۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
حزب الحق در ادامه فعالیتهای خود با دو موج ریزش گسترده نیروها در تشكیلات مواجه شد. موج اول شامل خروج بعضی از علمای زیدی مذهب میشد كه ادامه مشاركت سیاسی در این قالب را دیگر مثمرثمر نمیدانستند و موج دوم ریزش دستهای از جوانان بود كه به تأسیس جنبش الشباب المومن (جوانان مومن) انجامید. این جنبش امروز به نام جنبش انصارالله معروف است و از بزرگترین و مؤثرترین جنبشهای اسلامی یمن محسوب میشود كه در ادامه به آن خواهیم پرداخت.راجح، عبدالرحمن، جنبشهای اسلامی یمن، در «دایرةالمعارف جنبشهای اسلامی»، ج5، ص 327-329 | حزب الحق در ادامه فعالیتهای خود با دو موج ریزش گسترده نیروها در تشكیلات مواجه شد. موج اول شامل خروج بعضی از علمای زیدی مذهب میشد كه ادامه مشاركت سیاسی در این قالب را دیگر مثمرثمر نمیدانستند و موج دوم ریزش دستهای از جوانان بود كه به تأسیس جنبش الشباب المومن (جوانان مومن) انجامید. این جنبش امروز به نام جنبش انصارالله معروف است و از بزرگترین و مؤثرترین جنبشهای اسلامی یمن محسوب میشود كه در ادامه به آن خواهیم پرداخت.راجح، عبدالرحمن، جنبشهای اسلامی یمن، در «دایرةالمعارف جنبشهای اسلامی»، ج5، ص 327-329 | ||
===3. جنبش سلفیگرا=== | |||
حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در اواخر دههی 70 میلادی، بسیاری از نیروهای مذهبی یمن را با انگیزه جهاد به افغانستان كشاند. با پیروزی مجاهدین در این جنگ بخش اعظمی از نیروهای یمنی كه در افغانستان تحت تأثیر آموزههای سلفی قرار گرفته بودند به كشور بازگشتند و در قالب تشكلهای گوناگون سعی در پیاده كردن عقاید خود نمودند. بازگشت آنها به یمن آغاز حركتهای خشونتآمیز در این کشور محسوب میشود، ولی حضور جدی سلفیها در عرصههای فرهنگی و سیاسی یمن از اوایل دهه نود شروع شد. | |||
حزب كنگره ملی در جریان این جنگ از نیروهای جهادی یمنی كه در افغانستان تجارب جنگی فراوانی كسب كرده بودند و از انگیزهی زیادی برای جنگ با ماركسیستهای ملحد و شیعیان زیدی برخوردار بودند، استفاده كرد. دولت یمن از اتحاد با سلفیها منافع گوناگون و شاید مهمتری برای خود در نظر داشت؛ تبلیغات دینی سلفیها از طرف دولت، سد محكمی در برابر گرایشات سوسیالیستی و جنبشهای زیدی مذهب دانسته میشد. | |||
پیروزی نهایی در جنگ علیه جداییطلبان جنوب، آغاز اختلافات بنیادگرایان اسلامی و دولت یمن بود. آنها معتقد بودند دولت یمن در تحقق وعدههای خود برای بهكارگیری آنها در نیروهای مسلح و دیگر ساختارهای سیاسی، فرهنگی كوتاهی كرده است. | |||
این اختلافات با دولت باعث افتراق سلفیها به دو گروه شد: یك گروه به همكاری با دولت و گرفتن امتیاز نظیر مشاركت در آموزش و پرورش، ایجاد مركز مذهبی و تبلیغات گسترده وهابیت در جامعه یمن قانع شد و گروه دیگر به مبارزات مسلحانه بر علیه دولت برای تحقق اهداف خود ادامه دادند. | |||
انتظارات روز افزون سلفیها از دولت و خشونت طلبی این گروهها با واكنش سخت دولت و سركوب شدید مواجه شد. اولین درگیریها بین سلفیهای مخالف و دولت در سال 1999 رخ داد. | |||
مهمترین خواستههای سیاسی سلفیها در پس فعالیتهای مسلحانه، عدم پذیرش دولت یمن، نپذیرفتن فعالیت احزاب سكولار و شیعیان زیدی در جامعه و واكنش شدید آنها به حمله آمریكا به عراق و افغانستان بود، كه به زعم آنها آغاز جنگهای صلیبی جدید مسیحیت علیه اسلام است. | |||
البته همه گروههای سلفی و بنیادگرای اسلامی به دنبال تصاحب قدرت سیاسی و معارضه با دولت نیستند، بلكه برخی از آنها پرداختن به جنبههای فرهنگی جامعه نظیر تبلیغ انگارههای مذهبی مورد نظرشان را مهمتر از پرداختن به سیاست میدانند. «القاعده یمن» و «الجیش الاسلامی فی الیمن» از مهمترین گروههای سلفی مسلح محسوب میشوند و گروه «شیخ مقبل الوادعی» و «جمعیة الحكمة الیمنیة» از مهمترین تشكلهای فرهنگی مذكور میباشند. | |||
گروههای فرهنگی سلفی انجام فعالیتهای خیریه، تلاش برای بازگشت به فرهنگ سلف صالح، و مبارزه با بدعت گذاریهای شیعیان و صوفیه (به زعم خود) را از نقاط مشترك فعالیت خود میدانند. آنان مردم را به تبعیت از اوامر ولی امر مسلمین، كه در نظر آنها همان دولت حاكم است دعوت میكنند و به ترغیب مردم برای شركت در انتخابات و سایر روندهای حكومتی در جهت سیاستهای حزب حاكم میپردازند. | |||
در سالهای اخیر مقابله با جنبش اسلامی زیدی انصارالله (حوثیها) كه به نظر سلفیها خائنین به یمن و بدعتگذار در دین و وابسته به جمهوری اسلامی ایران هستند، به بزرگترین وجه اشتراك آنها با یكدیگر و دولت یمن تبدیل شده است. <ref>راجح، عبدالرحمن، جنبشهای اسلامی یمن، در «دایرةالمعارف جنبشهای اسلامی»، ج5، ص 330-332 | |||
</ref> | |||
=چهره های (دینی، سیاسی) شاخص= | =چهره های (دینی، سیاسی) شاخص= | ||
ویرایش