فاطمیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:


== وجه نام‌گذاری به فاطمیان ==
== وجه نام‌گذاری به فاطمیان ==
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها)]] هستند ولی در وجه این نام‌گذاری دیدگاه‌‏های مختلفی ابراز شده است:
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها)]] هستند ولی در وجه این نام‌گذاری دیدگاه‌‏های مختلفی ابراز شده است:


برخی با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها) انکار کرده‌‏اند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وی در کتاب خود به نام «یادی از قرامطه‏ [[بحرین]] و فاطمیان»، دلایل بسیاری بر این نظریه آورده است؛ یکی از آن دلایل این است که خلفای عباسی بغداد و اموی قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند و از طرف دیگر در کتاب‏های مقدس دروز صریح آمده که «عبداللّه‏ بن میمون» جدّ خلفای فاطمی بوده است<ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref>.
برخی با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها) انکار کرده‌‏اند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وی در کتاب خود به نام «یادی از [[قرامطه‏]] [[بحرین]] و فاطمیان»، دلایل بسیاری بر این نظریه آورده است؛ یکی از آن دلایل این است که خلفای عباسی [[بغداد]] و اموی قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند و از طرف دیگر در کتاب‏‌های مقدس دروز صریح آمده که «عبداللّه‏ بن میمون» جدّ خلفای فاطمی بوده است<ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref>.


برخی دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) درست دانسته‌‏اند، چنان‏‌که [[جرجی زیدان]] گفته است:
برخی دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) درست دانسته‌‏اند، چنان‏‌که [[جرجی زیدان]] گفته است:


«فرمان‏روایان فاطمی ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمان‏روایان شیعی خود را از فرزندان [[امام حسین|حسین (علیه السلام)]] فرزند فاطمه (سلام الله علیها) می‌دانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار [[عباسیان|بنی‌عباس]] بودند صحّت نسب آنان را تکذیب می‌‏کردند، ولی ما احتمال قوی می‏‌دهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّه‌‏ای از تاریخ نویسان، در نتیجه‏ هواخواهی عباسیان بوده است<ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref>».
«فرمان‏روایان فاطمی ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمان‏روایان شیعی خود را از فرزندان [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین (علیه السلام)]] فرزند فاطمه (سلام الله علیها) می‌دانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار [[عباسیان|بنی‌عباس]] بودند صحّت نسب آنان را تکذیب می‌‏کردند، ولی ما احتمال قوی می‏‌دهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّه‌‏ای از تاریخ نویسان، در نتیجه‏ هواخواهی عباسیان بوده است<ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref>».


عدّه‌‏ای بر آنند که اظهار نظر قطعی در‌این‌باره ممکن نیست چنان‏‌که س. م. استرن می‏‌گوید:
عدّه‌‏ای بر آنند که اظهار نظر قطعی در‌این‌باره ممکن نیست چنان‏‌که س. م. استرن می‏‌گوید:


معروف است که طبق یک سند رسمی فاطمی، خط خلفای فاطمی از طریق یک سلسله ائمه‏ مستوره به محمد بن اسماعیل بر می‏‌گردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه‏، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفای فاطمی ذرّیه‏ آنها را از محمد بن اسماعیل ندانسته‌‏اند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلی را به [[عبداللّه بن میمون قدّاح|عبداللّه‏ بن میمون قدّاح]] نسبت داده‌‏اند و ائمه‏ مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین [[علی بن ابی طالب|علی (علیه السلام)]] دانسته‏‌اند. این نظریه را می‌‏توان جعل کینه‏‌توزانه‏‌ای به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقه‌‏های مختلف نهضت اسماعیلی، نبایستی آیین اجداد قدّاحی‏‌ها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابی این شواهد گوناگون نمی‏‌توان به واقعیت واحدی رسید چون اسناد و مدارک قانع کننده‌‏ای در دسترس نیست<ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله‏ «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref>.
معروف است که طبق یک سند رسمی فاطمی، خط خلفای فاطمی از طریق یک سلسله ائمه‏ مستوره به محمد بن اسماعیل بر می‏‌گردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه‏، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفای فاطمی ذرّیه‏ آنها را از محمد بن اسماعیل ندانسته‌‏اند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلی را به [[عبداللّه بن میمون قدّاح|عبداللّه‏ بن میمون قداح]] نسبت داده‌‏اند و ائمه‏ مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین [[علی بن ابی طالب|علی (علیه السلام)]] دانسته‏‌اند. این نظریه را می‌‏توان جعل کینه‏‌توزانه‏‌ای به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقه‌‏های مختلف نهضت اسماعیلی، نبایستی آیین اجداد قدّاحی‏‌ها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابی این شواهد گوناگون نمی‏‌توان به واقعیت واحدی رسید چون اسناد و مدارک قانع کننده‌‏ای در دسترس نیست<ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله‏ «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref>.


گروهی دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفته‏‌اند: گر‌چه مؤسس سلسله‏ فاطمیان؛ یعنی عبیداللّه‏ المهدی، دارای نسب فاطمی نیست، ولی نسب خلفای فاطمی پس از او حقیقتاً فاطمی است و عبیداللّه‏ همان سعید بن حسین بن عبداللّه‏ بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدی هم امام مستودع بود و ودیعه‏ امامت را به پسرخوانده‌‏اش القائم (دومین خلیفه‏ فاطمی) رساند و این بدان جهت بود که امامان حقیقی اسماعیلیان در سلمیه‏ شام محصور بودند و از بیم «[[معتضد عباسی]]» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه‏ امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعی‏‌اش که القائم بامراللّه‏ فاطمی بود، برساند<ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref>.
گروهی دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفته‏‌اند: گر‌چه مؤسس سلسله‏ فاطمیان؛ یعنی عبیداللّه‏ المهدی، دارای نسب فاطمی نیست، ولی نسب خلفای فاطمی پس از او حقیقتاً فاطمی است و عبیداللّه‏ همان سعید بن حسین بن عبداللّه‏ بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدی هم امام مستودع بود و ودیعه‏ امامت را به پسرخوانده‌‏اش القائم (دومین خلیفه‏ فاطمی) رساند و این بدان جهت بود که امامان حقیقی اسماعیلیان در سلمیه‏ [[شام (شامات)|شام]] محصور بودند و از بیم «[[معتضد عباسی]]» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه‏ [[امامت]] را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعی‏‌اش که القائم بامراللّه‏ فاطمی بود، برساند<ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref>.


== ضعف خلافت و سقوط فاطمیان==
== ضعف خلافت و سقوط فاطمیان==
confirmed، مدیران
۳۳٬۵۱۷

ویرایش