۸۷٬۷۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سپاه صحابه | سپاه صحابه از گروههای تکفیری [[پاکستان]] است. هدف سپاه صحابه ایجاد یک کشور یکپارچه [[سنی]] و اعلان [[شیعه|شیعیان]] به عنوان اقلیت [[کافر]] در [[پاکستان]] است. آنان برای [[تکفیر]] شیعیان نسبتهای دروغی همچون اعتقاد به [[کفر]] [[صحابه]]، عدم ختم [[نبوت]] و [[تحریف قرآن]] را به آنها نسبت میدهند؛ درحالیکه هیچیک از علمای [[شیعه]] معتقد به این امور نیست و حتی کسی را که قائل به این موارد باشد را [[کافر]] میدانند. سپاه صحابه پس از کشته شدن «حقنواز جهنگوی» دچار اختلاف در راهبرد شد که در این بین سه نفر از اعضا اقدام به تأسیس شاخه نظامی سپاه صحابه به نام «[[لشگر جهنگوی]]» نمودند. | ||
== | == درگیریهای مذهبی در پاکستان == | ||
[[محمد علی جناح]] و [[اقبال لاهوری]] مدتها پیش با یکدیگر راجع به تأسیس [[پاکستان]] یعنی کشور مستقل [[مسلمانان]] به نتایجی رسیده بودند. جناح از سال 1940 م بعد از پشت سر نهادن مرحله زمینهسازی افکار عمومی در این راستا علناً وارد مرحله رویارویی استدلالی با مخالفان بر سر این مسئله شد. | [[محمد علی جناح]] و [[اقبال لاهوری]] مدتها پیش با یکدیگر راجع به تأسیس [[پاکستان]] یعنی کشور مستقل [[مسلمانان]] به نتایجی رسیده بودند. جناح از سال 1940 م بعد از پشت سر نهادن مرحله زمینهسازی افکار عمومی در این راستا علناً وارد مرحله رویارویی استدلالی با مخالفان بر سر این مسئله شد. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
نام این کشور جدید را به خاطر اینکه [[مسلمانان]] هندوها را نجس میدانستند، «[[پاکستان]]» نهادند که از دو ترکیب فارسی و به معنی سرزمین پاکان بهره گرفتند. | نام این کشور جدید را به خاطر اینکه [[مسلمانان]] هندوها را نجس میدانستند، «[[پاکستان]]» نهادند که از دو ترکیب فارسی و به معنی سرزمین پاکان بهره گرفتند. | ||
تشکیل کشوری اسلامی موجب شد که سیل عظیمی از [[مسلمانان]] از سراسر [[هند]] به سوی این کشور سرازیر شوند. بسیاری از [[مسلمانان]] [[هند]] که از پنجاب [[هند]] و ایالت هاریانا به [[پاکستان]] مهاجرت کردند، اکثراً [[سنی]] مذهب و متعلق به جماعت [[دیوبندی]] بودند. این مهاجران بدون زمین، به | تشکیل کشوری اسلامی موجب شد که سیل عظیمی از [[مسلمانان]] از سراسر [[هند]] به سوی این کشور سرازیر شوند. بسیاری از [[مسلمانان]] [[هند]] که از پنجاب [[هند]] و ایالت هاریانا به [[پاکستان]] مهاجرت کردند، اکثراً [[سنی]] مذهب و متعلق به جماعت [[دیوبندی]] بودند. این مهاجران بدون زمین، به پنجاب [[پاکستان]] مهاجرت کرده بودند، و همین امر موجب شد که جنگهای مذهبی در [[پاکستان]] در میان مذاهب مختلف در [[پاکستان]] و به خصوص در ایالت پنجاب بالا گیرد؛ بهطوریکه در دهه هشتاد میلادی این جنگها به خشونتهای مذهبی کشانده شد. | ||
=تشکیل سپاه صحابه= | =تشکیل سپاه صحابه= | ||
بعد از به روی کار آمدن «ژنرال ضیاءالحقّ» در ششم ژوئیه 1977 میلادی و با اعلان طرح اجرای «نظام مصطفی» در سال 1978 میلادی مورد توجّه رهبران مذهبی [[شیعه]] به ویژه علامه مفتی جعفر حسین قرار گرفت. [[ضیاءالحق]] در زمینه اسلامیکردن کشور [[پاکستان]] فرامینی صادر کرد که دامنه گستردهای داشت، طرحهایی همچون اخذ [[زکات]] اجباری از پساندازهای نقدی در بانکها، یکدست کردن برنامه آموزش دینی، و دولتی کردن اوقاف | بعد از به روی کار آمدن «ژنرال ضیاءالحقّ» در ششم ژوئیه 1977 میلادی و با اعلان طرح اجرای «نظام مصطفی» در سال 1978 میلادی مورد توجّه رهبران مذهبی [[شیعه]] به ویژه علامه مفتی جعفر حسین قرار گرفت. [[محمد ضیاء الحق|ضیاءالحق]] در زمینه اسلامیکردن کشور [[پاکستان]] فرامینی صادر کرد که دامنه گستردهای داشت، طرحهایی همچون اخذ [[زکات]] اجباری از پساندازهای نقدی در بانکها، یکدست کردن برنامه آموزش دینی، و دولتی کردن اوقاف شیعیان، واکنشهای منفی شیعیان را بر انگیخت. | ||
درست 70 روز بعد از استقرار جمهوری اسلامی در روزهای 12 و 13 آوریل 1979 میلادی، جمعیتی حدود یکصد هزار نفر از | درست 70 روز بعد از استقرار جمهوری اسلامی در روزهای 12 و 13 آوریل 1979 میلادی، جمعیتی حدود یکصد هزار نفر از شیعیان سراسر [[پاکستان]] در شهر بهگرا واقع در پنجاب که بیشتر ساکنان آن از شیعیان هستند، تجمع کردند. | ||
در این تجمع افزون بر انتخاب رهبری مفتی جعفر حسین، نخستین گامهای تأسیس تشکیلات در تحریک نفاذ [[فقه جعفری]] برداشته شد. به موجب این تظاهرات، دولت مجبور به پذیرش توافق نامهای با | در این تجمع افزون بر انتخاب رهبری مفتی جعفر حسین، نخستین گامهای تأسیس تشکیلات در تحریک نفاذ [[فقه جعفری]] برداشته شد. به موجب این تظاهرات، دولت مجبور به پذیرش توافق نامهای با شیعیان شد و شیعیان از پرداخت زکات معاف شدند، و همچنین دیگر خواسته شیعیان عملی گردید. | ||
بعد از تأسیس | بعد از تأسیس «حزب فقه جعفری»، دو کنفرانس توسط جماعت اسلامی [[پاکستان]] و جمعیت علمای [[اسلام]] برای تقابل با جنبشی که شیعیان ایجاد کرده بودند شکل گرفت. در این راستا (ISI) با حمایت آمریکا و [[عربستان]]، گروهی از [[مسلمانان]] مهاجر [[دیوبندی]] را به مبارزه علیه فعالیتهای حزب فقه جعفری تشویق کرد. | ||
در این فضا، «انجمن سپاه صحابه» که بعدها به «سپاه صحابه [[پاکستان]]» تغییر نام داد به رهبری [[حقنواز جهنگوی]] از روحانیون جمعیت علمای [[اسلام]] در سال 1985 میلادی برابر با سال 1364 شمسی ایجاد شد، و برخی از روحانیون ضد شیعی همچون «[[ضیاءالرحمن فاروقی]]»، «[[ایثارالحق قاسمی]]» و «[[اعظم طارق]]» (که بعدها از رهبران سپاه صحابه شدند)، | در این فضا، «انجمن سپاه صحابه» که بعدها به «سپاه صحابه [[پاکستان]]» تغییر نام داد به رهبری [[حقنواز جهنگوی]] از روحانیون جمعیت علمای [[اسلام]] در سال 1985 میلادی برابر با سال 1364 شمسی ایجاد شد، و برخی از روحانیون ضد شیعی همچون «[[ضیاءالرحمن فاروقی]]»، «[[ایثارالحق قاسمی]]» و «[[اعظم طارق]]» (که بعدها از رهبران سپاه صحابه شدند)، حقنواز را در تشکیل سپاه صحابه همراهی کردند. | ||
=== ماهیت سپاه صحابه === | === ماهیت سپاه صحابه === | ||
سپاه صحابه پاکستان یکی از گروههای بسیار خشن عرصه فرقهگرایی در پاکستان به شمار میرود و سرمنشأ و الهامبخش سایر فرقهگرایان است. | سپاه صحابه پاکستان یکی از گروههای بسیار خشن عرصه فرقهگرایی در پاکستان به شمار میرود و سرمنشأ و الهامبخش سایر فرقهگرایان است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== منشأ شکلگیری سپاه صحابه === | === منشأ شکلگیری سپاه صحابه === | ||
در منشأ شکلگیری گروه افراطی و بسیار خشن سپاه صحابه، دو امر سهم بیشتری دارند: | در منشأ شکلگیری گروه افراطی و بسیار خشن سپاه صحابه، دو امر سهم بیشتری دارند: | ||
* اول: بهزعم برخی کارشناسان، تکوین سپاه صحابه، واکنشی به تشکیل «تحریک فقه جعفری» است. تحریک فقه جعفری سازمانی است که در دفاع از حقوق شیعیان در 1979م، مقارن اجرای قوانین اسلامی حکومت ژنرال ضیاءالحق توسط مفتی جعفر حسین و علامه سید احمد رضوی شکل گرفت. بعد از تأسیس تحریک فقه جعفری، دو کنفرانس توسط «جماعت اسلامی پاکستان» و «جمعیت العلمای اسلام» برای مبارزه با جنبشی که شیعیان ایجاد کرده بودند، ترتیب داده شد. «آیاسآی» با حمایت امریکا، عربستان و عراق گروهی از مسلمانان مهاجر دیوبندی را به مبارزه با فعالیتهای تحریک فقه جعفری تشویق کرد، بنابراین، انجمن سپاه صحابه به رهبری مولانا حق نواز جهنگوی که خود یکی از روحانیون جمعیت العلمای اسلام بود، بهمنظور به توازن کشیدن قوای سیاسی پاکستان و پیشبرد منافع مسلمانان اهلسنت در سال 1985 به وجود آمد. حفظ و پاسداری از حرمت صحابه پیامبر و جلوگیری از رشد تشیع، از اهداف سپاه صحابه است. سپاه صحابه معتقد است که شیعیان مسلمان نیستند. <ref>جریانهای افراطی در پاکستان، ص 288.</ref> یکی از رهبران پیشین این گروه در این باره گفته است: مولانا حق نواز شهید بهمنظور جلوگیری از موج فزاینده خشونت با صحابه و پس از اعلام تکفیر خلفای راشدین توسط رهبری کشور همسایه (ایران)، سپاه صحابه را بنیانگذاری کرد. <ref>جریانهای افراطی در پاکستان، ص 289</ref>. | * اول: بهزعم برخی کارشناسان، تکوین سپاه صحابه، واکنشی به تشکیل «تحریک فقه جعفری» است. تحریک فقه جعفری سازمانی است که در دفاع از حقوق شیعیان در 1979م، مقارن اجرای قوانین اسلامی حکومت ژنرال ضیاءالحق توسط مفتی جعفر حسین و علامه سید احمد رضوی شکل گرفت. بعد از تأسیس تحریک فقه جعفری، دو کنفرانس توسط «جماعت اسلامی پاکستان» و «جمعیت العلمای اسلام» برای مبارزه با جنبشی که شیعیان ایجاد کرده بودند، ترتیب داده شد. «آیاسآی» با حمایت امریکا، عربستان و عراق گروهی از مسلمانان مهاجر دیوبندی را به مبارزه با فعالیتهای تحریک فقه جعفری تشویق کرد، بنابراین، انجمن سپاه صحابه به رهبری مولانا حق نواز جهنگوی که خود یکی از روحانیون جمعیت العلمای اسلام بود، بهمنظور به توازن کشیدن قوای سیاسی پاکستان و پیشبرد منافع مسلمانان اهلسنت در سال 1985 به وجود آمد. حفظ و پاسداری از حرمت صحابه پیامبر و جلوگیری از رشد تشیع، از اهداف سپاه صحابه است. سپاه صحابه معتقد است که شیعیان مسلمان نیستند. <ref>جریانهای افراطی در پاکستان، ص 288.</ref> یکی از رهبران پیشین این گروه در این باره گفته است: مولانا حق نواز شهید بهمنظور جلوگیری از موج فزاینده خشونت با صحابه و پس از اعلام تکفیر خلفای راشدین توسط رهبری کشور همسایه (ایران)، سپاه صحابه را بنیانگذاری کرد. <ref>جریانهای افراطی در پاکستان، ص 289</ref>. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
در مجموع تمام رهبران سپاه صحابه و [[لشکر جهنگوی]] از مدارس مذهبی [[پاکستان]] فارغالتحصیل شدهاند. شبهنظامیان آن هم عمدتاً در مدارس مذهبی مختلف با گرایش [[دیوبندی]] در پنجاب و کراچی تحصیل کردهاند. | در مجموع تمام رهبران سپاه صحابه و [[لشکر جهنگوی]] از مدارس مذهبی [[پاکستان]] فارغالتحصیل شدهاند. شبهنظامیان آن هم عمدتاً در مدارس مذهبی مختلف با گرایش [[دیوبندی]] در پنجاب و کراچی تحصیل کردهاند. | ||
سپاه صحابه گرچه خود را حنفی و [[دیوبندی]] میخوانند، امّا اندیشه [[دیوبندیه]] هیچگاه با اندیشه تکفیری آنان سازگاری ندارد. [[ابوحنیفه]] امام [[مذهب]] [[حنفیان]] از جمله [[دیوبندیان]] هیچگاه اقدام به [[تکفیر]] مسلمانی نکرد و به چنین مطلبی در فقه الاکبر خود تصریح کرده است. از بزرگان [[دیوبندیه]] هم خلیل «احمد سهارنپوری» عدم [[تکفیر]] [[مسلمانان]] را روش علمای دارالعلوم و بزرگان و مشایخ خود دانسته، و چنان بیان میدارد که [[شیعه]] بودن کسی موجب [[کفر]] نمیگردد. | سپاه صحابه گرچه خود را حنفی و [[دیوبندی]] میخوانند، امّا اندیشه [[دیوبندیه]] هیچگاه با اندیشه تکفیری آنان سازگاری ندارد. [[ابوحنیفه]] امام [[مذهب]] [[حنفی|حنفیان]] از جمله [[دیوبندیه|دیوبندیان]] هیچگاه اقدام به [[تکفیر]] مسلمانی نکرد و به چنین مطلبی در فقه الاکبر خود تصریح کرده است. از بزرگان [[دیوبندیه]] هم خلیل «احمد سهارنپوری» عدم [[تکفیر]] [[مسلمانان]] را روش علمای دارالعلوم و بزرگان و مشایخ خود دانسته، و چنان بیان میدارد که [[شیعه]] بودن کسی موجب [[کفر]] نمیگردد. | ||
«شیخالاسلام حسین احمد مدنی»، یکی دیگر از بزرگان [[دیوبند]]، بعد از نقل طولانی از کلمات برخی از مشایخ [[دیوبند]] مبنی بر احتیاط آنها در مسئله [[تکفیر]] [[مسلمانان]]، متذکر احتیاط رشید احمد گنگوهی (از مؤسسین جامع دارالعلوم دیوبند) و پیروانش در [[تکفیر]] [[مسلمانان]] میشود. | «شیخالاسلام حسین احمد مدنی»، یکی دیگر از بزرگان [[دیوبند]]، بعد از نقل طولانی از کلمات برخی از مشایخ [[دیوبند]] مبنی بر احتیاط آنها در مسئله [[تکفیر]] [[مسلمانان]]، متذکر احتیاط رشید احمد گنگوهی (از مؤسسین جامع دارالعلوم دیوبند) و پیروانش در [[تکفیر]] [[مسلمانان]] میشود. | ||
به گفته او، رویه علمای [[دیوبند]] در این مسئله این است که اگر یک در هزار احتمال ایمان در مقابل [[کفر]] شخصی باشد، حمل بر ایمانش میکنند، نه آنکه در [[تکفیر]] آن شخص شتاب کنند. «محمد انورشاه کشمیری»، شیخ الحدیث جامعه دارالعلوم، مسئله [[تکفیر]] [[مسلمانان]] را از امور خطیری میداند که تنها افراد عالم به وجوه و اسباب [[کفر]] میتوانند دراینباره اظهار نظر کنند. | به گفته او، رویه علمای [[دیوبند]] در این مسئله این است که اگر یک در هزار احتمال ایمان در مقابل [[کفر]] شخصی باشد، حمل بر ایمانش میکنند، نه آنکه در [[تکفیر]] آن شخص شتاب کنند. «محمد انورشاه کشمیری»، شیخ الحدیث جامعه دارالعلوم، مسئله [[تکفیر]] [[مسلمانان]] را از امور خطیری میداند که تنها افراد عالم به وجوه و اسباب [[کفر]] میتوانند دراینباره اظهار نظر کنند. | ||
اما در مقابل، سپاه صحابه، که خود را از اهلسنت و جماعت معرفی میکنند، باید به جای اینکه در سرتاسر کتابشهایشان، دم از [[کافر]] بودن [[شیعه]] بزنند، به کتاب خدا و [[روایات]] | اما در مقابل، سپاه صحابه، که خود را از اهلسنت و جماعت معرفی میکنند، باید به جای اینکه در سرتاسر کتابشهایشان، دم از [[کافر]] بودن [[شیعه]] بزنند، به کتاب خدا و [[روایات]] صحاح و کتب کلامی و فقهی بزرگان [[اهلسنت]]، مخصوصاً به رویه اسلاف و بزرگان خود از علمای احناف و علمای دارالعلوم [[دیوبند]] توجه کنند و متذکر این امر شوند که بزرگان آنها چگونه در مسئله [[تکفیر]] [[مسلمانان]] افراط نمیکردند و حتی اگر احتمال ضعیفی دال بر ایمان شخص داشتند، حکم به اسلامش میکردند و به راحتی حکم [[تکفیر]] وی را صادر نمیکردند؛ حکم به تکفیری که طبق گفته کشمیری هر کسی اهلیت نظر دادن در مورد آن را ندارد. | ||
رویکرد فکری خاص آنان سبب شد که انجمن سپاه صحابه بعد از تقویت تشکیلات خود، در ایالات مختلف [[پاکستان]] همچون پنجاب، خیبر پختونخوا و سند، اقدام به تأسیس مدارسی با رویکرد فکری خود کند تا بتوانند آزادانه و طبق میل خود افرادی را در جهت افکار و آرای خود تربیت کند، گرچه اساس اندیشه [[دیوبندیه]] و حنفیت با افکار آنان سازگاری نداشته باشد. | رویکرد فکری خاص آنان سبب شد که انجمن سپاه صحابه بعد از تقویت تشکیلات خود، در ایالات مختلف [[پاکستان]] همچون پنجاب، خیبر پختونخوا و سند، اقدام به تأسیس مدارسی با رویکرد فکری خود کند تا بتوانند آزادانه و طبق میل خود افرادی را در جهت افکار و آرای خود تربیت کند، گرچه اساس اندیشه [[دیوبندیه]] و حنفیت با افکار آنان سازگاری نداشته باشد. | ||
سپاه صحابه در کتب و مجلات منتشره خود همواره مطالباتی مثل [[کافر]] خواندن | سپاه صحابه در کتب و مجلات منتشره خود همواره مطالباتی مثل [[کافر]] خواندن شیعیان در [[پاکستان]] و تشکیل حکومت بر اساس خلافت را در راس موضوعات قرار می دهد. | ||
== الف) تکفیر شیعه == | == الف) تکفیر شیعه == | ||
هدف اصلی سپاه صحابه ایجاد یک کشور یکپارچه [[سنی]] و اعلان | هدف اصلی سپاه صحابه ایجاد یک کشور یکپارچه [[سنی]] و اعلان شیعیان به عنوان اقلیت [[کافر]] در [[پاکستان]] است. آنان جزوات متعددی علیه شیعیان در سراسر [[پاکستان]] توزیع میکنند و به انتشار فتواهای ضد شیعی صادره از سوی نهادهایی دینی مبنی بر [[کافر]] بودن شیعیان میپردازند، و از دولت [[پاکستان]] تدوین قانونی مبنی بر [[کافر]] دانستن شیعیان را میخواهند که در جمعآوری کتابها و سخنرانان به نحوی صحابه را توهین میکنند. | ||
به باور جناح افراطگرای سپاه صحابه | به باور جناح افراطگرای سپاه صحابه شیعیان سه راه بیشتر نداشتند: یا دست از مذهب خود بردارند و مسلمان شوند، یا ماهیانه مبلغی ثابت به عنوان جزیه بپردازند یا از محل سکونتشان مهاجرت کنند. کوچ اجباری شیعیان از پاراچنار و دیر اسماعیلخان به مناطقی چون پنجاب و کوهات در این راستا انجام میگیرد. | ||
=== ادله سپاه صحابه در تکفیر شیعه === | === ادله سپاه صحابه در تکفیر شیعه === | ||
رهبران سپاه صحابه، و در رأس آنها | رهبران سپاه صحابه، و در رأس آنها ضیاءالرحمن فاروقی و اعظم طارق، به سه دلیل [[شیعه]] را [[تکفیر]] میکنند: | ||
'''1. کافر دانستن صحابه:''' رهبران سپاه صحابه در آثار خود، با شاهد قرار دادن برخی از روایات و در کنار هم قرار دادن برخی سخنان علمای [[شیعه]]، چنین استدلال میکند که | '''1. کافر دانستن صحابه:''' رهبران سپاه صحابه در آثار خود، با شاهد قرار دادن برخی از روایات و در کنار هم قرار دادن برخی سخنان علمای [[شیعه]]، چنین استدلال میکند که شیعیان، همه [[صحابه]] پیامبر را به جز تعداد اندکی به خاطر انکار ولایت حضرت امیرالمؤمنین مرتد میدانند و [[تکفیر]] [[صحابه]] از جانب [[شیعه]]، دلیل بر [[کافر]] بودن خود شیعیان است. | ||
نقد و بررسی: | نقد و بررسی: | ||
اگر کسی درباره نظر [[شیعه]] راجع به [[صحابه]] تحقیق کند، نظر [[شیعه]] را نظر معتدلی مییابد، نه مانند غلاتی که تمامی آنها را [[تکفیر]] میکنند و نه مانند جمهور، تمامی آنها را توثیق میکنند. به نظر [[شیعه]]، صحبت با | اگر کسی درباره نظر [[شیعه]] راجع به [[صحابه]] تحقیق کند، نظر [[شیعه]] را نظر معتدلی مییابد، نه مانند غلاتی که تمامی آنها را [[تکفیر]] میکنند و نه مانند جمهور، تمامی آنها را توثیق میکنند. به نظر [[شیعه]]، صحبت با پیامبر اکرم، فضیلت است، ولی مجرد صحبت کافی نیست و [[صحابه]] مانند دیگر مردمان هستند. در بین آنها افراد عادل و افراد منافق و مجهولالحال وجود داشتند. شیعیان به قول عدول آنها استناد کرده، قول خروجکنندگان بر وصی و برادر پیامبر و همچنین مرتکبین کبائر را رد میکنند و درباره مجهولالحال توقف میکنند، تا اینکه وضعیت روشن گردد. | ||
در واقع موضع اختلاف بین [[شیعه]] و اهلسنت در مورد [[عدالت]] جمیع [[صحابه]] یا بعض [[صحابه]] است. [[اهلسنت]] تمامی [[صحابه]] را عادل میدانند، ولی [[شیعه]] برخی از آنها را عادل میدانند. اینکه [[شیعه]] قائل به [[سب]] و | در واقع موضع اختلاف بین [[شیعه]] و اهلسنت در مورد [[عدالت]] جمیع [[صحابه]] یا بعض [[صحابه]] است. [[اهلسنت]] تمامی [[صحابه]] را عادل میدانند، ولی [[شیعه]] برخی از آنها را عادل میدانند. اینکه [[شیعه]] قائل به [[سب]] و لعن [[صحابه]] است، یا اینکه [[شیعه]] قائل به [[ارتداد]] [[صحابه]] بعد از [[نبی اکرم]] است، و یا اینکه [[روایات]] [[صحابه]] علیالاطلاق حجّت نیست، اینها از تهمتهایی بر ضد [[شیعه]] است، درحالیکه [[شیعه]] از این تهمتها مبراست. شیعیان دستورهای دین خود را از بزرگان [[صحابه]] اخذ میکنند و در حق کسانی از [[صحابه]] که نمیشناسند کلامی نمیگویند و بر قسم آخر که قائل به فسق آنها هستند و عادل نمیدانند، این حکم را از کتاب و سنت گرفتهاند. | ||
'''2. ختم نبوت''' | '''2. ختم نبوت''' | ||
یکی دیگر از اتهاماتی که سپاه [[صحابه]] به [[شیعه]] وارد میکنند و به موجب آن [[شیعه]] را از دایره [[اسلام]] خارج میدانند، مسئله ختم [[نبوت]] است. به نظر آنها از آنجایی که خاتمیت | یکی دیگر از اتهاماتی که سپاه [[صحابه]] به [[شیعه]] وارد میکنند و به موجب آن [[شیعه]] را از دایره [[اسلام]] خارج میدانند، مسئله ختم [[نبوت]] است. به نظر آنها از آنجایی که خاتمیت پیامبر اکرم از ضروریات دین مبین [[اسلام]] است و اگر کسی بدان [[ایمان]] نداشته باشد به اتفاق [[مسلمانان]]، [[کافر]]، و از دایره [[اسلام]] خارج است. | ||
از طرف دیگر | از طرف دیگر شیعیان تمامی صفات موجود برای انبیا را برای دوازده [[امام]] خود ثابت میدانند و آنها را همانند پیامبر اکرم، معصوم و واجبالاطاعة میدانند. در نتیجه با این عقیده، [[شیعیان]] قائل به دوازده [[امام]] پیامبرنما شدهاند که این خود به نحوی منجر به انکار ختم [[نبوت]] میشود. | ||
نقد و بررسی: | نقد و بررسی: | ||
در حالی که [[شیعه]] امامیه، مانند سایر [[مسلمانان]] به | در حالی که [[شیعه]] امامیه، مانند سایر [[مسلمانان]] به خاتمیت [[رسالت]] حضرت نبیاکرم ایمان دارند، شیخطوسی از بزرگان [[مذهب]] [[شیعه]]، اعتقاد شیعیان به خاتمیت پیامبر اکرم را به این معنا میداند که تا روز قیامت هیچ پیامبری پس از ایشان مبعوث نمیشود. طبق نظر [[شیعه]]، مسئله خاتمیت از مسائل ضروری دین مبین [[اسلام]] است. | ||
مذهب [[شیعه]] چنان به این عقیده پایبند است که حتی فقهای آن برخی از فرق ضاله، همچون [[بهائیان]] و [[قادیانیه]] را که منکر | مذهب [[شیعه]] چنان به این عقیده پایبند است که حتی فقهای آن برخی از فرق ضاله، همچون [[بهائیان]] و [[قادیانیه]] را که منکر خاتمیت دعوت و رسالت پیامبر شدهاند، مرتد دانسته، آنها را از زمره [[اسلام]] خارج میدانند. | ||
اما اینکه چرا [[شیعه]] اطاعت از [[ائمه]] خود را همانند اطاعت از | اما اینکه چرا [[شیعه]] اطاعت از [[ائمه]] خود را همانند اطاعت از نبی مکرم اسلام واجب میداند، به موجب نصوصی است که در اینباره وارد شده است. در [[حدیث ثقلین]] نقل شده است که حضرت نبی اکرم فرمودند: «إنی قد ترکت فیکم أمرین لن تضلوا بعدی ما إن تمسکتم بهما؛ کتاب الله وعترتی أهل بیتی». طبق این [[حدیث]]، تمسک به [[احادیث]] ایشان و پیروی از آنها، پیروی از قول رسول اکرم است. | ||
درباره عصمت [[ائمه]] دوازدهگانه [[شیعه]] امامیه آنچه باعث شده است سپاه صحابه [[ائمه]] دوازدهگانه را نزد [[شیعه]]، نبی بپندارند، گمانشان به این است که «[[عصمت]]» رابطه تساوی با مقام «نبوت» دارد؛ غافل از اینکه نسبت [[عصمت]] به [[نبوت]] رابطه اعم است. به این مفهوم که شخصی میتواند [[معصوم]] ـ یعنی دارای قوهای که شخص را از وقوع در خطا و معصیت حفظ کند ـ باشد، ولی با این حال دارای مقام نبوت نباشد، و این چیزی نیست که [[شیعه]] از خود اختراع کرده باشد. | درباره عصمت [[ائمه]] دوازدهگانه [[شیعه]] امامیه آنچه باعث شده است سپاه صحابه [[ائمه]] دوازدهگانه را نزد [[شیعه]]، نبی بپندارند، گمانشان به این است که «[[عصمت]]» رابطه تساوی با مقام «نبوت» دارد؛ غافل از اینکه نسبت [[عصمت]] به [[نبوت]] رابطه اعم است. به این مفهوم که شخصی میتواند [[معصوم]] ـ یعنی دارای قوهای که شخص را از وقوع در خطا و معصیت حفظ کند ـ باشد، ولی با این حال دارای مقام نبوت نباشد، و این چیزی نیست که [[شیعه]] از خود اختراع کرده باشد. | ||
خداوند در قرآن در حق | خداوند در قرآن در حق اهلبیت پیامبر میفرماید: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا؛ مراد از «[[رجس]]» در آیه کریمه، رجس معنوی است که ظاهرترین آن «[[فسق]]» است، که به موجب آیه، از اهلبیت به دور است. | ||
'''3. تحریف قرآن''' | '''3. تحریف قرآن''' | ||
[[تحریف قرآن]] یکی دیگر از بهانههایی است که رهبران سپاه صحابه برای [[تکفیر]] | [[تحریف قرآن]] یکی دیگر از بهانههایی است که رهبران سپاه صحابه برای [[تکفیر]] شیعیان در پیش گرفتهاند. فاروقی باب دوم از کتاب تاریخی دستاویز را به این امر اختصاص داده، [[تحریف قرآن]] را از اعتقادات [[شیعه]] امامیه معرفی میکند. او معتقد است شیعیان نهتنها قائل به تحریف معنوی [[قرآن]] هستند، بلکه معتقد به تحریف ظاهری آن هم هستند. شیعهای که چنین اعتقادی دارد، نباید خودش را [[مسلمان]] معرفی کند و [[کافر]] است. | ||
فاروقی مسئله [[تحریف قرآن]] را در کتابهای اصول کافی، احتجاج طبرسی و فصلالخطاب امری ثابتشده تلقی میکند. | فاروقی مسئله [[تحریف قرآن]] را در کتابهای اصول کافی، احتجاج طبرسی و فصلالخطاب امری ثابتشده تلقی میکند. اعظم طارق با تأیید کلام فاروقی، از بزرگان [[دیوبند]] درخواست میکند که به [[کفر]] نویسندگان این کتابها و پیروان آنها، یعنی شیعیان فتوا دهد. | ||
نقد و بررسی: | نقد و بررسی: | ||
اکثر قریب بهاتفاق [[شیعه]] معتقد به عدم تحریف قرآن هستند. [[شیخ صدوق]] از بزرگان مذهب امامیه، اعتقاد [[شیعه]] را بر این اساس بیان میکند که قرآنی که خداوند متعال بر | اکثر قریب بهاتفاق [[شیعه]] معتقد به عدم تحریف قرآن هستند. [[شیخ صدوق]] از بزرگان مذهب امامیه، اعتقاد [[شیعه]] را بر این اساس بیان میکند که قرآنی که خداوند متعال بر پیامبر اکرم نازل کرده، همان قرآنی است که در دست مردم وجود دارد، و چیزی بیشتر از آیات آن نیست. تعداد سورههای آن 114 عدد است و اگر کسی به ما نسبت دهد که بیشتر از این را قائل هستیم، آن شخص کاذب است. | ||
[[شیخ طوسی]] هم دراینباره میفرمایند: | [[شیخ طوسی]] هم دراینباره میفرمایند: | ||
قول به زیادت و نقصان هر دو درباره [[قرآن کریم]] مردود است؛ زیرا درباره تحریف به زیاده، اجماع بر بطلان آن است و راجع به قول به نقصان در قرآن، ظاهر کلام [[مسلمانان]] بر عدم نقصان است و همین قول مناسب برای [[مذهب]] ما است. | قول به زیادت و نقصان هر دو درباره [[قرآن کریم]] مردود است؛ زیرا درباره تحریف به زیاده، اجماع بر بطلان آن است و راجع به قول به نقصان در قرآن، ظاهر کلام [[مسلمانان]] بر عدم نقصان است و همین قول مناسب برای [[مذهب]] ما است. | ||
از طرفی دیگر علمای [[اهلسنت]] هم قول به [[تحریف قرآن]] از سوی [[شیعه]] را مردود شمردهاند، رحمتالله عثمانی هندی از علمای حنفی [[شبهقاره]] [[هند]]، اتهام [[تحریف قرآن]] را از [[شیعه]] امامیه دور شمرده و معتقد است نزد [[شیعه]] [[امامیه]] [[قرآن]] از هر گونه تغییر و تبدیل محفوظ بوده است. | از طرفی دیگر علمای [[اهلسنت]] هم قول به [[تحریف قرآن]] از سوی [[شیعه]] را مردود شمردهاند، رحمتالله عثمانی هندی از علمای حنفی [[شبهقاره]] [[هند]]، اتهام [[تحریف قرآن]] را از [[شیعه]] امامیه دور شمرده و معتقد است نزد [[شیعه]] [[امامیه]] [[قرآن]] از هر گونه تغییر و تبدیل محفوظ بوده است. شیعیان اگر کسی از آنها، قائل به نقصان در [[قرآن]] شود، قول او را مردود میدانند و نمیپذیرند. | ||
[[محمد غزالی]] از رهبران فکری [[اخوانالمسلمین]] دراینباره نکته جالبی میگوید: | [[محمد غزالی]] از رهبران فکری [[اخوانالمسلمین]] دراینباره نکته جالبی میگوید: | ||
من از برخی در مجلس علمی شنیدم که میگفت [[شیعه]] [[قرآن]] دیگری دارد که نسبت به [[قرآن]] معروف دارای کم و زیاده است. من به آن شخص گفتم: این قرآنی که شما میگویید کجاست؟ چرا هیچ انس و جنّی خلال این روزگار طویل بر این کتاب اطّلاعی ندارد؟ اینها افترا بر [[شیعه]] است. | من از برخی در مجلس علمی شنیدم که میگفت [[شیعه]] [[قرآن]] دیگری دارد که نسبت به [[قرآن]] معروف دارای کم و زیاده است. من به آن شخص گفتم: این قرآنی که شما میگویید کجاست؟ چرا هیچ انس و جنّی خلال این روزگار طویل بر این کتاب اطّلاعی ندارد؟ اینها افترا بر [[شیعه]] است. | ||
== ب) تشکیل خلافت و مقابله با جمهوری اسلامی ایران == | == ب) تشکیل خلافت و مقابله با جمهوری اسلامی ایران == | ||
یکی از اهدافی که سپاه صحابه در صدد آن است، برگرداندن نظام حکومتی در [[پاکستان]] از جمهوری به سیستم [[خلافت]] است. [[حقنواز جهنگوی]] مؤسس این گروه، خواستار تبدیل شدن دولت [[پاکستان]] به یک دولت [[سنی]] که در آن | یکی از اهدافی که سپاه صحابه در صدد آن است، برگرداندن نظام حکومتی در [[پاکستان]] از جمهوری به سیستم [[خلافت]] است. [[حقنواز جهنگوی]] مؤسس این گروه، خواستار تبدیل شدن دولت [[پاکستان]] به یک دولت [[سنی]] که در آن خلافت اسلامی احیا، و بر اساس فقه حنفی اداره شود. اعظم طارق از رهبران سپاه صحابه در اکتبر سال 2000 میلادی در سخنرانی خود که در کنفرانس بینالمللی دفاع [[صحابه]] در کراچی صورت گرفت، اعلام کرد که هدف سپاه صحابه، تغییر در 28 شهرستان بزرگ [[پاکستان]]، و تبدیل آنان به مدل شهرستانهای اسلامی که در آن تلویزیون، سینما و موسیقی ممنوع است. سپاه صحابه در تلاش است با انتشار مجله خلافت راشده فعالیت شبکهای خود را هر چه بیشتر گسترش دهد تا بتواند به آرمان مورد نظر دست یابد. | ||
بر این اساس، سپاه صحابه تفکّر شیعی را مانع بزرگی در مقابل حاکم کردن نظام سیاسی مبتنی بر خلافت تلقی میکند، لذا از هر گونه تلاش در جهت رشد تشیع سیاسی و مقابله با نفوذ ایران دریغ نمیکند. حقنواز در سخنرانیهایش نهتنها از ایران، بلکه از بنیانگذار [[جمهوری اسلامی ایران]] | بر این اساس، سپاه صحابه تفکّر شیعی را مانع بزرگی در مقابل حاکم کردن نظام سیاسی مبتنی بر خلافت تلقی میکند، لذا از هر گونه تلاش در جهت رشد تشیع سیاسی و مقابله با نفوذ ایران دریغ نمیکند. حقنواز در سخنرانیهایش نهتنها از ایران، بلکه از بنیانگذار [[جمهوری اسلامی ایران]] امام خمینی در سخنانشان به بدی یاد میکرد. | ||
او از این ترس داشت که انقلاب | او از این ترس داشت که انقلاب امام خمینی با شعار اتحاد و وحدت بین [[مسلمانان]] بتواند به نحوی جامعه [[اهلسنت]] [[پاکستان]] همچون جماعت اسلامی [[پاکستان]] را با خود همراه سازد. ازاینرو سپاه صحابه بارها جماعت اسلامی [[پاکستان]] را به دلیل حمایتش از انقلاب اسلامی ایران مورد انتقاد قرار میداد، تا مبادا حمایت آنان زمینه تشیع سیاسی در [[پاکستان]] گردد. | ||
=رهبران سپاه صحابه= | =رهبران سپاه صحابه= | ||
[[حقنواز جهنگوی]] مؤسس انجمن سپاه صحابه یک روحانی [[سنی]] با گرایش فکری [[دیوبندی]] و وابسته به حزب جمعیت العلماء اسلام (JUI) بود، او قبل از تشکیل انجمن سپاه صحابه تقابلاتی را با فرقه | [[حقنواز جهنگوی]] مؤسس انجمن سپاه صحابه یک روحانی [[سنی]] با گرایش فکری [[دیوبندی]] و وابسته به حزب جمعیت العلماء اسلام (JUI) بود، او قبل از تشکیل انجمن سپاه صحابه تقابلاتی را با فرقه قادیانیه و [[بریلویه|بریلویت]] داشت. حقنواز که فردی متعصّب و ضدّ [[شیعه]] بود، به همراه چند تن از روحانیون ضد [[شیعه]] [[دیوبندی]]؛ همچون ضیاءالرحمن فاروقی، ایثارالحق قاسمی و اعظم طارق و با هدف حفظ و پاسداری از حرمت [[صحابه]]، مقابله با نفوذ [[ایران]] در [[پاکستان]] و جلوگیری از رشد تشیع سیاسی، سپاه صحابه را تشکیل دادند. او اهل تألیف نبود، ولی در قالب سخنرانی، توانست طرفداران زیادی برای خود در شهر جهنگ جلب کند، رویکرد افراطیاش نهایت کار را به جایی رساند که در سال 1990 م ترور شد، حامیان او این [[ترور]] را به گروههای شیعی نسبت دادند. | ||
پس از قتل | پس از قتل حقنواز جهنگوی در 23 فوریه 1990 م، ایثارالحق قاسمی، رهبری حزب را بر عهده گرفت. او با استفاده از گشایش دموکراتیک که پس از مرگ ژنرال ضیاءالحق در سال 1988 م اتفاق افتاد در انتخابات عمومی شرکت کرد، و در سال 1990 میلادی موفق به کسب اولین صندلی مجلس ملی حزب شد. | ||
او با این کار میخواست با نفوذ | او با این کار میخواست با نفوذ شیعیان در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی [[پاکستان]] مقابله کند. | ||
در پی [[ترور]] | در پی [[ترور]] ایثار الحق در سال 1991 م، ضیاءالرحمن فاروقی را به رهبری سپاه صحابه انتخاب کردند، او هم بعد از چند سال رهبری گروه، به همراه 22 نفر از همراهانش، در 19 ژوئیه سال 1997 م، بر اثر انفجار یک بمب در یک دادگاهی در شهر لاهور کشته شد. | ||
بعد از کشتن شدن او، | بعد از کشتن شدن او، اعظم طارق جانشین وی شد. او نیز همچون ایثارالحق قاسمی حائز کرسی در مجلس ملی [[پاکستان]] شد تا بتواند هدف قاسمی، مبنی بر مقابله با نفوذ [[شیعیان]] در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی [[پاکستان]] ادامه دهد، اعظم طارق با ورودش به مجلس، لایحه ناموس [[صحابه]] را ارائه داد تا بتواند ممنوعیت [[توهین]] [[صحابه]] را تبدیل قانون در [[پاکستان]] کند. رویکرد ضد شیعی او به حدی بود که در زمان ریاستش متهم به رهبری 103 ترور علیه رهبران و مردم [[شیعه]] [[پاکستان]] شد. | ||
در نهایت اعظم طارق، به همراه چهار نفر دیگر، توسط سه مرد مسلح ناشناس در | در نهایت اعظم طارق، به همراه چهار نفر دیگر، توسط سه مرد مسلح ناشناس در اسلام آباد در 6 اکتبر سال 2003 [[ترور]] شد. پس از قتل او، پیروان او به مغازهها، رستورانها و چند سینما حمله کردند و به آتش کشیدند. | ||
پس از کشته شدن | پس از کشته شدن اعظم طارق، «مولوی علی شیر حیدری» زعامت گروه را بر عهده گرفت. او نیز در آگوست 2009 در ایالت سند به قتل رسید. پس از قتل حیدری، محمّد احمد لدهیانوی به عنوان رهبر سپاه صحابه معرفی گردید و تا حال حاضر به سمت خود باقی است. | ||
== حامیان سپاه صحابه == | == حامیان سپاه صحابه == | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
=== دولت پاکستان === | === دولت پاکستان === | ||
برخی از تحلیل گران بر این باروند: هنگامی که | برخی از تحلیل گران بر این باروند: هنگامی که ضیاءالحق با کودتای نظامی بر مسند قدرت نشست، چنین رژیم نظامی به مذاق طرفداران دموکراسی خوش نیامد. بر این اساس ضیاءالحق برای مقابله با آنان؛ به حمایت از برخی گروههای اسلامی پرداخت. ممکن است برخی از تشویقهای دولت ضیاءالحق از سپاه صحابه برای مقابله با تقاضای هرچه بیشتر دموکراسی باشد. | ||
برخی دیگر بر این باورند؛ | برخی دیگر بر این باورند؛ ضیاءالحق برای دفع تحرکات شیعیان در [[پاکستان]]، اقدام به حمایت و پشتیبانی از حقنواز جهنگوی نمود. طالق خوسا مدیر کل سابق آژانس تحقیقات فدرال در تأیید این ماجرا میگوید: | ||
من جهنگوی را به خاطر سخنرانیای که در ماه محرم 1980 م علیه | من جهنگوی را به خاطر سخنرانیای که در ماه محرم 1980 م علیه شیعیان ایراد کرده بود دستگیر کردم، امّا چیزی نمیگذرد که با دستور آزادی از سوی ضیاءالحق، جهنگوی از زندان آزاد میگردد. | ||
این سیاست [[پاکستان]] همچنان ادامه داشت تا اینکه [[پرویز مشرف]] با کودتای نظامی در تاریخ 12 اکتبر 1999 م قدرت به دست میگیرد. | این سیاست [[پاکستان]] همچنان ادامه داشت تا اینکه [[پرویز مشرف]] با کودتای نظامی در تاریخ 12 اکتبر 1999 م قدرت به دست میگیرد. مشرف در 14 آگوست 2001 هشدارهایی را به گروه سپاه صحابه میدهد، اما بعد از حوادث 11 سپتامبر در آمریکا، [[القاعده]] متهم اصلی این حادثه اعلام میگردد. از طرفی چون [[طالبان]] از [[القاعده]] حمایت کرد، و به هیچ وجه حاضر به تحویل [[بنلادن]] سرکرده وقت [[القاعده]] نشد، ایالات متحده عزم حمله به [[افغانستان]] و [[طالبان]] کرد. سپاه صحابه که ارتباط تنگاتنگی با طالبان داشت اعلام داشت در صورت حمله [[آمریکا]] به [[افغانستان]] نیروی نظامی سپاه صحابه برای حمایت از [[طالبان]] و تقابل با [[ایالات متحده]] وارد عمل خواهد شد، و همین امر موجب شد که [[پرویز مشرف]] در 12 ژانویه سال 2002 م فعالیت سپاهصحابه را ممنوع اعلام کند. | ||
پیرو همین حکم، افراد گروه تحت تعقیب قرار گرفت و بسیاری از افراد آن، دستگیر شدند. طبق اعلام سپاهصحابه به موجب این ممنوعیت، حضور آنان در 74 بخش از مراکز فعالیتشان، و همچنین در 225 مرکز تحصیلی آنان، در سال 2002 میلادی ممنوع اعلام شد. | پیرو همین حکم، افراد گروه تحت تعقیب قرار گرفت و بسیاری از افراد آن، دستگیر شدند. طبق اعلام سپاهصحابه به موجب این ممنوعیت، حضور آنان در 74 بخش از مراکز فعالیتشان، و همچنین در 225 مرکز تحصیلی آنان، در سال 2002 میلادی ممنوع اعلام شد. | ||
به دلیل این ممنوعیت، | به دلیل این ممنوعیت، اعظم طارق رهبر وقت سپاه صحابه نام گروه خود را «ملّت اسلامی [[پاکستان]] (MIP)» گذاشت، امّا چیز نگذشت که [[پرویز مشرف]] این گروه را هم با نام جدید در سپتامبر سال 2003 میلادی در لیست گروهها تروریسی قرار داد. | ||
اما با وجود این ممنوعیتها سپاه صحابه رفتار خشنوتآمیز فرقهای خود را در قالب نام جدیدی به نام «اهلالسنت والجماعت (ASWJ)» در زمان رهبری مولوی علی شیر حیدری ادامه داد. | اما با وجود این ممنوعیتها سپاه صحابه رفتار خشنوتآمیز فرقهای خود را در قالب نام جدیدی به نام «اهلالسنت والجماعت (ASWJ)» در زمان رهبری مولوی علی شیر حیدری ادامه داد. | ||
در آوریل سال 2005 بود که [[ایالات متحده آمریکا]] این گروه را به عنوان سازمان تروریستی خارجی (FTO) معرفی کرد، و دولت [[پاکستان]] هم فعالیت گروه ترویستی اهلالسنت و الجماعت، از سال 2012 میلادی ممنوع اعلام کرد. با وجود این، گروه با برگزاری کنفرانسهای مختلف در شهرهای [[پاکستان]] به فعالیت خود ادامه میدهد. | در آوریل سال 2005 بود که [[ایالات متحده آمریکا]] این گروه را به عنوان سازمان تروریستی خارجی (FTO) معرفی کرد، و دولت [[پاکستان]] هم فعالیت گروه ترویستی اهلالسنت و الجماعت، از سال 2012 میلادی ممنوع اعلام کرد. با وجود این، گروه با برگزاری کنفرانسهای مختلف در شهرهای [[پاکستان]] به فعالیت خود ادامه میدهد. | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
== جنایات سپاه صحابه == | == جنایات سپاه صحابه == | ||
سپاه صحابه به صرف فتاوای تکفیری علیه | سپاه صحابه به صرف فتاوای تکفیری علیه شیعیان بسنده نکردند، بلکه اقدام به [[ترور]] شخصیات برجسته [[شیعه]]، همچون علمای دین، پزشکان، وکلای و همچنین شهروندان عادی [[شیعه]] کردند، و بسیاری از مساجد شیعیان مورد حمله قرار دادند. | ||
از بارزترین اقدامات سپاه صحابه، میتوان به ترور رهبر تحریک نفاذ | از بارزترین اقدامات سپاه صحابه، میتوان به ترور رهبر تحریک نفاذ فقه جعفری [[سید عارف حسین الحسینی|سید عارف حسین حسینی]] در 5 اوت سال 1988 م اشاره کرد. چنین اقداماتی از سپاه صحابه با پاسخ شیعیان روبهرو شد و به موجب آن چند تن از رهبران آنان هدف [[ترور]] قرار گرفتند. هنگامی که حقنواز جهنگوی در فوریه 1990 م کشته میشود، رهبران سپاه صحابه، [[ایران]] و رهبران محلی [[شیعه]] را در عملیات کشته شدن حقنواز جهنگوی متهم کردند. در پی کشته شدن حقنواز، [[پاکستان]] شاهد بدترین خشونتهای مذهبی در شهرهای خود بود، به تلافی کشته شدن او، سپاه صحابه اقدام به قتل دیپلمات بارز ایرانی صادق گنجی در سال 1994 م کرد. | ||
همچنین افراطیهای سپاه صحابه در ژانویه 1997 م به مرکز فرهنگی ایران در لاهور حمله کردند و هفت دیپلمات ایرانی را در مولتان به شهادت رساندند. به تلافی مرگ | همچنین افراطیهای سپاه صحابه در ژانویه 1997 م به مرکز فرهنگی ایران در لاهور حمله کردند و هفت دیپلمات ایرانی را در مولتان به شهادت رساندند. به تلافی مرگ ضیاءالرحمن فاروقی، پنج افسر نظامی ایران در [[پاکستان]] در سپتامبر 1997 م به دست سپاه صحابه و [[لشکر جهنگوی]] کشته شدند. | ||
همچنین از دیگر اقدامات سپاه صحابه قتل عام دیپلماتهای ایرانی در داخل کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر | همچنین از دیگر اقدامات سپاه صحابه قتل عام دیپلماتهای ایرانی در داخل کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر مزار شریف [[افغانستان]] بود، که برخلاف قوانین بینالمللی تنها به منظور خصومت با تفکر و اندیشه شیعی صورت پذیرفت. [[ترور]] و شهادت دیپلماتهای ایرانی توسط سپاه صحابه صورت گرفت. | ||
== ارتباط با گروههای افراطی و تکفیری == | == ارتباط با گروههای افراطی و تکفیری == | ||
[[طالبان]] [[افغانستان]] یکی از مهمترین حامیان منطقهای سپاه صحابه است. | [[طالبان]] [[افغانستان]] یکی از مهمترین حامیان منطقهای سپاه صحابه است. اعظم طارق از رهبران سپاه صحابه در دوران حکومت [[طالبان]] به طور مکرر به [[افغانستان]] رفتوآمد میکرد. اردوگاههای مستقر در [[افغانستان]] که برای آموزش نظامی و پذیرایی از مجاهدان غیر افغان در گذشته مورد استفاده قرار گرفته بود را به سپاه صحابه [[پاکستان]] واگذار کردند. | ||
در سال 1998 میلادی پس از کشته شدن صدها [[شیعه]]، حکومت علیه سپاه صحابه [[پاکستان]] وارد عمل شد، مسئولان آن به [[افغانستان]] گریختند و مورد حمایت [[طالبان]] قرار گرفتند، تعداد زیادی از مبارزان سپاه صحابه [[پاکستان]] در اردوگاه خوست، تحت رهبری [[طالبان]] و بنلادن آموزش نظامی دیدند. | در سال 1998 میلادی پس از کشته شدن صدها [[شیعه]]، حکومت علیه سپاه صحابه [[پاکستان]] وارد عمل شد، مسئولان آن به [[افغانستان]] گریختند و مورد حمایت [[طالبان]] قرار گرفتند، تعداد زیادی از مبارزان سپاه صحابه [[پاکستان]] در اردوگاه خوست، تحت رهبری [[طالبان]] و بنلادن آموزش نظامی دیدند. | ||
در مقابل هزاران تن از اعضای سپاهصحابه [[پاکستان]] همراه طالبان در جنگ علیه مخالفان آنها شرکت کردند. با نیازمندی [[طالبان]] به نیروهای جدید برای حمله به | در مقابل هزاران تن از اعضای سپاهصحابه [[پاکستان]] همراه طالبان در جنگ علیه مخالفان آنها شرکت کردند. با نیازمندی [[طالبان]] به نیروهای جدید برای حمله به مزار شریف روزانه صدها تن از طلاب مدارس مذهبی سپاه صحابه با عبور از مرز به نیروهای طالبان پیوستند. اسدالله شفایی نویسنده و پژوهشگر افغان، مشاهدات خود از حضور سپاه صحابه در کنار طالب را چنین گزارش میکند: | ||
در حمله ناموفق طالبان به مزار شریف شاهد صحنه بودم. بر اثر شکست [[طالبان]] تعداد زیادی نیروی عرب و پاکستانی از جمله افراد سپاه صحابه نیز به اسارت در آمدند، آنان مدارک پاکستانی به همراه داشتند. روی یکی از سر برگهای رسمی مربوط به سپاه صحابه، ذیل نام گروه به زبان اردو نوشته شده بود: [[شیعه]]، [[کافر]] و کشتن آن حلال است. | در حمله ناموفق طالبان به مزار شریف شاهد صحنه بودم. بر اثر شکست [[طالبان]] تعداد زیادی نیروی عرب و پاکستانی از جمله افراد سپاه صحابه نیز به اسارت در آمدند، آنان مدارک پاکستانی به همراه داشتند. روی یکی از سر برگهای رسمی مربوط به سپاه صحابه، ذیل نام گروه به زبان اردو نوشته شده بود: [[شیعه]]، [[کافر]] و کشتن آن حلال است. | ||
در دومین حملهای که | در دومین حملهای که طالبها به مزار شریف داشتند، یک واحد کوچک از [[طالبان]] به همراه چند نفر از اعضای سپاه صحابه [[پاکستان]]، به فرماندهی ملادوست محمّد وارد کنسولگری ایران در مزار شریف شدند و یازده دیپلمات ایرانی را به همراه یک خبرنگار در یک جا جمع کرده، سپس تیرباران کردند. | ||
بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی، [[ایالات متحده]] عزم حمله به افغانستان و [[طالبان]] را کرده بود. سپاه صحابه که ارتباط تنگاتنگی با [[طالبان]] داشت اعلام کرد: در صورت حمله آمریکا به افغانستان، نیروی نظامی سپاه صحابه برای حمایت از [[طالبان]] و تقابل با [[ایالات متحده]] وارد عمل خواهند شد. | بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی، [[ایالات متحده]] عزم حمله به افغانستان و [[طالبان]] را کرده بود. سپاه صحابه که ارتباط تنگاتنگی با [[طالبان]] داشت اعلام کرد: در صورت حمله آمریکا به افغانستان، نیروی نظامی سپاه صحابه برای حمایت از [[طالبان]] و تقابل با [[ایالات متحده]] وارد عمل خواهند شد. | ||
اما ارتباط سپاه صحابه با القاعده به دهه 90 میلادی بازمیگردد؛ آن زمانی که طالبان افغانستان، پایگاههای متعدّدی در اختیار سپاه صحابه و لشکر جهنگوی قرار داد، | اما ارتباط سپاه صحابه با القاعده به دهه 90 میلادی بازمیگردد؛ آن زمانی که طالبان افغانستان، پایگاههای متعدّدی در اختیار سپاه صحابه و لشکر جهنگوی قرار داد، | ||
این گروهها با القاعده و عرب افغانها آشنا شدند و آموزش افراطیگری را فراگرفتند، پس ازمهاجرت بقایای القاعده از افغانستان به مناطقی از [[پاکستان]]، هویت جمعی منسجمتری از افراط گرایان شکل گرفت و همکاری آنها در حمله به | این گروهها با القاعده و عرب افغانها آشنا شدند و آموزش افراطیگری را فراگرفتند، پس ازمهاجرت بقایای القاعده از افغانستان به مناطقی از [[پاکستان]]، هویت جمعی منسجمتری از افراط گرایان شکل گرفت و همکاری آنها در حمله به شیعیان افزایش یافت. در یکی از درگیریها، پانصد نفر از اعضای القاعده که عمدتاً خارجی (ازبک، عرب، آفریقایی و هندو) بودند برای نبرد با شیعیان حضور یافتند. مواضع یکی از رهبران سپاه صحابه به خوبی این وضع را توصیف میکند: | ||
«ما و جنبشهای جهادی دیگر سالها در کشمیر علیه هندیها جنگیده و آزموده شدهایم؛ بنابراین | «ما و جنبشهای جهادی دیگر سالها در کشمیر علیه هندیها جنگیده و آزموده شدهایم؛ بنابراین شیعیان پاراچنار در برابر ما عددی نیستند و در آینده نشان خواهیم داد جنگ واقعی چیست». | ||
در مورد ارتباط سپاه صحابه با گروههای دیگر، گزارشها حاکی از نزدیک شدن ارتباطات شبکهای سپاه صحابه، با دیگر گروههای شبه نظامی همچون حرکة المجاهدین و جیش محمد و [[طالبان]] [[پاکستان]] است. | در مورد ارتباط سپاه صحابه با گروههای دیگر، گزارشها حاکی از نزدیک شدن ارتباطات شبکهای سپاه صحابه، با دیگر گروههای شبه نظامی همچون حرکة المجاهدین و جیش محمد و [[طالبان]] [[پاکستان]] است. | ||
خط ۲۲۴: | خط ۲۲۴: | ||
در مقابل، سپاه صحابه، برای حمایت از طالبان افغانستان، از شیوه احداث مدارس دیوبندی در بلوچستان بهمنظور پشتیبانی از طالبان، استفاده میکند. | در مقابل، سپاه صحابه، برای حمایت از طالبان افغانستان، از شیوه احداث مدارس دیوبندی در بلوچستان بهمنظور پشتیبانی از طالبان، استفاده میکند. | ||
== تغییر مشی سپاه صحابه == | == تغییر مشی سپاه صحابه == | ||
سپاه صحابه در سالهای اخیر سعی کرده جنبه نظامی خود را کمرنگ جلوه دهد و فعالیتهای سیاسی فرهنگی خود، همانند فعالیت انتخاباتی و تشکیل صندوقهای خیریه را پررنگتر کرده است. <ref>رک: جریان های افراطی پاکستان، ص 315.</ref> همچنان که تغییر نام را وسیلهای برای بقای خود در ساحت سیاسی پاکستان قرار داده است؛ لذا در ژانویه 2002م، دولت مشرف سپاه صحابه را تحریم کرد، اما این گروه در آوریل 2003م، با نام جدید «ملت اسلامی» به فعالیت خود ادامه داد. <ref>جریانهای افراطی پاکستان، ص 229.</ref | سپاه صحابه در سالهای اخیر سعی کرده جنبه نظامی خود را کمرنگ جلوه دهد و فعالیتهای سیاسی فرهنگی خود، همانند فعالیت انتخاباتی و تشکیل صندوقهای خیریه را پررنگتر کرده است. <ref>رک: جریان های افراطی پاکستان، ص 315.</ref> همچنان که تغییر نام را وسیلهای برای بقای خود در ساحت سیاسی پاکستان قرار داده است؛ لذا در ژانویه 2002م، دولت مشرف سپاه صحابه را تحریم کرد، اما این گروه در آوریل 2003م، با نام جدید «ملت اسلامی» به فعالیت خود ادامه داد. <ref>جریانهای افراطی پاکستان، ص 229.</ref> | ||
در آینده سپاه صحابه بهمنظور مشروعیتبخشی به فعالیتهای خود، تلاش خواهد کرد در حوزه اقدامات مدنی، اجتماعی و فرهنگی تحرک بیشتری داشته باشد و عملیات تروریستی را به لشکر جهنگوی بسپارد. از هم اکنون این نوع فعالیتها را افرادی مانند پسر اعظم طارق، قاری غلام رسول شاه و خادم حسین دهلوی آغاز کردهاند. این افراد، شیعه و جمهوری اسلامی ایران را دشمن پاکستان معرفی میکنند. | در آینده سپاه صحابه بهمنظور مشروعیتبخشی به فعالیتهای خود، تلاش خواهد کرد در حوزه اقدامات مدنی، اجتماعی و فرهنگی تحرک بیشتری داشته باشد و عملیات تروریستی را به لشکر جهنگوی بسپارد. از هم اکنون این نوع فعالیتها را افرادی مانند پسر اعظم طارق، قاری غلام رسول شاه و خادم حسین دهلوی آغاز کردهاند. این افراد، شیعه و جمهوری اسلامی ایران را دشمن پاکستان معرفی میکنند. | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
یک جریان توسط ریاض بسری و دیگری توسط طاها رهبر گروه مجلس شورا رهبری میشد. بسری در 5 آوریل 1999م، کشته شد. وی در 3000 حادثه تروریستی فرقهای مشارکت داشته است. او رئیس و مسئول واحد خالد بن ولید از گروههای مجاهدان افغانی نیز بود. بسری کنترل واحدهای لشکر جهنگوی را در لاهور، راولپندی، سرگودها بر عهده داشت. قاری عبدالحی نایب بسری است و در کمپ ساروبی در افغانستان به سر میبرد. از زمانی که اکثریت حامیان عبدالحی در کراچی مستقر شدند، اعضای گروه بسری در پنجاب حضور یافتند. بسری به دلیل حمایت از حوادث تروریستی در افغانستان، در لیست تروریستی امریکا قرار گرفت. پس از قتل بسری، اکرم لاهوری بهعنوان سالار اعلا (فرمانده ارشد) و ملک اسحاق به سمت امیر انتخاب شد. لاهوری در 38 کشتار فرقهای در ایالت سند دخالت داشته است. وی در شهر اورنگ کراچی در 17 ژوئن 2002م، دستگیر شد. پس از دستگیری لاهوری لشکر جهنگوی در قالب گروههای همسو، اما جدا فعالیت خود را ادامه داد<ref>ر.ک: جریانهای افراطی در پاکستان، ص 342 و 343.</ref> | یک جریان توسط ریاض بسری و دیگری توسط طاها رهبر گروه مجلس شورا رهبری میشد. بسری در 5 آوریل 1999م، کشته شد. وی در 3000 حادثه تروریستی فرقهای مشارکت داشته است. او رئیس و مسئول واحد خالد بن ولید از گروههای مجاهدان افغانی نیز بود. بسری کنترل واحدهای لشکر جهنگوی را در لاهور، راولپندی، سرگودها بر عهده داشت. قاری عبدالحی نایب بسری است و در کمپ ساروبی در افغانستان به سر میبرد. از زمانی که اکثریت حامیان عبدالحی در کراچی مستقر شدند، اعضای گروه بسری در پنجاب حضور یافتند. بسری به دلیل حمایت از حوادث تروریستی در افغانستان، در لیست تروریستی امریکا قرار گرفت. پس از قتل بسری، اکرم لاهوری بهعنوان سالار اعلا (فرمانده ارشد) و ملک اسحاق به سمت امیر انتخاب شد. لاهوری در 38 کشتار فرقهای در ایالت سند دخالت داشته است. وی در شهر اورنگ کراچی در 17 ژوئن 2002م، دستگیر شد. پس از دستگیری لاهوری لشکر جهنگوی در قالب گروههای همسو، اما جدا فعالیت خود را ادامه داد<ref>ر.ک: جریانهای افراطی در پاکستان، ص 342 و 343.</ref> | ||
=== گروههای لشکر جهنگوی === | === گروههای لشکر جهنگوی === | ||
برخی گروههای لشکر جهنگوی عبارتاند از: | برخی گروههای لشکر جهنگوی عبارتاند از: | ||
# گروه قاری محمد ظفر که در کراچی اقدامات تروریستی انجام میدهد. وی در 24 فوریه 2010م، کشته شد و مفتی ابوذر خنجری جانشین او شد. | # گروه قاری محمد ظفر که در کراچی اقدامات تروریستی انجام میدهد. وی در 24 فوریه 2010م، کشته شد و مفتی ابوذر خنجری جانشین او شد. | ||
# گروه سرهنگ طوفان به رهبری عبداللطیف در وزیرستان جنوبی مستقر است. | # گروه سرهنگ طوفان به رهبری عبداللطیف در وزیرستان جنوبی مستقر است. | ||
خط ۳۴۸: | خط ۳۴۸: | ||
42. http://www.satp.org | 42. http://www.satp.org | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:گروهها و احزاب]] | [[رده:گروهها و احزاب]] | ||
[[رده:پاکستان]] | [[رده:پاکستان]] |