پرش به محتوا

بحث کاربر:Roodbari: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۸: خط ۶۸:


=== 6-سيره وحدت بخش امام در دفاع از عثمان و مانع شدن از بروز فتنه جديد :‌ ===
=== 6-سيره وحدت بخش امام در دفاع از عثمان و مانع شدن از بروز فتنه جديد :‌ ===
يكي  از مظاهر اساسي  و شگفت اور در سيره سياسي  امام عليه السلام تلاش ان حضرت در پيشگيري از فتنه جديدي بود كه  بعد از قتل عمر بيم  وقوع ان مي رفت  . اعتراض شديد و عمومي مردم مدينه و شهرهاي گوناگون به سياستهاي تبعيض اميز خليفه عثمان بحدي بود كه قدرت مقابله را از دستگاه خلافت سلب كرده بود. امام علي با دعوت معترضين به ارامش و نصايح خير خواهانه به عثمان در موافقت با خواسته هاي مشروع مردمي  تلاش مي نمود تا مشكلات پيش امده بين مردم و حاكميت بشكل مسالمت اميز پايان يابد  . در اين راستا امام تمام تلاشش را در دفاع از عثمان بكار گرفت  حتي فرزندانش را به دفاع از عثمان فراخواند . شدت اهتمام ان حضرت  در محافظت از عثمان از اين سخن حضرت كه :"‌ و الله لقد دفعت‌ عنه‌ حتی‌ خشیت‌ أن‌ أکون‌ آثما؛  :‌ ‌ بخدا قسم‌ تا آن‌ حد، از عثمان‌ دفاع‌ کردم‌ که‌ خوف‌ آن‌ را دارم‌ که‌ مرتکب‌ گناه‌ شده‌ باشم"  بخوبي استفاده مي شود .  
يكي  از مظاهر اساسي  و شگفت اور در سيره سياسي  امام عليه السلام تلاش ان حضرت در پيشگيري از فتنه جديدي بود كه  بعد از قتل عمر بيم  وقوع ان مي رفت  . اعتراض شديد و عمومي مردم مدينه و شهرهاي گوناگون به سياستهاي تبعيض اميز خليفه عثمان بحدي بود كه قدرت مقابله را از دستگاه خلافت سلب كرده بود. امام علي با دعوت معترضين به ارامش و نصايح خير خواهانه به عثمان در موافقت با خواسته هاي مشروع مردمي  تلاش مي نمود تا مشكلات پيش امده بين مردم و حاكميت بشكل مسالمت اميز پايان يابد  . در اين راستا امام تمام تلاشش را در دفاع از عثمان بكار گرفت  حتي فرزندانش را به دفاع از عثمان فراخواند . شدت اهتمام ان حضرت  در محافظت از عثمان از اين سخن حضرت كه :"‌ و الله لقد دفعت‌ عنه‌ حتی‌ خشیت‌ أن‌ أکون‌ آثما؛  :‌ ‌ بخدا قسم‌ تا آن‌ حد، از عثمان‌ دفاع‌ کردم‌ که‌ خوف‌ آن‌ را دارم‌ که‌ مرتکب‌ گناه‌ شده‌ باشم"  بخوبي استفاده مي شود .
 
شيخ عبد المتعال الصعيدي از انديشمندان  دانشگاه الازهر اهل سنت  در تبيين اين فراز از تاريخ اسلام  و سيره امام علي عليه السلام  مي نويسد :‌
شيخ عبد المتعال الصعيدي از انديشمندان  دانشگاه الازهر اهل سنت  در تبيين اين فراز از تاريخ اسلام  و سيره امام علي عليه السلام  مي نويسد :‌
هنگامی‌ که‌ در پایان‌ خلافت‌ عثمان، شورشیان‌ و طاغیان، بر او شوریدند، علی(ع) از این‌ فرصت‌ به‌ سود خود استفاده‌ نکرد ، بلکه‌ می‌خواست‌ آن‌ فتنه‌ را بخواباند. و همین‌ که‌ آشوب‌ به‌ جائی‌ رسید که‌ بر جان‌ عثمان‌ خائف‌ گردید، دو فرزندش‌ حسن‌ و حسین‌ را فرستاد تا از عثمان‌ دفاع‌ کنند، با اینکه‌ خواباندن‌ آشوب، خلاف‌ حق‌ او بود که‌ اقتضا می‌کرد خلیفه‌ را با آشوب‌گران‌ رها کند. ولی‌ او تصمیم‌ گرفت‌ تا پایان ، به‌ سنت‌ و روشی‌ که‌ به‌عنوان‌ مثل‌ اعلا و کار نمونه‌ در مورد اختلاف‌ رأی، اتخاذ کرده‌ بود ادامه‌ دهد.
هنگامی‌ که‌ در پایان‌ خلافت‌ عثمان، شورشیان‌ و طاغیان، بر او شوریدند، علی(ع) از این‌ فرصت‌ به‌ سود خود استفاده‌ نکرد ، بلکه‌ می‌خواست‌ آن‌ فتنه‌ را بخواباند. و همین‌ که‌ آشوب‌ به‌ جائی‌ رسید که‌ بر جان‌ عثمان‌ خائف‌ گردید، دو فرزندش‌ حسن‌ و حسین‌ را فرستاد تا از عثمان‌ دفاع‌ کنند، با اینکه‌ خواباندن‌ آشوب، خلاف‌ حق‌ او بود که‌ اقتضا می‌کرد خلیفه‌ را با آشوب‌گران‌ رها کند. ولی‌ او تصمیم‌ گرفت‌ تا پایان ، به‌ سنت‌ و روشی‌ که‌ به‌عنوان‌ مثل‌ اعلا و کار نمونه‌ در مورد اختلاف‌ رأی، اتخاذ کرده‌ بود ادامه‌ دهد.
ايشان  در ادامه مي نويسد :‌
ايشان  در ادامه مي نويسد :‌
هنگامی‌ که‌ مردم‌ پس‌ از عثمان‌ می‌خواستند با او بیعت‌ کنند در قبول‌ بیعت‌ عجله‌ نکرد و آن‌ را فرصتی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ آرمان‌ و عقیده‌اش‌ مغتنم‌ نشمرد، زیرا علی(ع) خلافت‌ را نه‌ برای‌ مصلحت‌ شخصی، بلکه‌ برای‌ مصلحت‌ مسلمانان‌ می‌خواست، لهذا از بیعت‌ امتناع‌ کرد و به‌ طالبان‌ بیعت‌ پاسخ‌ موافق‌ نداد، مگر پس‌ از اصرار آنان‌ که‌ ملاحظه‌ کرد ناچار از اجابت‌ آنها است‌ تا تفرقه‌ پیش‌ آمده‌ بین‌ مسلمین‌ بر اثر قتل‌ عثمان‌ را، برطرف‌ نماید. و لهذا زبیر و طلحه‌ را دعوت‌ کرد و گفت: اگر میل‌ دارید با من‌ بیعت‌ کنید و اگر نه‌ با شما بیعت‌ شود. آنان‌ گفتند ما با تو بیعت‌ می‌کنیم‌ ... علی(ع) مایل‌ نبود خلافت‌ خود را بر کسی‌ تحمیل‌ نماید، بلکه‌ می‌خواست‌ مردم‌ به‌ اختیار خود با او بیعت‌ کنند و هرکس‌ از بیعت‌ با او ابا می‌کرد او را آزاد می‌گذارد  
هنگامی‌ که‌ مردم‌ پس‌ از عثمان‌ می‌خواستند با او بیعت‌ کنند در قبول‌ بیعت‌ عجله‌ نکرد و آن‌ را فرصتی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ آرمان‌ و عقیده‌اش‌ مغتنم‌ نشمرد، زیرا علی(ع) خلافت‌ را نه‌ برای‌ مصلحت‌ شخصی، بلکه‌ برای‌ مصلحت‌ مسلمانان‌ می‌خواست، لهذا از بیعت‌ امتناع‌ کرد و به‌ طالبان‌ بیعت‌ پاسخ‌ موافق‌ نداد، مگر پس‌ از اصرار آنان‌ که‌ ملاحظه‌ کرد ناچار از اجابت‌ آنها است‌ تا تفرقه‌ پیش‌ آمده‌ بین‌ مسلمین‌ بر اثر قتل‌ عثمان‌ را، برطرف‌ نماید. و لهذا زبیر و طلحه‌ را دعوت‌ کرد و گفت: اگر میل‌ دارید با من‌ بیعت‌ کنید و اگر نه‌ با شما بیعت‌ شود. آنان‌ گفتند ما با تو بیعت‌ می‌کنیم‌ ... علی(ع) مایل‌ نبود خلافت‌ خود را بر کسی‌ تحمیل‌ نماید، بلکه‌ می‌خواست‌ مردم‌ به‌ اختیار خود با او بیعت‌ کنند و هرکس‌ از بیعت‌ با او ابا می‌کرد او را آزاد می‌گذارد
 
== ب- سيره وحدت بخش امام در دوران خلافت ==
== ب- سيره وحدت بخش امام در دوران خلافت ==
=== 1- سيره وحدت بخش امام در  برخورد با خوارج و جذب و هدايت انان  :‌ ===
=== 1- سيره وحدت بخش امام در  برخورد با خوارج و جذب و هدايت انان  :‌ ===
۱۳۵

ویرایش