۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
از نگاه سیاسی نیز توانست نخبگان سیاسی جامعه شیعه را با نام «[[حرکت المحرومین]]» در سال 1970 گرد هم آورد و شاخه نظامی آن را به نام «امل» فعال کند تا مقاومت در برابر اسراییل و عوامل آن را آغاز نماید. | از نگاه سیاسی نیز توانست نخبگان سیاسی جامعه شیعه را با نام «[[حرکت المحرومین]]» در سال 1970 گرد هم آورد و شاخه نظامی آن را به نام «امل» فعال کند تا مقاومت در برابر اسراییل و عوامل آن را آغاز نماید. | ||
<br> | <br> | ||
این گروه سیاسی که بعدها به «جنبش امل اسلامی» شهرت یافت، دارای ویژگی و اهدافی بود که مهم ترین آنها عبارت است از: «ایمان حقیقی به خداوند؛ ایمان به آزادی کامل میهن، از بین بردن ظلم اقتصادی و ابزارهای آن و ایجاد فرصت برای همه، مبارزه با استعمار و مطامع آن در تجاوز به لبنان، مقدس بودن سرزمین فلسطین و تلاش در جهت آزادی آن». | |||
<br> | |||
بعد از ناپدید شدن «امام موسی صدر» در اوت 1978، جنبش امل با فقدان رهبری سیاسی مواجه شد و اگر چه این خلأ را به طور موقت «[[حسین الحسینی]]» پر کرد، اما وی قدرت و کارایی «امام موسی صدر» را نداشت و نتوانست جنبش را متحد و یکپارچه نگه دارد. در سال 1980 «[[نبیه بری]]» که خود را وقف پیشبرد منافع سیاسی جامعه شیعه کرده بود به دبیر کلی جنبش امل برگزیده شد. | |||
<br> | |||
انتخاب «نبیه بری» به این سمت و سیاست های تک روانه او، از یک سو موجب اختلافات در داخل جنبش گردید و از سوی دیگر باعث سردی روابط امل با انقلاب اسلامی در [[ایران]] شد؛ زیرا ایران برخلاف خواسته های امل از حملات فلسطینی ها به نیروهای اسراییلی پشتیبانی کرد و امل نیز با وجود مخالفت ایران، به درگیر شدن در فرایند سیاسی لبنان ادامه داد. با این وجود، «جنبش امل ظاهرا خواهان داشتن روابط خوب و حسنه با ایران می باشد، ولی تأکید دارد که نباید این روابط باعث شود که جنبش، هویت خود را گم کند و این هویت، لبنانی بودنش می باشد». | |||
ویرایش