پرش به محتوا

سید علی حسینی سیستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۸: خط ۷۸:
== اهتمام به بحث‌های اصولی کاربردی در فقه ==
== اهتمام به بحث‌های اصولی کاربردی در فقه ==
طلاب حوزه علمیه با علمای بسیاری روبه رو هستند که گاه چنان در بحث‌های اصولی فرو می‌روند که تنها مایه فرسایش اندیشه و فکر است و فقیه را در روند فقاهت وی هیچ بهره‌ای نمی‌ افزاید. از این شمار مباحث باید به مبحث «وضع» و اعتباری یا تکوینی بودن آن، و این که آیا «حقیقت وضع» بر مبنای «تعهد» است یا «تخصیص»، و بحث‌های مربوط به موضوع علم و تعریف فلاسفه از عوارض ذاتی علم و مباحثی از این قبیل یاد کرد.
طلاب حوزه علمیه با علمای بسیاری روبه رو هستند که گاه چنان در بحث‌های اصولی فرو می‌روند که تنها مایه فرسایش اندیشه و فکر است و فقیه را در روند فقاهت وی هیچ بهره‌ای نمی‌ افزاید. از این شمار مباحث باید به مبحث «وضع» و اعتباری یا تکوینی بودن آن، و این که آیا «حقیقت وضع» بر مبنای «تعهد» است یا «تخصیص»، و بحث‌های مربوط به موضوع علم و تعریف فلاسفه از عوارض ذاتی علم و مباحثی از این قبیل یاد کرد.
در برابر این رویکرد فراگیر، هر که در درس‌های حضرت استاد بنگرد، خواهد دید که ایشان به مباحث اصولی کاربردی در استنباط، نظیر مباحث «اصول عملیه» و«تعادل و تراجیح» و «عام و خاص» تمام تلاش خود را چنان به کار می‌بندند که پایه‌های علمی استواری برای آن بنا کنند. اما در بحث‌های دیگر از آن قبیل که نام بردیم، تنها به همان اندازه که در دیگر مباحث علمی سودمند افتد یا ثمره‌ای در فقه داشته باشد، بسنده می‌کنند.
در برابر این رویکرد فراگیر، هر که در درس‌های حضرت استاد بنگرد، خواهد دید که ایشان به مباحث اصولی کاربردی در استنباط، نظیر مباحث «اصول عملیه» و «تعادل و تراجیح» و «عام و خاص» تمام تلاش خود را چنان به کار می‌بندند که پایه‌های علمی استواری برای آن بنا کنند. اما در بحث‌های دیگر از آن قبیل که نام بردیم، تنها به همان اندازه که در دیگر مباحث علمی سودمند افتد یا ثمره‌ای در فقه داشته باشد، بسنده می‌کنند.


== نوآوری و ابتکار ==
== نوآوری و ابتکار ==
بسیاری از استادان توانمند حوزه از روحیه نوآوری بی‌بهره‌اند و تمام تلاش خود را به حاشیه‌ نویسی بر آثار دیگران معطوف می‌ دارند و به جای پرداختن به جوهر و درونمایه مباحث، تنها به زیباسازی ظاهر آن می‌کوشند، بدین گونه که نخست آرا و دیدگاه‌های موجود را بیان می‌کنند، سپس بر پاره‌ای از آنها حاشیه می‌زنند و سرانجام نظری را که به باور خودشان درست‌‌‌تر است، انتخاب می‌کنند، روش حضرت استاد اما از نوعی دیگر است. ایشان می‌کوشد تا متناسب با نیاز بحث، مطلب را در قالب جدیدی ارائه دهند، مثلاً در بحث از «استعمال لفظ در چند معنا»، که اصولی‌ها آن را به عنوان یک گزاره بی‌ثمر عقلی فلسفی، از نگاه «امکان و استحاله» به بحث می‌کشند، حضرت استاد آن را از نگاه «وقوع و عدم وقوع» که قوی‌ترین دلیل امکان است، یا از جهت «ظهور یا عدم ظهور لفظ در چند معنا»مطرح نموده است.
بسیاری از استادان توانمند حوزه از روحیه نوآوری بی‌بهره‌اند و تمام تلاش خود را به حاشیه‌ نویسی بر آثار دیگران معطوف می‌ دارند و به جای پرداختن به جوهر و درونمایه مباحث، تنها به زیباسازی ظاهر آن می‌کوشند، بدین گونه که نخست آرا و دیدگاه‌های موجود را بیان می‌کنند، سپس بر پاره‌ای از آنها حاشیه می‌زنند و سرانجام نظری را که به باور خودشان درست‌‌‌تر است، انتخاب می‌کنند، روش حضرت استاد اما از نوعی دیگر است. ایشان می‌کوشد تا متناسب با نیاز بحث، مطلب را در قالب جدیدی ارائه دهند، مثلاً در بحث از «استعمال لفظ در چند معنا»، که اصولی‌ها آن را به‌عنوان یک گزاره بی‌ثمر عقلی فلسفی، از نگاه «امکان و استحاله» به بحث می‌کشند، حضرت استاد آن را از نگاه «وقوع و عدم وقوع» که قوی‌ترین دلیل امکان است، یا از جهت «ظهور یا عدم ظهور لفظ در چند معنا»مطرح نموده است.


ایشان در هنگام بحث از «تعادل و تراجیح»، بر این باور است که راز و رمز آن در زمینه‌های اختلاف میان احادیث نهفته است، پس وقتی وارد بحث شدیم و زمینه‌های اختلاف نصوص شرعی را جست‌ وجو کردیم، مسأله دشواری که ذهن فقیهان و هر محقق و پژوهشگر نصوص اهل بیت (علیهم‌السلام) را به خود مشغول کرده است حل می‌شود و دیگر نیازی نمی‌ماند که همانند صاحب کفایه روایات ترجیح و تخییر را حمل بر استحباب کنیم.
ایشان در هنگام بحث از «تعادل و تراجیح»، بر این باور است که راز و رمز آن در زمینه‌های اختلاف میان احادیث نهفته است، پس وقتی وارد بحث شدیم و زمینه‌های اختلاف نصوص شرعی را جست‌ وجو کردیم، مسأله دشواری که ذهن فقیهان و هر محقق و پژوهشگر نصوص [[اهل‌بیت (علیهم‌السلام)]] را به خود مشغول کرده است حل می‌شود و دیگر نیازی نمی‌ماند که همانند صاحب کفایه روایات ترجیح و تخییر را حمل بر استحباب کنیم.
این بحث را البته دیگران نیز به گونهٔ عقلی صِرف مطرح کرده‌اند، اما حضرت استاد آن را با شواهد تاریخی و حدیثی فراوانی در آمیخته و از لابلای آن، قواعد مهمی را برای حل اختلاف احادیث بیرون آورده و از همان قواعد در مباحث فقهی خود سود جسته‌اند.
این بحث را البته دیگران نیز به گونهٔ عقلی صِرف مطرح کرده‌اند، اما حضرت استاد آن را با شواهد تاریخی و حدیثی فراوانی در آمیخته و از لابلای آن، قواعد مهمی را برای حل اختلاف احادیث بیرون آورده و از همان قواعد در مباحث فقهی خود سود جسته‌اند.


== بررسی تطبیقی مکاتب ==
== بررسی تطبیقی مکاتب ==
در میان استادان معروف است که بحث‌های علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش می‌برند، اما آیت‌الله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشه‌های مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاه‌های مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیت‌الله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شده‌اند و سرانجام دیدگاه‌های آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه‌ پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشه‌هایی تازه از بحث را در برابر ما می‌ گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت‌‌های علمی را پیش روی ما می‌نهد.
در میان استادان معروف است که بحث‌های علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش می‌برند، اما آیت‌الله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشه‌های مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاه‌های مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیت‌الله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شده‌اند و سرانجام دیدگاه‌های آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلّی را به‌عنوان نظریه‌پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشه‌هایی تازه از بحث را در برابر ما می‌گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت‌‌های علمی را پیش روی ما می‌نهد.


== روش فقهی ==
== روش فقهی ==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


== نگرش اجتماعی به متون ==
== نگرش اجتماعی به متون ==
فقهایی هستند که تنها به حروف و الفاظ بسنده می‌کنند، بدین معنا که بدون هیچ تلاشی برای گسترده کردن دلالت‌های متن، خود را در مرزهای الفاظ نص نگه می‌دارند، اما در برابر این دسته، فقیهانی نیز با در نظر گرفتن فضا و شرایط پیرامونیِ متن، به شناخت دیگر اوضاع تأثیرگذار در دلالت نصوص می‌پردازند، به عنوان مثال، در رویارویی با این روایت که رسول‌خدا در روز خیبر، خوردن گوشت الاغ را تحریم کرد، اگر به فهم تحت‌ اللفظی بسنده کنیم باید قائل به حرمت یا کراهت خوردن گوشت الاغ شویم، اما اگر از نگرشی اجتماعی پیروی کنیم، خواهیم دید که متن یادشده به شرایط دشوار نبرد با یهود خیبر نظر دارد، زیراهر جنگی نیازمند ابزاری برای حمل اسلحه و جنگ‌ افزار است، و در آن دوران هم برای این کار وسیله‌ ای جز چهار پایان و از جمله الاغ نبوده است. بنابراین، حکم یادشده یک نهی حکومتی و مدیریتی و تنها برای رعایت مصلحت در یک موضوع خاص بوده است که شرایط آن زمان اقتضای آن را داشته و نمی‌توان تشریع حرمت یا کراهت را از آن استفاده کرد. حضرت استاد در برخورد با متون، شیوه دوم را برگزیده است.
فقهایی هستند که تنها به حروف و الفاظ بسنده می‌کنند، بدین معنا که بدون هیچ تلاشی برای گسترده کردن دلالت‌های متن، خود را در مرزهای الفاظ نص نگه می‌دارند، اما در برابر این دسته، فقیهانی نیز با در نظر گرفتن فضا و شرایط پیرامونیِ متن، به شناخت دیگر اوضاع تأثیرگذار در دلالت نصوص می‌پردازند، به عنوان مثال، در رویارویی با این روایت که رسول‌خدا در روز خیبر، خوردن گوشت الاغ را تحریم کرد، اگر به فهم تحت‌ اللفظی بسنده کنیم باید قائل به حرمت یا کراهت خوردن گوشت الاغ شویم، اما اگر از نگرشی اجتماعی پیروی کنیم، خواهیم دید که متن یادشده به شرایط دشوار نبرد با یهود خیبر نظر دارد، زیراهر جنگی نیازمند ابزاری برای حمل اسلحه و جنگ‌ افزار است، و در آن دوران هم برای این کار وسیله‌ ای جز چهار پایان و از جمله الاغ نبوده است؛ بنابراین، حکم یادشده یک نهی حکومتی و مدیریتی و تنها برای رعایت مصلحت در یک موضوع خاص بوده است که شرایط آن زمان اقتضای آن را داشته و نمی‌توان تشریع حرمت یا کراهت را از آن استفاده کرد. حضرت استاد در برخورد با متون، شیوه دوم را برگزیده است.


== آگاهی از مقدمات استنباط ==
== آگاهی از مقدمات استنباط ==
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:


== عدالت‌ ورزی و احترام به نظر دیگران ==
== عدالت‌ ورزی و احترام به نظر دیگران ==
در برخورد با ایشان شما، آیت‌الله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها و جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه‌‌های برخی از شخصیت‌‌های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی می‌گیرد. گاه می‌بینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول‌ الفقه اشاره می‌کند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه‌ هایش را باز می‌ گوید و به نقد می‌ کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم‌ له باز می‌ تاباند.
در برخورد با ایشان شما، آیت‌الله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها و جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه‌‌های برخی از شخصیت‌‌های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی می‌گیرد. گاه می‌بینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمدرضا مظفر در کتاب اصول‌ الفقه اشاره می‌کند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه‌هایش را باز می‌ گوید و به نقد می‌ کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم‌له باز می‌تاباند.


=== ادب گفت‌وگو ===
=== ادب گفت‌وگو ===
حلقه‌‌های درس نجف به مباحثه‌های داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی‌‌های طلاب و توان علمی آنان می‌ افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثه‌ها گاه جدال‌های بیهوده‌ای شکل می‌گیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمی‌انجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت‌ نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی‌‌های علمی آنان در مناظره خلاصه می‌ شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف می‌کند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم‌ آموزی و مباحثه، او را بی‌ هدف، در گردونه‌ای ژرف رها می‌سازد.
حلقه‌‌های درس نجف به مباحثه‌های داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی‌‌های طلاب و توان علمی آنان می‌ افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثه‌ها گاه جدال‌های بیهوده‌ای شکل می‌گیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمی‌انجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت‌نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی‌‌های علمی آنان در مناظره خلاصه می‌ شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف می‌کند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم‌ آموزی و مباحثه، او را بی‌ هدف، در گردونه‌ای ژرف رها می‌سازد.
اما درس‌های استاد به‌راستی از جدال‌ هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاه‌های دیگران همواره از واژه‌هایی آمیخته‌ با ادب استفاده می‌کند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح می‌کند با رویی گشاده و روحیه‌ ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن می‌گوید و اگر طلبه‌ ای بخواهد بحث را از گفت‌ وگوی هدفمند به منازعات بی‌ محتوا بکشاند، حضرت استاد می‌ کوشد تا نخست پاسخ را به گونه‌ای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح می‌دهد.
اما درس‌های استاد به‌راستی از جدال‌هایی این‌گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاه‌های دیگران همواره از واژه‌هایی آمیخته‌ با ادب استفاده می‌کند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هرگاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح می‌کند با رویی گشاده و روحیه‌ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن می‌گوید و اگر طلبه‌ ای بخواهد بحث را از گفت‌وگوی هدفمند به منازعات بی‌ محتوا بکشاند، حضرت استاد می‌ کوشد تا نخست پاسخ را به گونه‌ای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح می‌دهد.


=== اخلاق آموزشی ===  
=== اخلاق آموزشی ===  
تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز می‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می‌ شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبه‌های اخلاص را نادیده می‌گیرند، باید توجه داشت که در همین حوزه‌ها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می‌ شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیت‌الله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیت‌الله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و بیان می‌دارد: «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی، تا به گفت‌ وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌‌های چاپ‌ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی‌دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.
تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز می‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می‌ شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبه‌های اخلاص را نادیده می‌گیرند، باید توجه داشت که در همین حوزه‌ها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می‌ شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیت‌الله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیت‌الله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و بیان می‌دارد: «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی، تا به گفت‌ وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌‌های چاپ‌ شده و اطلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی‌دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.


== پارسایی ==
== پارسایی ==