۲۱٬۵۹۸
ویرایش
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در مورد اصل واقعه [[غدیر خم]]، خوب است همۀ افرادی که به مسائل تاریخ اسلام علاقهمندند، بدانند که قضیه غدیر، یک قضیه مسلّم است؛ مشکوک نیست. فقط [[شیعیان]] نیستند که آن را نقل کردهاند؛ بلکه محدثان [[سنی]] - چه در دورههای گذشته و چه در دورههای میانی و بعدی - این ماجرا را نقل کردهاند؛ یعنی همین ماجرایی که در سفر [[حجةالوداع]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]] در غدیر خم اتفاق افتاد. [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|رسول الله (صلیالله علیه وآله وسلم)]] از جا برخاست؛ [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] را از زمین بلند کرد و جلوی چشم خلایق نگه داشت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، الّلهم وال من والاه و عاد من عاداه».البته این جملات، قبل و بعد هم دارد؛ اما مهم ترین قسمتش این است که پیامبر در اینجا مسأله ولایت - یعنی حاکمیت اسلامی - را بهطور رسمی و صریح، مطرح میکند و [[امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] را بهعنوان شخص، معین و مطرح مینماید.این را، برادران اهلسنت ما در کتابهای معتبر - نه یکی، نه دوتا، در دهها کتاب معتبر - نقل کردهاند. علامه امینی، اینها را جمع کرده است... مسأله [[غدیر]] هم میتواند مایۀ [[وحدت]] باشد؛ همچنان که [[شهید مطهری]]، مقالهای با عنوان '''«الغدیر و وحدت اسلامی»''' دارد. او کتاب الغدیر را - که دربارۀ مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای وحدت اسلامی میداند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است<ref>بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران حرم رضوی، 1379/1/6.</ref>. | در مورد اصل واقعه [[غدیر خم]]، خوب است همۀ افرادی که به مسائل تاریخ اسلام علاقهمندند، بدانند که قضیه غدیر، یک قضیه مسلّم است؛ مشکوک نیست. فقط [[شیعیان]] نیستند که آن را نقل کردهاند؛ بلکه محدثان [[سنی]] - چه در دورههای گذشته و چه در دورههای میانی و بعدی - این ماجرا را نقل کردهاند؛ یعنی همین ماجرایی که در سفر [[حجةالوداع]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]] در غدیر خم اتفاق افتاد. [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|رسول الله (صلیالله علیه وآله وسلم)]] از جا برخاست؛ [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] را از زمین بلند کرد و جلوی چشم خلایق نگه داشت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، الّلهم وال من والاه و عاد من عاداه».البته این جملات، قبل و بعد هم دارد؛ اما مهم ترین قسمتش این است که پیامبر در اینجا مسأله ولایت - یعنی حاکمیت اسلامی - را بهطور رسمی و صریح، مطرح میکند و [[امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] را بهعنوان شخص، معین و مطرح مینماید.این را، برادران اهلسنت ما در کتابهای معتبر - نه یکی، نه دوتا، در دهها کتاب معتبر - نقل کردهاند. علامه امینی، اینها را جمع کرده است... مسأله [[غدیر]] هم میتواند مایۀ [[وحدت]] باشد؛ همچنان که [[شهید مطهری]]، مقالهای با عنوان '''«الغدیر و وحدت اسلامی»''' دارد. او کتاب الغدیر را - که دربارۀ مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای وحدت اسلامی میداند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است<ref>بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران حرم رضوی، 1379/1/6.</ref>. | ||
=== | === احمد امینی === | ||
احمد امینی فرزند علامه نقل میکند که پدرم میگفت: | احمد امینی فرزند علامه نقل میکند که پدرم میگفت: «آقا جان! پنهان نکن، عشق داشته باش به خلق خدا، حقایق را کتمان نکن، با ادب حرف بزن.از روی دلسوزی حرف بزن.این علاقه را کتمان نباید کرد. بهعنوان ائتلاف بهعنوان هر چه ... ولی بی ادبی هم نباید کرد.عواطف کسی را نباید تحریک کرد». برای همین اکثر رفقای پدرم غیر [[مسلمان]] و غیر [[شیعه]] بودند. حتی در شیعهها هم اکثر [رفقایش] ریش تراشیده بودند! | ||
== تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) == | == تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) == |