confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
اشاعره معتقدند معرفتی که از راه موثق به دست آید مثلا ناشی از دریافت های حسی باشد معرفتی ضروری است. داده های حسی جای شکی برای انسان باقی نمی گذارد به گونه ای که می تواند منشا استدلال باشد بر همین مبنا آن چه از اخبار معتبر نصیب انسان می شود می تواند در حکم شناخت حسی باشد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۷</ref> در حالی که پیامبر صلوات الله علیه خبر داده است که اگر در دعوت او و نشانههایش اندیشه نکنند دچار عذاب الهی خواهند شد، زیرا با شناختی که انسانها از راستگویی حضرت دارند، اندیشه کردن در نشانههای پیامبری او بر آنان واجب می شود و نتیجه این تعقل، ایمان به غیب و تسلیم بی چون و چرا در برابر احکام شرع خواهد بود.<ref>ابن فورک، ص۲۳، ۲۸۵</ref> بنا بر این، تکلیف انسان در دیدگاه اشعری، این گونه آغاز میشود. | اشاعره معتقدند معرفتی که از راه موثق به دست آید مثلا ناشی از دریافت های حسی باشد معرفتی ضروری است. داده های حسی جای شکی برای انسان باقی نمی گذارد به گونه ای که می تواند منشا استدلال باشد بر همین مبنا آن چه از اخبار معتبر نصیب انسان می شود می تواند در حکم شناخت حسی باشد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۷</ref> در حالی که پیامبر صلوات الله علیه خبر داده است که اگر در دعوت او و نشانههایش اندیشه نکنند دچار عذاب الهی خواهند شد، زیرا با شناختی که انسانها از راستگویی حضرت دارند، اندیشه کردن در نشانههای پیامبری او بر آنان واجب می شود و نتیجه این تعقل، ایمان به غیب و تسلیم بی چون و چرا در برابر احکام شرع خواهد بود.<ref>ابن فورک، ص۲۳، ۲۸۵</ref> بنا بر این، تکلیف انسان در دیدگاه اشعری، این گونه آغاز میشود. | ||
'''استدلال از | '''استدلال از محسوس به نا محسوس ''' | ||
در نگاه ابوالحسن اشعری، استدلال عقلی در عقاید دینی، مانند استدلال از شاهد به غایب یعنی محسوس به نا محسوس است. به این معنا که انسان در مسیر استدلال عقلی، احکام مربوط به امور دنیا را که از نوع محسوس است به موضوعات مشابهی در جهان ناشناخته سریان میدهد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۶</ref> | |||
البته اشعری اعتبار قیاس را می پذیرد و در برهانهای خویش نیز از برخی مفاهیم عقلی استفاده میکند و نتایج عقلی را مانعی برای التزام به نصوص دینی نمیداند. ولی گستره اعتبار عقل را محدود می کند و به عقل آن بها را نمی دهد که معتزلیان داده اند. با این وجود، توجه اشعری به لوازم منطقی آراء کلامی در مواردی به تفاوت عقیده او با اصحاب حدیث انجامیده است. این ویژگی وی را اغلب در موضعی میان اصحاب حدیث و جریان عقلگرا قرار میدهد. <ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۴</ref> | |||
==عقاید و آراء== | |||