confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''حَسَن البَنّا''' از پیشگامان مسئله وحدت امت اسلامی و از مصلحان اجتماعی روزگار خود است. او بنیانگذار جماعت [[اخوانالمسلمین|اِخوانالمسلمین]] و نخستین [[مُرشد عام]] آن در سال ۱۹۲۸ در [[مصر]] بود. او در سال ۱۹۴۹ میلادی توسط عوامل دولت مصر ترور شد.<ref name="encyclopaediaislamica.com">[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=1796 ''دانشنامهٔ جهان اسلام''، مدخل «البنا»]</ref> حسن البنا اولین رهبر عربی است که به صورت رسمی به مساله ایجاد [[حکومت اسلامی]] پرداخته است و تلاشهایش را در این زمینه به کار گرفته است. <ref> آقائی، بهمن، صفوی، خسرو، اخوانالمسلمین: تاریخ پیدایش، تحولات و فعالیتهای جنبش اخوانالمسلمین در یک قرن اخیر، تهران، شرکت انتشاراتی رسام، 1365.</ref> وی به خاطر تأثیر عمیقی که بر اندیشههای اسلامی در قرن بیستم گذاشته است با عنوان '''امام شهید''' یاد میشود. | '''حَسَن البَنّا''' از پیشگامان مسئله وحدت امت اسلامی و از مصلحان اجتماعی روزگار خود است. او بنیانگذار جماعت [[اخوانالمسلمین|اِخوانالمسلمین]] و نخستین [[مُرشد عام]] آن در سال ۱۹۲۸ در [[مصر]] بود. او در سال ۱۹۴۹ میلادی توسط عوامل دولت مصر ترور شد.<ref name="encyclopaediaislamica.com">[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=1796 ''دانشنامهٔ جهان اسلام''، مدخل «البنا»]</ref> حسن البنا اولین رهبر عربی است که به صورت رسمی به مساله ایجاد [[حکومت اسلامی]] پرداخته است و تلاشهایش را در این زمینه به کار گرفته است. <ref> آقائی، بهمن، صفوی، خسرو، اخوانالمسلمین: تاریخ پیدایش، تحولات و فعالیتهای جنبش اخوانالمسلمین در یک قرن اخیر، تهران، شرکت انتشاراتی رسام، 1365.</ref> وی به خاطر تأثیر عمیقی که بر اندیشههای اسلامی در قرن بیستم گذاشته است با عنوان '''امام شهید''' یاد میشود. | ||
=زندگینامه= | == زندگینامه == | ||
حسن البنا به سال ۱۹۰۶ در دهکدهٔ محمودیه در دلتای [[رود نیل]] از نواحی بحیره مصر چشم به جهان گشود. او در خانوادهای مذهبی پرورش یافت<ref>عسگر قهرمانپور، ماهنامهٔ مهرنامه، سال دوم، شمارهٔ دهم، فروردین ۱۳۹۰، ص ۸۳</ref>، پدرش شیخ احمد بن عبدالرحمن عالمی پرهیزگار و از شاگردان شیخ محمد عبده که امام جماعت مسجد دهکده محمودیه را بر عهده داشت و با توجه به تسلط ایشان به علوم دینی تاثیر شایان توجهی بر شخصیت البنا برجای گذاشت. او مقدمات علوم قرآنی را از پدرش فراگرفت و در طول عمر خود بهرههای فراوان علمی ای از | حسن البنا به سال ۱۹۰۶ در دهکدهٔ محمودیه در دلتای [[رود نیل]] از نواحی بحیره [[جمهوری عربی مصر|مصر]] چشم به جهان گشود. او در خانوادهای مذهبی پرورش یافت<ref>عسگر قهرمانپور، ماهنامهٔ مهرنامه، سال دوم، شمارهٔ دهم، فروردین ۱۳۹۰، ص ۸۳</ref>، پدرش شیخ احمد بن عبدالرحمن عالمی پرهیزگار و از شاگردان [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] که [[امام جماعت]] [[مسجد]] دهکده محمودیه را بر عهده داشت و با توجه به تسلط ایشان به [[علوم اسلامی|علوم دینی]] تاثیر شایان توجهی بر شخصیت البنا برجای گذاشت. او مقدمات علوم قرآنی را از پدرش فراگرفت و در طول عمر خود بهرههای فراوان علمی ای از کتابخانه غنی او برد. پس از اتمام دورهٔ تحصیلات در دانشسرای مقدماتی معلمان، در شانزدهسالگی به [[قاهره]] رفت تا در دارالعلوم که مؤسس آن [[محمد عبده]] بود تحصیل کند. در آنجا وی به عضویت انجمن مکارم اخلاق الاسلامی و همچنین انجمن جوانان مسلمان درآمد.<ref name="encyclopaediaislamica.com" />. حسن بنا در ۱۹۲۷، معلم دولتی [[شهر اسماعیلیه]] شد و در مارس ۱۹۲۸، جمعیت [[اخوانالمسلمین]] را با شش عضو طرفدار و شاگردان محلی تشکیل داد.<ref name="encyclopaediaislamica.com" /> | ||
=مهمترین آراء و نظریات= | =مهمترین آراء و نظریات= | ||
به نظر البنا، کمال مطلوب اسلامی در اولین نسل مسلمانان نهفته بود؛ دوره ای که اصول قرآن مراعات میگردید و فارغ از تشخص ملیتها، اسلام تنها «ملیت» محسوب میشد. به نظر او، بین جوامع موجود اسلامی و اسلام واقعی فاصلهای افتاده بود که عقب ماندگی مسلمانان را موجب شده بود. به همین دلیل، او در صدد احیای اسلام بود تا نه تنها مسلمانان را از چنگ جهانخواران رهایی بخشد بلکه انسانیت را نیز زنده کند. او معتقد بود که به جای فلسفه و مادیگری اروپا، این فرهنگ و تمدن اسلام است که باید پذیرفته شود | به نظر البنا، کمال مطلوب اسلامی در اولین نسل مسلمانان نهفته بود؛ دوره ای که اصول قرآن مراعات میگردید و فارغ از تشخص ملیتها، اسلام تنها «ملیت» محسوب میشد. به نظر او، بین جوامع موجود اسلامی و اسلام واقعی فاصلهای افتاده بود که عقب ماندگی مسلمانان را موجب شده بود. به همین دلیل، او در صدد احیای اسلام بود تا نه تنها مسلمانان را از چنگ جهانخواران رهایی بخشد بلکه انسانیت را نیز زنده کند. او معتقد بود که به جای فلسفه و مادیگری اروپا، این فرهنگ و تمدن اسلام است که باید پذیرفته شود |