۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[موسی بن جعفر' به '[[موسی بن جعفر (کاظم)') |
||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
=== چگونگی آشکار شدن قبر علی(علیه السلام) === | === چگونگی آشکار شدن قبر علی(علیه السلام) === | ||
درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(علیه السلام) در تاریخ آمده است: روزى [[هارون الرشید]] در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقیب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقیب آنها باز مى ایستادند. هارون الرشید دریافت كه باید در این مكان، سرّى نهفته باشد. پیرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: براى گفتن سرّ این تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نیز امانش داد. پیر مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اینجا آمدم و پدرم در این مكان زیارتنامه مى خواند و [[نماز]] مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زیارت خواندن در اینجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) براى زیارت به اینجا مى آمدم و ایشان فرمود: اینجا قبر جدش على بن ابىطالب (علیهالسلام) است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسیدند و لوحى در آنجا پیدا شد كه بر روى آن با خط سریانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنین است: «این قبرى است كه نوح پیغمبر آن را براى على (علیهالسلام) وصى محمد (صلى الله علیه و آله) قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاكها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به [[موسی بن جعفر (موسی الکاظم)|امام موسی کاظم (علیهالسلام)]] در [[مدینه]] نوشت و صحت این مطلب را از امام موسى (علیهالسلام) سؤال كرد. ایشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابىطالب (علیهالسلام) تأیید كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنایى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجیر هارونى» معروف شد<ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref>. | درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(علیه السلام) در تاریخ آمده است: روزى [[هارون الرشید]] در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقیب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقیب آنها باز مى ایستادند. هارون الرشید دریافت كه باید در این مكان، سرّى نهفته باشد. پیرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: براى گفتن سرّ این تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نیز امانش داد. پیر مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اینجا آمدم و پدرم در این مكان زیارتنامه مى خواند و [[نماز]] مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زیارت خواندن در اینجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) براى زیارت به اینجا مى آمدم و ایشان فرمود: اینجا قبر جدش على بن ابىطالب (علیهالسلام) است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسیدند و لوحى در آنجا پیدا شد كه بر روى آن با خط سریانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنین است: «این قبرى است كه نوح پیغمبر آن را براى على (علیهالسلام) وصى محمد (صلى الله علیه و آله) قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاكها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به [[موسی بن جعفر (کاظم) (موسی الکاظم)|امام موسی کاظم (علیهالسلام)]] در [[مدینه]] نوشت و صحت این مطلب را از امام موسى (علیهالسلام) سؤال كرد. ایشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابىطالب (علیهالسلام) تأیید كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنایى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجیر هارونى» معروف شد<ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref>. | ||
== حرم امام علی == | == حرم امام علی == |