۸۷٬۷۸۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:عالمان اهلسنت' به 'رده:عالمان اهل سنت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''مالک پسر انس بن الحارث بن غَیمان بن خُثیل بن عمرو بن الحارث الأصبحی و عالیة | '''مالک''' پسر انس بن الحارث بن غَیمان بن خُثیل بن عمرو بن الحارث الأصبحی و عالیة دختر شریک بن عبدالرحمان بن شریک اسدی- است. وی در سال ۹۳ هجری قمری در روستایی به نام «ذُو المَروَه» - در شمال [[مدینه]] - که در حدود ۳۲ فرسخ از مدینه فاصله داشت متولد شد. | ||
وی در مدینه از محضر اساتیدی همچون: [[امام جعفر صادق|امام جعفر بن محمّد الصادق (علیه السلام)]]، ربیعة بن ابی عبدالله، عبدالرحمان بن هرمز، نافع غلام عبدالله بن عمر، محمد بن شهاب الزهری، یحیی بن سعید الأنصاری و ربیعه بن ابی عبدالرحمان استفاده نمود. | وی در مدینه از محضر اساتیدی همچون: [[امام جعفر صادق|امام جعفر بن محمّد الصادق (علیه السلام)]]، ربیعة بن ابی عبدالله، عبدالرحمان بن هرمز، نافع غلام عبدالله بن عمر، محمد بن شهاب الزهری، یحیی بن سعید الأنصاری و ربیعه بن ابی عبدالرحمان استفاده نمود. | ||
و از مشهورترین شاگردان وی؛ شافعی، عبدالرحمن بن قاسم، اسد بن فرات و عبدالله بن وهب، عبدالرحمان بن قاسم، اسد بن الفرات بن سنان، محمد بن دینار، عبدالعزیز ابن ابی حازم، عثمان بن عیسی بن کنانه و عبدالرحیم بن خالد اسکندرانی میتوان نام برد. | و از مشهورترین شاگردان وی؛ شافعی، عبدالرحمن بن قاسم، اسد بن فرات و عبدالله بن وهب، عبدالرحمان بن قاسم، اسد بن الفرات بن سنان، محمد بن دینار، عبدالعزیز ابن ابی حازم، عثمان بن عیسی بن کنانه و عبدالرحیم بن خالد اسکندرانی میتوان نام برد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
* این که [[دعا]] نزد قبر پیامبر (صلی الله علیه) مورد عمل تابعین [[اصحاب پیامبر]] آن هم فردی مانند مالک بن انس که از پیشوایان اهل سنت است میباشد. | * این که [[دعا]] نزد قبر پیامبر (صلی الله علیه) مورد عمل تابعین [[اصحاب پیامبر]] آن هم فردی مانند مالک بن انس که از پیشوایان اهل سنت است میباشد. | ||
* هیچ یک از علمای مدینه و مسلمانها این سخن را بر او استنکار و او را سرزنش نکردند و اگر مورد انکار اهل مدینه قرار میگرفت حتماً در تاریخ ثبت میگردید، زیرا انگیزه در بیان این گونه مطالب با اختلافی که بین مذاهب بوده وجود داشته است. | * هیچ یک از علمای مدینه و مسلمانها این سخن را بر او استنکار و او را سرزنش نکردند و اگر مورد انکار اهل مدینه قرار میگرفت حتماً در تاریخ ثبت میگردید، زیرا انگیزه در بیان این گونه مطالب با اختلافی که بین مذاهب بوده وجود داشته است. | ||
* [[توسل]] و [[شفاعت|شفیع]] قرار دادن پیامبر (صلی الله علیه) بعد از مرگ نیز مورد عمل فردی مانند مالک بن انس بوده و صریحاً به [[خلیفه]] وقت [[منصور عباسی|منصور]] میگوید: «استشفع به» او را شفیع قرار ده و به او توسل بجو. | * [[توسل]] و [[شفاعت|شفیع]] قرار دادن پیامبر (صلی الله علیه) بعد از مرگ نیز مورد عمل فردی مانند مالک بن انس بوده و صریحاً به [[خلیفه]] وقت [[منصور عباسی|منصور]] میگوید: «استشفع به» او را شفیع قرار ده و به او توسل بجو. | ||
* مالک میگوید «او وسیله تو و وسیله پدرت آدم است در [[روز قیامت]]» این سخن اشاره است به آیه شریفه: {{متن قرآن |یا ایُّهاالَّذینَ آمَنو اتَّقُوا اللّهَ و ابْتَغُوا اِلَیْهِ الوسِیلَةَ |سوره = مائده |آیه = 35 }}؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! [[تقوا]] پیشه کنید و طلب کنید به سوی او و برای نزدیکی به او وسیله را (چیزی که شما را به او نزدیک کند)). | * مالک میگوید «او وسیله تو و وسیله پدرت آدم است در [[روز قیامت]]» این سخن اشاره است به آیه شریفه: {{متن قرآن |یا ایُّهاالَّذینَ آمَنو اتَّقُوا اللّهَ و ابْتَغُوا اِلَیْهِ الوسِیلَةَ |سوره = مائده |آیه = 35 }}؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! [[تقوا]] پیشه کنید و طلب کنید به سوی او و برای نزدیکی به او وسیله را (چیزی که شما را به او نزدیک کند)). | ||
* از این مناظره استفاده میشود که حرمت رسول خدا پس از مرگ نیز مانند احترام و حرمت در حال حیات است، چون متوجه میسازد که این جا حرم رسول خداست و باید صدای خود را کوتاه کنی و این آیه را برای او قرائت میکند: {{متن قرآن |...لاَترْفَعُوا اَسواتَکُمْ فَوقَ صَوْتِ النَّبِیَّ |سوره = حجرات| آیه = 2}}؛ (صدای خود را بالاتر از صدای پیامبر نسازید). هم چنین نکوهش دسته دیگری که رعایت ادب را نمیکنند میفرماید: {{متن قرآن |اِنَّ الَّذینَ نُیادَنَکَ من وَراء الهُجُراتِ اَکثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون |سوره = حجرات|آیه = 4}}؛ (آنان که تو را (ای رسول خدا) صدا میزنند از پشت حجرهها اکثرشان نادانند). مالک با قرائت این آیات منصور را هشدار میدهد که حرمت رسول خدا (صلی الله علیه) در حال ممات مانند حرمت او در حال حیات است زیرا اگر این آیات مخصوص به حال حیات بود استناد به آنها جای نداشت، بنابراین وسیله بردن پیامبر برای انسان سبب میشود که انسانی چون مالک متوجه مرقد مطهر او شود و از او رو بر نگرداند و بعد دو مطلب بر این وسیله بودن رسول خدا متفرّع و مترتب ساخته است: یکی این که رو به روی قبه قرار میگیرد | |||
* از این مناظره استفاده میشود که حرمت رسول خدا پس از مرگ نیز مانند احترام و حرمت در حال حیات است، چون متوجه میسازد که این جا حرم رسول خداست و باید صدای خود را کوتاه کنی و این آیه را برای او قرائت میکند: {{متن قرآن |...لاَترْفَعُوا اَسواتَکُمْ فَوقَ صَوْتِ النَّبِیَّ |سوره = حجرات| آیه = 2}}؛ (صدای خود را بالاتر از صدای پیامبر نسازید). هم چنین نکوهش دسته دیگری که رعایت ادب را نمیکنند میفرماید: {{متن قرآن |اِنَّ الَّذینَ نُیادَنَکَ من وَراء الهُجُراتِ اَکثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون |سوره = حجرات|آیه = 4}}؛ (آنان که تو را (ای رسول خدا) صدا میزنند از پشت حجرهها اکثرشان نادانند). مالک با قرائت این آیات منصور را هشدار میدهد که حرمت رسول خدا (صلی الله علیه) در حال ممات مانند حرمت او در حال حیات است زیرا اگر این آیات مخصوص به حال حیات بود استناد به آنها جای نداشت، بنابراین وسیله بردن پیامبر برای انسان سبب میشود که انسانی چون مالک متوجه مرقد مطهر او شود و از او رو بر نگرداند و بعد دو مطلب بر این وسیله بودن رسول خدا متفرّع و مترتب ساخته است: یکی این که رو به روی قبه قرار میگیرد | |||
* دوم این که او را شفیع و واسطه خود قرار ده که معنای وسیله بودن و [[توسل]] نیز همین است یعنی چون رسول خدا وسیله توست باید او را [[قبله]] خود قرار دهی و روبه روی او قرارگیری و او را شفیع و واسطه قرار دهی و به او توسل بجویی. | * دوم این که او را شفیع و واسطه خود قرار ده که معنای وسیله بودن و [[توسل]] نیز همین است یعنی چون رسول خدا وسیله توست باید او را [[قبله]] خود قرار دهی و روبه روی او قرارگیری و او را شفیع و واسطه قرار دهی و به او توسل بجویی. | ||
* کلام مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر (صلی الله علیه) در [[عالم برزخ]] و پس از مرگ امری مطلوب است و به خلاف آن چه وهابیها گفتهاند که شفاعت خواهی [[حرام]] یا [[شرک]] است مالک میگوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» هم معناش همین است و توسل به پیامبر در [[عالم برزخ]] نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استفاده میگردد. چه این که وقتی جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجتهای آن به طریق اولی جایز است. | * کلام مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر (صلی الله علیه) در [[عالم برزخ]] و پس از مرگ امری مطلوب است و به خلاف آن چه وهابیها گفتهاند که شفاعت خواهی [[حرام]] یا [[شرک]] است مالک میگوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» هم معناش همین است و توسل به پیامبر در [[عالم برزخ]] نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استفاده میگردد. چه این که وقتی جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجتهای آن به طریق اولی جایز است. | ||
* سخن مالک صراحت دارد که مسلمانها هنگام [[دعا]] در حرم پیامبر رو به روی قبر قرار میگرفتند و دعا میگردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسی نمیگفت: رو به قبر بایست، بر خلاف گفته ابن تیمیه که میگوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(صلی الله علیه) میآمدند فقط بر او سلام مینمودند و اگر میخواستند دعا کنند رو به طرف قبله میکردند و از قبر منحرف میشدند<ref>کتاب: دعا و توسل، آیتالله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 65 تا 62</ref>. | * سخن مالک صراحت دارد که مسلمانها هنگام [[دعا]] در حرم پیامبر رو به روی قبر قرار میگرفتند و دعا میگردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسی نمیگفت: رو به قبر بایست، بر خلاف گفته ابن تیمیه که میگوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(صلی الله علیه) میآمدند فقط بر او سلام مینمودند و اگر میخواستند دعا کنند رو به طرف قبله میکردند و از قبر منحرف میشدند<ref>کتاب: دعا و توسل، آیتالله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 65 تا 62</ref>. | ||