confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در سال ۲۳ هجری فیروز غلام ایرانی مغیرة بن شعبه، عمر بن خطاب را مضروب ساخت. عمر تنها چند روز پس از این ضربت زنده ماند، اما پیش از مرگ خود، شورایی شش نفره متشکل از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[زبیر بن عوام]]، [[طلحة بن عبیدالل]]ه، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] تشکیل داد و به آنها دستور داد تا یک نفر را از بین خود به عنوان خلیفه انتخاب کنند. سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (علیه السلام) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(علیه السلام) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (علیه السلام) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج ۳، ص ۲۹۶؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۸۸</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد. | در سال ۲۳ هجری فیروز غلام ایرانی مغیرة بن شعبه، عمر بن خطاب را مضروب ساخت. عمر تنها چند روز پس از این ضربت زنده ماند، اما پیش از مرگ خود، شورایی شش نفره متشکل از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[زبیر بن عوام]]، [[طلحة بن عبیدالل]]ه، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] تشکیل داد و به آنها دستور داد تا یک نفر را از بین خود به عنوان خلیفه انتخاب کنند. سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (علیه السلام) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(علیه السلام) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (علیه السلام) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج ۳، ص ۲۹۶؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۸۸</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد. | ||
عبدالرحمن بن عوف پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از علی (علیه السلام) خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام خلافت، به کتاب خدا، [[سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] و ابوبکر و عمر عمل کند. علی (علیه السلام) در جواب گفت: امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و [[اجتهاد]] خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عمل کنم. سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، عبدالرحمن ابن عوف با عثمان بیعت کرد. | عبدالرحمن بن عوف پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از علی (علیه السلام) خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام خلافت، به کتاب خدا، [[سنت پیامبر|سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] و ابوبکر و عمر عمل کند. علی (علیه السلام) در جواب گفت: امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و [[اجتهاد]] خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عمل کنم. سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، عبدالرحمن ابن عوف با عثمان بیعت کرد. | ||
== عثمان از هجرت به مدینه تا رحلت پیامبر(ص) == | == عثمان از هجرت به مدینه تا رحلت پیامبر(ص) == |