۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== آشنایی با افکار سیدجمالالدین اسدآبادی == | == آشنایی با افکار سیدجمالالدین اسدآبادی == | ||
رشیدرضا در دورهای که [[سید جمالالدین اسدآبادی]] به همراه شیخ محمد عبده با انتشار عروةالوثقی در پی توسعۀ نهضت اسلامی بودند، با مطالعۀ این نشریه، آرا و دیدگاههای آنان را شناخت. وی بسیار تمایل داشت که با سیدجمالالدین اسدآبادی دیدار کند، اما این خواستهاش به فرجام نرسید و تنها با او از طریق مکاتبات، ارتباط برقرار نمود. زمانی که رشیدرضا در طرابلس اقامت داشت، شیخ محمد عبده به اتهام فعالیتهای انقلابی بر ضد دولت عثمانی به بیروت تبعید شد. عبده که به توسعۀ نهضت اسلامی - عربی از طریق تعلیم و تربیت اعتقاد فراوانی داشت، حلقههای درس خود را در مدرسۀ «السلطانیه»ی بیروت آغاز کرد و توانست اندیشههای اسلامی خود را در این سرزمین بسط دهد. به رغم حضور طولانی عبده در بیروت، رشیدرضا با وجود میل باطنیاش نتوانست با وی دیدار کند. حضور عبده در طرابلس، این فرصت را مهیا کرد تا رشیدرضا با او ملاقات نماید. | رشیدرضا در دورهای که [[سید جمالالدین اسدآبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] به همراه [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] با انتشار عروةالوثقی در پی توسعۀ نهضت اسلامی بودند، با مطالعۀ این نشریه، آرا و دیدگاههای آنان را شناخت. وی بسیار تمایل داشت که با سیدجمالالدین اسدآبادی دیدار کند، اما این خواستهاش به فرجام نرسید و تنها با او از طریق مکاتبات، ارتباط برقرار نمود. زمانی که رشیدرضا در طرابلس اقامت داشت، شیخ محمد عبده به اتهام فعالیتهای انقلابی بر ضد دولت عثمانی به بیروت تبعید شد. عبده که به توسعۀ نهضت اسلامی - عربی از طریق تعلیم و تربیت اعتقاد فراوانی داشت، حلقههای درس خود را در مدرسۀ «السلطانیه»ی بیروت آغاز کرد و توانست اندیشههای اسلامی خود را در این سرزمین بسط دهد. به رغم حضور طولانی عبده در بیروت، رشیدرضا با وجود میل باطنیاش نتوانست با وی دیدار کند. حضور عبده در طرابلس، این فرصت را مهیا کرد تا رشیدرضا با او ملاقات نماید. | ||
رشیدرضا با مطالعۀ اندیشۀ سیدجمال که توسعۀ نهضت اسلامی را با مبارزه و رودرویی با حکومت و نقد آن به طور علنی میدید و آرا و دیدگاههای شیخ محمد عبده که توسعۀ نهضت اسلامی را در گرو توسعۀ تعلیم و تربیت و به دور از هیاهو میدانست، توانست با این روشها و اصول، روش خاصی را در توسعۀ نهضت اسلامی و وحدت اسلامی ترسیم کند. | رشیدرضا با مطالعۀ اندیشۀ سیدجمال که توسعۀ نهضت اسلامی را با مبارزه و رودرویی با حکومت و نقد آن به طور علنی میدید و آرا و دیدگاههای شیخ محمد عبده که توسعۀ نهضت اسلامی را در گرو توسعۀ تعلیم و تربیت و به دور از هیاهو میدانست، توانست با این روشها و اصول، روش خاصی را در توسعۀ نهضت اسلامی و وحدت اسلامی ترسیم کند. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== مبارزه با فعالیتهای تبشیری == | == مبارزه با فعالیتهای تبشیری == | ||
بخش دیگری از فعالیتهای | بخش دیگری از فعالیتهای رشیدرضا مبارزه با فعالیتهای تبشیری و تبلیغاتی غربیان بود که از سوی استعمار حمایت میشد. وی ضمن توصیۀ علما و بزرگان اسلامی به راه اندازی مدارس مترقی و جدید برای مقابله با فعالیتهای غربیان، خود نیز انجمن «دارالدعوه و الارشاد» را تأسیس کرد. وی نخست هنگام دیدار از کتابخانۀ هیأت مبلغان مذهبی آمریکایی در طرابلس، در اندیشۀ تأسیس این انجمن افتاد و از این راه میخواست هم تبلیغات هیأتهای مذهبی مسیحی را در کشورهای اسلامی بی اثر گذارد و هم واعظان و آموزگاران جوانی برای تبلیغ شعائر اسلامی تربیت کند. <ref>عنایت، حمید: سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، تهران: امیرکبیر، 1376، ص 157. </ref><br> | ||
اما این انجمن و مدرسه دیری نپایید که به علت مشکلات مالی و جز آن تعطیل شد. رشیدرضا برای ادامۀ فعالیت این انجمن و برنامههایش حتی از دولت عثمانی درخواست کمک نمود، اما پاسخ مثبتی دریافت نکرد و همزمان با آغاز جنگ جهانی این مدرسه برای همیشه بسته شد. وی به اعتقاد خود در این مدرسه بر آن بود تا با آموزش علوم اسلامی مانند اصول دین، فقه، تهذیب اخلاق، تفسیر و علوم دیگر مانند جامعهشناسی، اقتصاد، ریاضیات، بهداشت و طب و مانند آن، با روشهای نوین و پیشرو، جامعهای مترقی و جوانانی مسلمان و نواندیش برای سرتاسر جهان اسلام تربیت کند. | اما این انجمن و مدرسه دیری نپایید که به علت مشکلات مالی و جز آن تعطیل شد. رشیدرضا برای ادامۀ فعالیت این انجمن و برنامههایش حتی از دولت عثمانی درخواست کمک نمود، اما پاسخ مثبتی دریافت نکرد و همزمان با آغاز جنگ جهانی این مدرسه برای همیشه بسته شد. وی به اعتقاد خود در این مدرسه بر آن بود تا با آموزش علوم اسلامی مانند اصول دین، فقه، تهذیب اخلاق، تفسیر و علوم دیگر مانند جامعهشناسی، اقتصاد، ریاضیات، بهداشت و طب و مانند آن، با روشهای نوین و پیشرو، جامعهای مترقی و جوانانی مسلمان و نواندیش برای سرتاسر جهان اسلام تربیت کند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
3- گفتمانی بنیادین که مفاهیم و اندیشههای اسلامگرایانی چون حسن البناء و اخوانالمسلمین بعدها بر اساس آن پایهریزی شد. <br> | 3- گفتمانی بنیادین که مفاهیم و اندیشههای اسلامگرایانی چون حسن البناء و اخوانالمسلمین بعدها بر اساس آن پایهریزی شد. <br> | ||
از نظر رشیدرضا حاکمیت، پیمانی است که با انتخاب و شورا صورت میگیرد و حکومت جز با بیعت، مشروع نخواهد بود. وی در تعریف خود از مفهوم سیاست بر تعامل میراث سیاسی اسلام و مفاهیم جدید غربی که از اصل تفکیک قوا بهرهمند است، تکیه میکند. رضا توحید، عدالت و آزادی را مجموعهای از اصول فلسفۀ حکومت اسلام میداند. وی در شرایط ضعف و عدم صلاحیت ملت در انتخابات، مانعی نمیبیند که رهبری عادل و مصلح و در عین حال مستبد حکومت را در دست بگیرد و مردم را با هدف رونق و شکوفایی رهبری کند. <ref>برای اطلاع بیشتر دربارۀ اندیشۀ سیاسی رشیدرضا بنگرید به: (حمید عنایت: اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمۀ بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات خوارزمی، 1380، ص 128-150، نیز: «دولت در اندیشۀ اسلامی معاصر» و «اسلام و سلطه سیاسی از دیدگاه رشیدرضا»، ابراهیم غرایبه، ترجمه علی علیمحمدی، کتاب ماه علوم اجتماعی (ویژه اندیشه سیاسی اسلام)، ش 73، 74، ص 86-93). </ref> | از نظر رشیدرضا حاکمیت، پیمانی است که با انتخاب و شورا صورت میگیرد و حکومت جز با بیعت، مشروع نخواهد بود. وی در تعریف خود از مفهوم سیاست بر تعامل میراث سیاسی اسلام و مفاهیم جدید غربی که از اصل تفکیک قوا بهرهمند است، تکیه میکند. رضا توحید، عدالت و آزادی را مجموعهای از اصول فلسفۀ حکومت اسلام میداند. وی در شرایط ضعف و عدم صلاحیت ملت در انتخابات، مانعی نمیبیند که رهبری عادل و مصلح و در عین حال مستبد حکومت را در دست بگیرد و مردم را با هدف رونق و شکوفایی رهبری کند. <ref>برای اطلاع بیشتر دربارۀ اندیشۀ سیاسی رشیدرضا بنگرید به: (حمید عنایت: اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمۀ بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات خوارزمی، 1380، ص 128-150، نیز: «دولت در اندیشۀ اسلامی معاصر» و «اسلام و سلطه سیاسی از دیدگاه رشیدرضا»، ابراهیم غرایبه، ترجمه علی علیمحمدی، کتاب ماه علوم اجتماعی (ویژه اندیشه سیاسی اسلام)، ش 73، 74، ص 86-93). </ref> | ||
رشیدرضا وارد عرصۀ سیاست نیز شد و به نقد دولت عثمانی پرداخت و خواستار اصلاح اوضاع و شرایط این حکومت شد. وی ریاست «جمعیه الشوری العثمانیه» را که تبعیدیهای دولت عثمانی در مصر آن را تشکیل داده بودند، به عهده گرفت. این انجمن فعالیتهای مختلفی داشت. از جمله اعلامیهها و بیانیههای مخفیانهای را در سر تا سر امپراتوری عثمانی برای بیداری و وحدت مسلمانان توزیع میکردند. وی بعد از شکست عثمانی وتوافق فرانسه و انگلیس مبنی بر تقسیم جهان عرب، در مجلۀ «المنار» نسبت به این مسئله هشدار داد و استعمار و فعالیتهای آنان را در جهان عرب محکوم کرد. این فعالیتها باعث شد رهبران عرب در کنفرانس ژنو که برای دفاع از مسائل عرب برگزار شده بود، رشیدرضا را به مقام نایب رئیس این کنفرانس انتخاب کنند. وی در سال 1921 به ریاست کنگرۀ ملی سوری در دمشق برگزیده شد و در سال 1921 به مقام هیأت نمایندگی سوریه و فلسطین برای اعتراض به قیمومت انگلستان و فرانسه به جامعۀ ملل اعزام شد. <ref>عنایت، حمید: سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، ص 157. </ref> | |||
رشیدرضا وارد عرصۀ سیاست نیز شد و به نقد دولت عثمانی پرداخت و خواستار اصلاح اوضاع و شرایط این حکومت شد. وی ریاست «جمعیه الشوری العثمانیه» را که تبعیدیهای دولت عثمانی در مصر آن را تشکیل داده بودند، به عهده گرفت. این انجمن فعالیتهای مختلفی داشت. از جمله اعلامیهها و بیانیههای مخفیانهای را در سر تا سر امپراتوری عثمانی برای بیداری و وحدت مسلمانان توزیع میکردند. وی بعد از شکست عثمانی وتوافق فرانسه و انگلیس مبنی بر تقسیم جهان عرب، در مجلۀ «المنار» نسبت به این مسئله هشدار داد و استعمار و فعالیتهای آنان را در جهان عرب محکوم کرد. این فعالیتها باعث شد رهبران عرب در کنفرانس ژنو که برای دفاع از مسائل عرب برگزار شده بود، رشیدرضا را به مقام نایب رئیس این کنفرانس انتخاب کنند. وی در سال 1921 به ریاست کنگرۀ ملی سوری در دمشق برگزیده شد و در سال 1921 به مقام هیأت نمایندگی سوریه و فلسطین برای اعتراض به قیمومت انگلستان و فرانسه به جامعۀ ملل اعزام شد. <ref>عنایت، حمید: سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، ص 157. </ref> | |||
== وحدت و همگرایی مسلمانان == | == وحدت و همگرایی مسلمانان == | ||
از مهمترین فعالیتهای رشیدرضا وحدت و همگرایی و بیداری مسلمانان و کشورهای اسلامی بود. محور فعالیتهای وی در این زمینه در سه شاخه انعکاس یافت؛ مقالات وی در مجلۀ «المنار» و انعکاس اخبار و اقدامات مسلمانان سراسر جهان در جهت همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی و وحدتشان؛ سخنرانی و هشدارهایی که در محافل اسلامی و مکانهای آموزشی ایراد میکردند؛ و تألیف آثاری مانند الوحدة الاسلامیه. رشیدرضا در مجلۀ «المنار» که گسترۀ وسیعی را از جهان اسلام دربرگرفته بود، مقالات و یادداشتهای مختلفی به منظور نزدیک کردن مسلمانان به یکدیگر به نگارش درآورد. وی علمای جهان اسلام را برای تعامل بیشتر مسلمانان جهان دعوت میکرد تا دیدگاههای خود را برای وحدت اسلامی عرضه کنند که البته مسلمانان نیز در پی این فراخوان، مشکلات و معضلات خود و مسائل فقهی خود را از این طریق بیان میکردند؛ چنان که از [[مغرب]] و [[تونس]] گرفته تا [[هند]] و [[اندونزی]] این تعاملات و ارتباطات با مجلۀ «المنار» برقرار شده بود. وی خطر صهیونیسم و توطئههای استعمارگران را به مسلمانان و اعراب هشدار میداد و خواستار وحدت اسلامی در قبال صهیونیسم و استعمار بود. رضا در بخش دیگری از «المنار» به طرح اسرائیلیات و نقد آن پرداخت و تلاش کرد با جلوگیری از گسترش آنها در نظام فکری جهان اسلام، تفرقه و مذهبگرایی در جهان اسلام کاهش یابد. وی در موقعیتی که اصلاحگران و نواندیشان عرب، در پی مقولههایی چون پان عربیسم، میهن پرستی عربی و نهضت عربی بودند، تنها راه رهایی از عقب ماندگی و ترقی را در رسیدن به وحدت جهان اسلام و تقریب مذاهب میدانست. به همین دلیل وی برای رفع اختلافات مسلمانان و جلوگیری از فرقهگرایی در میان مسلمانان پیشنهاد کرد تا دربارۀ وجوه و جنبههای مشترک مسلمانان سراسر جهان - که براساس اصول اسلام و مطابق با کتاب، سنت و عقل، نیز به دور از ابعاد اختلافبرانگیز باشد - سلسله کتابهایی تألیف و منتشر شود و در میان تمامی گروهها و مذاهب اسلامی توزیع گردد و مسلمانان به یادگیری و اجرای آن تشویق شوند و علمای اسلامی نیز براساس آن به تبلیغ دین اسلام بپردازند. رضا همچنین پیشنهاد کرد برای وحدت رویه در احکام و فقه اسلامی کتابهایی تألیف گردد و علمای برجستۀ اسلامی با توجه به مبانی مشترک مذاهب اسلامی در آنباره و با نظر به وضعیت معاصر به آموزش و تدریس آن برای کلیۀ علمای سراسر جهان بپردازند، تا مسلمانان به نقاط مشترک در این زمینه برسند. این مواضع و دیدگاههای وی چندان به مذاق اصلاحطلبان و ملیگرایان جهان عرب خوش نیامد و به طور عمده دو گروه در جهان عرب با آرای وی در این زمینه مخالف بودند: یک گروه روشنفکران فرنگیمآبی که نه تنها خلافت اسلامی بلکه تمامی میراث سیاسی و اجتماعی اسلام را محکوم میکردند، و گروه دیگر، میهنپرستان مصری همچون مصطفی کامل و اعضای حزب وطنی او که آرمانهای رشیدرضا را مایۀ انحراف ملت مصر از مسائل محسوس و مشخص داخلی به آروزهای مبهم و انجامناپذیر دینی میدانستند. اما رشیدرضا با این دیدگاهها همرأی نبود و سعی در اصلاح اسلامی و وحدت مسلمانان بود. | از مهمترین فعالیتهای رشیدرضا وحدت و همگرایی و بیداری مسلمانان و کشورهای اسلامی بود. محور فعالیتهای وی در این زمینه در سه شاخه انعکاس یافت؛ مقالات وی در مجلۀ «المنار» و انعکاس اخبار و اقدامات مسلمانان سراسر جهان در جهت همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی و وحدتشان؛ سخنرانی و هشدارهایی که در محافل اسلامی و مکانهای آموزشی ایراد میکردند؛ و تألیف آثاری مانند الوحدة الاسلامیه. رشیدرضا در مجلۀ «المنار» که گسترۀ وسیعی را از جهان اسلام دربرگرفته بود، مقالات و یادداشتهای مختلفی به منظور نزدیک کردن مسلمانان به یکدیگر به نگارش درآورد. وی علمای جهان اسلام را برای تعامل بیشتر مسلمانان جهان دعوت میکرد تا دیدگاههای خود را برای وحدت اسلامی عرضه کنند که البته مسلمانان نیز در پی این فراخوان، مشکلات و معضلات خود و مسائل فقهی خود را از این طریق بیان میکردند؛ چنان که از [[مغرب]] و [[تونس]] گرفته تا [[هند]] و [[اندونزی]] این تعاملات و ارتباطات با مجلۀ «المنار» برقرار شده بود. وی خطر صهیونیسم و توطئههای استعمارگران را به مسلمانان و اعراب هشدار میداد و خواستار وحدت اسلامی در قبال صهیونیسم و استعمار بود. رضا در بخش دیگری از «المنار» به طرح اسرائیلیات و نقد آن پرداخت و تلاش کرد با جلوگیری از گسترش آنها در نظام فکری جهان اسلام، تفرقه و مذهبگرایی در جهان اسلام کاهش یابد. وی در موقعیتی که اصلاحگران و نواندیشان عرب، در پی مقولههایی چون پان عربیسم، میهن پرستی عربی و نهضت عربی بودند، تنها راه رهایی از عقب ماندگی و ترقی را در رسیدن به وحدت جهان اسلام و تقریب مذاهب میدانست. به همین دلیل وی برای رفع اختلافات مسلمانان و جلوگیری از فرقهگرایی در میان مسلمانان پیشنهاد کرد تا دربارۀ وجوه و جنبههای مشترک مسلمانان سراسر جهان - که براساس اصول اسلام و مطابق با کتاب، سنت و عقل، نیز به دور از ابعاد اختلافبرانگیز باشد - سلسله کتابهایی تألیف و منتشر شود و در میان تمامی گروهها و مذاهب اسلامی توزیع گردد و مسلمانان به یادگیری و اجرای آن تشویق شوند و علمای اسلامی نیز براساس آن به تبلیغ دین اسلام بپردازند. رضا همچنین پیشنهاد کرد برای وحدت رویه در احکام و فقه اسلامی کتابهایی تألیف گردد و علمای برجستۀ اسلامی با توجه به مبانی مشترک مذاهب اسلامی در آنباره و با نظر به وضعیت معاصر به آموزش و تدریس آن برای کلیۀ علمای سراسر جهان بپردازند، تا مسلمانان به نقاط مشترک در این زمینه برسند. این مواضع و دیدگاههای وی چندان به مذاق اصلاحطلبان و ملیگرایان جهان عرب خوش نیامد و به طور عمده دو گروه در جهان عرب با آرای وی در این زمینه مخالف بودند: یک گروه روشنفکران فرنگیمآبی که نه تنها خلافت اسلامی بلکه تمامی میراث سیاسی و اجتماعی اسلام را محکوم میکردند، و گروه دیگر، میهنپرستان مصری همچون مصطفی کامل و اعضای حزب وطنی او که آرمانهای رشیدرضا را مایۀ انحراف ملت مصر از مسائل محسوس و مشخص داخلی به آروزهای مبهم و انجامناپذیر دینی میدانستند. اما رشیدرضا با این دیدگاهها همرأی نبود و سعی در اصلاح اسلامی و وحدت مسلمانان بود. | ||
رشیدرضا در راه وحدت اسلامی و جلوگیری از تضییع حقوق مسلمانان سخنرانیها و اجتماعاتی برای اعتراض نیز ترتیب میداد و گاه برای سران اسلامی نامهها و خطابههای پندآمیز و نصیحتگونه نیز ارسال میکرد. چنان که دربارۀ سیاستهای غربیان در قبال جهان اسلام و سران اعراب مواضع بسیار تندی داشت و در زمینه مبارزه و دفاع ملتهای اسلامی از سرزمینهایشان، به ویژه دفاع ملت مسلمان لیبی در مقابل تجاوز ایتالیا سخنان و خطابههای زیادی ایراد کرد و مقالات متنوعی به نگارش درآورد. وی حتی به ملک حسین و ملک عبدالعزیز آلسعود برای نحوۀ حکومتشان نامههای مختلفی مینوشت. | رشیدرضا در راه وحدت اسلامی و جلوگیری از تضییع حقوق مسلمانان سخنرانیها و اجتماعاتی برای اعتراض نیز ترتیب میداد و گاه برای سران اسلامی نامهها و خطابههای پندآمیز و نصیحتگونه نیز ارسال میکرد. چنان که دربارۀ سیاستهای غربیان در قبال جهان اسلام و سران اعراب مواضع بسیار تندی داشت و در زمینه مبارزه و دفاع ملتهای اسلامی از سرزمینهایشان، به ویژه دفاع ملت مسلمان لیبی در مقابل تجاوز ایتالیا سخنان و خطابههای زیادی ایراد کرد و مقالات متنوعی به نگارش درآورد. وی حتی به ملک حسین و ملک عبدالعزیز آلسعود برای نحوۀ حکومتشان نامههای مختلفی مینوشت. | ||
== آثار رشیدرضا == | == آثار رشیدرضا == |