پرش به محتوا

نبرد الجزایر (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده: نبرد الجزایر.jpg|جایگزین=فیلم سینمایی نبرد الجزایر|بندانگشتی|فیلم نبرد الجزایر(The Battle of Algiers)]]
[[پرونده: نبرد الجزایر.jpg|جایگزین=فیلم سینمایی نبرد الجزایر|بندانگشتی|فیلم نبرد الجزایر(The Battle of Algiers)]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!نام
!فیلم سینمایی نبرد الجزایر(The Battle of Algiers)
!فیلم سینمایی نبرد الجزایر(The Battle of Algiers)
خط ۳۸: خط ۳۵:
|مخاطب
|مخاطب
|این فیلم به افراد زیر 12 سال توصیه نمی‌شود.
|این فیلم به افراد زیر 12 سال توصیه نمی‌شود.
|}
|}
</div>
</div>
'''نبرد الجزایر''' نام فیلمی جنگی محصول ۱۹۶۶ برپایه وقایع رخ‌داده در جنگ [[الجزایر]] و نشان‌دهنده وقایعی است که در سال‌‌‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ نیرو‌‌های الجزایری برای ر‌‌هایی از سلطه [[فرانسه]] در شمال آفریقا انجام دادند. کارگردان نبرد الجزایر، جیلو پونته‌کوروو اهل ایتالیاست.
'''نبرد الجزایر''' نام فیلمی جنگی محصول ۱۹۶۶ برپایه وقایع رخ‌داده در جنگ [[الجزایر]] و نشان‌دهنده وقایعی است که در سال‌‌‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ نیرو‌‌های الجزایری برای ر‌‌هایی از سلطه [[فرانسه]] در شمال آفریقا انجام دادند. کارگردان نبرد الجزایر، جیلو پونته‌کوروو اهل ایتالیاست.


خط ۵۵: خط ۵۰:
[https://vista.ir/w/a/16/m4jw7 جنگ وحشیانه برای صلح]</ref>.
[https://vista.ir/w/a/16/m4jw7 جنگ وحشیانه برای صلح]</ref>.


=خلاصه فیلم=
== خلاصه فیلم ==
در سال ۱۹۵۷ بازجویان نظامی فرانسوی در شهر [[الجزیره]] یک میهن‌پرست الجزایری را شکنجه می‌دهند و او سرانجام مخفی‌گاه آخرین رهبر چریک‌‌های الجزایری با نام “علی لاپوآنته” را فاش می‌کند. هم‌زمان با تیتراژ آغازین فیلم، نیرو‌‌های چترباز فرانسوی، لاپوآنته را همراه با یک زن و کودک در مخفی‌گاه خود پیدا می‌کنند و به آن‌‌ها مهلتی داده می‌شود که خود را تسلیم کنند، در غیر این‌صورت کشته خواهند شد.  
در سال ۱۹۵۷ بازجویان نظامی فرانسوی در شهر [[الجزیره]] یک میهن‌پرست الجزایری را شکنجه می‌دهند و او سرانجام مخفی‌گاه آخرین رهبر چریک‌‌های الجزایری با نام «علی لاپوآنته» را فاش می‌کند. هم‌زمان با تیتراژ آغازین فیلم، نیرو‌‌های چترباز فرانسوی، لاپوآنته را همراه با یک زن و کودک در مخفی‌گاه خود پیدا می‌کنند و به آن‌‌ها مهلتی داده می‌شود که خود را تسلیم کنند، در غیر این‌صورت کشته خواهند شد.  
درحالی‌که لاپوآنته به سرنوشت خود می‌اندیشد، فیلم با یک فلاش‌بک به سال ۱۹۵۴ و زمان آغاز عملیات نظامی [[جبهه آزادی‌بخش میهنی]] [[الجزایر]] بازمی‌گردد که این سازمان با صدور اطلاعیه‌ای همه مسلمانان را به اتحاد در مبارزه با اشغالگران برای کسب استقلال دعوت می‌کند. فیلم با اتخاذ یک فرم نیمه‌مستند به بازآفرینی مراحل اصلی شکل‌گیری قیام و تحول سیاسی لاپوآنته می‌پردازد.
درحالی‌که لاپوآنته به سرنوشت خود می‌اندیشد، فیلم با یک فلاش‌بک به سال ۱۹۵۴ و زمان آغاز عملیات نظامی [[جبهه آزادی‌بخش میهنی]] [[الجزایر]] بازمی‌گردد که این سازمان با صدور اطلاعیه‌ای همه مسلمانان را به اتحاد در مبارزه با اشغالگران برای کسب استقلال دعوت می‌کند. فیلم با اتخاذ یک فرم نیمه‌مستند به بازآفرینی مراحل اصلی شکل‌گیری قیام و تحول سیاسی لاپوآنته می‌پردازد.


خط ۶۸: خط ۶۳:
اعتراض به اشغالگری همچنان ادامه می‌یابد و قیام الجزایری‌‌ها ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد و سرانجام به استقلال [[الجزایر]] در سال ۱۹۶۲ می‌انجامد و [[فرانسه]] با امضای پیمان اِویان (Evian) در نوزدهم مارس این سال قدرت را به جبهه آزادی‌بخش واگذار می‌کنند و از [[الجزایر]] خارج می‌شوند<ref>[http://mobareze.ir/cul/12648.html نبرد زنبیل و بمب‌افکن]</ref>.
اعتراض به اشغالگری همچنان ادامه می‌یابد و قیام الجزایری‌‌ها ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد و سرانجام به استقلال [[الجزایر]] در سال ۱۹۶۲ می‌انجامد و [[فرانسه]] با امضای پیمان اِویان (Evian) در نوزدهم مارس این سال قدرت را به جبهه آزادی‌بخش واگذار می‌کنند و از [[الجزایر]] خارج می‌شوند<ref>[http://mobareze.ir/cul/12648.html نبرد زنبیل و بمب‌افکن]</ref>.


=تحلیل فیلم=  
== تحلیل فیلم ==  
فیلم سینمایی نبرد الجزایر، یکی از خونین‌ترین مبارزات ضدامپریالیستی قرن بیستم ـ انقلاب ۶۲ـ۱۹۵۴ بر ضد سلطه استعماری در [[الجزایر]] که از قدیمی‌ترین و پهناورترین مستعمرات [[فرانسه]] بود ـ را به تصویر می‌کشد.
فیلم سینمایی نبرد الجزایر، یکی از خونین‌ترین مبارزات ضدامپریالیستی قرن بیستم ـ انقلاب ۶۲ـ۱۹۵۴ بر ضد سلطه استعماری در [[الجزایر]] که از قدیمی‌ترین و پهناورترین مستعمرات [[فرانسه]] بود ـ را به تصویر می‌کشد.


در طول هشت سال درگیری، ارتش [[فرانسه]] و شبه‌نظامیان هم‌پیمانش یک‌میلیون الجزایری را به قتل رساندند. دولت سوسیالیست گای موله در پاریس، که فرانسوا میتران به‌عنوان وزیر کشور در کابینه‌اش خدمت می‌کرد، با تصویب قانون ویژه در [[فرانسه]] به نظامیان اختیارات کامل داد. ترور، شکنجه و تجاوز جزء اعمال عادی این ارتش بود. یکی از ژنرال‌‌های فرانسوی بعد‌‌ها مغرورانه چنین می‌گفت که “به ما آزادی عمل دادند تا هر کاری را که ضروری بود انجام دهیم”.
در طول هشت سال درگیری، ارتش [[فرانسه]] و شبه‌نظامیان هم‌پیمانش یک‌میلیون الجزایری را به قتل رساندند. دولت سوسیالیست گای موله در پاریس، که فرانسوا میتران به‌عنوان وزیر کشور در کابینه‌اش خدمت می‌کرد، با تصویب قانون ویژه در [[فرانسه]] به نظامیان اختیارات کامل داد. ترور، شکنجه و تجاوز جزء اعمال عادی این ارتش بود. یکی از ژنرال‌‌های فرانسوی بعد‌‌ها مغرورانه چنین می‌گفت که «به ما آزادی عمل دادند تا هر کاری را که ضروری بود انجام دهیم».


ده‌‌ها هزار زن، مرد و کودک بی‌گناه مورد شکنجه واقع شده، بیش از سه‌هزار الجزایری که توسط نیرو‌‌های فرانسوی دستگیر شده بودند “ناپدید شدند”. فرانسویان با اجرای برنامه “آرام‌سازی”، دو میلیون الجزایری را از خانه‌‌‌هایشان آواره کرده، به اردوگاه‌‌های اجباری محصور در سیم خاردار بردند، و هشت‌هزار روستا را تخریب کردند.
ده‌‌ها هزار زن، مرد و کودک بی‌گناه مورد شکنجه واقع شده، بیش از سه‌هزار الجزایری که توسط نیرو‌‌های فرانسوی دستگیر شده بودند «ناپدید شدند». فرانسویان با اجرای برنامه «آرام‌سازی»، دو میلیون الجزایری را از خانه‌‌‌هایشان آواره کرده، به اردوگاه‌‌های اجباری محصور در سیم خاردار بردند، و هشت‌هزار روستا را تخریب کردند.


تقریباً دو میلیون نیروی فرانسوی ازجمله ژاک شیراک، رئیس‌جمهور کنونی [[فرانسه]]، و ژان ماری لوپن، رهبر جبهه نژادپرست ملی، در آن دوران در [[الجزایر]] خدمت می‌کردند. لوپن متهم است که زندانیان را در زندان مخوف ویلارسسینی [[الجزایر]] در سال ۱۹۵۷ شکنجه می‌کرده است.
تقریباً دو میلیون نیروی فرانسوی ازجمله ژاک شیراک، رئیس‌جمهور کنونی [[فرانسه]]، و ژان ماری لوپن، رهبر جبهه نژادپرست ملی، در آن دوران در [[الجزایر]] خدمت می‌کردند. لوپن متهم است که زندانیان را در زندان مخوف ویلارسسینی [[الجزایر]] در سال ۱۹۵۷ شکنجه می‌کرده است.
خط ۸۲: خط ۷۷:
نبرد الجزایر حول محور دو شخصیت می‌گردد: علی لاپوآنته، عضو جبهه آزادی‌بخش ملی و نماد مقاومت [[الجزایر]]، و سرهنگ ماتیو، فرمانده چتربازان فرانسوی که مأموریت سرکوب مقاومت را به وی محول کرده‌اند.
نبرد الجزایر حول محور دو شخصیت می‌گردد: علی لاپوآنته، عضو جبهه آزادی‌بخش ملی و نماد مقاومت [[الجزایر]]، و سرهنگ ماتیو، فرمانده چتربازان فرانسوی که مأموریت سرکوب مقاومت را به وی محول کرده‌اند.


لاپوآنته اهل “کاسباه”، منطقه دوکیلومتر مربعی با جمعیت فقیر و از شخصیت‌‌های کلیدی قیام مسلحانه است. سرهنگ ژان ماتیو که از روی ژاک ماسو، فرمانده لشکر مخوف چترباز، الگوبرداری شده نماینده سنگدل نظامیان فرانسوی است که آمادگی دارد برای درهم کوبیدن جنبش ملی از هر ابزاری استفاده کند.
لاپوآنته اهل «کاسباه»، منطقه دوکیلومتر مربعی با جمعیت فقیر و از شخصیت‌‌های کلیدی قیام مسلحانه است. سرهنگ ژان ماتیو که از روی ژاک ماسو، فرمانده لشکر مخوف چترباز، الگوبرداری شده نماینده سنگدل نظامیان فرانسوی است که آمادگی دارد برای درهم کوبیدن جنبش ملی از هر ابزاری استفاده کند.


در ماه آگوست سال گذشته،»اداره عملیات ویژه و درگیری‌‌های کم‌شدت پنتاگون«تصمیم گرفت فیلم “نبرد الجزایر” را برای کارکنان خود پخش کند. این تصمیم بعد از این گرفته شد که گروه‌‌‌های مقاومت [[عراق]] عملیات خود بر ضد نظامیان آمریکایی را تشدید کردند و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا، خواستار بالا بردن عملیات اطلاعاتی در [[عراق]] و سایر نقاط شد. دیوید ایگناتیوس، نویسنده واشنگتن‌پست در ادعایی احمقانه گفت که “چنین تصمیمی نشانه امیدبخشی است که ارتش درباره [[عراق]] خلاقانه‌تر می‌اندیشد. هدف اصلی و واقعی نمایش فیلم “نبرد الجزایر” تشویق آنان به شکنجه زندانیان عراقی به شکلی غیرقانونی و آزاردهنده‌تر است.
در ماه آگوست سال گذشته، اداره عملیات ویژه و درگیری‌‌های کم‌شدت پنتاگون«تصمیم گرفت فیلم «نبرد الجزایر» را برای کارکنان خود پخش کند. این تصمیم بعد از این گرفته شد که گروه‌‌‌های مقاومت [[عراق]] عملیات خود بر ضد نظامیان آمریکایی را تشدید کردند و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا، خواستار بالا بردن عملیات اطلاعاتی در [[عراق]] و سایر نقاط شد. دیوید ایگناتیوس، نویسنده واشنگتن‌پست در ادعایی احمقانه گفت که «چنین تصمیمی نشانه امیدبخشی است که ارتش درباره [[عراق]] خلاقانه‌تر می‌اندیشد». هدف اصلی و واقعی نمایش فیلم «نبرد الجزایر» تشویق آنان به شکنجه زندانیان عراقی به شکلی غیرقانونی و آزاردهنده‌تر است.


هرچند فیلم نبرد الجزایر به روشنی از مقاومت حمایت می‌کند، این فیلم یک اثر کاملاً عینی است و سعی نمی‌کند جبهه آزادی‌بخش را مبالغه‌آمیز و خیال‌پردازانه نشان دهد. لذا می‌بینیم که اشاراتی به نقاط ضعف سیاسی و تناقضات این سازمان دارد؛ ازجمله تلاش رهبرانش برای ترکیب الفاظ و ادبیات سکولار دست چپی با توسل به احساسات محافظه‌کارانه اسلامی.
هرچند فیلم نبرد الجزایر به روشنی از مقاومت حمایت می‌کند، این فیلم یک اثر کاملاً عینی است و سعی نمی‌کند جبهه آزادی‌بخش را مبالغه‌آمیز و خیال‌پردازانه نشان دهد. لذا می‌بینیم که اشاراتی به نقاط ضعف سیاسی و تناقضات این سازمان دارد؛ ازجمله تلاش رهبرانش برای ترکیب الفاظ و ادبیات سکولار دست چپی با توسل به احساسات محافظه‌کارانه اسلامی.


در این میان بحث لاپوآنته و بن‌مهدی، رهبر جبهه آزادی‌بخش، نیز نکته جالب توجهی است. مهدی به او هشدار می‌دهد که “تروریسم” ضامن پیروزی در جنگ و انقلاب نیست و می‌گوید که مبارزه انقلابی دشوار است اما پیروزی “از همه سخت‌تر است. سختی‌‌های واقعی، تازه پس از پیروزی قیام جلوه می‌کند.
در این میان بحث لاپوآنته و بن‌مهدی، رهبر جبهه آزادی‌بخش، نیز نکته جالب توجهی است. مهدی به او هشدار می‌دهد که «تروریسم» ضامن پیروزی در جنگ و انقلاب نیست و می‌گوید که مبارزه انقلابی دشوار است اما پیروزی «از همه سخت‌تر است. » سختی‌‌های واقعی، تازه پس از پیروزی قیام جلوه می‌کند.


پونته‌کوروو در نمایش کشتار‌‌های تروریستی فرانسویان توسط جبهه آزادی‌بخش صداقت تام و تمامی‌دارد؛ اما هرگونه تلاشی برای هم‌وزن دانستن سیاسی و اخلاقی ترور‌‌های خونین مقاومت با اعمال نظامیان فرانسوی را مردود می‌شمارد.  
پونته‌کوروو در نمایش کشتار‌‌های تروریستی فرانسویان توسط جبهه آزادی‌بخش صداقت تام و تمامی‌دارد؛ اما هرگونه تلاشی برای هم‌وزن دانستن سیاسی و اخلاقی ترور‌‌های خونین مقاومت با اعمال نظامیان فرانسوی را مردود می‌شمارد.  
او در سال ۱۹۶۶ به روزنامه‌نگاری چنین گفت: “به نظرم اصلاً معنا ندارد بگوییم آن طرفی‌‌ها ده نفر را کشتند، و این‌طرفی‌‌ها دو نفر را. مسئله این است که آن‌‌ها [الجزایری‌‌ها] در موقعیتی قرار گرفته‌اند که تنها ویژگی‌اش ظلم و ستم است… شما باید قضاوت کنید که چه کسی از بعد تاریخی ظالم و محکوم است و چه‌کسی در جبهه حق قرار گرفته است.
او در سال ۱۹۶۶ به روزنامه‌نگاری چنین گفت: «به نظرم اصلاً معنا ندارد بگوییم آن طرفی‌‌ها ده نفر را کشتند، و این‌طرفی‌‌ها دو نفر را. مسئله این است که آن‌‌ها [الجزایری‌‌ها] در موقعیتی قرار گرفته‌اند که تنها ویژگی‌اش ظلم و ستم است… شما باید قضاوت کنید که چه کسی از بعد تاریخی ظالم و محکوم است و چه‌کسی در جبهه حق قرار گرفته است».


این رویکرد سیاسی در صحنه‌ای که روزنامه‌نگاران، بن‌مهدی را با سؤالات خود به چالش کشیده تا تاکتیک‌‌های جبهه آزادی‌بخش را توجیه کند به‌خوبی نمایش داده می‌شود. گزارشگری می‌پرسد: “آیا بزدلانه نیست که از زنبیل‌ها و کیف‌های دستی زنانه برای حملات تروریستی و انفجار بمب در میان فرانسویان استفاده می‌کنید؟ بن مهدی خیلی خونسرد با اشاره به بمباران هزاران روستای [[الجزایر]] توسط بمب‌های ناپالم فرانسوی پاسخ می‌دهد: “البته، اگر ما هواپیما‌های شما را داشتیم خیلی راحت‌تر بودیم. بمب‌افکن‌هایتان را به ما بدهید، و زنبیل‌های ما را بگیرید.
این رویکرد سیاسی در صحنه‌ای که روزنامه‌نگاران، بن‌مهدی را با سؤالات خود به چالش کشیده تا تاکتیک‌‌های جبهه آزادی‌بخش را توجیه کند به‌خوبی نمایش داده می‌شود. گزارشگری می‌پرسد: «آیا بزدلانه نیست که از زنبیل‌ها و کیف‌های دستی زنانه برای حملات تروریستی و انفجار بمب در میان فرانسویان استفاده می‌کنید؟ بن مهدی خیلی خونسرد با اشاره به بمباران هزاران روستای [[الجزایر]] توسط بمب‌های ناپالم فرانسوی پاسخ می‌دهد: «البته، اگر ما هواپیما‌های شما را داشتیم خیلی راحت‌تر بودیم. بمب‌افکن‌هایتان را به ما بدهید، و زنبیل‌های ما را بگیرید».


پونته‌کوروو در ارائه تصویر ماتیو نیز هوشمندانه عمل نموده و از مبالغه پرهیز می‌کند. درواقع، این فرمانده چتربازان پخته‌ترین و جاافتاده‌ترین شخصیت فیلم است. او فرد تحصیل‌کرده‌ای است، آرام حرف می‌زند ولی متقابلاً در دفاع از منافع [[فرانسه]] بی‌رحم است.
پونته‌کوروو در ارائه تصویر ماتیو نیز هوشمندانه عمل نموده و از مبالغه پرهیز می‌کند. درواقع، این فرمانده چتربازان پخته‌ترین و جاافتاده‌ترین شخصیت فیلم است. او فرد تحصیل‌کرده‌ای است، آرام حرف می‌زند ولی متقابلاً در دفاع از منافع [[فرانسه]] بی‌رحم است.


وی با عباراتی که امروزه [[واشنگتن]] برای توجیه “جنگ با تروریسم” از آنها تقلید می‌کند به افسرانش می‌گوید “جبهه آزادی‌بخش یک دشمن ناشناس و تشخیص‌ناپذیر است که با هزاران نفری که شبیه او هستند، درآمیخته است. و نتیجه می‌گیرد که چنین اوضاعی اقتضا می‌کند که تمام “ملاحظات انسانی” در برابر مقاومت آنها تعطیل شود.
وی با عباراتی که امروزه [[واشنگتن]] برای توجیه «جنگ با تروریسم» از آنها تقلید می‌کند به افسرانش می‌گوید «جبهه آزادی‌بخش یک دشمن ناشناس و تشخیص‌ناپذیر است که با هزاران نفری که شبیه او هستند، درآمیخته است. » و نتیجه می‌گیرد که چنین اوضاعی اقتضا می‌کند که تمام «ملاحظات انسانی» در برابر مقاومت آنها تعطیل شود.


ماتیو در پاسخ به گزارشگرانی که روش‌های بی‌رحمانه و غیر انسانی او را به چالش کشیده‌اند، می‌گوید: “کلمه شکنجه” در فرامین ما قید نشده… [اما] مسئله این‌جاست که جبهه آزادی‌بخش خواستار بیرون رفتن ما از [[الجزایر]] است و ما چنین تصمیمی نداریم.
ماتیو در پاسخ به گزارشگرانی که روش‌های بی‌رحمانه و غیر انسانی او را به چالش کشیده‌اند، می‌گوید: «کلمه شکنجه» در فرامین ما قید نشده … [اما] مسئله این‌جاست که جبهه آزادی‌بخش خواستار بیرون رفتن ما از [[الجزایر]] است و ما چنین تصمیمی نداریم.


علی‌رغم تفاوت دیدگاه‌‌ها همه شما با ماندن ما موافقید. شورش که آغاز شده بود در هیچ زمینه‌ای با هم اختلاف نظر نداشتیم. همه روزنامه‌‌ها، حتی چپگرا‌ها خواستار سرکوبی شورش بودند… [اما] اکنون سؤالی از شما می‌پرسم: آیا [[فرانسه]] باید در [[الجزایر]] بماند یا نه؟ چنانچه پاسخ مثبت است، شما باید تمام عواقب ناشی از آن را بپذیرید.
علی‌رغم تفاوت دیدگاه‌‌ها همه شما با ماندن ما موافقید. شورش که آغاز شده بود در هیچ زمینه‌ای با هم اختلاف نظر نداشتیم. همه روزنامه‌‌ها، حتی چپگرا‌ها خواستار سرکوبی شورش بودند… [اما] اکنون سؤالی از شما می‌پرسم: آیا [[فرانسه]] باید در [[الجزایر]] بماند یا نه؟ چنانچه پاسخ مثبت است، شما باید تمام عواقب ناشی از آن را بپذیرید».


“نبرد الجزایر” این عواقب و پیامد‌های اجتناب‌ناپذیر را به تصویر می‌کشد. صحنه‌‌های شکنجه با مشعل، شوک الکتریکی، و فرو کردن زندانیان در آب تا حد خفگی. اولین باری که فیلم در انگلستان و آمریکا به نمایش درآمد، سانسور شده بود. اما در نسخه مرمت‌شده فیلم تمام این صحنه‌‌ها اضافه شده است، و مانند تکنیک‌های مورد استفاده آمریکاییان در ابوغریب و خلیج گوانتانامو، برای محو کردن فریاد‌های دردناک قربانیان، موسیقی بلندی پخش می‌شود.
«نبرد الجزایر» این عواقب و پیامد‌های اجتناب‌ناپذیر را به تصویر می‌کشد. صحنه‌‌های شکنجه با مشعل، شوک الکتریکی، و فرو کردن زندانیان در آب تا حد خفگی. اولین باری که فیلم در انگلستان و آمریکا به نمایش درآمد، سانسور شده بود. اما در نسخه مرمت‌شده فیلم تمام این صحنه‌‌ها اضافه شده است، و مانند تکنیک‌های مورد استفاده آمریکاییان در ابوغریب و خلیج گوانتانامو، برای محو کردن فریاد‌های دردناک قربانیان، موسیقی بلندی پخش می‌شود.


فیلم پونته‌کوروو از تکنیک‌های مبتکرانه‌ای در درام سینمایی در اواسط دهه ۱۹۶۰ بهره می‌برد و برای نخستین‌بار نگاهی جدی به مردم شمال آفریقا می‌اندازد؛ بر خلاف فیلم‌های گذشته اروپایی و آمریکایی که این مردم را مضحکه یا مظنون می‌نمایاند. فرم نیمه مستند، با روایت به س‍َبک فیلم‌های خبری و زیرنویس، دوربین‌های خبری شانزده میلیمتری دستی، و استفاده از اعلامیه‌‌های جبهه آزادی‌بخش و ارتش [[فرانسه]] ازجمله ابتکاراتی بود که فیلم را بسیار هیجان‌انگیز جلوه داد.
فیلم پونته‌کوروو از تکنیک‌های مبتکرانه‌ای در درام سینمایی در اواسط دهه ۱۹۶۰ بهره می‌برد و برای نخستین‌بار نگاهی جدی به مردم شمال آفریقا می‌اندازد؛ بر خلاف فیلم‌های گذشته اروپایی و آمریکایی که این مردم را مضحکه یا مظنون می‌نمایاند. فرم نیمه مستند، با روایت به س‍َبک فیلم‌های خبری و زیرنویس، دوربین‌های خبری شانزده میلیمتری دستی، و استفاده از اعلامیه‌‌های جبهه آزادی‌بخش و ارتش [[فرانسه]] ازجمله ابتکاراتی بود که فیلم را بسیار هیجان‌انگیز جلوه داد.


بیننده از دریچه دوربین به کوچه پس‌کوچه‌‌های محله فقیرنشین “کاسباه” پای گذاشته، اقدامات سرکوبگرانه و اعمال نژادپرستانه دولت را که با دقت بازآفرینی شده، می‌بیند؛ اقداماتی که ن‌هایتاً شورش را دامن زد. تظاهرات انبوه و گسترده صد‌ها نفر در صحنه پایانی فیلم حیرت‌انگیز است و چنان شور و حرارتی دارد که تصاویر رایانه‌ای هرگز قادر به آفریدن آن نیستند. درواقع، واقع‌نمایی دراماتیک فیلم چنان به دل می‌نشیند که تهیه‌کنندگان ناچار شدند در تیتراژ آغاز فیلم توضیح دهند که در تولید آن از تصویر‌های خبری استفاده نکرده‌اند.
بیننده از دریچه دوربین به کوچه پس‌کوچه‌‌های محله فقیرنشین «کاسباه» پای گذاشته، اقدامات سرکوبگرانه و اعمال نژادپرستانه دولت را که با دقت بازآفرینی شده، می‌بیند؛ اقداماتی که ن‌هایتاً شورش را دامن زد. تظاهرات انبوه و گسترده صد‌ها نفر در صحنه پایانی فیلم حیرت‌انگیز است و چنان شور و حرارتی دارد که تصاویر رایانه‌ای هرگز قادر به آفریدن آن نیستند. درواقع، واقع‌نمایی دراماتیک فیلم چنان به دل می‌نشیند که تهیه‌کنندگان ناچار شدند در تیتراژ آغاز فیلم توضیح دهند که در تولید آن از تصویر‌های خبری استفاده نکرده‌اند.


پونته‌کوروو پس از فیلم “نبرد الجزایر” فیلم “بسوزان” (۱۹۶۹) را ساخت. که با بازیگری مارلون براندو به موضوع استعمارگران بریتانیایی و پرتغالی در قرن هجدهم در هند غربی می‌پرداخت. او در سال ۱۹۷۹ با ساختن فیلم “تونل” موضوع جنبش جدایی‌طلب باسک را دستمایه قرار داد. اما هیچ‌یک از این‌ها به قو‌ّت نبرد الجزایر نبود که ال‌هام‌بخش کارگردانانی مانند کوستا گاوراس، مارسل اوفولز و بسیاری دیگر شد.
پونته‌کوروو پس از فیلم «نبرد الجزایر» فیلم «بسوزان» (۱۹۶۹) را ساخت. که با بازیگری مارلون براندو به موضوع استعمارگران بریتانیایی و پرتغالی در قرن هجدهم در هند غربی می‌پرداخت. او در سال ۱۹۷۹ با ساختن فیلم «تونل» موضوع جنبش جدایی‌طلب باسک را دستمایه قرار داد. اما هیچ‌یک از این‌ها به قو‌ّت نبرد الجزایر نبود که ال‌هام‌بخش کارگردانانی مانند کوستا گاوراس، مارسل اوفولز و بسیاری دیگر شد.


در فیلم نبرد الجزایر نقیصه‌‌های سیاسی آشکاری نیز به چشم می‌خور‌َد. چنان‌که به گروه‌‌های رقیب در جنبش ملی [[الجزایر]] هیچ اشاره‌ای نمی‌کند و از نحوه تأثیرگذاری مقاومت سراسری توده‌‌های الجزایری به طبقه کارگر در [[فرانسه]] که به نوبه خود موجی از اعتصابات و اعتراضات بر ضد دولت شارل دوگل را به راه انداخت، هیچ تصویری نمی‌بینیم. همچنین به رشد مخالفت‌های ضد جنگ سربازان عادی [[فرانسه]] از درون ارتش بزرگ این کشور که عمدتاً بر اساس نظام وظیفه به خدمت گرفته شده بودند، اشاره‌ای نمی‌شود.
در فیلم نبرد الجزایر نقیصه‌‌های سیاسی آشکاری نیز به چشم می‌خور‌َد. چنان‌که به گروه‌‌های رقیب در جنبش ملی [[الجزایر]] هیچ اشاره‌ای نمی‌کند و از نحوه تأثیرگذاری مقاومت سراسری توده‌‌های الجزایری به طبقه کارگر در [[فرانسه]] که به نوبه خود موجی از اعتصابات و اعتراضات بر ضد دولت شارل دوگل را به راه انداخت، هیچ تصویری نمی‌بینیم. همچنین به رشد مخالفت‌های ضد جنگ سربازان عادی [[فرانسه]] از درون ارتش بزرگ این کشور که عمدتاً بر اساس نظام وظیفه به خدمت گرفته شده بودند، اشاره‌ای نمی‌شود.


به هرحال فیلم “نبرد الجزایر” تصویری هوشمندانه و نافذ از مبارزات ضد استعماری است و حق مشروع توده‌‌ها را در کشور‌های تحت ستم برای مقاومت با اشغالگران امپریالیست قویاً تأیید می‌کند. با دیدن فیلم پونته‌کوروو به‌روشنی درمی‌یابیم که اشغال [[عراق]] توسط [[آمریکا]] و سایر پروژه‌‌های استعمار نو یک اتوپیای مرتجعانه و محکوم به شکست است و اقدامات سلطه‌جویانه امپریالیست‌ها علی‌رغم بهره‌گیری آنها از سلاح‌های پیشرفته هرگز نمی‌تواند آرمان توده‌‌های استعمارزده را سرکوب کند.
به هرحال فیلم «نبرد الجزایر» تصویری هوشمندانه و نافذ از مبارزات ضد استعماری است و حق مشروع توده‌‌ها را در کشور‌های تحت ستم برای مقاومت با اشغالگران امپریالیست قویاً تأیید می‌کند. با دیدن فیلم پونته‌کوروو به‌روشنی درمی‌یابیم که اشغال [[عراق]] توسط [[آمریکا]] و سایر پروژه‌‌های استعمار نو یک اتوپیای مرتجعانه و محکوم به شکست است و اقدامات سلطه‌جویانه امپریالیست‌ها علی‌رغم بهره‌گیری آنها از سلاح‌های پیشرفته هرگز نمی‌تواند آرمان توده‌‌های استعمارزده را سرکوب کند.


“نبرد الجزایر” تصویری هوشمندانه و نافذ از مبارزات ضد استعماری است و حق مشروع توده‌‌ها را در کشور‌های تحت ستم برای مقاومت با اشغالگران امپریالیست قویاً تأیید می‌کند<ref>[http://mobareze.ir/cul/12648.html ماهنامه سوره (دوره چهارم، شماره ۱۱)]</ref>.
«نبرد الجزایر» تصویری هوشمندانه و نافذ از مبارزات ضد استعماری است و حق مشروع توده‌‌ها را در کشور‌های تحت ستم برای مقاومت با اشغالگران امپریالیست قویاً تأیید می‌کند<ref>[http://mobareze.ir/cul/12648.html ماهنامه سوره (دوره چهارم، شماره ۱۱)]</ref>.


== مستند در بستر درام ==
== مستند در بستر درام ==
خط ۱۳۴: خط ۱۲۹:
برای علی عرصه انقلاب، عرصه اثبات «خود» است و از انقلاب گذشتن یعنی از «خود» گذشتن و پایان انقلاب یعنی پایان «خود»؛ کمااینکه پایان کار جبهه آزادی‌بخش، مقارن با پایان زندگی علی است؛ آن هنگامی که حتی امثال جعفر نیز چنین مرگی را بیهوده می‌دانند، اما لطف علی در رفتن است، همچون بسیاری از قهرمانان ناکام و «تلخ عاقبت» تاریخ سینما.
برای علی عرصه انقلاب، عرصه اثبات «خود» است و از انقلاب گذشتن یعنی از «خود» گذشتن و پایان انقلاب یعنی پایان «خود»؛ کمااینکه پایان کار جبهه آزادی‌بخش، مقارن با پایان زندگی علی است؛ آن هنگامی که حتی امثال جعفر نیز چنین مرگی را بیهوده می‌دانند، اما لطف علی در رفتن است، همچون بسیاری از قهرمانان ناکام و «تلخ عاقبت» تاریخ سینما.


== مصاحبه خواندنی کارگردان ==
=== مصاحبه خواندنی کارگردان ===  
ماهنامه سوره در یازدهمین شماره خود در مهرماه 1383 مصاحبه‌ای از پونته کوروو، کارگردان این فیلم با یک خبرنگار فرانسوی را به چاپ می‌رساند. بخشی از این مصاحبه طولانی را با هم می‌خوانیم:
ماهنامه سوره در یازدهمین شماره خود در مهرماه 1383 مصاحبه‌ای از پونته کوروو، کارگردان این فیلم با یک خبرنگار فرانسوی را به چاپ می‌رساند. بخشی از این مصاحبه طولانی را با هم می‌خوانیم:
* پیش از ورود به بحث تهیه فیلم «نبرد الجزایر» بگو چطور شد اصلاً فیلمساز شدی و مهم‌ترین شخصیت‌‌هایی که تو عالم سینما و ادبیات از اونا الگو گرفتی کیا بودن؟
 
پیش از ورود به بحث تهیه فیلم «نبرد الجزایر» بگو چطور شد اصلاً فیلمساز شدی و مهم‌ترین شخصیت‌‌هایی که تو عالم سینما و ادبیات از اونا الگو گرفتی کیا بودن؟
اولین الگویم روبرتو روسولینی، فیلمساز ایتالیایی بود. به نظرم آمد در تاریخ فیلمسازان سینما یکی از آن خوش‌ذوق‌‌هاست؛ دلیلش هم این است که رویکرد جدیدی به واقعیت داشت، یعنی عشق به واقعیت که پیش از او نظیرش را سراغ نداشتم. از این نظر روسولینی محبوب‌ترین شخصیت زندگی من است؛ هم دوستش بودم و هم خیلی تحسینش می‌کنم.
اولین الگویم روبرتو روسولینی، فیلمساز ایتالیایی بود. به نظرم آمد در تاریخ فیلمسازان سینما یکی از آن خوش‌ذوق‌‌هاست؛ دلیلش هم این است که رویکرد جدیدی به واقعیت داشت، یعنی عشق به واقعیت که پیش از او نظیرش را سراغ نداشتم. از این نظر روسولینی محبوب‌ترین شخصیت زندگی من است؛ هم دوستش بودم و هم خیلی تحسینش می‌کنم.


چرا تصمیم گرفتی فیلم «نبرد الجزایر» را به شکل مستند بسازی؟
* چرا تصمیم گرفتی فیلم «نبرد الجزایر» را به شکل مستند بسازی؟
بگذارید برایتان توضیح بدهم چرا واقعیت برایم این قدر اهمیت دارد و دوستش دارم. برای تست بازیگری فیلم «نبرد الجزایر» فقط چ‌هار روز وقت گذاشتم، اما یک ‌ماه تحقیق می‌کردم تا ببینم بهترین کادربندی برای نشان دادن حقیقت چطوری است.
بگذارید برایتان توضیح بدهم چرا واقعیت برایم این قدر اهمیت دارد و دوستش دارم. برای تست بازیگری فیلم «نبرد الجزایر» فقط چ‌هار روز وقت گذاشتم، اما یک ‌ماه تحقیق می‌کردم تا ببینم بهترین کادربندی برای نشان دادن حقیقت چطوری است.
می‌خواستم مثل فیلم‌‌های خبری از تصویربرداری دانه دانه با کنتراست‌‌های تند تقلید کنم. کار آسانی نبود. از طرفی قرار بود فیلمم در سینما به نمایش دربیاید و مردم هم به خاطرش پول بدهند. پس فرمش هم باید قشنگ درمی‌آمد. یک‌ماه طول کشید تا تکنیک خودمان را پیدا کنیم. سرانجام تصمیم گرفتیم از نگاتیو اصلی کپی بگیریم و بعدش از روی کپی دوباره فیلمبرداری کنیم.
می‌خواستم مثل فیلم‌‌های خبری از تصویربرداری دانه دانه با کنتراست‌‌های تند تقلید کنم. کار آسانی نبود. از طرفی قرار بود فیلمم در سینما به نمایش دربیاید و مردم هم به خاطرش پول بدهند. پس فرمش هم باید قشنگ درمی‌آمد. یک‌ماه طول کشید تا تکنیک خودمان را پیدا کنیم. سرانجام تصمیم گرفتیم از نگاتیو اصلی کپی بگیریم و بعدش از روی کپی دوباره فیلمبرداری کنیم.


مقدمات تولید چند وقت طول کشید؟ بودجه‌اش را چطور تأمین کردی؟
* مقدمات تولید چند وقت طول کشید؟ بودجه‌اش را چطور تأمین کردی؟
نوشتن فیلمنامه خیلی کوتاه بود، حدود دو ماه اما برای تحقیقاتش 6 ماهی وقت گذاشتیم. من و فرانکو سولیناس ـ فیلمنامه‌نویس ـ هفته‌‌ها پشت سر هم این در و آن در می‌زدیم، تو محله‌‌ها می‌گشتیم تا از ان رعب و وحشتی که اتفاق افتاده بود، تصویری پیدا کنیم. بعدش سفری رفتیم [[فرانسه]]. آنجا با مقامات ارشدی که عضو یگان چترباز بودن گفت‌وگو کردیم. گردآوری و تدوین اطلاعات خیلی وقتمان را گرفت.
نوشتن فیلمنامه خیلی کوتاه بود، حدود دو ماه اما برای تحقیقاتش 6 ماهی وقت گذاشتیم. من و فرانکو سولیناس ـ فیلمنامه‌نویس ـ هفته‌‌ها پشت سر هم این در و آن در می‌زدیم، تو محله‌‌ها می‌گشتیم تا از ان رعب و وحشتی که اتفاق افتاده بود، تصویری پیدا کنیم. بعدش سفری رفتیم [[فرانسه]]. آنجا با مقامات ارشدی که عضو یگان چترباز بودن گفت‌وگو کردیم. گردآوری و تدوین اطلاعات خیلی وقتمان را گرفت.
چقدر برای جذب بودجه عذاب کشیدیم. با اینکه به‌خاطر فیلم قبلی‌ام «کاپو» که نامزد جایزه اسکار شده بود، روابط خوبی با تهیه‌کنندگان داشتم، ولی آن‌‌ها از من می‌خواستند فیلم‌‌هایی بسازم که اصلاً خوشم نمی‌آمد، وقتی ساختن فیلم «نبرد الجزایر» رو به آن‌‌ها پیشن‌هاد دادم، گفتند «کدوم ایتالیایی پیدا می‌شه که از داستان سیاه‌پوستا خوشش بیاد؟» من می‌گفتم «الجزایری‌‌ها که سیاه نیستن. کی گفته که تو ایتالیا هیچ‌کس از این سوژه خوشش نمیاد؟» آخرش هم هیچ‌کدام از آن تهیه‌کننده‌‌ها حاضر به همکاری نشدند. به من می‌گفتند: «هر فیلمی دلت می‌خواد بساز به‌جز این یکی!»
چقدر برای جذب بودجه عذاب کشیدیم. با اینکه به‌خاطر فیلم قبلی‌ام «کاپو» که نامزد جایزه اسکار شده بود، روابط خوبی با تهیه‌کنندگان داشتم، ولی آن‌‌ها از من می‌خواستند فیلم‌‌هایی بسازم که اصلاً خوشم نمی‌آمد، وقتی ساختن فیلم «نبرد الجزایر» رو به آن‌‌ها پیشن‌هاد دادم، گفتند «کدوم ایتالیایی پیدا می‌شه که از داستان سیاه‌پوستا خوشش بیاد؟» من می‌گفتم «الجزایری‌‌ها که سیاه نیستن. کی گفته که تو ایتالیا هیچ‌کس از این سوژه خوشش نمیاد؟» آخرش هم هیچ‌کدام از آن تهیه‌کننده‌‌ها حاضر به همکاری نشدند. به من می‌گفتند: «هر فیلمی دلت می‌خواد بساز به‌جز این یکی!»
خط ۱۵۳: خط ۱۴۶:
هرجای شهر را که می‌خواستیم ببینیم راحت مجوز می‌دادند. پول زیادی هم از ما نمی‌گرفتند<ref>[http://www.qudsonline.ir/news/609047/%D9%87%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%84%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%B2-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1 هر فیلمی دلت می‌خواد بساز جز «نبرد الجزایر» !]</ref>.
هرجای شهر را که می‌خواستیم ببینیم راحت مجوز می‌دادند. پول زیادی هم از ما نمی‌گرفتند<ref>[http://www.qudsonline.ir/news/609047/%D9%87%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%84%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%B2-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1 هر فیلمی دلت می‌خواد بساز جز «نبرد الجزایر» !]</ref>.


=چند نکته خواندنی درباره فیلم=
== چند نکته خواندنی درباره فیلم ==
 
1. فیلم در سال 1966 در جشنواره ونیز جایزه شیر طلایی را به خود اختصاص داد و در کشور‌‌های [[الجزایر]]، آمریکا و ایتالیا با موفقیت روبه‌رو شد و نامزد سه جایزه بزرگ سینمایی شد؛ اما این اکران با سانسور صحنه‌‌‌های شکنجه فیلم همراه بود.
 
2.اکران فیلم تا سال 1971 در [[فرانسه]] و انگلستان ممنوع شد، سازمان ارتش سری [[فرانسه]] (OAS) به‌شدت با فیلم مخالفت نمود و خانواده‌‌‌های سه مدیر سینما در [[فرانسه]] را در صورت اکران به قتل تهدید کرد و در سینما‌‌هایی که تصمیم به اکران داشتند، بمب کار گذاشت.
 
3.یک باند فاشیستی در سال 1972 به تماشاگرانی که در سینمایی در شهر رم برای دیدن فیلم آمده بودند، حمله نموده و یک نفر از آنان را به‌شدت مجروح کردند.
 
4. اداره عملیات ویژه پنتاگون در ماه آگوست سال گذشته (2003)فیلم را برای کارکنان خود پخش کرد. این تصمیم در راستای آگاهی دقیق‌تر از نوع عملیات مسلمانان بر ضد اشغالگران، اتخاذ شده است. به گفته مسئولان ارشد پنتاگون این فیلم دارای نکات آموزنده‌ای برای نظامیان آمریکایی است.
 
5.یاسف سعدی، در نقش جعفر، در زندگی واقعی خود نیز ژنرال جبهه آزادی‌بخش میهنی [[الجزایر]] بود. او در دوران مبارزات خود توسط فرانسویان دستگیر و زندانی شد و خاطراتش را در زندان نوشت که بعد‌‌ها پونته‌کوروو سولیناس برای داستان فیلم از آن استفاده کردند.
 
6.بازیگر نقش علی لاپوآنته سواد نداشت و تا پیش از انتخاب برای بازی در این نقش هرگز به سینما نرفته بود.
 
7. مرد میان‌سالی که در فیلم شکنجه شده و به لاپوآنته، خیانت می‌کند، موقتاً برای ایفای نقش خود از یکی از زندان‌‌های [[الجزیره]] آزاد شده بود.
 
8.تنها بازیگر حرفه‌ای "نبرد [[الجزیره]]" ژان مارتین در نقش سرهنگ ماتیو بود که در دهه 1950 به علت حمایت از مقاومت [[الجزیره]] در لیست سیاه هنرپیشگان قرار داشت<ref>[https://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1/891329/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B6%D9%85%DB%8C%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 معرفی فیلم نبرد الجزایر]</ref>.


# فیلم در سال 1966 در جشنواره ونیز جایزه شیر طلایی را به خود اختصاص داد و در کشور‌‌های [[الجزایر]]، آمریکا و ایتالیا با موفقیت روبه‌رو شد و نامزد سه جایزه بزرگ سینمایی شد؛ اما این اکران با سانسور صحنه‌‌‌های شکنجه فیلم همراه بود.
# اکران فیلم تا سال 1971 در [[فرانسه]] و انگلستان ممنوع شد، سازمان ارتش سری [[فرانسه]] (OAS) به‌شدت با فیلم مخالفت نمود و خانواده‌‌‌های سه مدیر سینما در [[فرانسه]] را در صورت اکران به قتل تهدید کرد و در سینما‌‌هایی که تصمیم به اکران داشتند، بمب کار گذاشت.
# یک باند فاشیستی در سال 1972 به تماشاگرانی که در سینمایی در شهر رم برای دیدن فیلم آمده بودند، حمله نموده و یک نفر از آنان را به‌شدت مجروح کردند.
# اداره عملیات ویژه پنتاگون در ماه آگوست سال گذشته (2003)فیلم را برای کارکنان خود پخش کرد. این تصمیم در راستای آگاهی دقیق‌تر از نوع عملیات مسلمانان بر ضد اشغالگران، اتخاذ شده است. به گفته مسئولان ارشد پنتاگون این فیلم دارای نکات آموزنده‌ای برای نظامیان آمریکایی است.
# یاسف سعدی، در نقش جعفر، در زندگی واقعی خود نیز ژنرال جبهه آزادی‌بخش میهنی [[الجزایر]] بود. او در دوران مبارزات خود توسط فرانسویان دستگیر و زندانی شد و خاطراتش را در زندان نوشت که بعد‌‌ها پونته‌کوروو سولیناس برای داستان فیلم از آن استفاده کردند.
# بازیگر نقش علی لاپوآنته سواد نداشت و تا پیش از انتخاب برای بازی در این نقش هرگز به سینما نرفته بود.
# مرد میان‌سالی که در فیلم شکنجه شده و به لاپوآنته، خیانت می‌کند، موقتاً برای ایفای نقش خود از یکی از زندان‌‌های [[الجزیره]] آزاد شده بود.
# تنها بازیگر حرفه‌ای "نبرد [[الجزیره]]" ژان مارتین در نقش سرهنگ ماتیو بود که در دهه 1950 به علت حمایت از مقاومت [[الجزیره]] در لیست سیاه هنرپیشگان قرار داشت<ref>[https://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1/891329/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B6%D9%85%DB%8C%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 معرفی فیلم نبرد الجزایر]</ref>.
== جستارهای وابسته ==
== پانویس ==  
== پانویس ==  
{{پانویس}}
{{پانویس}}