confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
مثلاً فردی از ابراهیم نخعی مطلبی را میپرسید، و او هم به نوعی جوابی میداد، در حالی که عالم دیگر از همان شهر، جواب متفاوتی میداد. | مثلاً فردی از ابراهیم نخعی مطلبی را میپرسید، و او هم به نوعی جوابی میداد، در حالی که عالم دیگر از همان شهر، جواب متفاوتی میداد. | ||
در همین نسل، میزان اختلافات در مسائل فقهی به اندازهای شد که مثلاً 20 سال بعد منصور که تازه [[خلیفه]] شده بود، از [[ابن مقفع]] - داندیشمند معروف ایرانی - درخواست کرد کتابی برای دستورالعملهای کلی خلافت بنویسد. ابن مقفع کتاب کوچکی به نام «رساله الصحابه» نوشت<ref> این کتاب، مربوط به حدود سالهای 135 هـ است که تاکنون باقی مانده و چاپ شده است. </ref> و در آن صریحاً خطاب به خلیفه میگوید: اگر یک جریان فتاوای متعارض و مختلف خاتمه ندهی، نظام قضایی از هم میپاشد. پس معلوم میشود این نگرانی برای یک مشاور عالی مثل ابن مقفع وجود داشته که به خلیفه صریحاً این مطلب را میگوید. | در همین نسل، میزان اختلافات در مسائل فقهی به اندازهای شد که مثلاً 20 سال بعد منصور که تازه [[خلیفه]] شده بود، از [[ابن مقفع]] - داندیشمند معروف ایرانی - درخواست کرد کتابی برای دستورالعملهای کلی خلافت بنویسد. ابن مقفع کتاب کوچکی به نام «رساله الصحابه» نوشت<ref> این کتاب، مربوط به حدود سالهای 135 هـ است که تاکنون باقی مانده و چاپ شده است.</ref>. و در آن صریحاً خطاب به خلیفه میگوید: اگر یک جریان فتاوای متعارض و مختلف خاتمه ندهی، نظام قضایی از هم میپاشد. پس معلوم میشود این نگرانی برای یک مشاور عالی مثل ابن مقفع وجود داشته که به خلیفه صریحاً این مطلب را میگوید. | ||
از یک زاویه به نظر میرسد این افراد از متورم شدن مباحث معارف اسلامی جلوگیری میکنند ولی آفت بزرگ این تفکر، ضد روش و ضد سیستم بودن آن بود و امکان به وجود آوردن هیچ نوع سیستمی را نمیداد. اگر از خود این فرد یک سال بعد همان سؤال را میکردند، جواب دیگری میداد. این مدل کار کردن، غیر قابل کنترل بود. برای یک [[کشور اسلامی]] که دائماً بزرگ و بزرگتر میشد و به تدریج باید یک نظام پیچیدهای را برای اداره کشور به وجود میآورد، ادامه این روش، یک خطر خیلی جدی بود. در واقع به این دلیل است که ما میگوییم به تدریج تاریخ مصرف این سیستم از بین رفت. | از یک زاویه به نظر میرسد این افراد از متورم شدن مباحث معارف اسلامی جلوگیری میکنند ولی آفت بزرگ این تفکر، ضد روش و ضد سیستم بودن آن بود و امکان به وجود آوردن هیچ نوع سیستمی را نمیداد. اگر از خود این فرد یک سال بعد همان سؤال را میکردند، جواب دیگری میداد. این مدل کار کردن، غیر قابل کنترل بود. برای یک [[کشور اسلامی]] که دائماً بزرگ و بزرگتر میشد و به تدریج باید یک نظام پیچیدهای را برای اداره کشور به وجود میآورد، ادامه این روش، یک خطر خیلی جدی بود. در واقع به این دلیل است که ما میگوییم به تدریج تاریخ مصرف این سیستم از بین رفت. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
دو ویژگی اصحاب اثر را فراموش نکنید: | دو ویژگی اصحاب اثر را فراموش نکنید: | ||
# نگاه حداقلی و جلوگیری از | # نگاه حداقلی و جلوگیری از توسعه؛ | ||
# تکیه بر رأی بدون روش، یعنی نظر میدهم، ولی روشی برای نظرم وجود ندارد. این موارد ویژگیهای اصحاب اثر بود، چیزی که اصحاب أرایت را در مقابل آنها قرار داده بود. | # تکیه بر رأی بدون روش، یعنی نظر میدهم، ولی روشی برای نظرم وجود ندارد. این موارد ویژگیهای اصحاب اثر بود، چیزی که اصحاب أرایت را در مقابل آنها قرار داده بود. | ||