confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
اندیشههای هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان میبرد، زمینههای بروز اندیشههای انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم میکند؛ زیرا جامعهای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصههای مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینههای شکلگیری سلفیگری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکلگیری آن افکند. | اندیشههای هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان میبرد، زمینههای بروز اندیشههای انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم میکند؛ زیرا جامعهای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصههای مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینههای شکلگیری سلفیگری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکلگیری آن افکند. | ||
روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصههای ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در [[جنگهای صلیبی]] ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیونها کشته و زخمی و ویرانیهای بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله [[مغول]] به [[جهان اسلام]] در سال 617 قمری، مسألهای دیگری بود که شاید بیش از جنگهای صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانیهای بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن [[عباسیان|خلافت عباسی]] توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای [[ | روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصههای ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در [[جنگهای صلیبی]] ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیونها کشته و زخمی و ویرانیهای بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله [[مغول]] به [[جهان اسلام]] در سال 617 قمری، مسألهای دیگری بود که شاید بیش از جنگهای صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانیهای بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن [[عباسیان|خلافت عباسی]] توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بود، آثار بسیار ویرانگری در جهان اهلسنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغههای اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیانبار و ویرانساز حمله مغول را چنان میداند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو میکند که ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانههای بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدتها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد. | ||
از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سالهای 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف [[عثمانی|خلافت عثمانی]] و حکومت ممالیک، زمینهای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل میکرد، نه سیاست و شایستگی. | از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سالهای 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف [[عثمانی|خلافت عثمانی]] و حکومت ممالیک، زمینهای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل میکرد، نه سیاست و شایستگی. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
* [[کرامیه]]، که از گروههای اهلسنت بودند و به تجسیم و تشبیه اعتقاد داشتند؛ | * [[کرامیه]]، که از گروههای اهلسنت بودند و به تجسیم و تشبیه اعتقاد داشتند؛ | ||
* [[نصیریه]]، که یکی از فرقههای غلات شیعه بودند و میپنداشتند روح خدا در حضرت علی(علیهالسلام) حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا میدانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛ | * [[نصیریه]]، که یکی از فرقههای غلات شیعه بودند و میپنداشتند روح خدا در [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]] حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا میدانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛ | ||
* [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنههای بسیاری را بوجود آوردند؛ | * [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنههای بسیاری را بوجود آوردند؛ | ||
* فرقههای نوظهور [[صوفیه]]، که رشد آنها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمیداشت؛ اینان در فرقههای اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده ی اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند. | * فرقههای نوظهور [[صوفیه]]، که رشد آنها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمیداشت؛ اینان در فرقههای اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده ی اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند. |