۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (Hadifazl صفحهٔ حضرت فاطمه زهرا را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به فاطمه بنت محمد (زهرا) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = ام المؤمنین [[خدیجه دختر خویلد|خدیجه کبری (سلام الله علیها)]] | | مادر = ام المؤمنین [[خدیجه دختر خویلد|خدیجه کبری (سلام الله علیها)]] | ||
}} | }} | ||
'''حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)''' دختر گرامی [[ | '''حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)''' دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] و مادر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیهالسلام)]] و [[امام حسین|امام حسین(علیهالسلام)]] است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در دین اسلام جایگاه بسیاری رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از ائمه [[شیعه]] از نسل آن حضرت هستند. [[سوره]] و آیاتی از [[قرآن کریم]] همچون [[سوره کوثر]]، [[سوره انسان]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مودت]] در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش [[نازل]] گردیده و ایشان به عنوان [[اهل بیت|اهلبیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)]] خوانده شدهاند. مطابق با روایتی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)]]، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین (بزرگ بانوی زنان جهانیان) نامیده است. در نقل منابع شیعی و برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] درباره نحوه شهادت ایشان بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین آمده که: حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم [[عمر بن خطاب]] به خانهاش (به هواداری از خلافت [[ابوبکر]]، به [[شهادت]] رسید. | ||
== القاب حضرت فاطمه زهرا == | == القاب حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== ولادت حضرت فاطمه زهرا == | == ولادت حضرت فاطمه زهرا == | ||
در منابع [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] در مورد چگونگی انعقاد نطفه فاطمه روایاتی وجود دارد، که قائل هستند [[رسول خدا]] به دستور خدا چهل شب از [[خدیجه دختر خویلد|خدیجه]] کناره گرفت و پس از ۴۰ روز [[عبادت]] و [[روزه|روزهداری]] و سپس با رفتن به [[معراج]] و خوردن از طعام یا میوه بهشتی، نزد خدیجه آمد و نور فاطمه در وجود خدیجه قرار گرفت<ref>محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه ودختران آن حضرت، صص ۸-۷</ref>. | در منابع [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] در مورد چگونگی انعقاد نطفه فاطمه روایاتی وجود دارد، که قائل هستند [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|رسول خدا]] به دستور خدا چهل شب از [[خدیجه دختر خویلد|خدیجه]] کناره گرفت و پس از ۴۰ روز [[عبادت]] و [[روزه|روزهداری]] و سپس با رفتن به [[معراج]] و خوردن از طعام یا میوه بهشتی، نزد خدیجه آمد و نور فاطمه در وجود خدیجه قرار گرفت<ref>محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه ودختران آن حضرت، صص ۸-۷</ref>. | ||
مکان تولد فاطمه، [[مکه]] و در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است. اما درباره تاریخ ولادتش در منابع شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، اختلاف نظر وجود دارد. اهلسنت ولادت وی را پنج سال پیش از [[بعثت]] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و در سال تجدید بنای [[کعبه]] نوشتهاند<ref>آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. اما [[کلینی]] در [[الکافی|کافی]] میگوید: ولادت فاطمه پنج سال پس از بعثت روی داد<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۳۰</ref>. | مکان تولد فاطمه، [[مکه]] و در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است. اما درباره تاریخ ولادتش در منابع شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، اختلاف نظر وجود دارد. اهلسنت ولادت وی را پنج سال پیش از [[بعثت]] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و در سال تجدید بنای [[کعبه]] نوشتهاند<ref>آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. اما [[کلینی]] در [[الکافی|کافی]] میگوید: ولادت فاطمه پنج سال پس از بعثت روی داد<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۳۰</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
واقعه [[مباهله]] واقعهای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتی [[مسیحیت|مسیحیان]] نجران از روی لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگی آفریدگار و شخصیت [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیهالسلام)]] نپذیرفتند، آیه نازل شد که: {{متن قرآن |فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ |سوره = آل عمران | آیه = ۶۱ }}. پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. | واقعه [[مباهله]] واقعهای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتی [[مسیحیت|مسیحیان]] نجران از روی لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگی آفریدگار و شخصیت [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیهالسلام)]] نپذیرفتند، آیه نازل شد که: {{متن قرآن |فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ |سوره = آل عمران | آیه = ۶۱ }}. پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. | ||
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موعد مقرر به همراه خویش [[حسن بن علی|امام حسن]] و [[امام حسین |امام حسین (علیهالسلام)]]، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و دامادش حضرت علی (علیهالسلام) را آورد<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۱۶۶ تا ۱۶۹. برای مشاهده اسناد روایت در منابع شیعه و سنی رک: تفسیر آیه «مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیهالسلام) و اهلسنت، ایلقار اسماعیل زاده، طلوع، شماره ۱۰ و ۱۱ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موعد مقرر به همراه خویش [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] و [[امام حسین |امام حسین (علیهالسلام)]]، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و دامادش حضرت علی (علیهالسلام) را آورد<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۱۶۶ تا ۱۶۹. برای مشاهده اسناد روایت در منابع شیعه و سنی رک: تفسیر آیه «مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیهالسلام) و اهلسنت، ایلقار اسماعیل زاده، طلوع، شماره ۱۰ و ۱۱ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | ||
[[سید محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] در مورد [[آیه مباهله]] میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیها) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیهالسلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیهالسلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیهالسلام) و از سوم بجز حسنین (علیهالسلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل بیت | [[سید محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] در مورد [[آیه مباهله]] میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیها) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیهالسلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیهالسلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیهالسلام) و از سوم بجز حسنین (علیهالسلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل بیت|اهلبیت]] رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷</ref>. | ||
این مطلب را نقلی از روایت مباهله که [[زمخشری]] از علمای اهلسنت در [[تفسیر کشاف]] از [[عایشه]] نقل میکند تایید مینماید: حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن (علیهالسلام) رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین (علیهالسلام) رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: {{متن قرآن |...إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا... |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }} (ترجمه: جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰</ref>). | این مطلب را نقلی از روایت مباهله که [[زمخشری]] از علمای اهلسنت در [[تفسیر کشاف]] از [[عایشه]] نقل میکند تایید مینماید: حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن (علیهالسلام) رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین (علیهالسلام) رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: {{متن قرآن |...إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا... |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }} (ترجمه: جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰</ref>). | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
== فضایل حضرت فاطمه در منابع اهلسنت == | == فضایل حضرت فاطمه در منابع اهلسنت == | ||
درباره فضایل و عظمت بزرگ بانوی اسلام و یگانه دختر باقی مانده از [[ | درباره فضایل و عظمت بزرگ بانوی اسلام و یگانه دختر باقی مانده از [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|رسول خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم)]] حضرت صدیقه اطهر فاطمه زهرا(سلام الله علیه) چه در منابع شیعی و چه در منابع اهلسنت به فراوانی سخن گفته شده است. به قدری فضایل آن حضرت زیاد است که جای کوچکترین تردید و یا انکاری وجود ندارد. به ذکر برخی از فضایل بی شمار آن حضرت که در منابع اهلسنت موجود است اشاره میکنیم. | ||
'''آیه تطهیر و حدیث کسا''' | '''آیه تطهیر و حدیث کسا''' | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
ابن سعد نظیر همین روایت رااز ام سلمه نقل کرده است<ref>طبقات 8، ص 248</ref>. | ابن سعد نظیر همین روایت رااز ام سلمه نقل کرده است<ref>طبقات 8، ص 248</ref>. | ||
[[احمدبن حنبل]] از ابوسعید خدری نقل میکند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: | [[احمد بن حنبل|احمدبن حنبل]] از ابوسعید خدری نقل میکند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: | ||
حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است<ref>مسنداحمد 3، ص 473 خ 11224 </ref>. | حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است<ref>مسنداحمد 3، ص 473 خ 11224 </ref>. | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۶: | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادی مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتی تَمُرَّ فاطِمَة». روز قیامت یک صدائی بلند میشود که إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمه (سلام الله علیها) میخواهد عبور کند<ref>کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبی ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادی مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتی تَمُرَّ فاطِمَة». روز قیامت یک صدائی بلند میشود که إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمه (سلام الله علیها) میخواهد عبور کند<ref>کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبی ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «کُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلی رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة». اگر به بوی بهشت اشتیاق میکردم فاطمه را بو میکردم<ref>منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ نور الأبصار ص 51/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 360</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «کُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلی رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة». اگر به بوی بهشت اشتیاق میکردم فاطمه را بو میکردم<ref>منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ نور الأبصار ص 51/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 360</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة». یا علی! خدا به من دستور داد تا تو را به ازدواج فاطمه در آورم<ref>الصواعق المحرقة باب 11 ص 142/ ذخائر العقبی ص 30 و 31/ تذکرة الخواص ص 276/ مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141/ نور الأبصار ص53</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة». یا علی! خدا به من دستور داد تا تو را به ازدواج فاطمه در آورم<ref>الصواعق المحرقة باب 11 ص 142/ ذخائر العقبی ص 30 و 31/ تذکرة الخواص ص 276/ مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141/ نور الأبصار ص53</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إِنّ اللّهَ زَوَّجَ عَلیّاً مِنْ فاطِمَة». خدا علی و فاطمه را به ازدواج در آورد<ref> الصواعق المحرقة ص 173</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إِنّ اللّهَ زَوَّجَ عَلیّاً مِنْ فاطِمَة». خدا علی و فاطمه را به ازدواج در آورد<ref> الصواعق المحرقة ص 173</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة». سرور زنان بهشت فاطمه است<ref> کنز العمّال ج13 ص94/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة/ البدایة والنهایة ج 2 ص61</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة». سرور زنان بهشت فاطمه است<ref> کنز العمّال ج13 ص94/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة/ البدایة والنهایة ج 2 ص61</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة». اولین کسانی که وارد بهشت میشوند: علی و فاطمه هستند<ref>نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة». اولین کسانی که وارد بهشت میشوند: علی و فاطمه هستند<ref>نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی». فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده است<ref>السنن الکبری ج 10 باب من قال: لا تجوز شهادة الوالد لولده ص 201/ کنز العمّال ج 13 ص 96/نور الأبصار ص52/ ینابیع المودّة ج 2 ص 322</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی». فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده است<ref>السنن الکبری ج 10 باب من قال: لا تجوز شهادة الوالد لولده ص 201/ کنز العمّال ج 13 ص 96/نور الأبصار ص52/ ینابیع المودّة ج 2 ص 322</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة بَهْجَةُ قَلْبِی وَابْناها ثَمْرَةُ فُؤادِی». فاطمه بهجت و سرور قلب من است و دو پسرش میوه دل من هستند<ref>ینابیع الموّدة ج 1 باب 15 ص 243</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة بَهْجَةُ قَلْبِی وَابْناها ثَمْرَةُ فُؤادِی». فاطمه بهجت و سرور قلب من است و دو پسرش میوه دل من هستند<ref>ینابیع الموّدة ج 1 باب 15 ص 243</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ». ای فاطمه خدا نه تو را عذاب میدهد نه کسی از پسرانت را<ref>کنز العمّال ج13 ص96/ منتخب کنز العمّال بهامش مسند أحمد ج5 ص97/ إسعاف الراغبین بهامش نور الأبصار ص118</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ». ای فاطمه خدا نه تو را عذاب میدهد نه کسی از پسرانت را<ref>کنز العمّال ج13 ص96/ منتخب کنز العمّال بهامش مسند أحمد ج5 ص97/ إسعاف الراغبین بهامش نور الأبصار ص118</ref>. | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «کَمُلَ مِنَ الرِّجال کَثِیرُ وَ لَمْ یَکْمُلْ مِنَ النساءِ إِلاّ أَرْبَع: مَرْیـــم وَ آسِیَة وَ خَدیجـــَة وَ فاطِمـــَة» از مردان خیلی به کمال رسیدند، ولی از زنان فقط 4 نفر: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه<ref>نور الأبصار ص 51</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «کَمُلَ مِنَ الرِّجال کَثِیرُ وَ لَمْ یَکْمُلْ مِنَ النساءِ إِلاّ أَرْبَع: مَرْیـــم وَ آسِیَة وَ خَدیجـــَة وَ فاطِمـــَة» از مردان خیلی به کمال رسیدند، ولی از زنان فقط 4 نفر: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه<ref>نور الأبصار ص 51</ref>. | ||
== شهادت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه شیعه == | == شهادت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه شیعه == | ||
حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در یک مجلس مناظره در حضور [[معاویه]] خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: | حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در یک مجلس مناظره در حضور [[معاویه]] خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: | ||
خط ۲۸۰: | خط ۲۷۰: | ||
«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها... ؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد...<ref>احتجاج طبرسی، ج. 1، ص. 414- بحارالانوار، ج. 43، ص 197، ح. 28</ref>.» | «انت الذی ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها... ؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد...<ref>احتجاج طبرسی، ج. 1، ص. 414- بحارالانوار، ج. 43، ص 197، ح. 28</ref>.» | ||
[[ابابصیر]] از [[ | [[ابابصیر]] از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] نقل نموده است: | ||
«وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)<ref>بحار الانوار، ج43، ص170</ref>. | «وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)<ref>بحار الانوار، ج43، ص170</ref>. | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۷۹: | ||
رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (سلام الله علیه) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (سلام الله علیه) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | ||
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار (صلی الله علیه و آله و سلم)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانهاش به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانههای | حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار (صلی الله علیه و آله و سلم)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانهاش به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانههای بیشماری بر جان و روح او نشست. | ||
صفدی یکی دیگر از علمای اهلسنت | صفدی یکی دیگر از علمای اهلسنت میگوید: | ||
«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود<ref>لوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص292</ref>.» | «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود<ref>لوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص292</ref>.» | ||
خط ۲۹۹: | خط ۲۸۹: | ||
«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیهالسلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود<ref>اثبات الوصیة، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24</ref>.» | «فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیهالسلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود<ref>اثبات الوصیة، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24</ref>.» | ||
خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین | خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد: | ||
«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را [[حجاب]] خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آنگاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشتههای [[بدر]] و [[اُحد]] که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم | «... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را [[حجاب]] خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آنگاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشتههای [[بدر]] و [[اُحد]] که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروختهتر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. | ||
" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...<ref>بحار الانوار، ج30، ص293؛ ریاحین الشریعة، ج1، ص267</ref>.» | " فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...<ref>بحار الانوار، ج30، ص293؛ ریاحین الشریعة، ج1، ص267</ref>.» | ||
خط ۳۱۲: | خط ۳۰۲: | ||
در مورد محل دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیه) چهار قول وجود دارد: | در مورد محل دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیه) چهار قول وجود دارد: | ||
# برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا(سلام الله علیه) میدانند. [[علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به [[مصلّا]] آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که [[علی بن ابیطالب]] صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه(سلام الله علیه) تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه(سلام الله علیه). | # برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا(سلام الله علیه) میدانند. [[علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به [[مصلی|مصلّا]] آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که [[علی بن ابیطالب]] صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه(سلام الله علیه) تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه(سلام الله علیه). | ||
# عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | # عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | ||
# بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، [[فضه]]، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | # بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، [[فضه]]، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | ||
# از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است<ref>بحارالانوار، ج 43، ص185</ref>. | # از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است<ref>بحارالانوار، ج 43، ص185</ref>. | ||
# عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: "درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است" و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | # عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: "درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است" و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | ||
خط ۳۲۶: | خط ۳۱۳: | ||
# روایت «40» روز که دهه اول گرفته میشود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با 8 تا 10 [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]] است. | # روایت «40» روز که دهه اول گرفته میشود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با 8 تا 10 [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]] است. | ||
# روایت «75» روز که دهه دوم گرفته میشود، مصادف با 13 تا 15 [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] است. | # روایت «75» روز که دهه دوم گرفته میشود، مصادف با 13 تا 15 [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] است. | ||
# روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته میشود، مصادف با 1 تا 3 [[جمادی الآخر]] است که بیشتر مورد تاکید است. | # روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته میشود، مصادف با 1 تا 3 [[جمادی الآخر]] است که بیشتر مورد تاکید است. | ||
محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی 95 روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی میدانند. البته [[مراجع تقلید]] و اهل معرفت به مومنان توصیه میکنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند. | محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی 95 روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی میدانند. البته [[مراجع تقلید]] و اهل معرفت به مومنان توصیه میکنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند. | ||