confirmed، مدیران
۳۷٬۰۰۱
ویرایش
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
خود مینویسد که الجامع الصغیر و قدوری را نزد جمالالدین محمود حصیری و صحاح جوهری را نزد تاجالدین کندی خوانده است<ref> ابن شاکر، (۲)/۵۷۶، ۷۲۰-۷۲۱</ref>. ابن جوزی در ۵۹۰ق، شهاب الدین عمر بن محمد سهروردی را در رباط درب المقبره بغداد در حال وعظ دیده است. او در ذیل وقایع ۵۹۶ق، مینویسد که این سال ابتدای جلوس وی بر تربت امام احمد حنبل بود. از آن جلسات نیز به نیکی یاد میکند<ref>ابن شاکر، (۲)/۴۶۸</ref>. | خود مینویسد که الجامع الصغیر و قدوری را نزد جمالالدین محمود حصیری و صحاح جوهری را نزد تاجالدین کندی خوانده است<ref> ابن شاکر، (۲)/۵۷۶، ۷۲۰-۷۲۱</ref>. ابن جوزی در ۵۹۰ق، شهاب الدین عمر بن محمد سهروردی را در رباط درب المقبره بغداد در حال وعظ دیده است. او در ذیل وقایع ۵۹۶ق، مینویسد که این سال ابتدای جلوس وی بر تربت امام احمد حنبل بود. از آن جلسات نیز به نیکی یاد میکند<ref>ابن شاکر، (۲)/۴۶۸</ref>. | ||
شمسالدین در ۶۰۰ق از بغداد به [[شام]] سفر کرد و این اولین سفر او بود؛ ابتدا به دقوتا رفت و با خطیب و واعظ آنجا که حجت نامیده میشد، دیدار کرد و از او [[حدیث]] شنید. پس به اربل رفت و شیخ محییالدین ساقانی را ملاقات کرد. آنگاه به [[موصل]] رفت و در آنجا ضمن برپایی جلسه وعظ که قبول تمام یافت، جماعتی از علما و [[محدثان]] از جمله خطیب ابوطاهر احمد بن عبدالله طوسی را درک کرد. از آنجا به حران رفت و از فخرالدین محمد ابن تیمیه، ابن طباخ، عبدالقادر رهاوی و جز آنان حدیث شنید. | شمسالدین در ۶۰۰ق از [[بغداد]] به [[شام]] سفر کرد و این اولین سفر او بود؛ ابتدا به دقوتا رفت و با خطیب و واعظ آنجا که حجت نامیده میشد، دیدار کرد و از او [[حدیث]] شنید. پس به اربل رفت و شیخ محییالدین ساقانی را ملاقات کرد. آنگاه به [[موصل]] رفت و در آنجا ضمن برپایی جلسه وعظ که قبول تمام یافت، جماعتی از علما و [[محدثان]] از جمله خطیب ابوطاهر احمد بن عبدالله طوسی را درک کرد. از آنجا به حران رفت و از فخرالدین محمد ابن تیمیه، ابن طباخ، عبدالقادر رهاوی و جز آنان حدیث شنید. | ||
پس به [[حلب]] رفت و شمائل النبی را از افتخارالدین و اسباب النزول را از عبدالرحمان بن استاد شنید. از آنجا به [[دمشق]] رفت و در قاسیون نزدیک فارسیه فرود آمد. در جامع دمشق جلسه داشت و خود این جلسات را به غرفههای بهشت تشبیه کرده است. | پس به [[حلب]] رفت و شمائل النبی را از افتخارالدین و اسباب النزول را از عبدالرحمان بن استاد شنید. از آنجا به [[دمشق]] رفت و در قاسیون نزدیک فارسیه فرود آمد. در جامع دمشق جلسه داشت و خود این جلسات را به غرفههای بهشت تشبیه کرده است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پس به زیارت [[بیت المقدس|بیتالمقدس]] و قبر [[ابراهیم خلیل (ع)|ابراهیم خلیل (علیه السلام)]] رفت که در آنجا هم جلسه داشت. سپس به قاسیون بازگشت و تا ۶۰۳ق در آنجا بود. آنگاه به حلب رفت و در شام تاجالدین کندی، قاضی جمالالدین بن حرستانی، شمسالدین بن شیرازی، شرفالدین بن موصلی و بنی عساکر را ملاقات کرد و از موفقالدین حنبلی، داوود بن ملاعب، ابن صصری و دیگران استفاده برد و با ابوعمر شیخ فارسیه مصاحبت داشت. | پس به زیارت [[بیت المقدس|بیتالمقدس]] و قبر [[ابراهیم خلیل (ع)|ابراهیم خلیل (علیه السلام)]] رفت که در آنجا هم جلسه داشت. سپس به قاسیون بازگشت و تا ۶۰۳ق در آنجا بود. آنگاه به حلب رفت و در شام تاجالدین کندی، قاضی جمالالدین بن حرستانی، شمسالدین بن شیرازی، شرفالدین بن موصلی و بنی عساکر را ملاقات کرد و از موفقالدین حنبلی، داوود بن ملاعب، ابن صصری و دیگران استفاده برد و با ابوعمر شیخ فارسیه مصاحبت داشت. | ||
ابن جوزی میگوید: همنشینی با اینان خانواده و وطن را از یاد او برده بوده است<ref>ابن شاکر، ۸(۲)/۵۱۶-۵۱۷</ref>. آنچه نقل شد مفصلترین سخنی است که شمس الدین یوسف درباره خویش گفته است، ولی او در مواضع دیگر نیز از مشایخ و اساتید خود از جمله ابن | ابن جوزی میگوید: همنشینی با اینان خانواده و وطن را از یاد او برده بوده است<ref>ابن شاکر، ۸(۲)/۵۱۶-۵۱۷</ref>. آنچه نقل شد مفصلترین سخنی است که شمس الدین یوسف درباره خویش گفته است، ولی او در مواضع دیگر نیز از مشایخ و اساتید خود از جمله [[ابن عساکر]]، شرفالدین اسماعیل موصلی فقیه و دیگران<ref>ابن شاکر ۸(۲)/۵۸۱،۶۶۳،۶۷۴</ref> یاد کرده است. | ||
== زمینههای علمی ابن جوزی == | == زمینههای علمی ابن جوزی == |