۸۷٬۷۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می گر' به ' میگر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = سالم بن أحمد بن جندان | |||
| تصویر = جندان.jpg | |||
| نام = سالم بن أحمد بن حسین بن صالح بن عبدالله بن جندان | |||
| | | نامهای دیگر = | ||
| | | سال تولد = | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = | ||
|درگذشت | | سال درگذشت = 1389 ق | ||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
| | | محل درگذشت = | ||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| آثار = | |||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''سالم بن أحمد بن جندان''' حدیثشناس، مورخ، نسب شناس، نویسنده و سیاح [[اندونزی|اندونزیایی]] با اصالتی حضرمی است. او نزد قریب به 400 استاد شاگردی نمود او در تمام عمرش مشغول به تحصیل علم، تدریس و تالیف بود. در علم [[حدیث]]، روایت، رجال، تاریخ، انساب و سایر علوم تحقیق نمود. او در مقابل استعمار [[هلند]] و [[ژاپن]] ایستاد تا اینکه او را شکنجه و زندانی کردند. او نویسنده کتابهای فراوانی بود تا اینکه تعداد کتابهایش به بیش از 150 اثر رسید. یک کتابخانه عالی که حاوی بسیاری از کتابهای کمیاب است ایجاد کرد. در روز وفات توسط الجم الغافر تشییع شد تا اینکه تعداد آنها به بیش از نیم میلیون نفر رسید و راهها تا مسافتی بیش از چهار کیلومتر مملو از عزاداران بود <ref>کتاب مرآة الزمان فی حیاة ابن جندان صفحة 10 تألیف المحدث الحبیب سالم بن أحمد بن جندان مخطوط, مکتبة ابن جندان</ref>. | '''سالم بن أحمد بن جندان''' حدیثشناس، مورخ، نسب شناس، نویسنده و سیاح [[اندونزی|اندونزیایی]] با اصالتی حضرمی است. او نزد قریب به 400 استاد شاگردی نمود او در تمام عمرش مشغول به تحصیل علم، تدریس و تالیف بود. در علم [[حدیث]]، روایت، رجال، تاریخ، انساب و سایر علوم تحقیق نمود. او در مقابل استعمار [[هلند]] و [[ژاپن]] ایستاد تا اینکه او را شکنجه و زندانی کردند. او نویسنده کتابهای فراوانی بود تا اینکه تعداد کتابهایش به بیش از 150 اثر رسید. یک کتابخانه عالی که حاوی بسیاری از کتابهای کمیاب است ایجاد کرد. در روز وفات توسط الجم الغافر تشییع شد تا اینکه تعداد آنها به بیش از نیم میلیون نفر رسید و راهها تا مسافتی بیش از چهار کیلومتر مملو از عزاداران بود <ref>کتاب مرآة الزمان فی حیاة ابن جندان صفحة 10 تألیف المحدث الحبیب سالم بن أحمد بن جندان مخطوط, مکتبة ابن جندان</ref>. | ||
=نسب= | == نسب == | ||
سالم بن أحمد بن حسین بن صالح بن عبدالله بن جندان بن عبدالله بن عمر بن عبدالله بن شیخان بن الشیخ أبیبکر بن سالم بن عبدالله بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن محمد [[محمد بن علی (باقر العلوم)|الباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] السبط بن الإمام [[علی بن ابی طالب|علی بن أبیطالب]]، والإمام علی زوج [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمة]] بنت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] ﷺ<ref>مرآة الزمان فی حیاة ابن جندان صفحة 10 تألیف المحدث الحبیب سالم بن أحمد بن جندان</ref>. | |||
سالم بن أحمد بن حسین بن صالح بن عبدالله بن جندان بن عبدالله بن عمر بن عبدالله بن شیخان بن الشیخ أبیبکر بن سالم بن عبدالله بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر | |||
او 35 نفر فاصله با رسول الله محمد ﷺ فی سلسله نسب دارد. | او 35 نفر فاصله با رسول الله محمد ﷺ فی سلسله نسب دارد. | ||
=تولد و پرورش= | == تولد و پرورش == | ||
وی در روز جمعه قبل از طلوع فجر در 18 رجب 1324 هجری قمری برابر با 7 سپتامبر 1906 میلادی در شهر سربایا به دنیا آمد و مادرش مزنه بنت علی بن مصطفی بن شیخ ابیبکر بن سالم بود. قرآن میخواند و علوم گفتاری و فهمی را به دست اعضای خانوادهاش میگرفت. پدرش از بزرگان صالح زمان خود بود و علم را از ائمه زمان خود مانند امام سید علی بن مصطفی فرزند شیخ ابیبکر بن سالم که پدر همسرش است و از عمویش شیخ صالح بن فارس بن الحسن بکیس و در جوانی از پدرش الحبیب الحسین بن صالح بن جندان گرفت. از امام مسند السید احمد بن الحسن. ابن عبدالرحمن غلام آزاد شده خیره و سید علی بن حسین بافقیه شهید صاعقه و کیاهی احمد بن حمید الصواهانی و هر سه از عالم سید احمد گرفتهاند. ابن زینی دحلان. و اما جد پدرش سید صالح بن عبدالله بن جندان بیش از صد سال عمر کرده است و گفتهاند صد و چهل و پنج سال است و خلاف آن گفته شده است. امام محمد مرتضی الزبیدی متوجه شد و آقای صالح در حضرموت در روستای منیزه یکی از روستاهای وادی العین مستقر شد و بین آقای صالح و نوه هایش در مکاتبات جاوه و مجوزها و دستورات وجود داشت. صالح به نوه خود، آقای احمد بن الحسین بن صالح، و فرزندان و نوادگانش اجازه داد، بنابراین حبیب سالم وارد کلیت مرخصی خود شد زیرا تقریباً سالها از زندگی خود پی برد. | وی در روز جمعه قبل از طلوع فجر در 18 رجب 1324 هجری قمری برابر با 7 سپتامبر 1906 میلادی در شهر سربایا به دنیا آمد و مادرش مزنه بنت علی بن مصطفی بن شیخ ابیبکر بن سالم بود. قرآن میخواند و علوم گفتاری و فهمی را به دست اعضای خانوادهاش میگرفت. پدرش از بزرگان صالح زمان خود بود و علم را از ائمه زمان خود مانند امام سید علی بن مصطفی فرزند شیخ ابیبکر بن سالم که پدر همسرش است و از عمویش شیخ صالح بن فارس بن الحسن بکیس و در جوانی از پدرش الحبیب الحسین بن صالح بن جندان گرفت. از امام مسند السید احمد بن الحسن. ابن عبدالرحمن غلام آزاد شده خیره و سید علی بن حسین بافقیه شهید صاعقه و کیاهی احمد بن حمید الصواهانی و هر سه از عالم سید احمد گرفتهاند. ابن زینی دحلان. و اما جد پدرش سید صالح بن عبدالله بن جندان بیش از صد سال عمر کرده است و گفتهاند صد و چهل و پنج سال است و خلاف آن گفته شده است. امام محمد مرتضی الزبیدی متوجه شد و آقای صالح در حضرموت در روستای منیزه یکی از روستاهای وادی العین مستقر شد و بین آقای صالح و نوه هایش در مکاتبات جاوه و مجوزها و دستورات وجود داشت. صالح به نوه خود، آقای احمد بن الحسین بن صالح، و فرزندان و نوادگانش اجازه داد، بنابراین حبیب سالم وارد کلیت مرخصی خود شد زیرا تقریباً سالها از زندگی خود پی برد. | ||
پدربزرگش از طرف مادرش علی بن مصطفی بن شیخ ابیبکر بن سالم از شاگردان سید احمد بن زینی دحلان بود و از پدر عزیزش سید مصطفی بن علی بن شیخ ابیبکر بن سالم مفتی عالم آموخت. از حضرمیان سید عبدالرحمن بن محمد المشور و حبیب عیدروس بن عمرالحبشی و از حبیب احمد بن حسن العطاس جناب علی بن محمد الحبشی شیخ عبدالله. حمید الدغستانی، شیخ سعید الققایی، شیخ عبدالله السراج الحنفی، آقای هاشم بن شیخ الحبشی، آقای حسین بن محمد الحبشی، شیخ علی بن ذاهر الوطری، شیخ فالح. بن محمد المحنوی الظهری و بسیاری دیگر. | پدربزرگش از طرف مادرش علی بن مصطفی بن شیخ ابیبکر بن سالم از شاگردان سید احمد بن زینی دحلان بود و از پدر عزیزش سید مصطفی بن علی بن شیخ ابیبکر بن سالم مفتی عالم آموخت. از حضرمیان سید عبدالرحمن بن محمد المشور و حبیب عیدروس بن عمرالحبشی و از حبیب احمد بن حسن العطاس جناب علی بن محمد الحبشی شیخ عبدالله. حمید الدغستانی، شیخ سعید الققایی، شیخ عبدالله السراج الحنفی، آقای هاشم بن شیخ الحبشی، آقای حسین بن محمد الحبشی، شیخ علی بن ذاهر الوطری، شیخ فالح. بن محمد المحنوی الظهری و بسیاری دیگر. | ||
و خواهرش خدیجه بنت احمد بن الحسین بن جندان شوهر احمد بن غالب الحمید است و علاقه شدیدی به تربیت حبیب سالم داشت. او زمانی که زیر سی سال داشت درگذشت. خانه او اولین مدرسه اوست و اساس زندگی اوست. سپس زیر نظر عالم سیدحبیب عبدالقادر بن احمد بن محمد بن علی بلفقیه به مدرسه خیریه سربایا پیوست. | و خواهرش خدیجه بنت احمد بن الحسین بن جندان شوهر احمد بن غالب الحمید است و علاقه شدیدی به تربیت حبیب سالم داشت. او زمانی که زیر سی سال داشت درگذشت. خانه او اولین مدرسه اوست و اساس زندگی اوست. سپس زیر نظر عالم سیدحبیب عبدالقادر بن احمد بن محمد بن علی بلفقیه به مدرسه خیریه سربایا پیوست. | ||
=اساتید= | == اساتید == | ||
اساتید او بیش از 140 نفر بودند که مهمترین ایشان عبارتند از: | اساتید او بیش از 140 نفر بودند که مهمترین ایشان عبارتند از: | ||
پدرش أحمد بن الحسین بن جندان | # پدرش أحمد بن الحسین بن جندان | ||
# پدر بزرگ مادریش علی بن مصطفی ابن الشیخ أبیبکر بن سالم | |||
# محمد بن أحمد بن محمد المحضار | |||
# أحمد بن حامد المرزوقی السواهانی | |||
# خلیل بن عبداللطیف البنکلانی | |||
# محمد بن عبدالرحمن البار | |||
# محمد بن محمد زبارة الصنعانی | |||
# عمر حمدان المحرسی | |||
# علی بن فالح الظاهری المهنوی | |||
# أبوبکر بن محمد بن عمرالسقاف | |||
# عبدالله بن صدقة دحلان | |||
# محمد عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی | |||
# عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف | |||
# علوی بن طاهر الحداد | |||
# عبدالقادر بن أحمد بلفقیه | |||
# عبدالستار بن عبدالوهاب الصدیقی | |||
# عبدالله أزهری الفلمبانی | |||
# أرشد الطویل البنتانی | |||
# عباس بن عبدالعزیز المالکی الإدریسی | |||
# عبدالله بن عبدالرحمن العطاس الجومبانی | |||
# أمة الله بنت عبدالغنی العمریة | |||
# حسینة بنت شیخ بن أحمد بافقیه | |||
== شاگردان == | |||
=شاگردان= | |||
محمد ضیاء بن شهاب مورخ گفت که الحبیب سالم در خانه خود شورای آموزشی را برای معلمان و دانشآموزان افتتاح کرد که آن را قصر الوافیدین نامید تا مبلغان و معلمان رابه روشهای تبلیغ آشنا سازد. اما از شیوخ خود شنیدیم که میگفتند و تصدیق میکردند که در جاکارتا بهطور خاص و در [[اندونزی]] بهطور عام عالمی نیست جز این سه نفر و آن سه نفر عبارتند از: | محمد ضیاء بن شهاب مورخ گفت که الحبیب سالم در خانه خود شورای آموزشی را برای معلمان و دانشآموزان افتتاح کرد که آن را قصر الوافیدین نامید تا مبلغان و معلمان رابه روشهای تبلیغ آشنا سازد. اما از شیوخ خود شنیدیم که میگفتند و تصدیق میکردند که در جاکارتا بهطور خاص و در [[اندونزی]] بهطور عام عالمی نیست جز این سه نفر و آن سه نفر عبارتند از: | ||
آقایان حبیب علی بن عبدالرحمن الحبشی، حبیب علی بن حسین العطاس و حبیب سالم بن احمد بن جندان. همچنین میگفتند در جاکارتا به طور خاص و در اندونزی به طور عام عالمی نیست مگر شاگرد این سه یا شاگرد شاگردان آنها باشد. در اینجا به برخی از موارد قابل توجه اشاره میکنیم: | آقایان حبیب علی بن عبدالرحمن الحبشی، حبیب علی بن حسین العطاس و حبیب سالم بن احمد بن جندان. همچنین میگفتند در جاکارتا به طور خاص و در اندونزی به طور عام عالمی نیست مگر شاگرد این سه یا شاگرد شاگردان آنها باشد. در اینجا به برخی از موارد قابل توجه اشاره میکنیم: | ||
عبدالرحمن بن أحمد بن عبدالقادر السقاف | # عبدالرحمن بن أحمد بن عبدالقادر السقاف | ||
# محمد شافعی حذامی | |||
محمد شافعی حذامی | # عبدالله بن نوح | ||
# محمد ضیاء بن شهاب | |||
عبدالله بن نوح | # عبدالله الشافعی مؤسس المدارس الشافعیة | ||
# طاهر راحلی مؤسس المدارس الطاهریة | |||
محمد ضیاء بن شهاب | # عبدالرحمن بن عبدالله بن سالم باقادر العطاس | ||
# زین شکری الفلمبانی | |||
عبدالله الشافعی مؤسس المدارس الشافعیة | # عبدالله بن سعید اللحجی | ||
# محمد شکور یعقوب | |||
طاهر راحلی مؤسس المدارس الطاهریة | # محمد طیب عزی | ||
# کمال یوسف | |||
عبدالرحمن بن عبدالله بن سالم باقادر العطاس | # سیف الدین أمسیر | ||
# عبدالله مختار السوکابومیوی | |||
زین شکری الفلمبانی | # علی بن عبدالرحمن بن أحمد السقاف | ||
# محمد بن عبدالرحمن بن أحمد السقاف | |||
عبدالله بن سعید اللحجی | # محمد بن علوی المالکی | ||
# سالم بن عبدالله الشاطری | |||
محمد شکور یعقوب | # عمر بن حامد الجیلانی | ||
محمد طیب عزی | |||
کمال یوسف | |||
سیف الدین أمسیر | |||
عبدالله مختار السوکابومیوی | |||
علی بن عبدالرحمن بن أحمد السقاف | |||
محمد بن عبدالرحمن بن أحمد السقاف | |||
محمد بن علوی المالکی | |||
سالم بن عبدالله الشاطری | |||
عمر بن حامد الجیلانی | |||
در ادامه به برخی از علما که از او اجازه کتبی داشتند اشاره میشود: | در ادامه به برخی از علما که از او اجازه کتبی داشتند اشاره میشود: | ||
سالم بن حفیظ | # سالم بن حفیظ | ||
# محمد بن سالم بن حفیظ | |||
محمد بن سالم بن حفیظ | # حسن بن محمد المشاط | ||
# محمد بن حسن بن محمد فدعق | |||
حسن بن محمد المشاط | # عمر بن أحمد بن سمیط | ||
# محمد بن عوض باوزیر | |||
محمد بن حسن بن محمد فدعق | # محمد بن سالم البیحانی | ||
# محمد بن أحمد العجیل | |||
عمر بن أحمد بن سمیط | # محمد إبراهیم الأموی السودانی | ||
# علوی بن عباس المالکی | |||
محمد بن عوض باوزیر | # محمد أمین الکتبی | ||
# عبدالله بن عوض بکیر | |||
محمد بن سالم البیحانی | # عبدالله بن عبدالرحمن باهرمز | ||
محمد بن أحمد العجیل | |||
محمد إبراهیم الأموی السودانی | |||
علوی بن عباس المالکی | |||
محمد أمین الکتبی | |||
عبدالله بن عوض بکیر | |||
عبدالله بن عبدالرحمن باهرمز | |||
=توثیق سالم بن احمد= | == توثیق سالم بن احمد == | ||
توثیق او از منظر علما فراوان بوده که اهم آنان اشاره میشود: | توثیق او از منظر علما فراوان بوده که اهم آنان اشاره میشود: | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۱۴: | ||
و بسیاری دیگر را در کتابی جداگانه جمعآوری شده تا این که تعداد آنها به بیش از صد نفر از علما که او را مدح کردهاند رسید. | و بسیاری دیگر را در کتابی جداگانه جمعآوری شده تا این که تعداد آنها به بیش از صد نفر از علما که او را مدح کردهاند رسید. | ||
=آثار= | == آثار == | ||
بعضی از آثار خطی او عبارتند از: | بعضی از آثار خطی او عبارتند از: | ||
«العلم الشامخ فی معجم المشایخ» | # «العلم الشامخ فی معجم المشایخ» | ||
# «معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم» | |||
«معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم» | # «إعلام أهل الرسوخ بأنباء أعلام الشیوخ» | ||
# «درة الحجال فی أعلام الرجال» | |||
«إعلام أهل الرسوخ بأنباء أعلام الشیوخ» | # «المشیخة الصغری المسماة بسوابق المیدان» | ||
# «الوسیط فی ثبت المحیط» | |||
«درة الحجال فی أعلام الرجال» | # «الفهرست الکبری» | ||
# «منبع العیون فی رفع الأسانید إلی الفنون» | |||
«المشیخة الصغری المسماة بسوابق المیدان» | # «القول المزید فی طرق الأسانید» | ||
# «العقود الدریة فی المسلسلات الفخریة» | |||
«الوسیط فی ثبت المحیط» | # «القول الحثیث فی أحکام العمل بالحدیث الضعیف» | ||
# «عمدة اللفاظ بذیل طبقات الحفاظ» | |||
«الفهرست الکبری» | # «إتحاف النبیل بأخبار من بجزائر الأرخبیل» | ||
# «الدر والیاقوت فی بیوتات عرب المهجر وحضرموت» | |||
«منبع العیون فی رفع الأسانید إلی الفنون» | # «الإقلید فی شعراء الموالید» | ||
# «ضجیج الکون من لبس البنطلون» | |||
«القول المزید فی طرق الأسانید» | # «المسائل البسیطة فی أحکام لبس البرنیطة» | ||
# «اللوامع البینات بأخبار من وفد علی مولی عینات» | |||
«العقود الدریة فی المسلسلات الفخریة» | # «روضة الولدان فی ثبت ابن جندان» | ||
# «الخلاصة الکافیة» | |||
«القول الحثیث فی أحکام العمل بالحدیث الضعیف» | # «ذکری الحبیب فی حیاة مولی الکثیب» | ||
# «قطف الثمر فی حیاة الشیخ أبیبکر» | |||
«عمدة اللفاظ بذیل طبقات الحفاظ» | # «نقش التابوت فی من حل من الصحابة بحضرموت» | ||
# «المسندات والوثائق فی الإجازات والطرائق» | |||
«إتحاف النبیل بأخبار من بجزائر الأرخبیل» | |||
«الدر والیاقوت فی بیوتات عرب المهجر وحضرموت» | |||
«الإقلید فی شعراء الموالید» | |||
«ضجیج الکون من لبس البنطلون» | |||
«المسائل البسیطة فی أحکام لبس البرنیطة» | |||
«اللوامع البینات بأخبار من وفد علی مولی عینات» | |||
«روضة الولدان فی ثبت ابن جندان» | |||
«الخلاصة الکافیة» | |||
«ذکری الحبیب فی حیاة مولی الکثیب» | |||
«قطف الثمر فی حیاة الشیخ أبیبکر» | |||
«نقش التابوت فی من حل من الصحابة بحضرموت» | |||
«المسندات والوثائق فی الإجازات والطرائق» | |||
== شیوه نگارش == | == شیوه نگارش == | ||
خط ۲۲۵: | خط ۱۵۳: | ||
4- ممکن است چیزی را ذکر کند که در نگاه اول خطای آشکاری به نظر میرسد تا خواننده از آنچه ذکر کرده تعجب کند، بنابراین با سبک خود نه تنها توجه خواننده را جلب میکند، بلکه آن را از بین میبرد و ابهام را در جای دیگری از کتابش یا در نوشتههایش توضیح میدهد. | 4- ممکن است چیزی را ذکر کند که در نگاه اول خطای آشکاری به نظر میرسد تا خواننده از آنچه ذکر کرده تعجب کند، بنابراین با سبک خود نه تنها توجه خواننده را جلب میکند، بلکه آن را از بین میبرد و ابهام را در جای دیگری از کتابش یا در نوشتههایش توضیح میدهد. | ||
=سفرها= | == سفرها == | ||
او از شرق اندونزی به ترنتاتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و تمام مناطق جزیره سولاوسی را گشت و با علمای آن دیدار کرد که برجستگان آنها مانند المعمرالعلامة السید محمد بن عبدالرحمن بن البار و العلامة المعمر أرشد الطویل بودند و ایشان را در زمره مشایخ خود وارد کرد. او به بالی و لومبوک و آن نواحی رفت و با بزرگان آنها که شیخ محمد بن مصطفی العفیفی از جمله آنها بود تماس گرفت. | او از شرق اندونزی به ترنتاتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و تمام مناطق جزیره سولاوسی را گشت و با علمای آن دیدار کرد که برجستگان آنها مانند المعمرالعلامة السید محمد بن عبدالرحمن بن البار و العلامة المعمر أرشد الطویل بودند و ایشان را در زمره مشایخ خود وارد کرد. او به بالی و لومبوک و آن نواحی رفت و با بزرگان آنها که شیخ محمد بن مصطفی العفیفی از جمله آنها بود تماس گرفت. | ||
در مورد سوماترا نیز چندین بار از بناهای آن دیدن کرد و مردم با عشقی وصف ناپذیر او را دوست داشتند، از این رو با امامان آن که برجستهترین آنها عالم معمر شیخ عبدالله ازهری الفلمبانی بود تماس گرفت و از آنجا به [[سنگاپور]] رفت و مدرسه اسلامی الجنید را در آنجا افتتاح کرد و در مسجد سلطان و مساجد دیگر سخنرانی کرد و وارد مالاگا شد و یک سال در آنجا ماند و در این نواحی سیاحت نمود. الحداد و در چند روز آن را نسخ کرد و آن را تصدیق کرد که «مجموعه شفا» نامیده شد، اما جزیره ای گرد، مدرسه ای در آن بنا کرد و در آن زیاد رفت و آمد کرد. او به همراه شیخ خلیل بن عبداللطیف بنکلانی پیروی کرد، سپس برای انجام مناسک وارد [[حرمین شریفین]] شد و با علمای آن جا تماس گرفت و بیش از یک بار به حج پرداخت و در حجاز اقامت گزید و از شیخ عمر حمدان، علی بن فالح الظاهری و السید العباس بن عبدالعزیز المالکی مجالست و استفاده برد. او مورد تجلیل از بازرگانان بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کعکی بود. | در مورد سوماترا نیز چندین بار از بناهای آن دیدن کرد و مردم با عشقی وصف ناپذیر او را دوست داشتند، از این رو با امامان آن که برجستهترین آنها عالم معمر شیخ عبدالله ازهری الفلمبانی بود تماس گرفت و از آنجا به [[سنگاپور]] رفت و مدرسه اسلامی الجنید را در آنجا افتتاح کرد و در مسجد سلطان و مساجد دیگر سخنرانی کرد و وارد مالاگا شد و یک سال در آنجا ماند و در این نواحی سیاحت نمود. الحداد و در چند روز آن را نسخ کرد و آن را تصدیق کرد که «مجموعه شفا» نامیده شد، اما جزیره ای گرد، مدرسه ای در آن بنا کرد و در آن زیاد رفت و آمد کرد. او به همراه شیخ خلیل بن عبداللطیف بنکلانی پیروی کرد، سپس برای انجام مناسک وارد [[حرمین شریفین]] شد و با علمای آن جا تماس گرفت و بیش از یک بار به حج پرداخت و در حجاز اقامت گزید و از شیخ عمر حمدان، علی بن فالح الظاهری و السید العباس بن عبدالعزیز المالکی مجالست و استفاده برد. او مورد تجلیل از بازرگانان بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کعکی بود. | ||
بنابراین ابن لادن پول مورد نیازش را به او داد او نیز تعداد زیادی کتاب خرید و به اندونزی آورد و در کتابخانه خود گنجاند. | بنابراین ابن لادن پول مورد نیازش را به او داد او نیز تعداد زیادی کتاب خرید و به اندونزی آورد و در کتابخانه خود گنجاند. | ||
=وفات= | == وفات == | ||
وی در شب دوشنبه 16 ربیع الاول 1389 هجری قمری مصادف با اول ژوئن 1969 میلادی درگذشت و در مقبره حبیب محسن بن محمد العطاس به خاک سپرده شد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%A3%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AC%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86 سالم بن أحمد بن جندان]</ref>. | وی در شب دوشنبه 16 ربیع الاول 1389 هجری قمری مصادف با اول ژوئن 1969 میلادی درگذشت و در مقبره حبیب محسن بن محمد العطاس به خاک سپرده شد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%A3%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AC%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86 سالم بن أحمد بن جندان]</ref>. | ||
خط ۲۳۹: | خط ۱۶۵: | ||
[[رده:تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده:صوفیه]] |