confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
(←حکومت) |
|||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==حکومت== | ==حکومت== | ||
ملکم حکومت را سازمانی میداند که مستقل از ملت است و منشاء امر و نهی در جامعه میباشد. <ref>اصیل، حجتالله، میرزاملکمخان ناظمالدوله و نظریهپردازی مدرنیتهی ایرانی، ص۳۱، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> بدین ترتیب حکومت را منشاء حق و تکلیف معرفی میکند. وظایف چنین حکومتی در نظر ملکمخان محصور به حفظ نظم، حفظ حقوق جانی و حفظ حقوق مالی میباشد و خارج از این سه عمل هیچ تکلیفی برعهدهی دولت نیست.<ref>اصیل، حجتالله، زندگی واندیشهی میرزا ملکمخان ناظمالدوله، ص۸۷، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> ملکم دربارهی شکل حکومت، آنرا به دو نوع سلطنتی و جمهوری تقسیم میکند. وجه ممیزهی این دو نوع حکومت، چگونگی دستیابی فرمانروایان به حکومت و ماندگاری یا ناپایداری آنها میباشد. «هرگاه در یک طایفه حکومت در دست یکنفر باشد و اجرای حکومت در خانوادهی آن حکومت موروثی باشد ترکیب آنرا سلطنت میگویند و اگر حکومت یک طایفه موافق یک قرار معین نوبت بهنوبت منتقل شود ترکیب آن را جمهوری مینامند.» <ref>اصیل، حجتالله، رسالههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله، پیشین، ص۳۱، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> حکومت سلطنت نیز به دو نوع مطلق و معتدل (مشروطه) تقسیم میشود. «در هر حکومتی که هم اختیار وضع قانون و هم اختیار اجرای قانون در دست پادشاه باشد، ترکیب حکومت را سلطنت مطلق میگویند.... در حکومتی که اجرای قانون با پادشاه و وضع قانون با ملت است ترکیب آن حکومت را سلطنت معتدل (مشروطه) میگویند.» <ref>اصیل، حجتالله، رسالههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله، پیشین، ص۳۲، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> او که نمیخواست موجبات نگرانی ناصرالدین شاه را فراهم آورد اینگونه اظهارنظر میکرد که «اوضاع سلطنت معتدل به حالت ایران مناسبتی ندارد و چیزی که برای ما لازم است سلطنت مطلق است.» <ref>اصیل، حجتالله، رسالههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله، پیشین، ص۳۲، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> ملکمخان دولت آرمانی خود را در شکل آن نمیجوید. آرمان سیاسی او حکومت قانون است و مدعی است که رواج قانون حتی در یک نظام استبدادی حلال مشکلات است. | ملکم حکومت را سازمانی میداند که مستقل از ملت است و منشاء امر و نهی در جامعه میباشد. <ref>اصیل، حجتالله، میرزاملکمخان ناظمالدوله و نظریهپردازی مدرنیتهی ایرانی، ص۳۱، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول.</ref> بدین ترتیب حکومت را منشاء حق و تکلیف معرفی میکند. وظایف چنین حکومتی در نظر ملکمخان محصور به حفظ نظم، حفظ حقوق جانی و حفظ حقوق مالی میباشد و خارج از این سه عمل هیچ تکلیفی برعهدهی دولت نیست.<ref>اصیل، حجتالله، زندگی واندیشهی میرزا ملکمخان ناظمالدوله، ص۸۷، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول.</ref> ملکم دربارهی شکل حکومت، آنرا به دو نوع سلطنتی و جمهوری تقسیم میکند. وجه ممیزهی این دو نوع حکومت، چگونگی دستیابی فرمانروایان به حکومت و ماندگاری یا ناپایداری آنها میباشد. «هرگاه در یک طایفه حکومت در دست یکنفر باشد و اجرای حکومت در خانوادهی آن حکومت موروثی باشد ترکیب آنرا سلطنت میگویند و اگر حکومت یک طایفه موافق یک قرار معین نوبت بهنوبت منتقل شود ترکیب آن را جمهوری مینامند.» <ref>اصیل، حجتالله، رسالههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله، پیشین، ص۳۱، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول.</ref> حکومت سلطنت نیز به دو نوع مطلق و معتدل (مشروطه) تقسیم میشود. «در هر حکومتی که هم اختیار وضع قانون و هم اختیار اجرای قانون در دست پادشاه باشد، ترکیب حکومت را سلطنت مطلق میگویند.... در حکومتی که اجرای قانون با پادشاه و وضع قانون با ملت است ترکیب آن حکومت را سلطنت معتدل (مشروطه) میگویند.» <ref>اصیل، حجتالله، رسالههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله، پیشین، ص۳۲، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول.</ref> او که نمیخواست موجبات نگرانی ناصرالدین شاه را فراهم آورد اینگونه اظهارنظر میکرد که «اوضاع سلطنت معتدل به حالت ایران مناسبتی ندارد و چیزی که برای ما لازم است سلطنت مطلق است.» <ref>اصیل، حجتالله، رسالههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله، پیشین، ص۳۲، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول.</ref> ملکمخان دولت آرمانی خود را در شکل آن نمیجوید. آرمان سیاسی او حکومت قانون است و مدعی است که رواج قانون حتی در یک نظام استبدادی حلال مشکلات است. | ||
==جمعبندی== | ==جمعبندی== |