confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
(←معرفی) |
(←معرفی) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
نسب او در بیشتر مآخذ چنین آمده است: ابومحمد، عبیدالله بن محمد (حبیب) بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر صادق]] طالبی علوی. او مؤسس دولت علویان مغرب و نیای [[عبیدیان]] (پادشاهان [[مصر]]) بود. عبیدالله در شهر «سلمیّه» (نزدیک شهر حماةِ [[سوریه]]) سکونت داشت. پدرش مبلغان را به اطراف میفرستاد. تا برای [[مهدی منتظر]] تبلیغ کنند. مبلّغی که به [[یمن]] فرستاده بود، رستم بن حسین بن حوشب نجار نام داشت که به کوشش او تبلیغاتش در یمن کارساز شد و یاران و پیروانی پیدا کرد. | نسب او در بیشتر مآخذ چنین آمده است: ابومحمد، عبیدالله بن محمد (حبیب) بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر صادق]] طالبی علوی. او مؤسس دولت علویان مغرب و نیای [[عبیدیان]] (پادشاهان [[مصر]]) بود. عبیدالله در شهر «سلمیّه» (نزدیک شهر حماةِ [[سوریه]]) سکونت داشت. پدرش مبلغان را به اطراف میفرستاد. تا برای [[مهدی منتظر]] تبلیغ کنند. مبلّغی که به [[یمن]] فرستاده بود، رستم بن حسین بن حوشب نجار نام داشت که به کوشش او تبلیغاتش در یمن کارساز شد و یاران و پیروانی پیدا کرد. | ||
ابن حوشب مبلّغی با اراده، کارساز، زیرک و حیلهگر، آگاه به رموز تبلیغ، خوش بیان و توانا در بحث و جدل و اقناع خصم، معروف به ابوعبدالله شیعی، به مغرب فرستاد. او توانست با دانش و زیرکی خاص خود در قبیله «کتامه» (که از بزرگترین قبایل بربر بود) دعوت را گسترش دهد و سرزمینهای دیگری را با کمک این قبیله فتح کند و به آنان وعده نزدیک بودن ظهور | ابن حوشب مبلّغی با اراده، کارساز، زیرک و حیلهگر، آگاه به رموز تبلیغ، خوش بیان و توانا در بحث و جدل و اقناع خصم، معروف به ابوعبدالله شیعی، به مغرب فرستاد. او توانست با دانش و زیرکی خاص خود در قبیله «کتامه» (که از بزرگترین قبایل بربر بود) دعوت را گسترش دهد و سرزمینهای دیگری را با کمک این قبیله فتح کند و به آنان وعده نزدیک بودن ظهور مهدی ([[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)]]) را بدهد. با اینکار، زمینه را برای عبیدالله آماده کرد و پیکهایی برای دعوت از عبیدالله به سوی او فرستاد. | ||
خبر به مکتفیبالله رسید. خلیفه در نامهای به کارگزارانش در [[شام]] فرمان داد عبیدالله را دستگیر کنند. وقتی عبیدالله از این فرمان آگاه شد، به مصر و از آنجا به مغرب گریخت و از همه خطرهایی که برای دستگیریاش در کمین او بود، گذشت. در اینراه، فرزندش محمد قائم بامر الله و یاران نزدیکش با او همراه بودند. در قیروان با ابوعبدالله شیعی دیدار کرد. ابوعبدالله در سال ۳۹۷ق بر قیروان دست یافته، واپسین فرمانروای [[اغلبیان]] را شکست داده بود. ابوعبدالله به مردم اعلام کرد که عبیدالله همان مهدی است. مردم نیز با او بیعت کردند. عبیدالله در شهر رقاده ساکن شد و والیانی از قبیله کتامه برگزید و به [[طرابلس]]، برقه و سیسیل فرستاد. بر تاهرت دست یافت و دوباره سعی کرد مصر را تصرف کند، ولی موفق نشد و لشکریان [[خلیفه]] عباسی مانع استیلای او بر مصر شدند. در سال ۳۰۳ق طرح بنای شهر «مهدیه» را ریخت و آنجا را مرکز حکومت خود قرار داد و در ۶۳ سالگی پس از ۲۴ سال حکومت درگذشت. | خبر به مکتفیبالله رسید. خلیفه در نامهای به کارگزارانش در [[شام]] فرمان داد عبیدالله را دستگیر کنند. وقتی عبیدالله از این فرمان آگاه شد، به مصر و از آنجا به مغرب گریخت و از همه خطرهایی که برای دستگیریاش در کمین او بود، گذشت. در اینراه، فرزندش محمد قائم بامر الله و یاران نزدیکش با او همراه بودند. در قیروان با ابوعبدالله شیعی دیدار کرد. ابوعبدالله در سال ۳۹۷ق بر قیروان دست یافته، واپسین فرمانروای [[اغلبیان]] را شکست داده بود. ابوعبدالله به مردم اعلام کرد که عبیدالله همان مهدی است. مردم نیز با او بیعت کردند. عبیدالله در شهر رقاده ساکن شد و والیانی از قبیله کتامه برگزید و به [[طرابلس]]، برقه و سیسیل فرستاد. بر تاهرت دست یافت و دوباره سعی کرد مصر را تصرف کند، ولی موفق نشد و لشکریان [[خلیفه]] عباسی مانع استیلای او بر مصر شدند. در سال ۳۰۳ق طرح بنای شهر «مهدیه» را ریخت و آنجا را مرکز حکومت خود قرار داد و در ۶۳ سالگی پس از ۲۴ سال حکومت درگذشت. | ||