۸۷٬۸۸۶
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در جای دیگر چنین فرمود: «الّلهمّ بارِکْ فیه و انْشُرْ مِنْه<ref>حلیة الاولیاء، ج1، ص 316. ابن جوزی در نقل دیگر از پیامبر مینویسد:«اللهم فقّهه فی الدین و علّمهُ التأویل.» صفة الصفوة، ج 1، ص 233</ref>.» | در جای دیگر چنین فرمود: «الّلهمّ بارِکْ فیه و انْشُرْ مِنْه<ref>حلیة الاولیاء، ج1، ص 316. ابن جوزی در نقل دیگر از پیامبر مینویسد:«اللهم فقّهه فی الدین و علّمهُ التأویل.» صفة الصفوة، ج 1، ص 233</ref>.» | ||
همچنین نقل شده [[محمد بن عبدالله (خاتم | همچنین نقل شده [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] دست مبارک خود را بر سر ابن عباس گذارده و فرمود: «اللهم اَعْطِهِ الحکمة و عَلِّمْهُ التأویل<ref>تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 117؛ استیعاب ج3، ص 70؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 353؛ شمس الدین ذهبی، العِبَر ج1، ص 30؛ الوافی بالوفیات، ج 17، ص 234</ref>.» | ||
سنّ ابن عباس هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتب تاریخی بین 10 تا 15 سال نقل شده است<ref>صفة الصفوة، ج1،ص323؛اسدالغابة، ج3،ص193</ref>.» | سنّ ابن عباس هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتب تاریخی بین 10 تا 15 سال نقل شده است<ref>صفة الصفوة، ج1،ص323؛اسدالغابة، ج3،ص193</ref>.» | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
عطا میگوید: «ما سی تن از بزرگان طائف در بیماری دم مرگ عبداللّه بن عباس بر او وارد شدیم، او ناتوان شده بود، سلام کردیم و نشستیم. ابن عباس از من پرسید: عطا اینها چه کارهاند؟ گفتم: آقا! اینها بزرگان شهرند و عبداللّه بن سلمة بن حضرمی طائفی، عمارة بن ابی الاجلح و ثابت بن مالک در میان آنهایند. | عطا میگوید: «ما سی تن از بزرگان طائف در بیماری دم مرگ عبداللّه بن عباس بر او وارد شدیم، او ناتوان شده بود، سلام کردیم و نشستیم. ابن عباس از من پرسید: عطا اینها چه کارهاند؟ گفتم: آقا! اینها بزرگان شهرند و عبداللّه بن سلمة بن حضرمی طائفی، عمارة بن ابی الاجلح و ثابت بن مالک در میان آنهایند. | ||
من یک به یک از آنها نام بردم و آنان نزد او رفتند و گفتند: ای پسر عموی | من یک به یک از آنها نام بردم و آنان نزد او رفتند و گفتند: ای پسر عموی رسول خدا! تو پیامبر خدا را دیده و سخن او را شنیده ای، ایشان پیرامون اختلاف این امت چه گفتند؛ گروهی [[علی بن ابی طالب|علی]] را بر دیگران مقدم دانستهاند و گروهی دیگر او را پس از سه تن قرار دادند؟ | ||
ابن عباس نفسی کشید و گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «علی با حق است و حق با علی است. او امام و جانشین پس از من است؛ هر کس به او تمسّک جوید، رستگار میشود و نجات مییابد و هر کس از فرمانش سرپیچی کند، گمراه شود. آری، او مرا [[کفن]] میکند و [[غسل]] میدهد و قرضم را ادا میکند. او پدر دو سبط من، [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] است و امامان نه گانه از نسل حسین هستند و مهدی این امت، از ماست». | ابن عباس نفسی کشید و گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «علی با حق است و حق با علی است. او امام و جانشین پس از من است؛ هر کس به او تمسّک جوید، رستگار میشود و نجات مییابد و هر کس از فرمانش سرپیچی کند، گمراه شود. آری، او مرا [[کفن]] میکند و [[غسل]] میدهد و قرضم را ادا میکند. او پدر دو سبط من، [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] است و امامان نه گانه از نسل حسین هستند و مهدی این امت، از ماست». | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در برخی [[احادیث]] آمده که پیامبر، ضمن [[دعا]] برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم [[تأویل قرآن]] را به وی بیاموزد<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴</ref>. | در برخی [[احادیث]] آمده که پیامبر، ضمن [[دعا]] برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم [[تأویل قرآن]] را به وی بیاموزد<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴</ref>. | ||
ابن عباس مشهورترین | ابن عباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول [[هجری]] است. او میگوید: من علم تفسیر را مدیون علی بن ابیطالب هستم. آنچه من میدانم در برابر علم او چونان قطرهای در برابر اقیانوس است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق٬ ج۱، ص۱۹</ref>. جایگاه علمی او چنان بود که در میان [[صحابه]] و [[تابعین]] هنگام اختلاف در [[تفسیر قرآن]] سخن وی را مقدم میداشتند<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۰۷ق٬ ج۱، ص۵۱</ref>. | ||
مجاهد روش تفسیری ابن عباس را مکتب تفسیری مکه مینامد<ref>نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳</ref>. وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲</ref>. ذهبی او را از بزرگان منابع [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] معرفی کرده است<ref>ذهبی، ج۳، ص۳۳۱</ref>. | مجاهد روش تفسیری ابن عباس را مکتب تفسیری مکه مینامد<ref>نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳</ref>. وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲</ref>. ذهبی او را از بزرگان منابع [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] معرفی کرده است<ref>ذهبی، ج۳، ص۳۳۱</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
== جایگاه ابن عباس در نقل احادیث == | == جایگاه ابن عباس در نقل احادیث == | ||
ابن عباس پس از رحلت | ابن عباس پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در طلب علم و جمعآوری احادیث ایشان بسیار کوشیده است. <ref>الاصابه، ج۴، ص۱۲۵</ref> ذهبی مینویسد: «ابن عباس بیش از 1660 حدیث نقل کرده که بخاری 120 حدیث و [[مسلم]] فقط 9 حدیث از وی نقل کردهاند<ref> سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 359</ref>.» | ||
== رحلت ابن عباس == | == رحلت ابن عباس == |