confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
«از على بن ابى طالب(علیهالسلام) نقل شده است که بسم الله را به جهر میخواند و این خبر به تواتر رسیده است، و هر کس در دین خویش به على بن ابى طالب(علیهماالسلام) اقتدا کند، به یقین هدایت یافته است؛ به این دلیل که پیامبر خدا(صلیالله علیه وآله وسلّم) درباره على فرمود: «أللّهم أدر الحقّ مع علىٍّ حیث دار»؛ (پروردگارا! حق را بر محور على ـ هر گونه که وى حرکت میکند ـ قرار ده)». <ref>التفسیر الکبیر، فخر رازى، فخر الدین، ج 1، ص 205 (ذیل تفسیر آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» از سوره حمد).</ref> | «از على بن ابى طالب(علیهالسلام) نقل شده است که بسم الله را به جهر میخواند و این خبر به تواتر رسیده است، و هر کس در دین خویش به على بن ابى طالب(علیهماالسلام) اقتدا کند، به یقین هدایت یافته است؛ به این دلیل که پیامبر خدا(صلیالله علیه وآله وسلّم) درباره على فرمود: «أللّهم أدر الحقّ مع علىٍّ حیث دار»؛ (پروردگارا! حق را بر محور على ـ هر گونه که وى حرکت میکند ـ قرار ده)». <ref>التفسیر الکبیر، فخر رازى، فخر الدین، ج 1، ص 205 (ذیل تفسیر آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» از سوره حمد).</ref> | ||
=== 2. غناى فقه اهلبیت(علیهمالسلام) === | === 2. غناى فقه اهلبیت(علیهمالسلام) === | ||
فقه اهلبیت(علیهمالسلام) که برگرفته از کتاب و سنّت است، فقهى ریشه دار و غنى است که شجره طیّبه آن در هیچ برهه اى از تاریخ، از ریشه جدا نشده است. فقهاى اهلبیت افزون بر تمسّک به کتاب، از سخنان امامان اهلبیت(علیهمالسلام) نیز بهره میگیرند که ریشههاى آن به سنّت رسول خدا(صلیالله علیه وآله وسلّم) منتهى میشود؛ امامان اهلبیت بازگو کننده سنّت رسول خدا و شارح کلمات آن حضرت بودند، بنابراین، سرچشمه فقه اهلبیت(علیهمالسلام) کتاب خدا و سنّت ناب رسول خداست، که توسط امامان اهلبیت(علیهمالسلام) تبیین شده است. | فقه اهلبیت(علیهمالسلام) که برگرفته از کتاب و سنّت است، فقهى ریشه دار و غنى است که شجره طیّبه آن در هیچ برهه اى از تاریخ، از ریشه جدا نشده است. فقهاى اهلبیت(علیهمالسلام) افزون بر تمسّک به کتاب، از سخنان امامان اهلبیت(علیهمالسلام) نیز بهره میگیرند که ریشههاى آن به سنّت رسول خدا(صلیالله علیه وآله وسلّم) منتهى میشود؛ امامان اهلبیت(علیهمالسلام) بازگو کننده سنّت رسول خدا و شارح کلمات آن حضرت بودند، بنابراین، سرچشمه فقه اهلبیت(علیهمالسلام) کتاب خدا و سنّت ناب رسول خداست، که توسط امامان اهلبیت(علیهمالسلام) تبیین شده است. | ||
در روایات فراوانى از امامان اهلبیت(علیهمالسلام) نقل شده که آنچه ما میگوییم از رسول خداست، یا حدیث ما، حدیث پدران ما و حدیث رسول خداست. <ref>مجموعه این احادیث که بیش از ده روایت است، با تعبیرات مختلف در جلد اوّل جامع احادیث الشیعه، ص 180 به بعد آمده است.</ref> محقّق بزرگ آیتالله بروجردى(قدّس سرّه) در تعاملى که با دانشگاه الازهر و مفتى وقت آن زمان مصر شیخ محمود شلتوت داشت، این مجموعه از احادیث را نیز براى وى ارسال کرد و شیخ شلتوت نیز با توجّه به محتواى این احادیث و مانند آن، فتواى تاریخى خویش را بیان کرد که: عمل به مذهب جعفرى نیز براى مسلمین مجزى است. <ref>براى آگاهى از فتواى شیخ شلتوت ر.ک: مجلّه رسالة الاسلام، سال یازدهم، شماره 1، ص 108.</ref> | در روایات فراوانى از امامان اهلبیت(علیهمالسلام) نقل شده که آنچه ما میگوییم از رسول خداست، یا حدیث ما، حدیث پدران ما و حدیث رسول خداست. <ref>مجموعه این احادیث که بیش از ده روایت است، با تعبیرات مختلف در جلد اوّل جامع احادیث الشیعه، ص 180 به بعد آمده است.</ref> محقّق بزرگ آیتالله بروجردى(قدّس سرّه) در تعاملى که با دانشگاه الازهر و مفتى وقت آن زمان مصر شیخ محمود شلتوت داشت، این مجموعه از احادیث را نیز براى وى ارسال کرد و شیخ شلتوت نیز با توجّه به محتواى این احادیث و مانند آن، فتواى تاریخى خویش را بیان کرد که: عمل به مذهب جعفرى نیز براى مسلمین مجزى است. <ref>براى آگاهى از فتواى شیخ شلتوت ر.ک: مجلّه رسالة الاسلام، سال یازدهم، شماره 1، ص 108.</ref> | ||
با توجّه به عدم انفکاک فقه اهلبیت از سنّت نبوى و ریشه دار بودن آن، غناى این فقه مشهود است؛ به ویژه که فقهاى اهلبیت، هرگز احساس خلاء قانونى نمیکنند و خود را بى نیاز از قیاس و استحسان و مانند آن میدانند. | با توجّه به عدم انفکاک فقه اهلبیت(علیهمالسلام) از سنّت نبوى و ریشه دار بودن آن، غناى این فقه مشهود است؛ به ویژه که فقهاى اهلبیت، هرگز احساس خلاء قانونى نمیکنند و خود را بى نیاز از قیاس و استحسان و مانند آن میدانند. | ||
=== 3. انفتاح باب اجتهاد === | === 3. انفتاح باب اجتهاد === | ||
هر چند فقه شیعه در گذر تاریخ از فراز و فرودهایى برخوردار بود، ولى فقهاى امامیّه باب اجتهاد را نبستند و راه فهم تازه و اجتهاد در نصوص کتاب و سنّت را براى اهلش بازگذاشتند و همین نکته سبب شد که فقه اهلبیت رشد کند و همراه با تحوّلات زمانه، براى نیازهاى مسلمین پاسخى در خور داشته باشد. فقه به تمام زوایاى زندگى مردم نفوذ کرده و اقشار و صنفهاى مختلف جامعه توانستهاند پاسخ پرسشهاى فقهى خویش را از فقیهان اهلبیت بشنوند. <ref>ر.ک: دائرة المعارف فقه مقارن، مکارم شیرازی، ناصر، ج 1، بحث «انفتاح باب اجتهاد».</ref> | هر چند فقه شیعه در گذر تاریخ از فراز و فرودهایى برخوردار بود، ولى فقهاى امامیّه باب اجتهاد را نبستند و راه فهم تازه و اجتهاد در نصوص کتاب و سنّت را براى اهلش بازگذاشتند و همین نکته سبب شد که فقه اهلبیت رشد کند و همراه با تحوّلات زمانه، براى نیازهاى مسلمین پاسخى در خور داشته باشد. فقه به تمام زوایاى زندگى مردم نفوذ کرده و اقشار و صنفهاى مختلف جامعه توانستهاند پاسخ پرسشهاى فقهى خویش را از فقیهان اهلبیت بشنوند. <ref>ر.ک: دائرة المعارف فقه مقارن، مکارم شیرازی، ناصر، ج 1، بحث «انفتاح باب اجتهاد».</ref> |