پرش به محتوا

ظافر الشوا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:اخوان‌المسلمین' به 'رده:اخوان المسلمین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = ظافر الشوا
| تصویر = ظافر الشوا.jpg
| نام =
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = 1908 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[غزه]]
| سال درگذشت = 2003 م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = اهل سنت
| آثار =
| فعالیت‌ها = همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
| وبگاه =
}}
'''ظافر خلیل الشوا''' (ابومازن) در تاریخ 1908 م، در شهر شجایه [[غزه]] ترکمن به دنیا آمد و پدرش هنگام دفاع از [[غزه]] در [[جنگ جهانی اول]] درگذشت. در سال 1917 م با خانواده خود در آغاز [[جنگ جهانی اول]] به دستور [[امپراتوری عثمانی]] آن زمان از [[غزه]] به [[الخلیل]] نقل مکان کرد، زیرا شهر غزه مرکز ارتش عثمانی برای دفاع از منطقه بود و پس از دو سال به [[غزه]] بازگشت و پس از بازگشت دستور خروج دیگر صادر شد، لذا به روستای الفلوجه نقل مکان کرد تا صلح بین متفقین و [[ترکیه]] منعقد شد و سپس به غزه بازگشت.


<noinclude>
== تحصیلات ==
</div>
ایشان در محله زیتون تحصیلات خود را در مدرسه غزه آغاز کرد و پس از رسیدن به کلاس دوم متوسطه به مدرسه راهنمایی امیری در یافا رفت و در آنجا کلاس سوم راهنمایی را کسب کرد. وی پس از پایان تحصیلات به‌عنوان معلم در مدرسه ملی الفلاح در رشته ریاضی مشغول به کار شد و در آن زمان به تعدادی از دوره‌های ورزشی در رشته پرورش اندام رفت و به دوره نقشه‌برداری نیز پیوست و موفق به اخذ مجوز نقشه‌برداری شد. وی در تظاهراتی که در اعتراض به اعلامیه بالفور در سال 1917 م، برگزار شد، فعال بود که [[یهودیان]] را به‌عنوان خانه ملی در [[فلسطین]] به رسمیت می‌شناخت. وی در مدرسه ملی الفلاح اداره اوقاف و شورای عالی اسلامی پیگیر و فعال بود. او گروه پیشاهنگی را با نام «عمر المختار» در مدرسه الفلاح تأسیس کرد، اما از تحصیل استعفا داد و در بخش سروی مشغول به کار شد.
<div class="wikiInfo">[[پرونده:ظافر الشوا.jpg|جایگزین=ظافر الشوا|بندانگشتی|ظافر الشوا]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام


!نام
== همکاری با اخوان‌المسلمین ==
|ظافر الشوا
ایشان با [[اخوان‌المسلمین]] در [[غزه]] آشنا شد و در شرح این وضعیت می‌گوید: روزی از ابوالعظم به سمت الشجاعیه می‌رفتم که این جمله را شنیدم که: «الله غايتنا والرسول قدوتنا والقرآن دستورنا والجهاد سبيلنا والموت في سبيل الله أسمى أمانينا»؛ «الله هدف ما و رسول الگوی ما و قرآن قانون ماست و جهاد راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست». در [[جنگ جهانی اول]] و بعد از مدتی روزنامه‌ای دیدم که نشان [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] روی آن نوشته شده بود، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم و با دوستان قدیمی‌ام مشورت کردم و در مسجد اعظم شروع به ملاقات کردیم تا اینکه در سال 1946 م، استاد [[سعید رمضان]] به دیدار ما آمد. و با او آشنا شدم. و دراین دیدار، ''یعقوب الغلایینی''، ''عبدالرحمن القیشاوی'' و ''عمر صوان'' حضور داشتند که من به‌عنوان دبیر این گروه انتخاب شدم.
|-
|زاده
|1908 م / [[غزه]]
|-
|درگذشت
|2003 م / [[غزه]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
</div>
'''ظافر خلیل الشوا''' (ابومازن) در تاریخ 1908 م، در شهر شجایه [[غزه]] ترکمن به دنیا آمد و پدرش هنگام دفاع از [[غزه]] در [[جنگ جهانی اول]] درگذشت. در سال 1917 م با خانواده خود در آغاز [[جنگ جهانی اول]] به دستور [[امپراتوری عثمانی]] آن زمان از [[غزه]] به [[الخلیل]] نقل مکان کرد، زیرا شهر غزه مرکز ارتش عثمانی برای دفاع از منطقه بود و پس از دو سال به [[غزه]] بازگشت و پس از بازگشت دستور خروج دیگر صادر شد، لذا به روستای الفلوجه نقل مکان کرد تا صلح بین متفقین و [[ترکیه]] منعقد شد و سپس به غزه بازگشت.<br>
 
= تحصیلات =
ایشان در محله زیتون تحصیلات خود را در مدرسه غزه آغاز کرد و پس از رسیدن به کلاس دوم متوسطه به مدرسه راهنمایی امیری در یافا رفت و در آنجا کلاس سوم راهنمایی را کسب کرد. وی پس از پایان تحصیلات به‌عنوان معلم در مدرسه ملی الفلاح در رشته ریاضی مشغول به کار شد و در آن زمان به تعدادی از دوره‌های ورزشی در رشته پرورش اندام رفت و به دوره نقشه‌برداری نیز پیوست و موفق به اخذ مجوز نقشه‌برداری شد. وی در تظاهراتی که در اعتراض به اعلامیه بالفور در سال 1917 م، برگزار شد، فعال بود که [[یهودیان]] را به‌عنوان خانه ملی در [[فلسطین]] به رسمیت می‌شناخت. وی در مدرسه ملی الفلاح اداره اوقاف و شورای عالی اسلامی پیگیر و فعال بود. او گروه پیشاهنگی را با نام «عمر المختار» در مدرسه الفلاح تأسیس کرد، اما از تحصیل استعفا داد و در بخش سروی مشغول به کار شد.<br>
 
=همکاری با اخوان‌المسلمین=
ایشان با [[اخوان‌المسلمین]] در [[غزه]] آشنا شد و در شرح این وضعیت می‌گوید: روزی از ابوالعظم به سمت الشجاعیه می‌رفتم که این جمله را شنیدم که: «الله غايتنا والرسول قدوتنا والقرآن دستورنا والجهاد سبيلنا والموت في سبيل الله أسمى أمانينا»؛ «الله هدف ما و رسول الگوی ما و قرآن قانون ماست و جهاد راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست». در [[جنگ جهانی اول]] و بعد از مدتی روزنامه‌ای دیدم که نشان [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] روی آن نوشته شده بود، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم و با دوستان قدیمی‌ام مشورت کردم و در مسجد اعظم شروع به ملاقات کردیم تا اینکه در سال 1946 م، استاد [[سعید رمضان]] به دیدار ما آمد. و با او آشنا شدم. و دراین دیدار، ''یعقوب الغلایینی''، ''عبدالرحمن القیشاوی'' و ''عمر صوان'' حضور داشتند که من به‌عنوان دبیر این گروه انتخاب شدم.<br>


== انتخاب اولین شعبه اخوان ==
== انتخاب اولین شعبه اخوان ==
اولین شعبه [[اخوان‌المسلمین]] که در [[فلسطین]] تأسیس شد، شعبه شهر [[غزه]] بود و اولین رئیس شاخه [[اخوان‌المسلمین]] در [[غزه]]، ایشان بود، این شعبه تقریباً پس از پایان جنگ جهانی دوم تأسیس شد. و به یکی از فعال‌ترین شاخه‌های اخوان‌المسلمین در فلسطین تبدیل شد. وی رئیس یک انجمن اسلامی در غزه به نام انجمن التوحید بود، اما با گسترش جنبش اخوان، بسیاری از اعضای آن به این جنبش پیوستند، این انجمن حتی پس از تأسیس انجمن اخوان نیز به حیات خود ادامه داد. هنگامی که رهبر [[اخوان‌المسلمین|اخوان]]، [[حسن البنا]]، در سال 1948 از [[فلسطین]]، [[رفح]]، [[خان یونس]] و [[غزه]] بازدید کرد و در آنجا مورد استقبال فوق‌العاده قرار گرفت و در غزه از لشکر اخوان بازدید کرد. حضور اخوان در [[یافا]] و شیخ عبدالباری برکات رهبر اخوان در [[بیت‌المقدس]] و [[الخلیل]] بود و [[اخوان‌المسلمین]] توانستند کنفرانس بزرگی را در [[حیفا]] برگزار کنند.<br>
اولین شعبه [[اخوان‌المسلمین]] که در [[فلسطین]] تأسیس شد، شعبه شهر [[غزه]] بود و اولین رئیس شاخه [[اخوان‌المسلمین]] در [[غزه]]، ایشان بود، این شعبه تقریباً پس از پایان جنگ جهانی دوم تأسیس شد. و به یکی از فعال‌ترین شاخه‌های اخوان‌المسلمین در فلسطین تبدیل شد. وی رئیس یک انجمن اسلامی در غزه به نام انجمن التوحید بود، اما با گسترش جنبش اخوان، بسیاری از اعضای آن به این جنبش پیوستند، این انجمن حتی پس از تأسیس انجمن اخوان نیز به حیات خود ادامه داد. هنگامی که رهبر [[اخوان‌المسلمین|اخوان]]، [[حسن البنا]]، در سال 1948 از [[فلسطین]]، [[رفح]]، [[خان یونس]] و [[غزه]] بازدید کرد و در آنجا مورد استقبال فوق‌العاده قرار گرفت و در غزه از لشکر اخوان بازدید کرد. حضور اخوان در [[یافا]] و شیخ عبدالباری برکات رهبر اخوان در [[بیت‌المقدس]] و [[الخلیل]] بود و [[اخوان‌المسلمین]] توانستند کنفرانس بزرگی را در [[حیفا]] برگزار کنند.


=درگذشت=
== درگذشت ==
ایشان در تاریخ 1967 م، به [[غزه]] بازگشت و در آنجا دستگیر شد و در غزه به زندگی ادامه داد تا اینکه در تاریخ 28/3/2003 م، در گذشت و پیکر او در شهر غزه به خاک سپرده شد. تشییع جنازه با حضور جمعی از رهبران کشوری و اسلامی و نمایندگان نهادها و دانشگاه‌ها، وزارتخانه‌ها و کلیه بخش‌های رسمی و مردمی از مسجد بزرگ عمری غزه تا قبرستان شرقی صورت گرفت.<br>
ایشان در تاریخ 1967 م، به [[غزه]] بازگشت و در آنجا دستگیر شد و در غزه به زندگی ادامه داد تا اینکه در تاریخ 28/3/2003 م، در گذشت و پیکر او در شهر غزه به خاک سپرده شد. تشییع جنازه با حضور جمعی از رهبران کشوری و اسلامی و نمایندگان نهادها و دانشگاه‌ها، وزارتخانه‌ها و کلیه بخش‌های رسمی و مردمی از مسجد بزرگ عمری غزه تا قبرستان شرقی صورت گرفت.


== منابع ==
== منابع ==
* ر. ک: مدخل ظافر الشوا در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
* ر. ک: مدخل ظافر الشوا در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].


[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌های جهان اسلام]]
[[رده:اخوان المسلمین]]
[[رده:اخوان المسلمین]]
[[رده:اعضای اخوان‌المسلمین]]
[[رده:اعضای اخوان‌المسلمین]]
[[رده:غزه]]
[[رده:غزه]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش