پرش به محتوا

سب و لعن صحابه از دیدگاه اهل‌سنت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
خط ۲۳: خط ۲۳:
اگر مرا تهدید به اعدام هم کنند هیچگاه حکم به تکفیر حتی یک نفر در صورتی که اظهار شهادتین کند نخواهم کرد.
اگر مرا تهدید به اعدام هم کنند هیچگاه حکم به تکفیر حتی یک نفر در صورتی که اظهار شهادتین کند نخواهم کرد.


مولف کتاب «الاختیار» می‌گوید: همه امامان اهل‌سنت بر گمراهی اهل بدعت اجماع دارند. اما سب و بغض صحابه را موجب کفر ندانسته و فقط چنین شخصی را گمراه می‌دانند.
مولف کتاب «الاختیار» می‌گوید: همه امامان اهل سنت بر گمراهی اهل بدعت اجماع دارند. اما سب و بغض صحابه را موجب کفر ندانسته و فقط چنین شخصی را گمراه می‌دانند.


مولف فتح القدیر می‌گوید: کسی که صحابه را کافر دانسته یا به آنان سب می‌کند قطعا کافر نخواهد بود و کسانی که حکم به کفر اینان نموده‌اند در زمره مجتهدان نیستند.
مولف فتح القدیر می‌گوید: کسی که صحابه را کافر دانسته یا به آنان سب می‌کند قطعا کافر نخواهد بود و کسانی که حکم به کفر اینان نموده‌اند در زمره مجتهدان نیستند.
خط ۳۱: خط ۳۱:
ایشان در ادامه می‌گوید:
ایشان در ادامه می‌گوید:


اگر بخواهیم همه فتاوای فقیهان اهل‌سنت را ذکر کنیم از حالت اختصار خارج شده اما اجمالا می‌گوئیم مقتضای کلام بسیاری از آنان است که ساب به صحابه کافر نخواهد بود حتی اگر عملش از روی عمد و علم به حرمت آن باشد.
اگر بخواهیم همه فتاوای فقیهان اهل سنت را ذکر کنیم از حالت اختصار خارج شده اما اجمالا می‌گوئیم مقتضای کلام بسیاری از آنان است که ساب به صحابه کافر نخواهد بود حتی اگر عملش از روی عمد و علم به حرمت آن باشد.


آیت‌الله صافی در ادامه مستند گفتار این فقیهان را از احادیث نبوی بیان کرده و در ادامه از بزرگان اهل سنت نقل می‌کند که:  
آیت‌الله صافی در ادامه مستند گفتار این فقیهان را از احادیث نبوی بیان کرده و در ادامه از بزرگان اهل سنت نقل می‌کند که:  
خط ۳۷: خط ۳۷:
قول به عدم کفر ساب به صحابه و مسلم بودن کسی که اظهار شهادتین نموده و به ارکان خمسه دین اعتقاد دارد مورد اتفاق همه فقیهان اهل سنت است؛ اینان حتی خوارج را کافر نمی‌دانند بنابر‌این بطریق اولی پیروان مذهبی که شعار اهلبیت را می‌دهد مسلمان خواهد بود <ref>رک به: مجموعة الرسائل - - ج 2 - ص 413 – 415:...... وقد قال رسول الله صلی الله علیه وآله فی حدیث أخرجه البخاری فی صحیحه -: إذا حكم الحاكم فاجتهد ثم أصاب فله اجران، وإذا حكم فاجتهد ثم أخطأ فله اجر. وهذا ابن حزم یقول فی كتابه الفصل: وذهبت طائفة إلی أنه لا یكفر ولا یفسق مسلم بقول قاله فی اعتقاد أو فتیا، وان كل من اجتهد فی شئ من ذلك فدان بما رأی أنه الحق فإنه مأجور علی كل حال، وان أصاب فاجران وان أخطأ فاجر واحد (قال) وهذا قول ابن أبی لیلی وأبی حنیفة، والشافعی وسفیان الثوری، وداود بن علی، وهو قول كل من عرفنا له قولا فی هذه المسألة من الصحابة لا نعلم منهم خلافا فی ذلك أصلا. وقال الفاضل النبهانی فی أوائل كتاب (شواهد الحق) علی ما حكی عنه: اعلم انی لا اعتقد ولا أقول بتكفیر أحد من أهل القبلة لا الوهابیة ولا غیرهم، وكلهم مسلمون تجمعهم مع سائر المسلمین كلمة التوحید والایمان بسیدنا محمد صلی الله علیه وآله، وما جاء من دین الاسلام. وبالغ فی ذلك الشیخ أبو طاهر القزوینی علی ما حكی عنه فی كتابه (سراج العقول) فقال باثبات الاسلام لكل فرد من أهل القبلة، وجزم بنجاة الجمیع من كل فرق الاسلام، وحكی عن شیخ السادة الحنفیة ابن عابدین فی باب المرتد من كتاب الجهاد ص 302 انه حكم قاطعا باسلام من یتأول فی سب الصحابة، مصرحا بان القول بتكفیر المتأولین فی ذلك مخالف لاجماع الفقهاء. وقد أسلفنا فی بعض المباحث السابقة مقالة ابن حزم فیمن سب أحدا من الصحابة، وما قال فی تكفیر عمر بحضرة النبی صلی الله علیه حاطبا، وهو صحابی مهاجری بدری. وأضف إلی جمیع ذلك كله النصوص الكثیرة المخرجة فی الصحاح الستة الحاكمة علی أهل الأركان الخمسة بالاسلام ودخول الجنة، وإذا كان الخوارج الذین استحلوا دما المسلمین، وكفروا الصحابة، وحاربوا أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام، ونص النبی صلی الله علیه وآله علی أنهم یمرقون من الدین كما یمرق السهم من الرمیة ثم لا یعودون فیه، وانهم شر الخلق والخلیقة، وطوبی لمن قتلهم وقتلوه، عند أهل السنة من المسلمین والمعذورین فی مذهبهم، فغیرهم ممن تمسكوا بالثقلین وتمذهبوا بمذاهب أهل البیت أعدال الكتاب، واقتفوا أثرهم واهتدوا بهدیهم أولی بذلك –انتهی - </ref>.
قول به عدم کفر ساب به صحابه و مسلم بودن کسی که اظهار شهادتین نموده و به ارکان خمسه دین اعتقاد دارد مورد اتفاق همه فقیهان اهل سنت است؛ اینان حتی خوارج را کافر نمی‌دانند بنابر‌این بطریق اولی پیروان مذهبی که شعار اهلبیت را می‌دهد مسلمان خواهد بود <ref>رک به: مجموعة الرسائل - - ج 2 - ص 413 – 415:...... وقد قال رسول الله صلی الله علیه وآله فی حدیث أخرجه البخاری فی صحیحه -: إذا حكم الحاكم فاجتهد ثم أصاب فله اجران، وإذا حكم فاجتهد ثم أخطأ فله اجر. وهذا ابن حزم یقول فی كتابه الفصل: وذهبت طائفة إلی أنه لا یكفر ولا یفسق مسلم بقول قاله فی اعتقاد أو فتیا، وان كل من اجتهد فی شئ من ذلك فدان بما رأی أنه الحق فإنه مأجور علی كل حال، وان أصاب فاجران وان أخطأ فاجر واحد (قال) وهذا قول ابن أبی لیلی وأبی حنیفة، والشافعی وسفیان الثوری، وداود بن علی، وهو قول كل من عرفنا له قولا فی هذه المسألة من الصحابة لا نعلم منهم خلافا فی ذلك أصلا. وقال الفاضل النبهانی فی أوائل كتاب (شواهد الحق) علی ما حكی عنه: اعلم انی لا اعتقد ولا أقول بتكفیر أحد من أهل القبلة لا الوهابیة ولا غیرهم، وكلهم مسلمون تجمعهم مع سائر المسلمین كلمة التوحید والایمان بسیدنا محمد صلی الله علیه وآله، وما جاء من دین الاسلام. وبالغ فی ذلك الشیخ أبو طاهر القزوینی علی ما حكی عنه فی كتابه (سراج العقول) فقال باثبات الاسلام لكل فرد من أهل القبلة، وجزم بنجاة الجمیع من كل فرق الاسلام، وحكی عن شیخ السادة الحنفیة ابن عابدین فی باب المرتد من كتاب الجهاد ص 302 انه حكم قاطعا باسلام من یتأول فی سب الصحابة، مصرحا بان القول بتكفیر المتأولین فی ذلك مخالف لاجماع الفقهاء. وقد أسلفنا فی بعض المباحث السابقة مقالة ابن حزم فیمن سب أحدا من الصحابة، وما قال فی تكفیر عمر بحضرة النبی صلی الله علیه حاطبا، وهو صحابی مهاجری بدری. وأضف إلی جمیع ذلك كله النصوص الكثیرة المخرجة فی الصحاح الستة الحاكمة علی أهل الأركان الخمسة بالاسلام ودخول الجنة، وإذا كان الخوارج الذین استحلوا دما المسلمین، وكفروا الصحابة، وحاربوا أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام، ونص النبی صلی الله علیه وآله علی أنهم یمرقون من الدین كما یمرق السهم من الرمیة ثم لا یعودون فیه، وانهم شر الخلق والخلیقة، وطوبی لمن قتلهم وقتلوه، عند أهل السنة من المسلمین والمعذورین فی مذهبهم، فغیرهم ممن تمسكوا بالثقلین وتمذهبوا بمذاهب أهل البیت أعدال الكتاب، واقتفوا أثرهم واهتدوا بهدیهم أولی بذلك –انتهی - </ref>.


ابن عابدین از عالمان اهل‌سنت (علاءالدین) (در تکملة حاشیة رد المحتار) می‌نویسد:
ابن عابدین از عالمان اهل سنت (علاءالدین) (در تکملة حاشیة رد المحتار) می‌نویسد:


...والحاصل: أن الحکم بالکفر علی ساب الشیخین أو غیرهما من الصحابة مطلقا قول ضعیف لا ینبغی الافتاء به ولا التعویل علیه کما حققه سیدی الوالد رحمه الله تعالی فی کتابه تنبیه الولاة والحکام فراجعه <ref>تكملة حاشیة رد المحتار) - ج 1 - ص 580 – 581</ref>  
...والحاصل: أن الحکم بالکفر علی ساب الشیخین أو غیرهما من الصحابة مطلقا قول ضعیف لا ینبغی الافتاء به ولا التعویل علیه کما حققه سیدی الوالد رحمه الله تعالی فی کتابه تنبیه الولاة والحکام فراجعه <ref>تكملة حاشیة رد المحتار) - ج 1 - ص 580 – 581</ref>  
خط ۵۵: خط ۵۵:
ایشان در ادامه از ذهبی نقل می‌کند که ساب به صحابه از دین الهی خارج شده و عملش به انکار آیات الهی در مدح صحابه برمی‌گردد و آنگاه به روایاتی در این باب استشهاد می‌کند<ref>رک به الغدیر – علامه أمینی - ج 10 - ص 268 – محب طبری در الریاض النضرة ازپیامبر ص نقل می‌کند که ان حضرت فرمود: " كنت أنا وأبو بكر وعمر وعثمان وعلی أنوارا علی یمین العرش قبل أن یخلق آدم بألف عام، فلما خلق أسكناه ظهره، ولم نزل ننتقل فی الأصلاب الطاهرة إلی أن نقلنی الله إلی صلب عبدالله، ونقل أبا بكر إلی صلب أبی قحافة، ونقل عمر إلی صلب الخطاب، ونقل عثمان إلی صلب عفان، ونقل علیا إلی صلب أبی‌طالب، ثم اختارهم لی، فجعل أبا بكر صدیقا، وعمر فاروقا، وعثمان ذا النورین، وعلیا وصیا، ومن سب أصحابی فقد سبنی ومن سبنی فقد سب الله، ومن سب الله أكبه فی النار علی منخره - انتهی -"</ref>.  
ایشان در ادامه از ذهبی نقل می‌کند که ساب به صحابه از دین الهی خارج شده و عملش به انکار آیات الهی در مدح صحابه برمی‌گردد و آنگاه به روایاتی در این باب استشهاد می‌کند<ref>رک به الغدیر – علامه أمینی - ج 10 - ص 268 – محب طبری در الریاض النضرة ازپیامبر ص نقل می‌کند که ان حضرت فرمود: " كنت أنا وأبو بكر وعمر وعثمان وعلی أنوارا علی یمین العرش قبل أن یخلق آدم بألف عام، فلما خلق أسكناه ظهره، ولم نزل ننتقل فی الأصلاب الطاهرة إلی أن نقلنی الله إلی صلب عبدالله، ونقل أبا بكر إلی صلب أبی قحافة، ونقل عمر إلی صلب الخطاب، ونقل عثمان إلی صلب عفان، ونقل علیا إلی صلب أبی‌طالب، ثم اختارهم لی، فجعل أبا بكر صدیقا، وعمر فاروقا، وعثمان ذا النورین، وعلیا وصیا، ومن سب أصحابی فقد سبنی ومن سبنی فقد سب الله، ومن سب الله أكبه فی النار علی منخره - انتهی -"</ref>.  


بنابراین بین فقیهان اهل‌سنت در حکم نمودن به کفر و کشتن کسانی که به برخی صحابه سب و اهانت می‌کنند اختلاف زیادی وجود داشته و همانطور که ملاحظه گردید اکثر آنان مخالف این حکم می‌باشند. <ref> در کتاب الغدیر – علامه أمینی - ج 10 - ص 268 – 269 امده است:...... ولهم فی سب الشیخین وعثمان تصویب وتصعید، قال محمد بن یوسف الفریابی: سئل " القاضی أبو یعلی " عمن شتم أبا بكر؟ قال: كافر. قیل: فیصلی علیه؟ قال: لا. وسأله كیف یصنع به وهو یقول: لا إله إلا الله؟ قال: لا تمسوه بأیدیكم ادفعوه بالخشب حتی تواروه فی حفرته......وقال ابن تیمیة فی " الصارم المسلول " ص 581: قال إبراهیم النخعی:كان یقال شتم أبی بكر وعمر من الكبائر. وكذلك قال أبو إسحاق السبیعی: شتم أبی بكر و عمر من الكبائر التی قال الله تعالی: إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه. وقتل عیسی بن جعفر بن محمد لشتمه أبا بكر وعمر وعائشة وحفصة بأمر المتوكل علی الله. قاله ابن كثیر فی تاریخه 10: 324. وفی "الصارم المسلول" ص 576: قال أحمد فی روایة أبی‌طالب فی الرجل یشتم عثمان: هذا زندقة. هب أن هذه الفتاوی المجردة من مسلمات الفقه، ولیس للباحث أن یناقش أصحابها الحساب، ویطالبه ـ انتهی ـ</ref>
بنابراین بین فقیهان اهل سنت در حکم نمودن به کفر و کشتن کسانی که به برخی صحابه سب و اهانت می‌کنند اختلاف زیادی وجود داشته و همانطور که ملاحظه گردید اکثر آنان مخالف این حکم می‌باشند. <ref> در کتاب الغدیر – علامه أمینی - ج 10 - ص 268 – 269 امده است:...... ولهم فی سب الشیخین وعثمان تصویب وتصعید، قال محمد بن یوسف الفریابی: سئل " القاضی أبو یعلی " عمن شتم أبا بكر؟ قال: كافر. قیل: فیصلی علیه؟ قال: لا. وسأله كیف یصنع به وهو یقول: لا إله إلا الله؟ قال: لا تمسوه بأیدیكم ادفعوه بالخشب حتی تواروه فی حفرته......وقال ابن تیمیة فی " الصارم المسلول " ص 581: قال إبراهیم النخعی:كان یقال شتم أبی بكر وعمر من الكبائر. وكذلك قال أبو إسحاق السبیعی: شتم أبی بكر و عمر من الكبائر التی قال الله تعالی: إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه. وقتل عیسی بن جعفر بن محمد لشتمه أبا بكر وعمر وعائشة وحفصة بأمر المتوكل علی الله. قاله ابن كثیر فی تاریخه 10: 324. وفی "الصارم المسلول" ص 576: قال أحمد فی روایة أبی‌طالب فی الرجل یشتم عثمان: هذا زندقة. هب أن هذه الفتاوی المجردة من مسلمات الفقه، ولیس للباحث أن یناقش أصحابها الحساب، ویطالبه ـ انتهی ـ</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش