۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
* ممنوعیت ازدواج با بنیهاشم؛ | * ممنوعیت ازدواج با بنیهاشم؛ | ||
* حمایت از مخالفان رسول خدا در تمامی پیشامدها. | * حمایت از مخالفان رسول خدا در تمامی پیشامدها. | ||
وضعیت اسفبار بنیهاشم در شعب به مدت سه سال ادامه داشت بهگونهای که نالههای فرزندان آنان، آرامآرام، موجب نرمی دلهای بعضی از متنفذان قریش شد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا این پیماننامه را پاره کنند. از طرف دیگر جبرئیل خبر خورده شدن پیماننامه توسط موریانهها را به رسول خدا (صلیالله علیه | وضعیت اسفبار بنیهاشم در شعب به مدت سه سال ادامه داشت بهگونهای که نالههای فرزندان آنان، آرامآرام، موجب نرمی دلهای بعضی از متنفذان قریش شد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا این پیماننامه را پاره کنند. از طرف دیگر جبرئیل خبر خورده شدن پیماننامه توسط موریانهها را به رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) داد. این دو رویداد موجب شد تا بنیهاشم از شعب بیرون آیند و به زندگی عادی خود بازگردند. | ||
== عام الحزن == | == عام الحزن == | ||
پس از آنکه بنیهاشم از [[شعب ابیطالب]] بیرون آمدند و وضعیت آنها رو به بهبودی رفت، دو اتفاق تلخ برای رسول خدا (صلیالله علیه | پس از آنکه بنیهاشم از [[شعب ابیطالب]] بیرون آمدند و وضعیت آنها رو به بهبودی رفت، دو اتفاق تلخ برای رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) افتاد تا ایشان سال دهم بعثت را عام الحزن (سال غم و اندوه) بنامد. این دو اتفاق، یکی وفات عموی ایشان حضرت ابوطالب (علیهالسلام) بود و دیگری به فاصله چند روز<ref>بنا به نقلی سی و پنجروز و یا بیست و پنج روز و یا پنج و یا سه روز بعد از وفات ابوطالب، [[حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)|حضرت خدیجه کبری]]، از دنیا رفتند. وفات همسر با وفای ایشان [[أمهات المؤمنین|أمالمؤمنین]] حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) بود. حضرت هر دوی این بزرگواران را در قبرستان مُعَلیّ در کنار جدشان [[عبدالمطلب]] دفن کردند.</ref>، رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) در مورد عمویشان میفرمایند: «تا روزی که [[ابوطالب]] وفات یافت، دست قریش از آزار و اذیت من کوتاه بود»<ref>امتاع الاسماع، ص۲۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الکامل، ج۲، ص۶۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۱۱</ref>. | ||
=== سفر پیامبر اکرم به طائف === | === سفر پیامبر اکرم به طائف === | ||
پس از وفات ابوطالب، ریاست [[بنیهاشم]] به [[ابولهب]] رسید و او حمایت بنیهاشم را از پیامبر (صلیالله علیه | پس از وفات ابوطالب، ریاست [[بنیهاشم]] به [[ابولهب]] رسید و او حمایت بنیهاشم را از پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) برداشت. پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) براثر اختناق محیط مکه، تصمیم گرفت به محیط دیگری برود و بدین منظور سفر به شهر [[طائف]] را انتخاب نمود. | ||
رسول خدا (صلیالله علیه | رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) به همراه زید بن حارثه<ref>به نقل ابن اسحاق بهتنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) رفته و او را سنگباران کنند.</ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت<ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>. | ||
== هجرت مسلمانان به مدینه == | == هجرت مسلمانان به مدینه == | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
در سال یازدهم بعثت، یک گروه شش نفری از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود. آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همو دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا با یکدیگر متحد شوند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۵۴؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹</ref>. با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری مینامند. این بیعت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد. | در سال یازدهم بعثت، یک گروه شش نفری از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود. آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همو دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا با یکدیگر متحد شوند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۵۴؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹</ref>. با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری مینامند. این بیعت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد. | ||
مصعب در مدتی که در یثرب بود، توانست عده زیادی از مردم آنجا را مسلمان کند. از جمله، سعد بن معاذ، یکی از رؤسای قبیله اوس که با اسلام آوردن او، بهکباره قبیله بنی عبدالاشهل، همگی مسلمان شدند. | مصعب در مدتی که در یثرب بود، توانست عده زیادی از مردم آنجا را مسلمان کند. از جمله، سعد بن معاذ، یکی از رؤسای قبیله اوس که با اسلام آوردن او، بهکباره قبیله بنی عبدالاشهل، همگی مسلمان شدند. | ||
در موسم حج سال سیزدهم بعثت، تعداد هفتاد مرد و دو زن در عقبه با پیامبر (صلیالله علیه | در موسم حج سال سیزدهم بعثت، تعداد هفتاد مرد و دو زن در عقبه با پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بیعت کردند. در این جا بود که انصار از رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) خواستند تا به همراه آنها به یثرب بیاید. در این دیدار حضرت محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) به انصار گفت: «به این امر با شما بیعت میکنم که همان گونه که از زنان و فرزندان خود حفاظت میکنید، از من نیز حفاظت کنید.» که براء بن معرور گفت: «ما فرزند جنگ و سلاح هستیم و همان گونه که از ناموسمان دفاع میکنیم، از شما هم دفاع خواهیم کرد»<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۳</ref>. پس از آن رسول خدا صلیالله علیه و آله به مسلمانانی که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و دراینباره به آنان فرمود: «خدای عزوجل برای شما برادرانی کمککار و خانههای امنی (در مدینه) قرار داده است». | ||
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دستهدسته بهسوی مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشمبهراه فرمان خدای تعالی در مکه ماند<ref>زندگانی محمد (ص) /ترجمه سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۰۴</ref>. | به دنبال این دستور مسلمانان مکه دستهدسته بهسوی مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشمبهراه فرمان خدای تعالی در مکه ماند<ref>زندگانی محمد (ص) /ترجمه سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۰۴</ref>. | ||
== هجرت رسول خدا به مدینه == | == هجرت رسول خدا به مدینه == | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
==== منشور حکومت مدینه ==== | ==== منشور حکومت مدینه ==== | ||
رسول خدا (صلیالله علیه | رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) عهدنامهای میان مهاجران و انصار ازیکطرف و یهودیان مدینه از طرف دیگر نوشت و یهودیان را در دین و دارائی خویش آزاد گذاشت و شرائطی برای ایشان قرار داد. موادّ این پیماننامه عبارت است از: | ||
# مسلمانان و یهودیان مانند یک ملّت در مدینه زندگی خواهند کرد. | # مسلمانان و یهودیان مانند یک ملّت در مدینه زندگی خواهند کرد. | ||
# مسلمانان و یهودیان در انجام مراسم دینی خود آزاد خواهند بود. | # مسلمانان و یهودیان در انجام مراسم دینی خود آزاد خواهند بود. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
# قرارداد صلح با دشمن، با مشورت هر دو انجام خواهد شد. | # قرارداد صلح با دشمن، با مشورت هر دو انجام خواهد شد. | ||
# چون مدینه شهر مقدسی است، از هر دو ناحیه مورد احترام، و هر نوع خونریزی در آن حرام خواهد بود. | # چون مدینه شهر مقدسی است، از هر دو ناحیه مورد احترام، و هر نوع خونریزی در آن حرام خواهد بود. | ||
# در موقع بروز اختلاف و نزاع، آخرین داور برای رفع اختلاف، شخص رسول خدا (صلیالله علیه | # در موقع بروز اختلاف و نزاع، آخرین داور برای رفع اختلاف، شخص رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) خواهد بود. | ||
# امضاکنندگان این پیمان با همدیگر به خیرخواهی و نیکوکاری رفتار خواهند کرد<ref>سیرة النبی، ج۲، ص ۱۱۹-۱۲۳</ref>. | # امضاکنندگان این پیمان با همدیگر به خیرخواهی و نیکوکاری رفتار خواهند کرد<ref>سیرة النبی، ج۲، ص ۱۱۹-۱۲۳</ref>. | ||
=== سال دوم هجرت (سنة الامر) === | === سال دوم هجرت (سنة الامر) === | ||
تغییر قبله: | تغییر قبله: | ||
با وجود بستن پیمان با اهل کتاب، ولی دانشمندان یهود ازروی حسد و کینهورزی به دشمنی با رسول خدا (صلیالله علیه | با وجود بستن پیمان با اهل کتاب، ولی دانشمندان یهود ازروی حسد و کینهورزی به دشمنی با رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) برخاستند و مدام با واردکردن طعنه به ایشان سعی در سستی اعتقادات مسلمانان داشتند. از جمله این طعنهها، قبله اول مسلمانان بیتالمقدس بود. آنان به رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) میگفتند: “با ما مخالفت میکند اما بهسوی قبله ما نماز میگزارد<ref>سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص ۵۳۸</ref>. این طعنهها موجب آزار مسلمانان و رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) میشد، تا اینکه در نیمه ماه رجب، آیه تغییر قبله<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۴</ref>، در مسجد بنی سالم بن عوف که امروزه به مسجد ذوقبلتین معروف است، نازل شد و قبله مسلمانان به سمت مکه تغییر یافت. | ||
صدور فرمان جهاد: | صدور فرمان جهاد: | ||
در زمان رسول خدا (صلیالله علیه | در زمان رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)، نبردهای مسلمانان به دو قسمت تقسیم میشد: | ||
# جهادهایی که خود رسول خدا (صلیالله علیه | # جهادهایی که خود رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) در آنها شرکت میکردند که به آنها غزوه میگفتند و تعداد آنها را ۲۶ یا ۲۷ عدد نوشتهاند. | ||
# جهادهایی که رسول خدا (صلیالله علیه | # جهادهایی که رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)، یکی از اصحاب خود را فرمانده سپاه میکردند و خود شخصاً در آنها شرکت نمیکردند که به آنها سریه میگویند و تعداد آنها به روایت ابن اسحاق ۳۵ سریه است. | ||
پس از هجرت مسلمانان به مدینه، مشرکان قریش اسباب و وسایل باقیمانده آنان را بهعنوان سرمایه در کاروانهای تجارتی خود استفاده کردند. رسول خدا (صلیالله علیه | پس از هجرت مسلمانان به مدینه، مشرکان قریش اسباب و وسایل باقیمانده آنان را بهعنوان سرمایه در کاروانهای تجارتی خود استفاده کردند. رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) برای جلوگیری از تجارت اینها، دستور به غارت این کاروانها دادند تا با ناامن کردن راهها، اقتصاد قریش را مختل کنند. به همین دلیل به اصحاب خود دستور جهاد دادند. | ||
اولین سریه در شوال سال اول هجری، سریه عبیدة بن حارث بن مطلب انجام شد و پس از آن سریه حمزه سیدالشهدا، در رمضان همان سال بود که هر دو بدون درگیری با مشرکان بوده است. اولین غزوه، غزوه بواط است که ربیعالاول سال دوم هجری صورت گرفت که بدون نتیجه باقی ماند. پس از این غزوه، غزوههای عُشَیره و سَفَوان یا بدر اولی است. اولین درگیری بین مسلمین و مشرکین در سریه عبدالله بن جحش صورت گرفت که در آن یک نفر از مشرکان کشته شد و غنایمی به دست آمد. | اولین سریه در شوال سال اول هجری، سریه عبیدة بن حارث بن مطلب انجام شد و پس از آن سریه حمزه سیدالشهدا، در رمضان همان سال بود که هر دو بدون درگیری با مشرکان بوده است. اولین غزوه، غزوه بواط است که ربیعالاول سال دوم هجری صورت گرفت که بدون نتیجه باقی ماند. پس از این غزوه، غزوههای عُشَیره و سَفَوان یا بدر اولی است. اولین درگیری بین مسلمین و مشرکین در سریه عبدالله بن جحش صورت گرفت که در آن یک نفر از مشرکان کشته شد و غنایمی به دست آمد. | ||
جنگ بدر: | جنگ بدر: | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
=== سال سوم هجرت === | === سال سوم هجرت === | ||
از وقایع سال سوم هجری میتوان به واکنش پیامبر (صلیالله علیه | از وقایع سال سوم هجری میتوان به واکنش پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) به توهینها و تحریکات شاعران یهودی و مشرک اشاره کرد. همچنین غزوههای ذی امر و بحران و سریههای محمد بن مسلمه و قرده در این سال اتفاق افتادند. | ||
اما مهمترین اتفاق سال سوم هجری غزوه احد است که در هفتم شوال آن سال اتفاق افتاد و هفتاد مسلمان از جمله: حمزه بن عبدالمطلب، مصعب بن عمیر و... به شهادت رسیدند و هفتاد مسلمان دیگر زخمی شدند. | اما مهمترین اتفاق سال سوم هجری غزوه احد است که در هفتم شوال آن سال اتفاق افتاد و هفتاد مسلمان از جمله: حمزه بن عبدالمطلب، مصعب بن عمیر و... به شهادت رسیدند و هفتاد مسلمان دیگر زخمی شدند. | ||
همچنین در این سال غزوه حمراء الأسد بلافاصله بعد از احد اتفاق افتاد و امام حسن مجتبی (علیهالسلام) نیز در نیمه ماه رمضان این سال متولد شدند. | همچنین در این سال غزوه حمراء الأسد بلافاصله بعد از احد اتفاق افتاد و امام حسن مجتبی (علیهالسلام) نیز در نیمه ماه رمضان این سال متولد شدند. | ||
=== سال چهارم هجرت === | === سال چهارم هجرت === | ||
در این سال دو حادثه تلخ برای اسلام و مسلمین رخ داد. اولین حادثه، حادثه رجیع و دومین حادثه، واقعه بئر معونه بود که در اولی، گروهی از اعراب خارج مدینه، از رسول خدا (صلیالله علیه | در این سال دو حادثه تلخ برای اسلام و مسلمین رخ داد. اولین حادثه، حادثه رجیع و دومین حادثه، واقعه بئر معونه بود که در اولی، گروهی از اعراب خارج مدینه، از رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) درخواست کردند تا عدهای مبلغ را به قبیله آنها بفرستد تا آنها را به اسلام دعوت کنند. رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) نیز شش نفر از اصحاب خود را به همراه آنها فرستادند. ولی آنها این شش نفر را به شهادت رساندند. در حادثه دوم نیز، یک نفر از مردم نجد از رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)، درخواست فرستادن مبلغانی کرد که حضرت چهل نفر را همراه او فرستادند که همه آنها به جز یک نفرشان مانند افراد رجیع به شهادت رسیدند. گویند خبر شهادت هر دو گروه را در یک شب به رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) رساندند. | ||
دیگر وقایع سال چهارم هجری عبارتاند از: | دیگر وقایع سال چهارم هجری عبارتاند از: | ||
# غزوه بنی نضیر، غزوه ذات الرقاع و غزوه بدرالموعد | # غزوه بنی نضیر، غزوه ذات الرقاع و غزوه بدرالموعد | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
=== سال ششم هجرت (سنة الاستئناس) === | === سال ششم هجرت (سنة الاستئناس) === | ||
تعداد سریههای سال ششم بسیار زیاد است. از غزوههایی که در این سال اتفاق افتاد میتوان به غزوه بنی لحیان، غزوه ذی قرد و غزوه بنی مصطلق اشاره کرد. ولی بی شک مهمترین رویداد این سال، صلح حدیبیه است که در قرآن در سوره فتح از آن بهعنوان فتحالمبین یاد میشود. | تعداد سریههای سال ششم بسیار زیاد است. از غزوههایی که در این سال اتفاق افتاد میتوان به غزوه بنی لحیان، غزوه ذی قرد و غزوه بنی مصطلق اشاره کرد. ولی بی شک مهمترین رویداد این سال، صلح حدیبیه است که در قرآن در سوره فتح از آن بهعنوان فتحالمبین یاد میشود. | ||
رسول خدا (صلیالله علیه | رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) در ذیالقعده این سال بهقصد عمره بی آن که جنگی در نظر داشته باشد، آهنگ مکه کرد. قریش که دیگر از رویارویی با مسلمانان خسته شده بود، با فرستادن سفرایی صلحی را با رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) در منطقه حدیبیه امضا کرد. مفاد صلح حدیبیه چنین بود: | ||
# به مدت ده سال صلحی بین دو طرف برقرار شود و جنگی در کار نباشد. | # به مدت ده سال صلحی بین دو طرف برقرار شود و جنگی در کار نباشد. | ||
# مسلمانان هر که را که بی اجازه قریش به مدینه آمد به نزد قریش پس بفرستند. | # مسلمانان هر که را که بی اجازه قریش به مدینه آمد به نزد قریش پس بفرستند. | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
# هر دو طرف با هر قبیلهای که میخواهند، مختار به همپیمانیاند. | # هر دو طرف با هر قبیلهای که میخواهند، مختار به همپیمانیاند. | ||
# سپاه اسلام امسال را به مدینه بازمیگردد و سال بعد برای سه روز میتواند به مکه بیاید. | # سپاه اسلام امسال را به مدینه بازمیگردد و سال بعد برای سه روز میتواند به مکه بیاید. | ||
همچنین قبل از امضای صلح نامه، پیامبر از مسلمانان در کنار درختی بیعت گرفت که در صورت بروز جنگ میان آنها و قریش، از پیامبر (صلیالله علیه | همچنین قبل از امضای صلح نامه، پیامبر از مسلمانان در کنار درختی بیعت گرفت که در صورت بروز جنگ میان آنها و قریش، از پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) دفاع کنند. این بیعت به بیعت رضوان یا بیعت شجره معروف است. | ||
همچنین در این سال رسول خدا (صلیالله علیه | همچنین در این سال رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) نامههایی را به همراه سفیرانی به سمت کشورهای روم، ایران، مصر، عمان، یمن و بحرین فرستادند. پس از صلح حدیبیه و کنار رفتن قریش بهعنوان جدیتری خطر برای اسلام، رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) فرصت پیدا کردند تا کارهای دیگری را از جمله جهانی کردن رسالتشان انجام دهند، به همین دلیل نامههایی را به سران قدرتهای آن زمان یعنی روم و ایران و کشورهای تابعه اینان فرستادند و آنها را به اسلام دعوت کردند. | ||
=== سال هفتم هجرت === | === سال هفتم هجرت === | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
=== سال هشتم هجرت === | === سال هشتم هجرت === | ||
در این سال یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ اسلام افتاد و آن فتح مکه به دست مسلمانان بود. پس از آنکه قریش پیمانی را که در حدیبیه با رسول خدا (صلیالله علیه | در این سال یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ اسلام افتاد و آن فتح مکه به دست مسلمانان بود. پس از آنکه قریش پیمانی را که در حدیبیه با رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) بسته بود را شکست، پیامبر به همراهی دههزار نفر از مسلمانان از مدینه عازم مکه شدند. حرکت سپاه بهصورت مخفیانه بود و تنها زمانی قریشیان از سپاه رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) آگاه شدند که آتشهای افروخته شده در اردوی سپاه اسلام را مشاهده نمودند. ابوسفیان که دید نمیتوان در برابر سپاه اسلام مقاومت کند، بالاجبار اسلام آورد و از رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) امان خواست. رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) به مردم مکه اعلام کردند هر که در خانه خود بماند، یا به خانه ابوسفیان برود و یا در مسجدالحرام باشد در امان است مگر چند نفر که رسول خدا امان را از آنها برداشت. هنگامیکه سپاه اسلام وارد مکه شد، رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) به همراه حضرت علی (علیهالسلام) وارد کعبه شدند و آنجا را از بتها پاک کردند. | ||
از جمله اتفاقات دیگر این سال میتوان به سریه موته در کنار تعداد بسیار زیاد سریههای سال هشتم هجری اشاره کرد که اولین رویارویی سپاه اسلام با رومیان بود و در آن سه تن از سرداران اسلام و اصحاب پیامبر یعنی پسرعموی ایشان جعفر طیّار، پسرخوانده ایشان زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه به شهادت رسیدند. غزوههای مهم دیگری که در این سال اتفاق افتاد، یکی غزوه طائف و دیگری غزوه حنین که میدانی دیگر برای آزمایش یاران راستین رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) بود و نبردی بود بین مسلمانان و مشرکان قبیله هوازن و ثقیف. | از جمله اتفاقات دیگر این سال میتوان به سریه موته در کنار تعداد بسیار زیاد سریههای سال هشتم هجری اشاره کرد که اولین رویارویی سپاه اسلام با رومیان بود و در آن سه تن از سرداران اسلام و اصحاب پیامبر یعنی پسرعموی ایشان جعفر طیّار، پسرخوانده ایشان زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه به شهادت رسیدند. غزوههای مهم دیگری که در این سال اتفاق افتاد، یکی غزوه طائف و دیگری غزوه حنین که میدانی دیگر برای آزمایش یاران راستین رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) بود و نبردی بود بین مسلمانان و مشرکان قبیله هوازن و ثقیف. | ||
=== سال نهم هجرت (سنة الوفود) === | === سال نهم هجرت (سنة الوفود) === | ||
پس از آنکه در سال هشتم هجری قریشیان تسلیم مسلمانان شدند، دیگر قبایل عرب نیز دیگر در خود توان ایستادگی در برابر رسول خدا (صلیالله علیه | پس از آنکه در سال هشتم هجری قریشیان تسلیم مسلمانان شدند، دیگر قبایل عرب نیز دیگر در خود توان ایستادگی در برابر رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) را نمیدیدند، به همین دلیل همگی تسلیم اسلام شدند. پیمانی را که سران این قبایل با رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) میبستند را «وفد» میگویند. در این سال همچنین آخرین غزوه رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) یعنی غزوه تبوک اتفاق افتاد. در این غزوه بسیاری از چهرههای منافقان، پرده از چهره خود برداشتند. هم چنین در این غزوه عدهای قصد ترور رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) را در عقبه داشتند که در کار خود ناموفق بودند، این افراد به اصحاب عقبه معروفاند. در این سال همچون سالهای قبل، سریههای بسیاری اتفاق افتاد که بیشتر آنها در جهت تخریب بتخانهها بوده است. ابلاغ سوره برائت توسط علی بن ابیطالب (علیهالسلام) نیز در این سال اتفاق افتاده است. | ||
=== سال دهم هجرت === | === سال دهم هجرت === |