confirmed
۵۶۷
ویرایش
خط ۳۴۳: | خط ۳۴۳: | ||
اسلام كه از قرن سيزدهم وارد كشور نيجريه شده بود، به مردم امكان داد تا با تمدن و جهان معاصر آشنا شوند و دولتي نيرومند تشكيل دهند. انگلستان پس از مشاهده چنين وضعيتی در امور داخلی شمال نيجريه ابتدا دخالت نكرده و تنها به تسلط اقتصادی و نظارت بر سياست خارجی آن ناحيه اكتفا كرد. سرانجام در قسمت غرب و جنوب نيجريه كه مردم آن داراي مذهب آنيميسم بودند، و قبيله ايبو نيز در آن منطقه سكونت داشت، استعمار توانست با بكارگرفتن ميسيونرهای مسيحي، در سال 1903 ميلادی بر تمام منطقة نيجريه تسلّط يابد. | اسلام كه از قرن سيزدهم وارد كشور نيجريه شده بود، به مردم امكان داد تا با تمدن و جهان معاصر آشنا شوند و دولتي نيرومند تشكيل دهند. انگلستان پس از مشاهده چنين وضعيتی در امور داخلی شمال نيجريه ابتدا دخالت نكرده و تنها به تسلط اقتصادی و نظارت بر سياست خارجی آن ناحيه اكتفا كرد. سرانجام در قسمت غرب و جنوب نيجريه كه مردم آن داراي مذهب آنيميسم بودند، و قبيله ايبو نيز در آن منطقه سكونت داشت، استعمار توانست با بكارگرفتن ميسيونرهای مسيحي، در سال 1903 ميلادی بر تمام منطقة نيجريه تسلّط يابد. | ||
بدين ترتيب، آخرين ناحيه از متصرفات استعمار انگليس، ناحيه شمالی كشور نيجريه بود كه اكثريت مردم آن منطقه مسلمان بودند و هم اكنون نيز اكثريت جمعيت شمال را مسلمانان تشكيل می دهند. بنابراين انگلستان، پس از گذشت پنجاه و چهار سال از سلطهاش بر شهر لاگوس يعني در سال 1851، توانست در سال 1903 ميلادی بر شمال نيجريه تسلّط يابد. استعمار كه با جهاد مسلمانان موقعيت خود را در خطر می ديد در سست كردن پايههای حكومت در شمال، تلاش وسيعی را به عمل آورد و سرانجام توانست باعث فروپاشی حكومت اسلامی در آن منطقه گردد. | بدين ترتيب، آخرين ناحيه از متصرفات استعمار انگليس، ناحيه شمالی كشور نيجريه بود كه اكثريت مردم آن منطقه مسلمان بودند و هم اكنون نيز اكثريت جمعيت شمال را مسلمانان تشكيل می دهند. بنابراين انگلستان، پس از گذشت پنجاه و چهار سال از سلطهاش بر شهر لاگوس يعني در سال 1851، توانست در سال 1903 ميلادی بر شمال نيجريه تسلّط يابد. استعمار كه با جهاد مسلمانان موقعيت خود را در خطر می ديد در سست كردن پايههای حكومت در شمال، تلاش وسيعی را به عمل آورد و سرانجام توانست باعث فروپاشی حكومت اسلامی در آن منطقه گردد. | ||
صرفنظر از | صرفنظر از داوری و قضاوت درخصوص قيام و جهاد تاريخی شيخ عثمان و بررسی تحليلی عملكرد و فعاليت اين عالم مذهبی، و باتوجه به اختلاف ماهوی نهضتها و جنبشهاي متعدّد در طول تاريخ كه هيچگاه يكسان و مشابه نبودهاند و بايد مستقلاً و با توجه به ويژگيهای منحصر به فرد خود، مورد مطالعه و ارزيابی قرار گيرند، و وجوه تشابه و افتراق آنها با يكديگر مقايسه شوند، در اين نوشتار تلاش گرديده تا معرّفی و شناخت اجمالی درخصوص جايگاه اين شخصيت تاريخي به عمل آيد. | ||
در بررسي و | در بررسي و مطالعه مسائل و مباحث مربوط به قاره سياه آفريقا، نام و جهاد شيخ عثمان و خلافت سوكوتو، در كليه منابع و مآخذ فراوان به چشم ميخورد. بنابراين شناخت ويژگيهاي خلافت سوكوتو و ارائه كلياتي درخصوص اقدامات اين عالممذهبي لازم و ضروري بنظر ميرسد. | ||
بدين ترتيب، در جهت شناختهرچهبهترشخصيتاينرهبردينی،ايامكودكی،تحصيلات،اساتيد،فعاليتهای فرهنگي و تبليغی،قيام،هجرت، تجزيه و تحليل اجتماعي فرهنگي و اقتصادي علل پديده جهاد، اهداف و آرمانهاي شيخ عثمان و دستـآوردهاي اين نهضتاسلامي، مورد بررسي و امعان نظر قرار گرفته و ابعاد و ويژگيهای اين نهضت اسلامي و مباني انديشههای بنيان گذار آن، تبيين و تشريح گرديده است. | |||
==نسب و نیاکان== | ==نسب و نیاکان== |