confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
حسن البنا به سال ۱۹۰۶ در دهکدهٔ محمودیه در دلتای [[رود نیل]] از نواحی بحیره [[جمهوری عربی مصر|مصر]] چشم به جهان گشود. او در خانوادهای مذهبی پرورش یافت<ref>عسگر قهرمانپور، ماهنامهٔ مهرنامه، سال دوم، شمارهٔ دهم، فروردین ۱۳۹۰، ص ۸۳</ref>، پدرش شیخ احمد بن عبدالرحمن عالمی پرهیزگار و از شاگردان [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] که [[امام جماعت]] [[مسجد]] دهکده محمودیه را بر عهده داشت و با توجه به تسلط ایشان به [[علوم اسلامی|علوم دینی]] تاثیر شایان توجهی بر شخصیت البنا برجای گذاشت. او مقدمات علوم قرآنی را از پدرش فراگرفت و در طول عمر خود بهرههای فراوان علمی ای از کتابخانه غنی او برد. پس از اتمام دورهٔ تحصیلات در دانشسرای مقدماتی معلمان، در شانزدهسالگی به [[قاهره]] رفت تا در دارالعلوم که مؤسس آن [[محمد عبده]] بود تحصیل کند. در آنجا وی به عضویت انجمن مکارم اخلاق الاسلامی و همچنین انجمن جوانان مسلمان درآمد.<ref name="encyclopaediaislamica.com" />. حسن بنا در ۱۹۲۷، معلم دولتی شهر اسماعیلیه شد و در مارس ۱۹۲۸، جمعیت [[اخوانالمسلمین]] را با شش عضو طرفدار و شاگردان محلی تشکیل داد<ref name="encyclopaediaislamica.com" />. | حسن البنا به سال ۱۹۰۶ در دهکدهٔ محمودیه در دلتای [[رود نیل]] از نواحی بحیره [[جمهوری عربی مصر|مصر]] چشم به جهان گشود. او در خانوادهای مذهبی پرورش یافت<ref>عسگر قهرمانپور، ماهنامهٔ مهرنامه، سال دوم، شمارهٔ دهم، فروردین ۱۳۹۰، ص ۸۳</ref>، پدرش شیخ احمد بن عبدالرحمن عالمی پرهیزگار و از شاگردان [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] که [[امام جماعت]] [[مسجد]] دهکده محمودیه را بر عهده داشت و با توجه به تسلط ایشان به [[علوم اسلامی|علوم دینی]] تاثیر شایان توجهی بر شخصیت البنا برجای گذاشت. او مقدمات علوم قرآنی را از پدرش فراگرفت و در طول عمر خود بهرههای فراوان علمی ای از کتابخانه غنی او برد. پس از اتمام دورهٔ تحصیلات در دانشسرای مقدماتی معلمان، در شانزدهسالگی به [[قاهره]] رفت تا در دارالعلوم که مؤسس آن [[محمد عبده]] بود تحصیل کند. در آنجا وی به عضویت انجمن مکارم اخلاق الاسلامی و همچنین انجمن جوانان مسلمان درآمد.<ref name="encyclopaediaislamica.com" />. حسن بنا در ۱۹۲۷، معلم دولتی شهر اسماعیلیه شد و در مارس ۱۹۲۸، جمعیت [[اخوانالمسلمین]] را با شش عضو طرفدار و شاگردان محلی تشکیل داد<ref name="encyclopaediaislamica.com" />. | ||
=مهمترین آراء و نظریات= | == مهمترین آراء و نظریات == | ||
به نظر البنا، کمال مطلوب اسلامی در اولین نسل مسلمانان نهفته بود؛ دوره ای که اصول قرآن مراعات میگردید و فارغ از تشخص ملیتها، اسلام تنها «ملیت» محسوب میشد. به نظر او، بین جوامع موجود اسلامی و اسلام واقعی فاصلهای افتاده بود که عقب ماندگی مسلمانان را موجب شده بود. به همین دلیل، او در صدد احیای اسلام بود تا نه تنها مسلمانان را از چنگ | به نظر البنا، کمال مطلوب اسلامی در اولین نسل [[مسلمان|مسلمانان]] نهفته بود؛ دوره ای که اصول [[قرآن]] مراعات میگردید و فارغ از تشخص ملیتها، [[اسلام]] تنها «ملیت» محسوب میشد. به نظر او، بین جوامع موجود اسلامی و اسلام واقعی فاصلهای افتاده بود که عقب ماندگی مسلمانان را موجب شده بود. به همین دلیل، او در صدد احیای اسلام بود تا نه تنها مسلمانان را از چنگ جهانخواران رهایی بخشد بلکه انسانیت را نیز زنده کند. او معتقد بود که به جای فلسفه و مادیگری [[اروپا]]، این فرهنگ و تمدن اسلام است که باید پذیرفته شود | ||
این اعتقاد به این معنا نبود که بنا در بازسازی جامعه ی اسلامی، با همه شیوههای غربی مخالف است، بلکه تفکر بنا ریشه در سنتگرایی و اصلاح جامعه بر اساس موازین دینی داشت. | این اعتقاد به این معنا نبود که بنا در بازسازی جامعه ی اسلامی، با همه شیوههای غربی مخالف است، بلکه تفکر بنا ریشه در سنتگرایی و اصلاح جامعه بر اساس موازین دینی داشت. | ||
البنا با «جدایی دین از سیاست» (سکولاریسم) و نیز ملیگرایی غیردینی که نقشة آن را در 1920 ساطع الحُصْری ریخت و میشل عفلق 1940 آن را در سوریه اعمال کرد، (وبعد مرگ البنا در زمان ناصر به اوج خود رسید) بشدت مخالف بود. همچنین دربارة عرب گرایی بر این عقیده بود که اسلام | البنا با «جدایی دین از سیاست» ([[سکولاریسم]]) و نیز ملیگرایی غیردینی که نقشة آن را در 1920 ساطع الحُصْری ریخت و میشل عفلق 1940 آن را در [[سوریه]] اعمال کرد، (وبعد مرگ البنا در زمان ناصر به اوج خود رسید) بشدت مخالف بود. همچنین دربارة عرب گرایی بر این عقیده بود که اسلام هیچگونه مرز جغرافیایی، یا اختلافات نژادی یا شهروندی را به رسمیت نمیشناسد. البنا تمام مسلمانان را یک «امت» و کشورهای مسلمان را تنها یک کشور میدانست، به همین دلیل، گرایشهای [[ناسیونالیسم|ناسیونالیستی]] جدید، بویژه [[فاشیسم]] و [[نازیسم]] را محکوم کرد. | ||
== آراء خاص حسن البنا درباره وحدت اسلامی == | == آراء خاص حسن البنا درباره وحدت اسلامی == | ||
شیخ عمرالتلمسانی سومین مرشد اخوان، دیدگاه حسن البنا مؤسس و نخستین مرشد اخوانالمسلمین را درباره شیعه و سنی چنین بیان میکند: «امام البنا ـ رضوانالله علیه ـ توجه خاصی برای ایجاد وحدت اسلامیداشت و اخوانالمسلمین در گذشته و امروز، و در آینده نیز در راه این وحدت خواهند کوشید، ولو اینکه در این هدف بزرگ، دچار مشکلاتی بشوند. مسلمانان طبق نص صریح قرآن امت واحدی هستند: «وإنّ هذه امتکم، امة واحدة». من به خاطر دارم که در سالهای 1940میلادی آقای قمی ـ که یک عالم شیعی بود ـ در ساختمان مرکزی اخوان، به عنوان میهمان اقامت داشت و در آن هنگام امام شهید، بهطور جدی در راه تقریب بین مذاهب اسلامی میکوشید تا دشمنان نتوانند از دوری و جدایی مسلمانان سوءاستفاده کرده و وحدت امت اسلامی را از بین ببرند.» | شیخ عمرالتلمسانی سومین مرشد اخوان، دیدگاه حسن البنا مؤسس و نخستین مرشد اخوانالمسلمین را درباره شیعه و سنی چنین بیان میکند: «امام البنا ـ رضوانالله علیه ـ توجه خاصی برای ایجاد وحدت اسلامیداشت و اخوانالمسلمین در گذشته و امروز، و در آینده نیز در راه این وحدت خواهند کوشید، ولو اینکه در این هدف بزرگ، دچار مشکلاتی بشوند. مسلمانان طبق نص صریح قرآن امت واحدی هستند: «وإنّ هذه امتکم، امة واحدة». من به خاطر دارم که در سالهای 1940میلادی آقای قمی ـ که یک عالم شیعی بود ـ در ساختمان مرکزی اخوان، به عنوان میهمان اقامت داشت و در آن هنگام امام شهید، بهطور جدی در راه تقریب بین مذاهب اسلامی میکوشید تا دشمنان نتوانند از دوری و جدایی مسلمانان سوءاستفاده کرده و وحدت امت اسلامی را از بین ببرند.» | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
یکی از مرشدان طریقت او «شیخ زهران» که بنا در سالهایی که در دانشسرای مقدماتی در «دمنهور» درس میخواند، با وی آشنا شد. او از پیروان «شیخ عبدالوهاب حصافی» بود. بنا با استاد «احمد سکری» (که بعدها از مسولین ایالتی اخوانالمسلمین گشت و مقام ریاست انجمن خیریه حصافیه را نیز داشت) آشنا شد. این آشنایی در زندگی هر دو اثری پایدار گذاشت. همچنین شخصی به نام «شیخ محمد ابو شوشه» از دیگر استادان او به شمار میآید که به گفته ی بنا، حق تربیت معنوی برگردن وی دارد. حسن بنا هنگامی که به قاهره رفت، مهمترین شخصی که مبانی اعتقادی بنا را پس از مراجعت به مصر شکل داد «محمد رشید رضا» بود که یک سلفی خالص و سنتگرای محض بود. به همین دلیل، بخش مهمی از سخنرانیها و نوشتههای بنا، مربوط به تربیت اسلامی و سنت رسول خدا (صلی الله علیه واله) میباشد. | یکی از مرشدان طریقت او «شیخ زهران» که بنا در سالهایی که در دانشسرای مقدماتی در «دمنهور» درس میخواند، با وی آشنا شد. او از پیروان «شیخ عبدالوهاب حصافی» بود. بنا با استاد «احمد سکری» (که بعدها از مسولین ایالتی اخوانالمسلمین گشت و مقام ریاست انجمن خیریه حصافیه را نیز داشت) آشنا شد. این آشنایی در زندگی هر دو اثری پایدار گذاشت. همچنین شخصی به نام «شیخ محمد ابو شوشه» از دیگر استادان او به شمار میآید که به گفته ی بنا، حق تربیت معنوی برگردن وی دارد. حسن بنا هنگامی که به قاهره رفت، مهمترین شخصی که مبانی اعتقادی بنا را پس از مراجعت به مصر شکل داد «محمد رشید رضا» بود که یک سلفی خالص و سنتگرای محض بود. به همین دلیل، بخش مهمی از سخنرانیها و نوشتههای بنا، مربوط به تربیت اسلامی و سنت رسول خدا (صلی الله علیه واله) میباشد. | ||
=آثار و تالیفات= | =آثار و تالیفات= | ||
احادیث الجمعه؛ اخوان المسلمون تحت رایة القرآن؛ الی ای شی ء ندعو الناس؛ بین الامس والیوم؛ دعوتنا؛ رسالة الجهاد. | احادیث الجمعه؛ اخوان المسلمون تحت رایة القرآن؛ الی ای شی ء ندعو الناس؛ بین الامس والیوم؛ دعوتنا؛ رسالة الجهاد. |