پرش به محتوا

نظریه کسب: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ مارس ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
'''[[ملا علی قاری]]( م 1014 ق)''' همانند دیگر بزرگان ماتریدی در حالی که متاثر از [[ابوحنیفه]] است، در باره افعال عباد تفسیری تقریبا مشابه هم مسلکان خود ارایه و خلق را منحصر به خدا و کسب را به طور واقعی به انسان نسبت می دهد و می گوید تمام افعال بندگان اعم از افعالی که دارای حرکت یا سکون یا بر هر مبنا و وجهی چون کفر و ایمان و طاعت و عصیان باشد؛ کسبش حقیقی است نه مجازی. وی برای تایید ادعای خویش که انسان نه مجبور است و نه مختار بلکه به طور واقعی کاسب فعل خویش است؛ جمله ای را از امام معصوم سلام الله  علیه نقل می کند که فرمود برای فهم امر بین الامرین به آیه شریفه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏» استناد می شود. یعنی هم تو را [[عبادت]] می کنم و هم از تو کمک می خواهم. عبادت فعل یا کسب من است، ولی کمک خدای متعال فعل اوست.<ref> ملا علی قاری، [[شرح كتاب الفقه الأكبر]]، ص 89</ref>  
'''[[ملا علی قاری]]( م 1014 ق)''' همانند دیگر بزرگان ماتریدی در حالی که متاثر از [[ابوحنیفه]] است، در باره افعال عباد تفسیری تقریبا مشابه هم مسلکان خود ارایه و خلق را منحصر به خدا و کسب را به طور واقعی به انسان نسبت می دهد و می گوید تمام افعال بندگان اعم از افعالی که دارای حرکت یا سکون یا بر هر مبنا و وجهی چون کفر و ایمان و طاعت و عصیان باشد؛ کسبش حقیقی است نه مجازی. وی برای تایید ادعای خویش که انسان نه مجبور است و نه مختار بلکه به طور واقعی کاسب فعل خویش است؛ جمله ای را از امام معصوم سلام الله  علیه نقل می کند که فرمود برای فهم امر بین الامرین به آیه شریفه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏» استناد می شود. یعنی هم تو را [[عبادت]] می کنم و هم از تو کمک می خواهم. عبادت فعل یا کسب من است، ولی کمک خدای متعال فعل اوست.<ref> ملا علی قاری، [[شرح كتاب الفقه الأكبر]]، ص 89</ref>  
   
   
'''احمد بن حسن بیاضی( 1098 م)'''در باره افعال اختیاری انسان مطالب صریحی بیان کرده و مطابق با روش جمهور ماتریدیان <ref>بیاضی احمد بن حسن، اشارات المرام من عبارات الامام، ص 256</ref> و نیز اشاعره، خلق و کسب را با هم در ایجاد فعل دخیل می داند. از منظر او تمام آن چه از عبد صادر می شود از جمله ایمان، مخلوق بعد از عدم است که خدا آن را ایجاد کرده است. بنا بر این، خدا خالق فعل و انسان کاسب آن است و کسب را نتیجه فعل انسان می داند که از روی اختیار انجام می شود. بیاضی ادعای خود را مطابق با اجماع سلف از صحابه و تابعین می داند.<ref>همان، ص 252</ref> از منظر این متکلم، انسان آفریننده نیست، ولی قادر است فعل آفریده شده را با قدرت حادث کسب و علاوه آن را دارای عنوان کند.  
'''[[احمد بن حسن بیاضی]]( 1098 م)'''در باره افعال اختیاری انسان مطالب صریحی بیان کرده و مطابق با روش جمهور ماتریدیان و نیز اشاعره، خلق و کسب را با هم در ایجاد فعل دخیل می داند.<ref>بیاضی احمد بن حسن، اشارات المرام من عبارات الامام، ص 256</ref> از منظر او تمام آن چه از عبد صادر می شود از جمله ایمان، مخلوق بعد از عدم است که خدا آن را ایجاد کرده است. بنا بر این، خدا خالق فعل، انسان کاسب فعل و کسب نتیجه آن است  که با اراده و اختیار انجام می شود. بیاضی ادعای خود را مطابق با [[اجماع سلف]] از [[صحابه]] و [[تابعین]] می داند.<ref>همان، ص 252</ref> از منظر این متکلم، انسان آفریننده نیست، ولی قادر است فعل آفریده شده را با قدرت حادث کسب و علاوه آن را دارای عنوان کند.  


'''محمد زاهد کوثری(1296 – 1371 ق)''' معتقد است که مطابق با عقیده اهل سنت و جماعت، فقط خدای متعال خالق است و تمامی موجودات از اشخاص عباد و افعال شان با هر صفتی که داشته باشند را خدا خلق می کند و اگر کسی از ما به عنوان فاعل شناخته می شود، به معنای مکتسب است نه فاعل به معنای خالق. وی برای صحت استدلال خود به قرآن تمسک می کند که می فرماید:«و الله خلقکم و ما تعبدون. الصافات(37) 96» یعنی خدا هم شما را آفرید و هم بت هایی را که می سازید.آیه به ما خطاب می کند که خدای متعال خالق اعمال ما است، هم چنان که خالق صورت ها و ذوات ما نیز می باشد. این موضوع از واضح ترین دلایل قرآن است. بنا بر این، افعال ما مطابق با مفاد اجماع مخلوق است.<ref>کوثری محمد زاهد، العقیده و علم الکلام، ص 190</ref>  
'''[[محمد زاهد کوثری]](1296 – 1371 ق)''' معتقد است که مطابق با عقیده [[اهل سنت و جماعت]]، فقط خدای متعال خالق است و تمامی موجودات از اشخاص عباد و افعال شان با هر صفتی که داشته باشند را خدا خلق می کند و اگر کسی از ما به عنوان فاعل شناخته می شود، به معنای مکتسب است نه فاعل به معنای خالق. وی برای صحت استدلال خود به قرآن تمسک می کند که می فرماید:«و الله خلقکم و ما تعبدون. [[سوره الصافات]](37) 96» یعنی خدا هم شما را آفرید و هم بت هایی را که می سازید.آیه به ما خطاب می کند که خدای متعال خالق اعمال ما است، هم چنان که خالق صورت ها و ذوات ما نیز می باشد. این موضوع از واضح ترین دلایل قرآن است. بنا بر این، افعال ما مطابق با مفاد اجماع مخلوق است.<ref>کوثری محمد زاهد، [[العقیده و علم الکلام]]، ص 190</ref>  


'''شیخ شلتوت(1310-1383 ق)''' مباحث مربوط به افعال عباد را از جمله مسایل جنجالی و پر چالشی می داند که موجب مناقشات جدی ای میان متکلمان مسلمان مذاهب مختلف شده است. شلتوت در ابتدا به تفسیر افعال عباد از منظر مدافعین جبر اشاره می کند که معتقدند عبد هیچ اختیاری در فعلش ندارد هم ظاهرا مجبور است، هم باطنا، هم هدایتش مربوط به خدا است و هم ضلالتش و پاسخ می دهد که چنین عقیده ای نقض صریح آیاتی است که انسان را مسئول افعال خود می داند. و اما در باره مکتب اشاعره که معتقدند خدای متعال خالق ضلال است هم در ابتدا و هم در استمرار و عباد قدرتی ندارند تا بتوانند در ایجاد (یا تغییر) فعل تاثیر گذار باشند، پاسخ می دهد که این مکتب برای فرار از اتهام جبر گرایی که متوجه گروه قبلی شده بود، به کسب معتقد شدند و به وسیله آن، قواعد تکیلف و عدالت و نیز نسبت افعال را تصحیح و توجیه کردند. وی به گروه سوم یعنی مفوضه اشاره می کند که معتقدند خدای متعال قدرتش را به عبد تفویض کرده است تا عبد با اراده و قدرت خودش فعل را انجام دهد. شلتوت نظر خودش را بیان می کند آن چه ما به آن عقیده داریم و قبلا هم بیان کردیم این است که برای عباد؛ هم  قدرت و هم اراده  وجود دارد و باید بدانیم که این دو را خدای متعال بیهوده و عبث نیافرید، بلکه آفرید تا مناط تکلیف و مناط جزا و مبنای حقیقی انتساب افعال به بنده باشد. با این حساب معلوم می شود که عباد نه از نظر ظاهری و نه از نظر باطنی مجبور نیستند و نمی توانند گمراهی اشان را جزء مقدرات الهی بدانند، زیرا چنین چیزی مطابق با حکمت و عدالت نیست و حتی تصور این موضوع ممنوع است.<ref>سبحانی جعفر، بحوث في الملل و النحل، ج‏2، ص 153</ref>  
'''[[شیخ شلتوت]](1310-1383 ق)''' مباحث مربوط به افعال عباد را از جمله مسایل جنجالی و پر چالشی می داند که موجب مناقشات جدی ای میان متکلمان مسلمان مذاهب مختلف شده است. شلتوت در ابتدا به تفسیر افعال عباد از منظر مدافعین جبر اشاره می کند که معتقدند عبد هیچ اختیاری در فعلش ندارد هم ظاهرا مجبور است، هم باطنا، هم هدایتش مربوط به خدا است و هم ضلالتش و پاسخ می دهد که چنین عقیده ای نقض صریح آیاتی است که انسان را مسئول افعال خود می داند.وی در پاسخ به مکتب اشاعره که معتقدند خدای متعال خالق ضلال است چه در ابتدا و چه در استمرار و عباد قدرتی ندارند تا بتوانند در ایجاد (یا تغییر) فعل تاثیر گذار باشند، می گوید که این مکتب برای فرار از اتهام جبر گرایی که متوجه گروه قبلی یعنی جبریون شده بود، به کسب معتقد شدند و به وسیله آن، قواعد تکیلف و عدالت و نیز نسبت افعال را تصحیح و توجیه کردند. وی به گروه سوم یعنی مفوضه اشاره می کند که معتقدند خدای متعال قدرتش را به عبد تفویض کرده است تا عبد با اراده و قدرت خودش فعل را انجام دهد. شلتوت نظر خودش را بیان می کند آن چه ما به آن عقیده داریم و قبلا هم بیان کردیم این است که برای عباد؛ هم  قدرت و هم اراده  وجود دارد و باید بدانیم که این دو را خدای متعال بیهوده و عبث نیافرید، بلکه آفرید تا مناط تکلیف و مناط جزا و مبنای حقیقی انتساب افعال به بنده باشد. با این حساب معلوم می شود که عباد نه از نظر ظاهری و نه از نظر باطنی مجبور نیستند و نمی توانند گمراهی اشان را جزء مقدرات الهی بدانند، زیرا چنین چیزی مطابق با حکمت و عدالت نیست و حتی تصور این موضوع ممنوع است.<ref>[[سبحانی جعفر،]] [[بحوث في الملل و النحل]]، ج‏2، ص 153</ref>  
 
==تشابه و تفاوت تفسیر کسب از منظر اشاعره و ماتریدیه==


==رده ها== کلام، توحیدافعالی، جبر و اختیار
==رده ها== کلام، توحیدافعالی، جبر و اختیار


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|2}}
confirmed
۵٬۹۲۲

ویرایش