۸۷٬۷۷۵
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = ابوموسی اشعری | | عنوان = ابوموسی اشعری | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
'''ابوموسی اشعری''' از [[اصحاب]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] بود که به واسطه تاثیرش در امر [[حکمیت]] پس از [[جنگ صفین]] و انتقال [[خلافت]] به [[بنی امیه|بنیامیه]] شهرت خاصی یافت. وی در دانش قضا تبحر داشت. | '''ابوموسی اشعری''' از [[اصحاب]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] بود که به واسطه تاثیرش در امر [[حکمیت]] پس از [[جنگ صفین]] و انتقال [[خلافت]] به [[بنی امیه|بنیامیه]] شهرت خاصی یافت. وی در دانش قضا تبحر داشت. | ||
از فقهای دوران [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و از اصحاب فتوی در روزگار [[عمر]] و [[عثمان]] به شمار میرفت. ابوموسی که انسان ساده لوحی بود در جنگ صفین به عنوان حکم انتخاب شد و با نیرنگ [[عمرو عاص|عمروعاص]] [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]] را از خلافت برکنار کرد. از فرماندهان لشگر عمر در فتح [[ایران]] و [[سوریه]] بود. | از فقهای دوران [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و از اصحاب فتوی در روزگار [[عمر]] و [[عثمان]] به شمار میرفت. ابوموسی که انسان ساده لوحی بود در جنگ صفین به عنوان حکم انتخاب شد و با نیرنگ [[عمرو بن عاص|عمروعاص]] [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]] را از خلافت برکنار کرد. از فرماندهان لشگر عمر در فتح [[ایران]] و [[سوریه]] بود. | ||
== نسب ابوموسی اشعری == | == نسب ابوموسی اشعری == | ||
ابوموسی عبدالله بن قیس بن سلیم بن حضار بن حرب بن عامر بن عتر بن بکر بن عامر بن عذر بن وائل بن ناجیة بن حماهر بن الأشعر اشعری مشهور به عبدالله بن قیس اشعری وی از روات [[حدیث]] است. نام او را در شمار صحابه | ابوموسی عبدالله بن قیس بن سلیم بن حضار بن حرب بن عامر بن عتر بن بکر بن عامر بن عذر بن وائل بن ناجیة بن حماهر بن الأشعر اشعری مشهور به عبدالله بن قیس اشعری وی از روات [[حدیث]] است. نام او را در شمار صحابه رسول الله میآورند.. در [[دمشق]]، [[بصره]]، عدن، [[کوفه]] زندگی میکرد<ref>موسوعة الحدیث</ref>. | ||
== معرفی ابوموسی اشعری == | == معرفی ابوموسی اشعری == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۳: | ||
* متلاشی کردن و یا تضعیف نیروهای علی(علیهالسلام) | * متلاشی کردن و یا تضعیف نیروهای علی(علیهالسلام) | ||
هر دو نیرنگ او با کمک عوامل نفوذی که در سپاه امام داشت، نتیجه داد. نیرنگ نخست، | هر دو نیرنگ او با کمک عوامل نفوذی که در سپاه امام داشت، نتیجه داد. نیرنگ نخست، بالا بردن قرآن</big> بر نیزه ها و دعوت کردن امام (علیهالسلام) به حکمیّت [[قرآن]] بود که جنگ را متوقّف کرد و نیرنگ دوم، حکمیّت بود که خیلی پیچیده تر اجرا شد به گونهای که سرانجامْ بخشی از کارآمدترین نیروهای امام را رو در روی او قرار داد به همان دلیل که امام بعدها ناچار شد در [[جنگ نهروان|واقعه نهروان]] با یاران خود بجنگد. در [[جنگ صفین|واقعه صِفّین]] نیز چاره ای جز پذیرش فشار آنان و تن دادن به حکمیّت نداشت. جمله معروف امام هنگام پذیرش حکمیّت که: تا دیروز فرمانده بودم و امروز فرمانبر گشته و تا دیروز خود نهی کننده بودم و امروز نهی شده ام</big><ref>ابوجعفر اسکافی، المعیار والموازنة، ترجمه دامغانی، ناشر، نشر نی، ص154</ref> نشاندهنده این واقعیت تلخ است. بر این اساس اصل حکمیت برامام تحمیل شد<ref>جعفرسبحانی فروغ ولایت، انتشارات صحیفه، ص 591</ref>. | ||
پس از امضای حکمیت در طول مدت و مهلت بررسی توسط دو داور، عمر و عاص با زیرکی خاص خود به ابوموسی قبولاند که علی (علیهالسلام) چون کشندگان [[عثمان]] را پناه داده و جنگ به راه انداخته سزاوار حکومت نیست. ابوموسی نیز بر [[معاویه]] خرده گرفت و او را لایق حکومت ندانست آنگاه هر دو تصمیم گرفتند که هر کدام امیر خود را از خلافت عزل کنند و امر خلافت را به عهده خود [[مسلمین]] بگذارند تا هر کسی را که میخواهند به خلافت انتخاب کنند. قرار شد هر دو نفر این نظر را اعلام کنند روز موعود فرا رسید. | پس از امضای حکمیت در طول مدت و مهلت بررسی توسط دو داور، عمر و عاص با زیرکی خاص خود به ابوموسی قبولاند که علی (علیهالسلام) چون کشندگان [[عثمان]] را پناه داده و جنگ به راه انداخته سزاوار حکومت نیست. ابوموسی نیز بر [[معاویه]] خرده گرفت و او را لایق حکومت ندانست آنگاه هر دو تصمیم گرفتند که هر کدام امیر خود را از خلافت عزل کنند و امر خلافت را به عهده خود [[مسلمین]] بگذارند تا هر کسی را که میخواهند به خلافت انتخاب کنند. قرار شد هر دو نفر این نظر را اعلام کنند روز موعود فرا رسید. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
همه در دومةالجندل اجتماع کردند تا حکمین نظر خود را اظهار کنند. ابوموسی به عمر و عاص گفت بر منبر بالا رود و نظر توافقشده را اعلام کند. اما عمر و عاص زیرکانه ابوموسی را پیش انداخت و گفت: «تو صحابی پیامبر خدایی. من هرگز بر تو مقدم نخواهم شد!» [[ابن عباس]] که در مجلس حاضر بود به ابوموسی گفت: بگذار ابتدا عمر و عاص نظر خود را اعلام کند. او تو را فریب میدهد. | همه در دومةالجندل اجتماع کردند تا حکمین نظر خود را اظهار کنند. ابوموسی به عمر و عاص گفت بر منبر بالا رود و نظر توافقشده را اعلام کند. اما عمر و عاص زیرکانه ابوموسی را پیش انداخت و گفت: «تو صحابی پیامبر خدایی. من هرگز بر تو مقدم نخواهم شد!» [[ابن عباس]] که در مجلس حاضر بود به ابوموسی گفت: بگذار ابتدا عمر و عاص نظر خود را اعلام کند. او تو را فریب میدهد. | ||
اما ابوموسی قبول نکرد و بر منبر بالا رفت و در جمع مردم چنین گفت: ما پس از مشورت و بررسی به این نتیجه رسیدیم که علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم و انتخاب خلافت را به عهده مسلمین بگذاریم، بنابراین من علی را از خلافت خلع میکنم، چنان که این انگشتر را از انگشت بیرون میآورم! عمر و عاص بلا فاصله پس از ابوموسی به منبر رفت و گفت: او علی را از خلافت خلع کرد، من نیز او را خلع میکنم و معاویه را به خلافت میگمارم، چنان که این انگشتر را در دست خود مینهم! ابوموسی که فریب خورده بود، فریاد زد: | اما ابوموسی قبول نکرد و بر منبر بالا رفت و در جمع مردم چنین گفت: ما پس از مشورت و بررسی به این نتیجه رسیدیم که علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم و انتخاب خلافت را به عهده مسلمین بگذاریم، بنابراین من علی را از خلافت خلع میکنم، چنان که این انگشتر را از انگشت بیرون میآورم! عمر و عاص بلا فاصله پس از ابوموسی به منبر رفت و گفت: او علی را از خلافت خلع کرد، من نیز او را خلع میکنم و معاویه را به خلافت میگمارم، چنان که این انگشتر را در دست خود مینهم! ابوموسی که فریب خورده بود، فریاد زد: لعنت خدا بر تو، تو مانند سگی هستی.</big> عمر و عاص در حالی که پیروزمندانه از منبر پائین میآمد به او گفت: تو هم مانند الاغی هستی که بر او کتاب بار کرده باشند<ref>محمد جریر طبری، تاریخ طبری، قاهره، مطبعه الاستقامه بالقاهره، 1358ه-1939 م، ج 4، ص5 به بعد؛ رک: ابوحنیفه دینوری، الأخبار الطوال، قم، ناشر رضی، 1368 ش، ص200</ref>. | ||
=== انتخاب ابوموسی اشعری === | === انتخاب ابوموسی اشعری === | ||
خط ۷۶: | خط ۷۵: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده:صحابه]] | [[رده:صحابه]] | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:شخصیتهای تاریخی]] |