۸۷٬۶۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''غدیر''' یکی از مهمترین مسائل واقع در [[صدر اسلام]] و در آخرین سال حیات [[ | '''غدیر''' یکی از مهمترین مسائل واقع در [[صدر اسلام]] و در آخرین سال حیات [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)]] است که اصل واقع شدن آن مورد اتفاق [[اهلسنت]] و [[شیعیان]] میباشد. | ||
== جغرافیای خم == | == جغرافیای خم == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== رخداد غدیر خم == | == رخداد غدیر خم == | ||
[[پیامبر اسلام]] در [[۱۸ ذیالحجه]] سال ۱۰ هجری قمری (برابر با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی) [[علی بن ابیطالب]] را «مولای» مؤمنان اعلام کرد<ref>طبرسی، الاحتجاج؛ ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. سالروز این واقعه در میان [[شیعیان]] به عید غدیر شهرت دارد. | [[پیامبر اسلام]] در [[۱۸ ذیالحجه]] سال ۱۰ هجری قمری (برابر با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی) [[علی بن ابیطالب]] را «مولای» مؤمنان اعلام کرد<ref>طبرسی، الاحتجاج؛ ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. سالروز این واقعه در میان [[شیعیان]] به عید غدیر شهرت دارد. | ||
پیامبر اسلام، در بازگشت از آخرین [[حج]] خود همهٔ مسلمانانی را که در حج شرکت داشتند در غدیر خم جمع و خطبهای نسبتا طولانی ایراد کرد که به [[خطبه غدیر]] مشهور شد و عبارت معروف: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه»؛ هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست. قسمتی از آن است. «ولی» یا «مولا» به معنای رهبر یا دوست قابل اعتماد و با کلمه ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، غلبه معنوی و قدرت معنی میدهد، مرتبط است. وقوع این رخداد و بیان سخنان با تفاوتهایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین [[شیعه]] و [[سنی]] میباشد. اما، در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابیطالب را بهعنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب [[خدا]] معرفی کرد. اهلسنت این حدیث را به خاطر خصومتهای صحابه با [[علی (علیهالسلام)]] که در [[یمن]] بر سر تقسیم غنائم جنگی رخ داد، میدانند که علی (علیهالسلام) گفت بگذارید پیامبر میان ما غنائم را تقسیم کند اما صحابه مخالفت کردند و علی (علیهالسلام) داستان را به پیامبر گفت و پیامبر به همین خاطر تنها آن را بهمنزلهٔ اظهار نزدیکی پیامبر به علی (علیهالسلام) و دعوت به دوستی با او و رفع کینهها میدانند و اینکه علی (علیهالسلام) بهعنوان پسر عمو و فرزندخواندهاش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگیاش پس از مرگ شود. | پیامبر اسلام، در بازگشت از آخرین [[حج]] خود همهٔ مسلمانانی را که در حج شرکت داشتند در غدیر خم جمع و خطبهای نسبتا طولانی ایراد کرد که به [[خطبه غدیر]] مشهور شد و عبارت معروف: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه»؛ هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست. قسمتی از آن است. «ولی» یا «مولا» به معنای رهبر یا دوست قابل اعتماد و با کلمه ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، غلبه معنوی و قدرت معنی میدهد، مرتبط است. وقوع این رخداد و بیان سخنان با تفاوتهایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین [[شیعه]] و [[سنی]] میباشد. اما، در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابیطالب را بهعنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب [[خدا]] معرفی کرد. اهلسنت این حدیث را به خاطر خصومتهای صحابه با [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] که در [[یمن]] بر سر تقسیم غنائم جنگی رخ داد، میدانند که علی (علیهالسلام) گفت بگذارید پیامبر میان ما غنائم را تقسیم کند اما صحابه مخالفت کردند و علی (علیهالسلام) داستان را به پیامبر گفت و پیامبر به همین خاطر تنها آن را بهمنزلهٔ اظهار نزدیکی پیامبر به علی (علیهالسلام) و دعوت به دوستی با او و رفع کینهها میدانند و اینکه علی (علیهالسلام) بهعنوان پسر عمو و فرزندخواندهاش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگیاش پس از مرگ شود. | ||
== آیات مربوط به غدیر == | == آیات مربوط به غدیر == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
# {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا|سوره = مائده|آیه = ۳}}؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم». که به آیه اکمال معروف است. بنا به نظر روحانیون شیعه، از جمله [[عبدالحسین امینی]]، این آیه بلافاصله بعد از سخنرانی پیامبر اسلام، نازل شد. البته بنا به نظر برخی از مفسرین، آیهٔ اکمال چند روز قبل در روز [[عرفه]] نازل شده است. | # {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا|سوره = مائده|آیه = ۳}}؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم». که به آیه اکمال معروف است. بنا به نظر روحانیون شیعه، از جمله [[عبدالحسین امینی]]، این آیه بلافاصله بعد از سخنرانی پیامبر اسلام، نازل شد. البته بنا به نظر برخی از مفسرین، آیهٔ اکمال چند روز قبل در روز [[عرفه]] نازل شده است. | ||
# {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ|سوره = مائده|آیه = 67}}؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه میدارد.» این آیه به آیه تبلیغ مشهور است. | # {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ|سوره = مائده|آیه = 67}}؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه میدارد.» این آیه به آیه تبلیغ مشهور است. | ||
# {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ|سوره = معارج|آیه = 1_2}}؛ تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند. پس از آنکه پیامبر مسئله ولایت [[علی (علیهالسلام)]] را به مردم اعلان کرد نعمان بن حارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به [[توحید]] و قبول رسالتت و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد<ref>طبرسی، مجمع البیان، موسسه اعلمی للمطبوعات، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ق، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.</ref>. | # {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ|سوره = معارج|آیه = 1_2}}؛ تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند. پس از آنکه پیامبر مسئله ولایت [[علی (علیهالسلام)]] را به مردم اعلان کرد نعمان بن حارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به [[توحید]] و قبول رسالتت و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد<ref>طبرسی، مجمع البیان، موسسه اعلمی للمطبوعات، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ق، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۰: | ||
در [[۱۸ ذیالحجه]] سال دهم هجری در زمان بازگشت از [[حجة الوداع]]، پیامبر در محلی به نام غدیرخم توقف کرد تا همراهانش گرد او آیند. به دلیل گرمای هوا، منبر سایهبانداری برای او ساختند. سپس بالای آن رفته و خطبه ای نسبتا طولانی گفتند در بخشی از آن علی (علیهالسلام) را فراخواند و دست او را گرفت. بعد از حجاج پرسید که آیا کسی از میان خودشان بیش از او به آنها نزدیک است و حاجیان پاسخ گفتند که کسی نزدیکتر نیست<ref>مفید؛ الارشاد؛ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> سپس محمد جمله معروف: «هرکس که من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را بر زبان راند. در برخی روایات بلندتر، عبارت «خدایا، دوستِ دوستان علی و دشمن دشمنان او باش» هم روایت شده است<ref>نسائی، سنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۵.</ref>. | در [[۱۸ ذیالحجه]] سال دهم هجری در زمان بازگشت از [[حجة الوداع]]، پیامبر در محلی به نام غدیرخم توقف کرد تا همراهانش گرد او آیند. به دلیل گرمای هوا، منبر سایهبانداری برای او ساختند. سپس بالای آن رفته و خطبه ای نسبتا طولانی گفتند در بخشی از آن علی (علیهالسلام) را فراخواند و دست او را گرفت. بعد از حجاج پرسید که آیا کسی از میان خودشان بیش از او به آنها نزدیک است و حاجیان پاسخ گفتند که کسی نزدیکتر نیست<ref>مفید؛ الارشاد؛ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> سپس محمد جمله معروف: «هرکس که من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را بر زبان راند. در برخی روایات بلندتر، عبارت «خدایا، دوستِ دوستان علی و دشمن دشمنان او باش» هم روایت شده است<ref>نسائی، سنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۵.</ref>. | ||
روایت فوق در میان [[شیعه]] و [[سنی]] پذیرفته شدهاست؛ اما در منابع شیعه جزئیات بیشتری دربارهٔ این رویداد موجود است. در این روایات، پیامبر عنوان میکند که پیش از این هم از طریق وحی الهی آگاه شده است که علی (علیهالسلام) پس از او رهبر امت اسلام خواهد بود؛ ولی این را آشکار نکرده بود تا زمانی که اطمینان داشته باشد مخالفتی از سوی مسلمانان نسبت به انتخاب علی (علیهالسلام) بهعنوان جانشین وجود نخواهد داشت. در غدیر خم، آیه ۶۷ سورۀ مائده حاوی «ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» بر [[محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] نازل شد. | روایت فوق در میان [[شیعه]] و [[سنی]] پذیرفته شدهاست؛ اما در منابع شیعه جزئیات بیشتری دربارهٔ این رویداد موجود است. در این روایات، پیامبر عنوان میکند که پیش از این هم از طریق وحی الهی آگاه شده است که علی (علیهالسلام) پس از او رهبر امت اسلام خواهد بود؛ ولی این را آشکار نکرده بود تا زمانی که اطمینان داشته باشد مخالفتی از سوی مسلمانان نسبت به انتخاب علی (علیهالسلام) بهعنوان جانشین وجود نخواهد داشت. در غدیر خم، آیه ۶۷ سورۀ مائده حاوی «ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» بر [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] نازل شد. | ||
پس از آن، پیامبر عبارت: «هرکس من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را به سمع [[مسلمانان]] رساند که اعلام رسمی علی بهعنوان جانشین بود. او همچنین از مرگ قریبالوقوع خود خبر داد و به مسلمین تأکید کرد از دو چیز دور نشوند: [[قرآن]] و [[اهلبیت]]. پس از اقامهٔ نماز، محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) و علی (علیهالسلام) به چادر پیامبر اسلام رفتند و بعد بنا به دستور محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) علی (علیهالسلام) با مسلمانان که او را | پس از آن، پیامبر عبارت: «هرکس من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را به سمع [[مسلمانان]] رساند که اعلام رسمی علی بهعنوان جانشین بود. او همچنین از مرگ قریبالوقوع خود خبر داد و به مسلمین تأکید کرد از دو چیز دور نشوند: [[قرآن]] و [[اهل بیت|اهلبیت]]. پس از اقامهٔ نماز، محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) و علی (علیهالسلام) به چادر پیامبر اسلام رفتند و بعد بنا به دستور محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) علی (علیهالسلام) با مسلمانان که او را امیرالمؤمنین خطاب میکردند، بیعت کرد. در میان آنان که با علی بیعت کردند، خلفای اول و دوم [[ابوبکر]] و [[عمر]] و به علاوه ابنعباس بودند که اولین کسی که با آن حضرت بیعت کرد، [[خلیفه دوم]] بود. حسان بن ثابتِ شاعر با تأیید پیامبر شعری به افتخار انتخاب علی سرود. آنگاه پیامبر آن روز را بزرگترین [[عید]] مسلمانان نامید. | ||
==== آثار علمی شیعه در موضوع غدیر ==== | ==== آثار علمی شیعه در موضوع غدیر ==== | ||
خط ۶۱: | خط ۵۹: | ||
* فرهنگ غدیر، جواد محدثی. | * فرهنگ غدیر، جواد محدثی. | ||
لازم به ذکر است از دیدگاه شیعه تنها در واقعه غدیر نبود که [[ | لازم به ذکر است از دیدگاه شیعه تنها در واقعه غدیر نبود که [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|رسول اکرم]] (صلیالله علیه وآله وسلم)، [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] را بهعنوان جانشین خود به مردم معرفی کرد. آن حضرت بارها در مناسبتهای مختلف و با شیوههای گوناگون، این امر خطیر را به امت خود گوشزد کرده بود. احادیث ثقلین، منزلت، رایت، طیر، سفینه، رد الشمس، سد ابواب، و دیگر احادیث روایتشده از زبان [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبراعظم (صلیالله علیه وآله وسلم)]]، به جایگاه ممتاز [[مولای متقیان]] اشاره دارند و دال بر حقیقت یاد شدهاند. متن کامل [[خطبه غدیر]] در آثار معتبر و اصیل اسلامی ذکر شده است<ref>ر.ک:عبدالحسین امینی؛ الغدیر، ج1، ص10 و 11.</ref> | ||
بحث، تحقیق و تألیف درباره غدیر خم، اهمیت و جایگاه آن، از قرن دوم (آغاز حرکت تألیف) تا عصر حاضر، از سوی نویسندگان [[شیعه]]، [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، [[زیدی]]، [[سنی]] و [[مسیحی]]، با تألیف کتابهای گرانسنگی به زبان [[عربی]]، [[فارسی]]، [[اردو]] و [[ترکی]]، به نحو احسن صورت گرفته است. عناوین این تألیفات، طبق گزارش کتاب تحقیقی ''الغدیر فی التراث الاسلامی''، تألیف ''سید عبدالعزیز طباطبایی''، بالغ بر 162 عنوان کتاب است که هرکدام از آنها از1 تا 29 مجلد است. هرچند متأسفانه از این تعداد، 35 عنوان ازمیان رفته و 24 عنوان بصورت نسخههای خطی باقیمانده و بر روی آنها غبار غفلت نشسته است، اما 104 عنوان دیگر به زینت چاپ آراسته شده و در اختیار همگان قرار گرفته است. | بحث، تحقیق و تألیف درباره غدیر خم، اهمیت و جایگاه آن، از قرن دوم (آغاز حرکت تألیف) تا عصر حاضر، از سوی نویسندگان [[شیعه]]، [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، [[زیدی]]، [[سنی]] و [[مسیحی]]، با تألیف کتابهای گرانسنگی به زبان [[عربی]]، [[فارسی]]، [[اردو]] و [[ترکی]]، به نحو احسن صورت گرفته است. عناوین این تألیفات، طبق گزارش کتاب تحقیقی ''الغدیر فی التراث الاسلامی''، تألیف ''سید عبدالعزیز طباطبایی''، بالغ بر 162 عنوان کتاب است که هرکدام از آنها از1 تا 29 مجلد است. هرچند متأسفانه از این تعداد، 35 عنوان ازمیان رفته و 24 عنوان بصورت نسخههای خطی باقیمانده و بر روی آنها غبار غفلت نشسته است، اما 104 عنوان دیگر به زینت چاپ آراسته شده و در اختیار همگان قرار گرفته است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۱: | ||
* '''بِلاذُری''' در ''انسابالاشراف''، از برخی صحابه (بَراء بن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابن عباس و بُریدة بن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت: (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علی مَوْلاهُ)<ref>بلاذری، ج2، ص108-112 و ج5، ص80.</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیرامتناع ورزیدند، اشاره نموده است<ref>همان، ج2، ص156و157.</ref>. | * '''بِلاذُری''' در ''انسابالاشراف''، از برخی صحابه (بَراء بن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابن عباس و بُریدة بن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت: (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علی مَوْلاهُ)<ref>بلاذری، ج2، ص108-112 و ج5، ص80.</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیرامتناع ورزیدند، اشاره نموده است<ref>همان، ج2، ص156و157.</ref>. | ||
* '''خطیب بغدادى''' در ''تاریخ بغداد''، از قول برخی صحابه [[ | * '''خطیب بغدادى''' در ''تاریخ بغداد''، از قول برخی صحابه [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] حدیث غدیر را آورده است<ref>خطیب بغدادی، ج8، ص372 و ج14، ص303.</ref> او در شرح حال حَبشُون بن موسی، با سند صحیح و راویان ثقات از نظر دانشمندان [[اهلسنت]]، از قول ابوهریره به حادثه غدیر خم و تبریک [[خلیفه دوم]] به [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] و نزول آیه اکمال<ref>سوره مائده:3.</ref> بعد از این قضایا، اشاره میکند و مینویسد: «از عبدالله بن علی بن محمد بن بِشْران از علی بن عُمر الحافظ، از ابونصر حَبشُون بن موسى بن ایوب الخَلال، از علی بن سعید رَمْلی، از ضَمرَة بن رَبیعه قُرَشی، از ابن شَوذَب، از مَطَر الوَراق، از شَهربن حَوشَب، از ابوهُرَیره نقل شده است که گفت: کسی که روز هجدهم [[ذی الحجه]] را روزه بگیرد، ثواب روزه شصت ماه برای او نوشته میشود. این روز، روز غدیر خم است؛ روزی که رسول خدا دست علی را گرفت و فرمود: آیا من ولی مؤمنان نیستم؟ پاسخ دادند: آری، ای رسول خدا! فرمود: «هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست». سپس [[عمر]] گفت: تبریک میگویم ای فرزند ابوطالب! مولای من و مولای هر مسلمان شدی. آنگاه این آیه نازل شد:الْیوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ<ref>همان، ج9، ص221.</ref> خطیب، در ادامه به بیان تفصیلى سند این روایت مىپردازد. | ||
* '''ابوالفتح شهرستانى''' در ''المِلَل والنحَل''، ضمن توضیح دربارۀ نحلۀ شیعۀ [[امامیه]]، به واقعه غدیر خم و حدیث پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) که فرمود:«مَن کُنتُ مَولاهُ فعَلی مَولاه، اللهم وَالِ مَن والاه، وعَادِ مَن عَاداه، وانصُر مَن نَصَره، واخذُل مَن خَذَله، وادِرِ الحَق معَه حَیثُ دارَ»؛ و آن پس از نزول آیه تبلیغ<ref>سوره مائده:67.</ref> بوده است، اشاره میکند. | * '''ابوالفتح شهرستانى''' در ''المِلَل والنحَل''، ضمن توضیح دربارۀ نحلۀ شیعۀ [[امامیه]]، به واقعه غدیر خم و حدیث پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) که فرمود:«مَن کُنتُ مَولاهُ فعَلی مَولاه، اللهم وَالِ مَن والاه، وعَادِ مَن عَاداه، وانصُر مَن نَصَره، واخذُل مَن خَذَله، وادِرِ الحَق معَه حَیثُ دارَ»؛ و آن پس از نزول آیه تبلیغ<ref>سوره مائده:67.</ref> بوده است، اشاره میکند. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۹: | ||
گروه دوم از مورخان [[اهلسنت]] به گوشههایی از آنچه با غدیر خم مرتبط است، اشاره کردهاند. این تاریخ نگاران، به ذکر حدیث:«مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه»، یا [[احتجاج]] و [[مناشده]] علی (علیهالسلام) با برخی صحابه در خصوص واقع شدن غدیر خم و مواردی از این دست، بسنده کردهاند، که عبارتند از: | گروه دوم از مورخان [[اهلسنت]] به گوشههایی از آنچه با غدیر خم مرتبط است، اشاره کردهاند. این تاریخ نگاران، به ذکر حدیث:«مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه»، یا [[احتجاج]] و [[مناشده]] علی (علیهالسلام) با برخی صحابه در خصوص واقع شدن غدیر خم و مواردی از این دست، بسنده کردهاند، که عبارتند از: | ||
* '''[[ابن قتیبه|ابن قُتَیبه]]''' در کتاب ''المعارف''، در فصل ذکر کسانی که به بیماری بَرَص (پیسی) مبتلا شدهاند، به احتجاج و مناشده [[علی (علیهالسلام)]] با انَس بن مالک اشاره میکند و میگوید: «در چهره انس بن مالک، بیماری برص نمایان بود. گروهی گفتند: علی (علیهالسلام) درباره این کلام رسول خدا:«اللهم والِ مَن والاه وعادِ مَن عاداه» از او سؤال کرد. او [که شاهد بر این سخن در غدیر بود] گفت: من پیر شدم و این سخن را به خاطر نمیآورم. علی (علیهالسلام) فرمود: اگر دروغ گفته باشی، خداوند تو را به بیماری برص مبتلا کند که دستار(عمامه) آن را پنهان نکند». متأسفانه باید گفت: در چاپهای مصری کتاب، کلماتی که از [[ابن قتیبه|ابومحمد ابن قتیبه]] نیست و در متن کتاب او وجود نداشته، بر آن افزوده شده است و پس از ذکر عبارت بالا، این جمله را گنجاندهاند: «ابومحمد [ابن قتیبه] گوید: برای این حکایت، اصلی نیست و آن حقیقت ندارد». با استدلالات صائب خود، از ساختگی بودن عبارت اخیرِ کتاب، پرده برداشته و آن را رد کرده است<ref>ر.ک: امینی، الغدیرج1، ص192-195.</ref>. | * '''[[ابن قتیبه|ابن قُتَیبه]]''' در کتاب ''المعارف''، در فصل ذکر کسانی که به بیماری بَرَص (پیسی) مبتلا شدهاند، به احتجاج و مناشده [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] با انَس بن مالک اشاره میکند و میگوید: «در چهره انس بن مالک، بیماری برص نمایان بود. گروهی گفتند: علی (علیهالسلام) درباره این کلام رسول خدا:«اللهم والِ مَن والاه وعادِ مَن عاداه» از او سؤال کرد. او [که شاهد بر این سخن در غدیر بود] گفت: من پیر شدم و این سخن را به خاطر نمیآورم. علی (علیهالسلام) فرمود: اگر دروغ گفته باشی، خداوند تو را به بیماری برص مبتلا کند که دستار(عمامه) آن را پنهان نکند». متأسفانه باید گفت: در چاپهای مصری کتاب، کلماتی که از [[ابن قتیبه|ابومحمد ابن قتیبه]] نیست و در متن کتاب او وجود نداشته، بر آن افزوده شده است و پس از ذکر عبارت بالا، این جمله را گنجاندهاند: «ابومحمد [ابن قتیبه] گوید: برای این حکایت، اصلی نیست و آن حقیقت ندارد». با استدلالات صائب خود، از ساختگی بودن عبارت اخیرِ کتاب، پرده برداشته و آن را رد کرده است<ref>ر.ک: امینی، الغدیرج1، ص192-195.</ref>. | ||
* '''ابن عَبدالبَر قُرطُبی''' در ''الاستیعاب فی معرفة الاصحاب'' از چند طریق (بُرَیده، ابوهُرَیره، جابر، بَراء بن عازِب و زید بن ارقَم) فقط به حدیث غدیر اشاره کرده و آورده است که حضرت نبی اکرم در روز غدیر خم فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ، اللهم وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ» وی در ادامه میگوید: برخی از این صحابه بر جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ» چیزی نیفزودهاند. همچنین پس از ذکر احادیث مؤاخات(برادری) و رایت(پرچم) و غدیر، درباره اعتبار آنها میگوید: «تمام این روایات، آثارى ثابت شدهاند». | * '''ابن عَبدالبَر قُرطُبی''' در ''الاستیعاب فی معرفة الاصحاب'' از چند طریق (بُرَیده، ابوهُرَیره، جابر، بَراء بن عازِب و زید بن ارقَم) فقط به حدیث غدیر اشاره کرده و آورده است که حضرت نبی اکرم در روز غدیر خم فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ، اللهم وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ» وی در ادامه میگوید: برخی از این صحابه بر جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ» چیزی نیفزودهاند. همچنین پس از ذکر احادیث مؤاخات(برادری) و رایت(پرچم) و غدیر، درباره اعتبار آنها میگوید: «تمام این روایات، آثارى ثابت شدهاند». | ||
* '''ابن الشیخ بَلوِى مالکی''' در کتاب ''الف باء''، غدیریه امام [[علی (علیهالسلام)]] را روایت کرده و در جلد اول، صفحه 439 مینویسد: «اما علی (علیهالسلام) جایگاهش بلند و شرفش عالی است. او نخستین کسى است که [[اسلام]] را پذیرفت و همسر [[فاطمه]] :دختر پیغمبر است؛ و هنگامیکه بعضى از دشمنانش بر او فخر فروختند، با سرایش ابیاتى، مفاخر خود را بیان کرد و به حمزه، عموى خود، و جعفر، برادرش، افتخار نمود و سرود: محمدٌ النبی اخِى و صِنْوِى...». ابن الشیخ پس از ذکر بیتی که به موضوع ولایت و داستان غدیر اشاره دارد: «فاوْجَبَ لِی وِلایَتَه عَلَیکُم * رَسُولُ اللهِ یَومَ غَدِیرِ خُم»، میگوید: مراد از این شعر، سخن پیامبر است که فرمود: «مَن کُنتُ مَولاه فعَلى مَولاه، اللهم والِ مَن وَالاه و عَادِ مَن عَاداه»<ref>همان؛ ج2، ص27.</ref>. | * '''ابن الشیخ بَلوِى مالکی''' در کتاب ''الف باء''، غدیریه امام [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] را روایت کرده و در جلد اول، صفحه 439 مینویسد: «اما علی (علیهالسلام) جایگاهش بلند و شرفش عالی است. او نخستین کسى است که [[اسلام]] را پذیرفت و همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] :دختر پیغمبر است؛ و هنگامیکه بعضى از دشمنانش بر او فخر فروختند، با سرایش ابیاتى، مفاخر خود را بیان کرد و به حمزه، عموى خود، و جعفر، برادرش، افتخار نمود و سرود: محمدٌ النبی اخِى و صِنْوِى...». ابن الشیخ پس از ذکر بیتی که به موضوع ولایت و داستان غدیر اشاره دارد: «فاوْجَبَ لِی وِلایَتَه عَلَیکُم * رَسُولُ اللهِ یَومَ غَدِیرِ خُم»، میگوید: مراد از این شعر، سخن پیامبر است که فرمود: «مَن کُنتُ مَولاه فعَلى مَولاه، اللهم والِ مَن وَالاه و عَادِ مَن عَاداه»<ref>همان؛ ج2، ص27.</ref>. | ||
* '''یاقوت حموی''' که بر امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) سخت متعصب بوده، در ''مُعجَم الادَباء''، ج 18، ص84، حدیث غدیر خم را آورده است<ref>ر.ک: همان، ص6.</ref>. | * '''یاقوت حموی''' که بر امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) سخت متعصب بوده، در ''مُعجَم الادَباء''، ج 18، ص84، حدیث غدیر خم را آورده است<ref>ر.ک: همان، ص6.</ref>. | ||
=== ج. سکوت مطلق یا انکار صریح === | === ج. سکوت مطلق یا انکار صریح === | ||
در برابر دو گروه نخست، برخی مورخان عامه، حادثۀ عظیم غدیر را ساخته و پرداخته ذهن [[شیعه]] دانسته و با دید تردید و انکار، به آن موضوع حساس تاریخی نگریستهاند. آنان انکار خود را یا صراحتاً بیان کردهاند یا در برابر آن سکوت اختیار نموده و حتی سطری از آن حادثۀ بزرگ را در تاریخهای خود ننگاشتهاند. | در برابر دو گروه نخست، برخی مورخان عامه، حادثۀ عظیم غدیر را ساخته و پرداخته ذهن [[شیعه]] دانسته و با دید تردید و انکار، به آن موضوع حساس تاریخی نگریستهاند. آنان انکار خود را یا صراحتاً بیان کردهاند یا در برابر آن سکوت اختیار نموده و حتی سطری از آن حادثۀ بزرگ را در تاریخهای خود ننگاشتهاند. | ||
عدهای از آنان، علت بیان حدیث:«مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه» را از جانب پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) پایاندادن به انتقاد و بدگویی صحابه از [[علی (علیهالسلام)]] در جریان برخوردهای قاطعانه او با همراهانش سختگیرى حضرت در ممانعت از استفاده از مرکبهاى زکات و اقدام او در بازپسگیرى لباسهایى که در غیابش توزیع شده بود و خنثی شدن توطئه تفرقهافکنی میان مسلمانان، ذکر کردهاند که رد گفتۀ آنان، قبلاً بیان شد. | عدهای از آنان، علت بیان حدیث:«مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه» را از جانب پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) پایاندادن به انتقاد و بدگویی صحابه از [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] در جریان برخوردهای قاطعانه او با همراهانش سختگیرى حضرت در ممانعت از استفاده از مرکبهاى زکات و اقدام او در بازپسگیرى لباسهایى که در غیابش توزیع شده بود و خنثی شدن توطئه تفرقهافکنی میان مسلمانان، ذکر کردهاند که رد گفتۀ آنان، قبلاً بیان شد. | ||
[[عبدالحسین امینی]]، نگارنده کتاب شریف [[الغدیر]]، در صفحات نخستین این کتاب، بحثی عقلانی و علمی تحت عنوان «اهمیت غدیر در تاریخ» مطرح، و مورخان متعصب را به شدت محکوم میکند و میگوید: | [[عبدالحسین امینی]]، نگارنده کتاب شریف [[الغدیر]]، در صفحات نخستین این کتاب، بحثی عقلانی و علمی تحت عنوان «اهمیت غدیر در تاریخ» مطرح، و مورخان متعصب را به شدت محکوم میکند و میگوید: | ||
اگر مورخی از روی تعصب جاهلانه، از بیان این داستان [غدیر] و حقایق وابسته به آن چشمپوشی کند، به [[اسلام]] و پیامبر خیانتی بزرگ کرده و هم در صفحات تاریخِ خود، جنایتی جبرانناپذیر مرتکب شده است؛ زیرا حدیث غدیر و آنچه که پیامبر گرامی ما در آن روز فرخنده و باشکوه ابلاغ کرده و آن صحنه تبلیغیای را که برپا نموده، مسئولیتی بوده است که به فرمان وحی انجام شده و هیچ کس شک ندارد که روز غدیر، در تاریخ اسلام موجی ایجاد کرده است که هیچگاه از ارتعاشات آن کاسته نمیشود. از اینجاست که میبینیم مورخین، نظر به حفظ حقایق تاریخ و ثبت حوادث بزرگ، به بررسی دربارۀ حدیث غدیر و جمعآوری مأخذش همت گماشتهاند<ref>امینی، الغدیر ج1، ص5 و 6.</ref>. | اگر مورخی از روی تعصب جاهلانه، از بیان این داستان [غدیر] و حقایق وابسته به آن چشمپوشی کند، به [[اسلام]] و پیامبر خیانتی بزرگ کرده و هم در صفحات تاریخِ خود، جنایتی جبرانناپذیر مرتکب شده است؛ زیرا حدیث غدیر و آنچه که پیامبر گرامی ما در آن روز فرخنده و باشکوه ابلاغ کرده و آن صحنه تبلیغیای را که برپا نموده، مسئولیتی بوده است که به فرمان وحی انجام شده و هیچ کس شک ندارد که روز غدیر، در تاریخ اسلام موجی ایجاد کرده است که هیچگاه از ارتعاشات آن کاسته نمیشود. از اینجاست که میبینیم مورخین، نظر به حفظ حقایق تاریخ و ثبت حوادث بزرگ، به بررسی دربارۀ حدیث غدیر و جمعآوری مأخذش همت گماشتهاند<ref>امینی، الغدیر ج1، ص5 و 6.</ref>. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۰: | ||
علامه [[عبدالحسین امینی]] در کتاب [[الغدیر]] نام صد و ده تن از صحابهٔ پیامبر را که این حدیث را نقل کردهاند برمیشمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کردهاند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: | علامه [[عبدالحسین امینی]] در کتاب [[الغدیر]] نام صد و ده تن از صحابهٔ پیامبر را که این حدیث را نقل کردهاند برمیشمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کردهاند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: | ||
# [[فاطمه]]، دختر [[محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]]؛ | # [[فاطمه]]، دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]]؛ | ||
# [[علی بن ابیطالب]] امام اول [[شیعه]] و [[خلیفه چهارم]] [[اهلسنت]]؛ | # [[علی بن ابیطالب]] امام اول [[شیعه]] و [[خلیفه چهارم]] [[اهلسنت]]؛ | ||
# [[ابوبکر]]، [[خلیفه اول]] [[اهلسنت]]؛ | # [[ابوبکر]]، [[خلیفه اول]] [[اهلسنت]]؛ | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۳۹: | ||
# عبدالله بن جعفر، برادر زاده علی؛ | # عبدالله بن جعفر، برادر زاده علی؛ | ||
# حسان بن ثابت، از شعرای مدینه که شعری برای غدیر سرود؛ | # حسان بن ثابت، از شعرای مدینه که شعری برای غدیر سرود؛ | ||
# [[حسن بن علی]]، پسر علی؛ | # [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی]]، پسر علی؛ | ||
# [[حسین بن علی]]، پسر علی؛ | # [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین بن علی]]، پسر علی؛ | ||
# [[عباس بن عبدالمطلب]]، عموی محمد و علی؛ | # [[عباس بن عبدالمطلب]]، عموی محمد و علی؛ | ||
# [[عبدالله بن عباس]]، پسر عموی محمد و علی؛ | # [[عبدالله بن عباس]]، پسر عموی محمد و علی؛ | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۵۹: | ||
=== بیان حدیث غدیر از منظر تاریخ === | === بیان حدیث غدیر از منظر تاریخ === | ||
طبق بررسی ''ماریا دقاق'' این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی یا سیاسی میان هواداران و مخالفان [[علی (علیهالسلام)]] به آن چندان استناد نمیشده است. در زمان جنگهای میان مسلمانان در دوران خلافت علی بن ابیطالب، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان [[علی (علیهالسلام)]] در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند. علی بن ابیطالب در دوران خلافت علی بن ابیطالب روزی که معروف به روز رحبه است در [[کوفه]] از صحابهٔ پیامبر اسلام، که شاهد رخداد غدیرخم بودند درخواست میکند که ماجرا را برای مردم روایت کنند و بر آن شهادت دهند. در این هنگام بین ۱۲ تا ۳۰ نفر از این افراد برمیخیزند و شهادت میدهند که پیامبر فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یا «الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و اعن من اعانه»؛ همانا خدای عزوجل ولی من است، و من ولی مؤمنین هستم، پس هر کس که من مولای اویم پس این علی، مولای او است، بار خدایا دوست بدار آنکه را که او را دوست دارد و دشمن دار آنکه را که او دشمن بدارد. | طبق بررسی ''ماریا دقاق'' این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی یا سیاسی میان هواداران و مخالفان [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] به آن چندان استناد نمیشده است. در زمان جنگهای میان مسلمانان در دوران خلافت علی بن ابیطالب، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند. علی بن ابیطالب در دوران خلافت علی بن ابیطالب روزی که معروف به روز رحبه است در [[کوفه]] از صحابهٔ پیامبر اسلام، که شاهد رخداد غدیرخم بودند درخواست میکند که ماجرا را برای مردم روایت کنند و بر آن شهادت دهند. در این هنگام بین ۱۲ تا ۳۰ نفر از این افراد برمیخیزند و شهادت میدهند که پیامبر فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یا «الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و اعن من اعانه»؛ همانا خدای عزوجل ولی من است، و من ولی مؤمنین هستم، پس هر کس که من مولای اویم پس این علی، مولای او است، بار خدایا دوست بدار آنکه را که او را دوست دارد و دشمن دار آنکه را که او دشمن بدارد. | ||
به گفتهٔ ''دقاق'' در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین آثار ادبی قابل تاریخگذاری برجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. اولین منبع تاریخی که به غدیرخم اشاره میکند یعقوبی، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است. | به گفتهٔ ''دقاق'' در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین آثار ادبی قابل تاریخگذاری برجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. اولین منبع تاریخی که به غدیرخم اشاره میکند یعقوبی، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است. | ||
بنا بر پژوهش ''دقاق''، حدیث غدیرخم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبوده است. مجموعهٔ جامعی از نقل قولها و احادیث در مورد غدیرخم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل، تاریخ مدینات دمشق ابنعساکر، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر. این حدیث در برخی منابع تاریخی [[اهلسنت]] نظیر ''سیرهٔ ابنهشام'' ''تاریخ طبری'' و ''طبقات الکبری'' ''ابنسعد'' نیامده، اما در ''انساب الاشراف بلاذری'' ذکر شده است. به نوشتهٔ شاه کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در [[بغداد]] در سدهٔ سوم هجری این حدیث را ساختگی میدانستند، ''محمد بن جریر طبری'' کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد. | بنا بر پژوهش ''دقاق''، حدیث غدیرخم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبوده است. مجموعهٔ جامعی از نقل قولها و احادیث در مورد غدیرخم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل، تاریخ مدینات دمشق ابنعساکر، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر. این حدیث در برخی منابع تاریخی [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نظیر ''سیرهٔ ابنهشام'' ''تاریخ طبری'' و ''طبقات الکبری'' ''ابنسعد'' نیامده، اما در ''انساب الاشراف بلاذری'' ذکر شده است. به نوشتهٔ شاه کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در [[بغداد]] در سدهٔ سوم هجری این حدیث را ساختگی میدانستند، ''محمد بن جریر طبری'' کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد. | ||
=== هدف از واقعه غدیر === | === هدف از واقعه غدیر === | ||
بنا به روایتِ یکصد و ده نفر از بزرگان صحابه پیغمبر (صلیالله علیه و آله وسلم) و هشتاد و چهار نفر از تابعین (طبقه بعد از صحابه) و نقل حدّاقل چهارصد نفر از اعلام حدیثی، تفسیری، تاریخی، رجالی و دیگر شخصیتهای علمی و ادبی معتبر اهلتسنن<ref>جهت آگاهی دقیق و مفصّل بر اسامی ناقلین و آدرس نقلیّات صحابه و تابعین و سیصد و شصت نفر از علما و معرّفی 26 جلد کتاب ویژه غدیر مراجعه شود به الغدیر علاّمه امینی، ج1، ص14 تا 158، و احقاق الحق و ملحقات آن: ج2 ص415 تا 501 و دیگر مجلّدات - به شرح فهرست آن - که بیانگر معرّفی ناقلین و مدارک اضافه بر 360 نفر فوق است تا برسد به حدود 400 نفر، و اختصاص 184 جلد کتاب و رساله به زبانهای مختلف عربی، فارسی، اردو، انگلیسی درباره واقعه «غدیر» که اکثرا چاپ و منتشر گردیده و گاهی برای پنجمین بار چاپ شده، الغدیر علامه محقق طباطبایی: ص 23 - 233 شامل معرّفی 184 جلد کتاب و رساله اختصاصی درباره غدیر خم چاپ بیروت. | بنا به روایتِ یکصد و ده نفر از بزرگان صحابه پیغمبر (صلیالله علیه و آله وسلم) و هشتاد و چهار نفر از تابعین (طبقه بعد از صحابه) و نقل حدّاقل چهارصد نفر از اعلام حدیثی، تفسیری، تاریخی، رجالی و دیگر شخصیتهای علمی و ادبی معتبر اهلتسنن<ref>جهت آگاهی دقیق و مفصّل بر اسامی ناقلین و آدرس نقلیّات صحابه و تابعین و سیصد و شصت نفر از علما و معرّفی 26 جلد کتاب ویژه غدیر مراجعه شود به الغدیر علاّمه امینی، ج1، ص14 تا 158، و احقاق الحق و ملحقات آن: ج2 ص415 تا 501 و دیگر مجلّدات - به شرح فهرست آن - که بیانگر معرّفی ناقلین و مدارک اضافه بر 360 نفر فوق است تا برسد به حدود 400 نفر، و اختصاص 184 جلد کتاب و رساله به زبانهای مختلف عربی، فارسی، اردو، انگلیسی درباره واقعه «غدیر» که اکثرا چاپ و منتشر گردیده و گاهی برای پنجمین بار چاپ شده، الغدیر علامه محقق طباطبایی: ص 23 - 233 شامل معرّفی 184 جلد کتاب و رساله اختصاصی درباره غدیر خم چاپ بیروت. | ||
خط ۲۰۰: | خط ۱۹۸: | ||
رسول خدا فرمود:«روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد که در آن روز، برادرم امام علی (علیهالسلام) را بهعنوان پرچمدار امتم منصوب کنم تا بعد از من، مردم توسط او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند در آن روز، دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را بهعنوان دین برای آنان پسندید.»<ref>صدوق، امالی، موسسه بعثت، ص۱۲۵.</ref>. | رسول خدا فرمود:«روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد که در آن روز، برادرم امام علی (علیهالسلام) را بهعنوان پرچمدار امتم منصوب کنم تا بعد از من، مردم توسط او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند در آن روز، دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را بهعنوان دین برای آنان پسندید.»<ref>صدوق، امالی، موسسه بعثت، ص۱۲۵.</ref>. | ||
[[امام صادق (علیهالسلام)]] میفرماید:«روز غدیرخم عید بزرگ خداست. خدا پیامبری مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانی است»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۲۴.</ref>. [[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا (علیهالسلام)]] فرمود:«روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... اگر مردم ارزش این روز را میدانستند، بیتردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه میکردند.»<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۳۷.</ref>. | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] میفرماید:«روز غدیرخم عید بزرگ خداست. خدا پیامبری مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانی است»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۲۴.</ref>. [[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا (علیهالسلام)]] فرمود:«روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... اگر مردم ارزش این روز را میدانستند، بیتردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه میکردند.»<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۳۷.</ref>. | ||
'''[[مسعودی]]''' در کتاب "التنبیه والأشراف" به بزرگداشت عید غدیر در میان مسلمانان با این کلامش اشاره دارد: "فرزندان و شیعیان علی -رضی الله عنه- این روز را بزرگ میدارند" و این نقل تاریخی مسعودی در قرن چهارم هجری نشان از یک سنت تاریخی دارد که تا آن زمان میان مسلمانان رایج بوده....<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ص 221-222.</ref>. | '''[[مسعودی]]''' در کتاب "التنبیه والأشراف" به بزرگداشت عید غدیر در میان مسلمانان با این کلامش اشاره دارد: "فرزندان و شیعیان علی -رضی الله عنه- این روز را بزرگ میدارند" و این نقل تاریخی مسعودی در قرن چهارم هجری نشان از یک سنت تاریخی دارد که تا آن زمان میان مسلمانان رایج بوده....<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ص 221-222.</ref>. |