پرش به محتوا

بحث کاربر:Hamzeh/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «=مرز= مرز که با واژه‌های ثغر و حد قرابت معنایی دارد، فارسی معرب بوده (زبیدی، 1414 ق، ج 8، ص 148) و به معنای خط فاصل و نشانه‌ای است که دو حوزه را از همدیگر جدا ساخته و حدود آن را معین می‌نماید (طریحی، 1375 ق، ج 3، ص 236؛ فارس، 1371 ق، ج 5، ص 310). ویژگی مرز تقطیع...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
=مرز=
=مرز=
مرز که با واژه‌های ثغر و حد قرابت معنایی دارد، فارسی معرب بوده (زبیدی، 1414 ق، ج 8، ص 148) و به معنای خط فاصل و نشانه‌ای است که دو حوزه را از همدیگر جدا ساخته و حدود آن را معین می‌نماید (طریحی، 1375 ق، ج 3، ص 236؛ فارس، 1371 ق، ج 5، ص 310). ویژگی مرز تقطیع و چندتکه کردن یک‌چیز است. برخی آن را زمینی که به شکل مربع می‌سازند و کناره‌های آن را بلند کرده و در میانش چیزها می‌کارند، معنا کرده‌اند (خلف تبریزی، 1380 ق، ج 4، ص 1986)؛ اما حد را وصفی نامیده‌اند که موجب فصل و جدایی بین هر چیزی می‌شود (فراهیدی، 1409 ق، ج 3، ص 19) که ازاین‌جهت حد با مرز مترادف بوده و هر دو برای تمییز بین هر چیزی استفاده می‌شوند. ثغر در لغت به رخنه، شکاف و منفذ معنا شده است (ابن منظور، 711 ق، ج 4، ص 103). همچنین ثغر به محلی که ترس از حمله دشمن در آن محل وجود دارد معنا می‌شود (طریحی، 1375، ج 3، ص 236) و از آن به محلی که دشمن ازآنجا وارد می‌شود، یاد می‌شود (ب‍اق‍ری‌ک‍ب‍ورق، 1370، 196). ثغر ازآن‌جهت با مرز قرابت معنایی دارد که محل ورود و رخنه دشمن مرزها هستند. هرچند مرز برای تفکیک هر حوزه‌ای از هم استعمال می‌شود، اما ثغر تنها بر نوعی از مرز که انصراف به مرزهای جغرافیایی دارد، دلالت دارد.
زیبدی مرز را مترادف با واژه‌های ثغر، حد و فارسی معرب می‌داند و به معنای خط فاصل و نشانه‌ای است که دو حوزه را از همدیگر جدا ساخته و حدود آن را معین می‌نماید (طریحی، 1375 ق، ج 3، ص 236؛ فارس، 1371 ق، ج 5، ص 310). ویژگی مرز تقطیع و چندتکه کردن یک‌چیز است. برخی آن را زمینی که به شکل مربع می‌سازند و کناره‌های آن را بلند کرده و در میانش چیزها می‌کارند، معنا کرده‌اند (خلف تبریزی، 1380 ق، ج 4، ص 1986)؛ اما حد را وصفی نامیده‌اند که موجب فصل و جدایی بین هر چیزی می‌شود (فراهیدی، 1409 ق، ج 3، ص 19) که ازاین‌جهت حد با مرز مترادف بوده و هر دو برای تمییز بین هر چیزی استفاده می‌شوند. ثغر در لغت به رخنه، شکاف و منفذ معنا شده است (ابن منظور، 711 ق، ج 4، ص 103). همچنین ثغر به محلی که ترس از حمله دشمن در آن محل وجود دارد معنا می‌شود (طریحی، 1375، ج 3، ص 236) و از آن به محلی که دشمن ازآنجا وارد می‌شود، یاد می‌شود (ب‍اق‍ری‌ک‍ب‍ورق، 1370، 196). ثغر ازآن‌جهت با مرز قرابت معنایی دارد که محل ورود و رخنه دشمن مرزها هستند. هرچند مرز برای تفکیک هر حوزه‌ای از هم استعمال می‌شود، اما ثغر تنها بر نوعی از مرز که انصراف به مرزهای جغرافیایی دارد، دلالت دارد.
مرز در اصطلاح برای تفکیک بین دو حوزه سیاسی استعمال می‌شود. برخی آن را به مرزهای ملی اختصاص داده و عاملی برای تشخیص و جدایی یک واحد متشکل سیاسی و یـک کـشور از دیگر واحدهای مجاور آن می‌دانند (حافظ نیا، 1378، 190). در این تعریف نیت و اغراض در نوع تقسیم‌بندی کشورها نادیده گرفته‌شده، درحالی‌که مرز معلول اغراضی است که این جدایی‌ها بر اساس آن اغراض حاصل می‌شود. در یک اصطلاح دیگر مرز یک مفهوم اعتباری است تا بین دو حوزه سیاسی تفکیک ایجاد کند. وصف تقطیع کنندگی، موجب تقطیع دو یا چند حوزه سیاسی از هم می‌شود، ازاین‌رو می‌توان این اصطلاح را به خطوطی اعتباری که با اغراض ایدئولوژیکی و استراتژیکی انواع قلمرو و حوزه نفوذ دولت را به وجود می‌آورد، تعریف کرد.
مرز در اصطلاح برای تفکیک بین دو حوزه سیاسی استعمال می‌شود. برخی آن را به مرزهای ملی اختصاص داده و عاملی برای تشخیص و جدایی یک واحد متشکل سیاسی و یـک کـشور از دیگر واحدهای مجاور آن می‌دانند (حافظ نیا، 1378، 190). در این تعریف نیت و اغراض در نوع تقسیم‌بندی کشورها نادیده گرفته‌شده، درحالی‌که مرز معلول اغراضی است که این جدایی‌ها بر اساس آن اغراض حاصل می‌شود. در یک اصطلاح دیگر مرز یک مفهوم اعتباری است تا بین دو حوزه سیاسی تفکیک ایجاد کند. وصف تقطیع کنندگی، موجب تقطیع دو یا چند حوزه سیاسی از هم می‌شود، ازاین‌رو می‌توان این اصطلاح را به خطوطی اعتباری که با اغراض ایدئولوژیکی و استراتژیکی انواع قلمرو و حوزه نفوذ دولت را به وجود می‌آورد، تعریف کرد.
==مرز ملی==
==مرز ملی==
confirmed
۶۵

ویرایش