confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اهل | '''اهل الرجعة''' یا اهلرجعت به کسانی میگویند که در دنیا به آنها ظلم شده و اکنون در سرای دیگر هستند، اما در زمانی پیش از [[قیامت]] به امر الهی به دنیا باز میگردند تا از کسانی که به آنها ظلم کردهاند، انتقام بگیرند. این امر پس از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] عجلاللهتعالی فرجهالشریف واقع خواهد شد. | ||
== رجعت | == معناشناسی رجعت == | ||
رجعت در لغت به معنای بازگشت است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه رجع؛ طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه رجع.</ref> و مقصود آن است که تعدادی از مردگان در زمان ظهور | [[رجعت]] در لغت به معنای بازگشت است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه رجع؛ طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه رجع.</ref> و مقصود آن است که تعدادی از مردگان در زمان ظهور حضرتمهدی عجلاللهتعالی فرجهالشریف به دنیا باز میگردند.<ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵، شیخ مفید، اوائل المقالات، سال ۱۴۱۳ هجریقمری، ج۴، ص۷۷.</ref> در میان راوایات، از کلماتی نظیر «کرّه»، «ردّ» و «حشر» برای اشاره به رجعت استفاده شده است.<ref>بهمنی اصغر، رجعت از دیدگاه متکلمان برجسته شیعی، قم، انتشارات زایر، سال 1385 هجری شمسی، ص۲۷.</ref> | ||
== تاریخچه اعتقاد به رجعت == | == تاریخچه اعتقاد به رجعت == | ||
اعتقاد به رجعت در قرن اول | اعتقاد به رجعت در قرن اول هجریقمری در میان [[شیعه]] مطرح بوده به گونهای که در کتاب سلیم بنقیس که از قدیمیترین کتابهای شیعه است، نام رجعت آمده است.<ref>سلیم بنقیس هلالی، کتاب سلیم بنقیس، سال ۱۴۱۶ هجری قمری، ج۲، ص۵۶۲</ref> و بعدا در قرن دوم و سوم هجریقمری، اعتقاد به رجعت از نشانههای آشکار شیعه بر شمرده شده و فضل بن شاذان دو کتاب دراینباره نگاشته است.<ref>نجاشی احمد بنعلی، رجالنجاشی، سال ۱۳۶۵شمسی، ج۲، ص۱۶۸.</ref> علاوه روایات فراوانی درباره رجعت نقل شده است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، سال ۱۴۰۷ هجری قمری، ج۱، ص۱۹۶، ج۳،ص۱۳۱، ج۸، ص۵۰.</ref> همچنین [[شیخصدوق]] برخی از این روایات را در کتابهایش آورده و اعتقاد به آن را درست دانسته است. | ||
<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، سال ۱۳۷۸ شمسی، ج۲، ص۲۰۱</ref> <ref>شیخ صدوق، الخصال، سال ۱۳۶۲هجری شمسی، ص۱۰۸</ref> <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، سال ۱۳۶۱هجری شمسی، ص ۳۶۵.</ref> | <ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، سال ۱۳۷۸ شمسی، ج۲، ص۲۰۱</ref> <ref>شیخ صدوق، الخصال، سال ۱۳۶۲هجری شمسی، ص۱۰۸</ref> <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، سال ۱۳۶۱هجری شمسی، ص ۳۶۵.</ref> | ||
== رجعت در نگاه امامیه == | == رجعت در نگاه امامیه == | ||
یکی از ضروریات | یکی از ضروریات [[مذهبامامیه]]، اعتقاد به رجعت است<ref>طاهری ورسی احمد علی، رجعت یا حیات دوباره، قم، انتشارات مسجد جمکران، سال ۱۳۸۴هجری شمسی، ص۵۹</ref>. البته از منظر برخی، انکار رجعت موجب خروج از دین نمیشود.<ref>شبر سید عبدالله، حق الیقین فی معرفه اصول الدین، سال ۱۹۹۷ میلادی، ج۲، ص۳۵۴.</ref> رجعت بالاترین نشانه آشکار در [[تشیع]] دانسته شده است<ref>گلپایگانی سید محمد رضا، ارشادالسائل، سال ۱۴۰۳ هجری قمری، ص۲۰۳.</ref> و برخی از متکلمان شیعه مثل [[شیخمفید]] <ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.</ref> | ||
[[سیدمرتضی]] <ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref>و [[علامهمجلسی]] <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، سال ۱۴۱۰ هجری قمری، ج۵۳، ص۱۲۲.</ref> بر درست بودن اعتقاد به رجعت اجماع کردهاند. [[شیخ حُرّعاملی]] معتقد است در میان علمای امامیه کسی وجود ندارد که رجعت را انکار و روایات آن را تضعیف و تاویل کرده باشد. <ref>شیخ حرّ عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة سال ۱۳۸۰ هجری شمسی، ص۴۰۷.</ref> | |||
== تفسیر دیگر رجعت == | == تفسیر دیگر رجعت == | ||
از نگاه برخی از شیعیان، رجعت به معنای زندهشدن امامان و مومنان | از نگاه برخی از شیعیان، رجعت به معنای زندهشدن امامان و مومنان خالص نیست، بلکه به معنای بازگشت قدرت به مکتب [[اهل بیتعلیهمالسلام]] است که موجب استیلای تفکرات منسوب به امامت و شیعه بر جهان خواهد شد. | ||
<ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، سال ۱۴۰۵ هجری قمری، ج۱، ص۱۲۵</ref> <ref>شیخ طبرسی، مجمعالبیان، سال ۱۴۰۸ هجری قمری، ج۷، ص۲۳۴. | <ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، سال ۱۴۰۵ هجری قمری، ج۱، ص۱۲۵</ref> <ref>شیخ طبرسی، مجمعالبیان، سال ۱۴۰۸ هجری قمری، ج۷، ص۲۳۴. | ||
</ref> با این حال در منابع اشاره نشده است که چه کسی یا گروهی رجعت را این گونه تفسیر کرده است.<ref>طاهری ورسی احمد علی، رجعت یا حیات دوباره، قم، انتشارات مسجد جمکران، سال ۱۳۸۴هجری شمسی، ص63</ref> | </ref> با این حال در منابع اشاره نشده است که چه کسی یا گروهی رجعت را این گونه تفسیر کرده است.<ref>طاهری ورسی احمد علی، رجعت یا حیات دوباره، قم، انتشارات مسجد جمکران، سال ۱۳۸۴هجری شمسی، ص63</ref> | ||
== رجعت از منظر دیگر ادیان == | == رجعت از منظر دیگر ادیان == | ||
در روایات آمده است که رجعت مختص مسلمانان | در روایات آمده است که رجعت مختص مسلمانان نیست، از اینرو که به رجعت پیامبرانی چون [[دانیال]]، [[یوشع]]، [[عیسی]] و [[خضر]] و نیز برخی از مومنان دیگر ادیان چون [[اصحابکهف]] اشاره شده است. البته مفهوم این دسته از روایات خیلی روشن نیست.<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، سال ۱۴۱۰ هجری قمری، ج۵۳،ص۴۰و۷۶و۷۷و۹۰ </ref>در هر صورت، از مفهوم کلی روایات میتوان نتیجه گرفت که مؤمنان خالص و کافران خالص رجعت خواهند کرد.<ref>دانشنامه امام مهدی، سال۱۳۹۳ شمسی، ج۸، ص۴۷.</ref> | ||
== رجعت کنندگان == | == رجعت کنندگان == | ||
مشهور آن است که رجعت مختص مومنان و کافران خالص است. دراینباره روایات بسیاری مبنی بر رجعت پیامبران، اولیای خاص الهی خصوصا امام علی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام هنگام ظهور قائم | مشهور آن است که رجعت مختص [[مومنان]] و [[کافران]] خالص است. دراینباره روایات بسیاری مبنی بر رجعت پیامبران، اولیای خاص الهی خصوصا امام [[امام علی علیهالسلام]] و [[امام حسین علیهالسلام]] هنگام ظهور [[قائم آلمحمد صلیالله علیه]] وارد شده است. در برخی از منابع آمده است از جمله کسانی که به دنیا رجعت میکنند [[حضرت علی (ع)]] بن أبیطالب و فرزند او [[امام حسین|امام علی بن الحسین]] (ع) است که پس از انتقام از دشمنان خود، مدت زیادی را در جهان سلطنت مینمایند.<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 84 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>در برخی دیگر از روایات، به رجعت جمعی از اصحاب خاص پیامبر و امام علی علیهالسلام اشاره شده است و همچنین نام شهدا برای رجعت آمده است. در موازات رجعت مومنان خالص، کافران و [[منافقان]] نیز رجعت خواهند کرد که در یک کلام میتوان آن را با عنوان رجعت خالصان در ایمان و رجعت خالصان در کفر معرفی کرد.<ref>دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۴۷.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |