confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== قداست منبر == | == قداست منبر == | ||
[[ | [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[ائمه|ائمه اطهار (علیهالسلام)]] از همان صدر اسلام تلاش نمودند تا این رسانۀ سنّتی، قداست خود را حفظ کند. گرچه در برهه ای از زمانها، نااهلان به این کرسی مقدّس تکیه زدهاند، ولی همچنان منبر بر قداست خود باقی مانده است. | ||
[[خلیفه دوم]] در اولین روزهای خلافتش بر بالای منبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته و در مورد آیۀ شریفه: {{متن قرآن |النَّبیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم |سوره = احزاب |آیه = 6 }} برای مردم صحبت میکرد. [[ | [[خلیفه دوم]] در اولین روزهای خلافتش بر بالای منبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته و در مورد آیۀ شریفه: {{متن قرآن |النَّبیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم |سوره = احزاب |آیه = 6 }} برای مردم صحبت میکرد. [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] که در گوشه ای از مسجد نشسته بود، با شنیدن سخنان تناقض آمیز [[خلیفه]] از جایش بلند شد و با لحنی معترضانه فرمود: | ||
«انْزِلْ ... عَنْ مِنْبَرِ أَبِی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لَا مِنْبَرِ أَبِیکَ<ref> بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفا، بیروت1403ق، ج30، ص47.</ref>؛ از منبر پدرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آی این منبر پدر تو نیست». | «انْزِلْ ... عَنْ مِنْبَرِ أَبِی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لَا مِنْبَرِ أَبِیکَ<ref> بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفا، بیروت1403ق، ج30، ص47.</ref>؛ از منبر پدرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آی این منبر پدر تو نیست». | ||
[[عمربن خطاب]] گفت: راست میگویی. بلی! این منبر پدر توست، نه منبر پدر من! بعد [[علی بن ابی طالب|امام (علیهالسلام)]] با استدلالهای محکم سخنان او را پاسخ داد. تا اینکه خلیفه دوم با خشم و ناراحتی تمام از منبر پایین آمد و با گروهی از یارانش به منزل [[امیرمؤمنان]] علی (علیهالسلام) رفت و خطاب به آن حضرت گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت [[حسین]] چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله با صدای بلند با ما سخن میگوید و اوباش و اهل [[مدینه]] را بر من میشوراند<ref> همان، ص48.</ref>. | [[عمربن خطاب]] گفت: راست میگویی. بلی! این منبر پدر توست، نه منبر پدر من! بعد [[علی بن ابی طالب|امام (علیهالسلام)]] با استدلالهای محکم سخنان او را پاسخ داد. تا اینکه خلیفه دوم با خشم و ناراحتی تمام از منبر پایین آمد و با گروهی از یارانش به منزل [[امیرمؤمنان]] علی (علیهالسلام) رفت و خطاب به آن حضرت گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله با صدای بلند با ما سخن میگوید و اوباش و اهل [[مدینه]] را بر من میشوراند<ref> همان، ص48.</ref>. | ||
طبق برخی از روایات یکی از نشانههایی که قبل از ظهور هویدا میشود، خدشهدار شدن قداست منبر است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به [[سلمان فارسی]] فرمود: «یَا سَلْمَانُ! فَعِنْدَهَا ... وَ قُعُودُ الصِّبْیَانِ عَلَی الْمَنَابِرِ<ref> تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دارالکتاب، قم، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص304.</ref>؛ سلمان! هنگام ظهور [یکی از نشانههای آن این است که] بچههای نابالغ بر منبرها مینشینند<ref>. معنای حدیث این است که: [متأسفانه] کسانی مدیریت منبر را به عهده می گیرند که از نظر سن، دوره نوجوانی را می گذرانند و افراد مسنّ و با تجربه از منبرها محروم می شوند. امّا معنای دیگر این است که: [متأسفانه] کسانی مشغول تبلیغ دین می شوند که شرایط منبر را نداشته و از نظر علمی و فکری و معنوی بالغ نشده اند. </ref>.» | طبق برخی از روایات یکی از نشانههایی که قبل از ظهور هویدا میشود، خدشهدار شدن قداست منبر است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به [[سلمان فارسی]] فرمود: «یَا سَلْمَانُ! فَعِنْدَهَا ... وَ قُعُودُ الصِّبْیَانِ عَلَی الْمَنَابِرِ<ref> تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دارالکتاب، قم، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص304.</ref>؛ سلمان! هنگام ظهور [یکی از نشانههای آن این است که] بچههای نابالغ بر منبرها مینشینند<ref>. معنای حدیث این است که: [متأسفانه] کسانی مدیریت منبر را به عهده می گیرند که از نظر سن، دوره نوجوانی را می گذرانند و افراد مسنّ و با تجربه از منبرها محروم می شوند. امّا معنای دیگر این است که: [متأسفانه] کسانی مشغول تبلیغ دین می شوند که شرایط منبر را نداشته و از نظر علمی و فکری و معنوی بالغ نشده اند. </ref>.» |