۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''زرارة بن اعین''' حدود سال 80 ه ق. متولد شد و در سال 150 ه ق. کمتر از دو ماه پس از [[شهادت]] [[ | '''زرارة بن اعین''' حدود سال 80 ه ق. متولد شد و در سال 150 ه ق. کمتر از دو ماه پس از [[شهادت]] [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] درگذشت و از یاران مخلص و راویان سرشناس [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر(علیهالسلام)]] و امام صادق(علیهالسلام) بود. | ||
او از [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینکه حدیثی از زرارة در آن موجود باشد. بیش از دو هزار [[حدیث]] از طریق زرارة در آثار مهم [[شیعه]] یافت میشود. | او از [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینکه حدیثی از زرارة در آن موجود باشد. بیش از دو هزار [[حدیث]] از طریق زرارة در آثار مهم [[شیعه]] یافت میشود. | ||
زرارة از مردانی است که شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] با املای پیامبر(صلی الله علیه) و دستخط امام و حاوی تمام احکام [[حلال]] و [[حرام]] الهی را مشاهده کند. امام باقر (علیهالسلام) [[بهشت]] را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر [[خدا]] حق است که تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق (علیهالسلام) نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد. | زرارة از مردانی است که شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] با املای پیامبر(صلی الله علیه) و دستخط امام و حاوی تمام احکام [[حلال]] و [[حرام]] الهی را مشاهده کند. امام باقر (علیهالسلام) [[بهشت]] را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر [[خدا]] حق است که تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق (علیهالسلام) نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد. | ||
دانشمندان [[علم رجال]] نیز او را به نیکویی ستودهاند. [[نجاشی]] رجالشناس معروف شیعه میگوید: «زراره، بزرگ و استاد [[اصحاب]] ما، [[فقیه]]، [[ | دانشمندان [[علم رجال]] نیز او را به نیکویی ستودهاند. [[نجاشی]] رجالشناس معروف شیعه میگوید: «زراره، بزرگ و استاد [[اصحاب]] ما، [[فقیه]]، [[کلام|متکلّم]]، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود. | ||
زراره تألیفات بسیاری داشته است، امّا فقط کتاب الاستطاعة والجبر والعهود به نام او ثبت شده است. هشام بن سالم، عمر بن أذینه، جمیل بن درّاج از جمله مشایخ او هستند و بسیاری همچون بکیر بن أعین، حمران بن أعین و... از او [[روایت]] نقل میکنند. | زراره تألیفات بسیاری داشته است، امّا فقط کتاب الاستطاعة والجبر والعهود به نام او ثبت شده است. هشام بن سالم، عمر بن أذینه، جمیل بن درّاج از جمله مشایخ او هستند و بسیاری همچون بکیر بن أعین، حمران بن أعین و... از او [[روایت]] نقل میکنند. | ||
== زرارة بن اعین کیست == | == زرارة بن اعین کیست == | ||
زرارة بن اعین سُنسُن<ref>رجال ابی داوود، ص 156</ref>، از بزرگترین فقها و متکلمان شیعه و [[صحابه]] خاص | زرارة بن اعین سُنسُن<ref>رجال ابی داوود، ص 156</ref>، از بزرگترین فقها و متکلمان شیعه و [[صحابه]] خاص امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) و [[اصحاب]] [[اجماع]]<ref>«اصحاب اجماع» در اصطلاح به کسانی گفته میشود که فقها، اجماع و اتفاق به صحیح بودن خبر آنها داشته و به روایتشان عمل میکنند.</ref>. است. نامش «عبد ربه» است؛ چنان که در روایتی میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: «ای زراره! نام تو در بین نام اهل بهشت بدون الف است». من به حضرت گفتم: فدایت گردم! نام من عبد ربه است و لقبم زراره است<ref>رجال کشی، ص 133</ref>. | ||
ابوالحسن و ابوعلی<ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> نیز کنیه ایشان است. | ابوالحسن و ابوعلی<ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> نیز کنیه ایشان است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== جایگاه آل أعین == | == جایگاه آل أعین == | ||
آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت | آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت|اهلبیت(علیهالسلام)]] پیشگام و پیشقدم بوده و به محبت اهلبیت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه) دست یافتهاند؛ چنان که اعین قصد زیارت [[علی بن ابی طالب|حضرت امیر]] و اسلام آوردن به دست حضرتش را کرد<ref>همان، ص 10</ref> و علی بن سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر بن اعین جزو کسانی است که مشرف به محضر [[حجت بن حسن (مهدی)|امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف)]] گردیده و از ناحیه حضرت برایش توقیع صادر شده است<ref>همان، ص 17</ref>. محبت و مراودت این خاندان با اهلبیت به حدی بود که در زمانی که قبر مطهر امیرمؤمنان (علیهالسلام) از انظار مخفی بود و جز اصحاب خاص از آن اطلاعی نداشتند، عدهای از این خاندان به زیارت آن قبر شریف نایل آمدند<ref>همان، ص 10</ref>. | ||
آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید<ref>همان، ص 24</ref>. | آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید<ref>همان، ص 24</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
== مبارزه با حاکمان جور == | == مبارزه با حاکمان جور == | ||
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهلبیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار میزدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانههای واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، | حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهلبیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار میزدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانههای واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، اهلبیت(علیهالسلام) برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عدهای از اصحابشان اقدام به بدگویی مینمودند تا شاید از هجمههای ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیهالسلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره میفرماید: | ||
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار میرسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت میشدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتیهای سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. | سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار میرسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت میشدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتیهای سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. |