصار، برای دفاع از مسلمانان مستضعف در مکه نازل شده است؛ به این صورت که پس از هجرت مسلمانان به سوی مدینه، شماری از آنان در مکه باقی ماندند و نتوانستند هجرت کنند. این عده مورد تحقیر و آزار و اذیت شدید کافران قریش واقع شدند، آنها همواره به درگاه خداوند متعال تضرّع و دعا می‌نمودند و نجات خود را از این ظلمی که به آنها روا می‌شد مسئلت می‌نمودند، که خداوند متعال این آیه را نازل فرمود و مؤمنین را به سوی جنگ با قریش جهت نجات این عده مسلمان مستضعف دعوت نمود. <br>
خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:
البته آیات دیگری نیز در قرآن مجید در این مورد وجود دارد، ولی در این‌جا به آیه یاد شده بسنده می‌کنیم. <br>
البته آیات دیگری نیز در قرآن مجید در این مورد وجود دارد، ولی در این‌جا به آیه یاد شده بسنده می‌کنیم. <br>


==2ـ سنت رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ==
===2ـ سنت رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ===
روایات زیادی از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) در موضوع مورد بحث ما چه از طریق اهل‌سنت و چه از طریق شیعه وارد شده است، که بر وجوب کمک رساندن به مسلمانان، در صورتی که دشمن به آنان حمله کرده و آنان از سایر مسلمانان درخواست کمک نموده باشند، دلالت می‌کند. <br>
روایات زیادی از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) در موضوع مورد بحث ما چه از طریق اهل‌سنت و چه از طریق شیعه وارد شده است، که بر وجوب کمک رساندن به مسلمانان، در صورتی که دشمن به آنان حمله کرده و آنان از سایر مسلمانان درخواست کمک نموده باشند، دلالت می‌کند. <br>
در این مقام ما به مجموعه‌ای از این روایات که از دو گروه شیعه و سنی نقل شده است می‌پردازیم: <br>
در این مقام ما به مجموعه‌ای از این روایات که از دو گروه شیعه و سنی نقل شده است می‌پردازیم: <br>
خط ۱۲۰: خط ۱۲۲:
و اگر‌چه در برخی از متون این حدیث مستفیض که از طریق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) روایت شده این جمله اضافه شده است که «و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ کسی که بشنود مردی را که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید، و او را یاری ندهد، مسلمان نیست»، و در طرق دیگران وارد نشده است، ولی صدر حدیث کافی است و به روشنی بر وجوب اهتمام به حوادث ناگواری که در جامعه اسلامی رخ می‌دهد و نیاز به فریادرسی و کمک‌رسانی دارد، دلالت می‌کند. <br>
و اگر‌چه در برخی از متون این حدیث مستفیض که از طریق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) روایت شده این جمله اضافه شده است که «و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ کسی که بشنود مردی را که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید، و او را یاری ندهد، مسلمان نیست»، و در طرق دیگران وارد نشده است، ولی صدر حدیث کافی است و به روشنی بر وجوب اهتمام به حوادث ناگواری که در جامعه اسلامی رخ می‌دهد و نیاز به فریادرسی و کمک‌رسانی دارد، دلالت می‌کند. <br>


=== روایاتی دیگر در این مورد ===
==== روایاتی دیگر در این مورد ====
برقی در «المحاسن» از محمد بن علی، از ابن فضال، از محمد، از ابراهیم بن عمر، از حضرت ابی عبدالله(علیه‌السلام) روایت کرده که فرمود: «مَا مِن مسلمٍ یَخذُلُ أخاه وَ هو یَقدِرُ علی نُصرته إلّا خَذلَه الله فی الدنیا و الآخره؛ هیچ مسلمانی برادر خود را رها نمی‌کند در حالی‌که توان یاری او را دارد، مگر آن‌که خداوند او را در دنیا و آخرت رها نماید» (مجلسی، پیشین، ص22). <br>
برقی در «المحاسن» از محمد بن علی، از ابن فضال، از محمد، از ابراهیم بن عمر، از حضرت ابی عبدالله(علیه‌السلام) روایت کرده که فرمود: «مَا مِن مسلمٍ یَخذُلُ أخاه وَ هو یَقدِرُ علی نُصرته إلّا خَذلَه الله فی الدنیا و الآخره؛ هیچ مسلمانی برادر خود را رها نمی‌کند در حالی‌که توان یاری او را دارد، مگر آن‌که خداوند او را در دنیا و آخرت رها نماید» (مجلسی، پیشین، ص22). <br>
و شیخ صدوق در «ثواب الاعمال» از پدرش علی بن بابویه، از سعد، از برقی، از پدرش، از حماد بن عیسی، از ابراهیم بن عمر یمانی، از حضرت ابی عبدالله(علیه‌السلام) روایت کرده که فرمود: «مَا مِن مؤمنٍ یُعینُ مؤمناً مَظلوماً إلّا کَان أفضَل مِن صیامِ شهرٍ وَ اعتکافهِ فی المسجدِ الحرام، وَ مَا مِن مؤمنٍ یَنصُر أخاه وَ هو یقدرُ علی نُصرتِه إلّا نَصرهُ اللهُ فی الدنیا وَ الآخره، وَ مَا مِن مُؤمنٍ یَخذُلُ أخَاه وَ هو یَقدرُ عَلی نُصرته إلّا خَذَله الله فی الدنیا وَ الآخره؛ هیچ مؤمنی نیست که یاری کند مؤمن مظلومی را مگر این‌که این کار او بهتر و با فضیلت‌تر باشد از روزه یک ماه و اعتکاف در مسجد‌الحرام، و هیچ مؤمنی نیست که نصرت و کمک کند برادر خویش را مگر آن‌که خداوند او را در دنیا و آخرت نصرت کند، و هیچ مؤمنی نیست که رها کند برادر خویش را در حالی که توانایی یاری او را دارد مگر آن‌که خداوند او را در دنیا و آخرت رها کند». (پیشین، ص21). <br>
و شیخ صدوق در «ثواب الاعمال» از پدرش علی بن بابویه، از سعد، از برقی، از پدرش، از حماد بن عیسی، از ابراهیم بن عمر یمانی، از حضرت ابی عبدالله(علیه‌السلام) روایت کرده که فرمود: «مَا مِن مؤمنٍ یُعینُ مؤمناً مَظلوماً إلّا کَان أفضَل مِن صیامِ شهرٍ وَ اعتکافهِ فی المسجدِ الحرام، وَ مَا مِن مؤمنٍ یَنصُر أخاه وَ هو یقدرُ علی نُصرتِه إلّا نَصرهُ اللهُ فی الدنیا وَ الآخره، وَ مَا مِن مُؤمنٍ یَخذُلُ أخَاه وَ هو یَقدرُ عَلی نُصرته إلّا خَذَله الله فی الدنیا وَ الآخره؛ هیچ مؤمنی نیست که یاری کند مؤمن مظلومی را مگر این‌که این کار او بهتر و با فضیلت‌تر باشد از روزه یک ماه و اعتکاف در مسجد‌الحرام، و هیچ مؤمنی نیست که نصرت و کمک کند برادر خویش را مگر آن‌که خداوند او را در دنیا و آخرت نصرت کند، و هیچ مؤمنی نیست که رها کند برادر خویش را در حالی که توانایی یاری او را دارد مگر آن‌که خداوند او را در دنیا و آخرت رها کند». (پیشین، ص21). <br>
خط ۱۳۳: خط ۱۳۵:
خلاصه کلام این که این مجموعه از روایات که در میان آنها روایات صحیحه نیز وجود دارد، به روشنی بر وجوب کمک‌رسانی به مسلمانان و یاری نمودن آنان جهت دفع تجاوز دشمنان دلالت می‌کند. <br>
خلاصه کلام این که این مجموعه از روایات که در میان آنها روایات صحیحه نیز وجود دارد، به روشنی بر وجوب کمک‌رسانی به مسلمانان و یاری نمودن آنان جهت دفع تجاوز دشمنان دلالت می‌کند. <br>


==3ـ دلیل عقلی ==
===3ـ دلیل عقلی ===
همان‌گونه که در جای خود محقق گشته است، حجیت دلیل عقلی به علمای امامی اصولی اختصاص دارد، و نزد غیرامامی و امامی غیر اصولی (اخباری) حجت نمی‌باشد. <br>
همان‌گونه که در جای خود محقق گشته است، حجیت دلیل عقلی به علمای امامی اصولی اختصاص دارد، و نزد غیرامامی و امامی غیر اصولی (اخباری) حجت نمی‌باشد. <br>
این دلیل قیاسی است که از دو مقدمه (صغری و کبری) تشکیل می‌شود، و نتیجه‌ای که به دست می‌آید حکم شرعی است در مسئله‌ای که عقل در آن حکم کرده، و این بدان معنا نیست که عقل خود تشریع کننده است و شرع تابع اوست، بلکه به این معنا است که عقل حکم شرع را به دست می‌آورد و کاشف از آن می‌باشد. <br>
این دلیل قیاسی است که از دو مقدمه (صغری و کبری) تشکیل می‌شود، و نتیجه‌ای که به دست می‌آید حکم شرعی است در مسئله‌ای که عقل در آن حکم کرده، و این بدان معنا نیست که عقل خود تشریع کننده است و شرع تابع اوست، بلکه به این معنا است که عقل حکم شرع را به دست می‌آورد و کاشف از آن می‌باشد. <br>
خط ۱۴۸: خط ۱۵۰:
با ضمیمه صغرای یاد شده به این کبری نتیجه قطعی و غیرقابل انکاری به دست می‌آید که عبارت است از وجوب شرعی دفاع و مقاومت در برابر دشمن، و حرمت تسلیم شدن به او، در صورتی‌که توانایی مقاومت و احتمال معقولی از پیروزی وجود داشته باشد. <br>
با ضمیمه صغرای یاد شده به این کبری نتیجه قطعی و غیرقابل انکاری به دست می‌آید که عبارت است از وجوب شرعی دفاع و مقاومت در برابر دشمن، و حرمت تسلیم شدن به او، در صورتی‌که توانایی مقاومت و احتمال معقولی از پیروزی وجود داشته باشد. <br>


=منابع و مآخذ:=
== پانویس ==
{{پانویس}}


== منابع ==
# قرآن کریم.
# قرآن کریم.
# ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1410ق.
# ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1410ق.
خط ۱۷۱: خط ۱۷۵:
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 می‌باشد.
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 می‌باشد.


== پانویس ==
[[رده:مقاله‌ها]]
{{پانویس}}
 
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش