۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن موسی بن جعفر' به '[[علی بن موسی (رضا)') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
اگرچه اشعار او در این زمینه بسیار اندک است، اما تأثیر آن در جهان تشیع اندک نبوده است. مشهورترین این اشعار «قصیده شافیه» است که به تندی بر امویان و عباسیان میتازد و برتریهای ادعایی عباسیان را دروغین میشمارد. زشتکاریهای آنان را یکایک نام مییرد و بر بزرگواری امام موسی کاظم (علیهالسلام) و امام رضا (علیهالسلام) تأکید میورزد و هارونالرشید را درخور قیاس با آنان نمیشمرد، همچنانکه میان نوح پیامبر و فرزندش قرابتی نمییابد. خاندان بنیعباس را که دستشان به خون فرزندان [[علی بن ابی طالب|علیبنابیطالب (علیهالسلام)]] آلوده است از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] نمیداند و [[سلمان فارسی]] را به خاندان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] نزدیکتر میشمرد. این قصیده حدود 85 بیت است و با اعتراض به غصب خلافت و پایمال کردن حق فرزندان علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و از دست رفتن دین به دست غاصبان آغاز میگردد و در آن به فرمان پیامبر (صلی الله علیه) در [[غدیر خم|روز غدیر]] و نیز نادیده گرفته شدن آن در [[سقیفه بنی ساعده|شورای سقیفه]] اشاره میکند. قصیده یادشده همواره مورد توجه شیعیان بوده است، چندانکه گروهی آن را شرح و تخمیس کردهاند. | اگرچه اشعار او در این زمینه بسیار اندک است، اما تأثیر آن در جهان تشیع اندک نبوده است. مشهورترین این اشعار «قصیده شافیه» است که به تندی بر امویان و عباسیان میتازد و برتریهای ادعایی عباسیان را دروغین میشمارد. زشتکاریهای آنان را یکایک نام مییرد و بر بزرگواری امام موسی کاظم (علیهالسلام) و امام رضا (علیهالسلام) تأکید میورزد و هارونالرشید را درخور قیاس با آنان نمیشمرد، همچنانکه میان نوح پیامبر و فرزندش قرابتی نمییابد. خاندان بنیعباس را که دستشان به خون فرزندان [[علی بن ابی طالب|علیبنابیطالب (علیهالسلام)]] آلوده است از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] نمیداند و [[سلمان فارسی]] را به خاندان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] نزدیکتر میشمرد. این قصیده حدود 85 بیت است و با اعتراض به غصب خلافت و پایمال کردن حق فرزندان علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و از دست رفتن دین به دست غاصبان آغاز میگردد و در آن به فرمان پیامبر (صلی الله علیه) در [[غدیر خم|روز غدیر]] و نیز نادیده گرفته شدن آن در [[سقیفه بنی ساعده|شورای سقیفه]] اشاره میکند. قصیده یادشده همواره مورد توجه شیعیان بوده است، چندانکه گروهی آن را شرح و تخمیس کردهاند. | ||
اگرچه برخی ابوفراس را شیعی [[اسماعیلیان|اسماعیلی]] دانستهاند، اما از آنجا که وی در این قصیده از [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم (علیهالسلام)]] و [[علی بن موسی | اگرچه برخی ابوفراس را شیعی [[اسماعیلیان|اسماعیلی]] دانستهاند، اما از آنجا که وی در این قصیده از [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم (علیهالسلام)]] و [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسلام)]] و نیز دردو قطعه دیگر از پیشوایان دوازدهگانه [[مذهب شیعه|شیعیان]] نام برده است، تردید نمیتوان داشت که وی شیعه دوازده امامی بوده است. علمای شیعه مانند [[ابن شهرآشوب]]، [[علامه امینی]]، [[امین عاملی]]، [[آقا بزرگ تهرانی|آقابزرگ تهرانی]] و بسیاری دیگر او را از شاعران مجاهر اهلبیت (علیهالسلام) (شجاع و بی پروا در اظهار عقیده) به شمار آوردهاند. وی هم عصر با شاعران بزرگی چون: «ابوطیب متنبی»، «ابوالعباس نامی»، «ابوالقاسم زاهی»، «ابن نباته تمیمی»، «ابوالحسن شمشاطی»، «ابوبکر خوارزمی»، «ابوالفرج ببغاء»، «سری بن رفاء» و بسیاری دیگر بوده که نام آنها در فهرست ابن ندیم و یتیمه ثعالبی آمده است. | ||
== دانشمندان همدوره وی == | == دانشمندان همدوره وی == |