۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[سیدالشهدا' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا)') |
جز (جایگزینی متن - '[[امام سجاد' به '[[علی بن الحسین (زین العابدین)') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ساربانان برای سوزاندن دل اهلبیت (علیهمالسلام)، سرها را پیشاپیش محملها میبرند. جلوتر از همه، سر علمدار [[کربلا]] جلوهگری میکند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] را پشت سر محملها وارد میکنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع میشود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ میزند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید میکنند. | ساربانان برای سوزاندن دل اهلبیت (علیهمالسلام)، سرها را پیشاپیش محملها میبرند. جلوتر از همه، سر علمدار [[کربلا]] جلوهگری میکند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] را پشت سر محملها وارد میکنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع میشود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ میزند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید میکنند. | ||
[[ | [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیهالسلام)]] میفرماید: «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود؛ ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. نیزه داران با سرها بازی میکردند و نیزه هایشان را در هوا میچرخاندند. گاهی سرها از بالای نیزه ها روی زمین و زیر دست و پای مردم و مرکبها میافتاد. زنان شامی از بالای بامها روی سر ما آتش و خاکستر داغ میریختند که تکه ای از آن روی عمامه ام افتاد و چون دستهایم را با زنجیر به گردنم بسته بودند، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید. از طلوع آفتاب تا غروب ما را در کوچه ها میگردانیدند و میگفتند: «این نامسلمانها را بکشید!» ما را با یک رشته طناب به هم بسته بودند و از دهلیز خانه یهودیان و مسیحیان میگذراندند و به آنان میگفتند: اینها قاتلان پدران و فرزندان شما هستند، انتقام خودتان را بگیرید! آنان همگی در این لحظه به سوی ما سنگ و چوب پرتاب کردند. | ||
افزون بر آن، ما را به بازار برده فروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابه ای جای دادند که روزها از گرما و شبها از سرما آسایش نداشتیم<ref>تذکرة الشهدا، ص 412</ref>.» | افزون بر آن، ما را به بازار برده فروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابه ای جای دادند که روزها از گرما و شبها از سرما آسایش نداشتیم<ref>تذکرة الشهدا، ص 412</ref>.» | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
در باب صغیر شام که قبرستان بسیار بزرگی است، مقبرهای است معروف به «مشهد رؤوس شهداء کربلا» که نام بسیاری از شهدای مدفون در آن مقبره، ذکر شده است. | در باب صغیر شام که قبرستان بسیار بزرگی است، مقبرهای است معروف به «مشهد رؤوس شهداء کربلا» که نام بسیاری از شهدای مدفون در آن مقبره، ذکر شده است. | ||
مؤلف «اعیان الشیعه» مینویسد: بعد از سال 1321 هجری قمری، مقبره ای را دیدم که سنگی بالای آن نصب و در آن نوشته شده بود: (هذا مدفن رأس عباس بن علی، رأس علی بن الحسین الاکبر و رأس حبیب بن مظاهر). دو سال بعد، بنا را تخریب و تجدید نمودند و آن سنگ را برداشتند، و در ضریحی که داخل مقبره نصب نمودهاند، اسامی بسیاری از شهدای کربلا را بر آن نقش کردهاند و بعید نیست که این رؤس در آنجا دفن شده باشند. | مؤلف «اعیان الشیعه» مینویسد: بعد از سال 1321 هجری قمری، مقبره ای را دیدم که سنگی بالای آن نصب و در آن نوشته شده بود: (هذا مدفن رأس عباس بن علی، رأس علی بن الحسین الاکبر و رأس حبیب بن مظاهر). دو سال بعد، بنا را تخریب و تجدید نمودند و آن سنگ را برداشتند، و در ضریحی که داخل مقبره نصب نمودهاند، اسامی بسیاری از شهدای کربلا را بر آن نقش کردهاند و بعید نیست که این رؤس در آنجا دفن شده باشند. | ||
اما قول صحیح، آن چنان که [[علامه مجلسی محمد باقر|علامه ی مجلسی]] (ره) بر آن تصریح فرموده، آن است که [[ | اما قول صحیح، آن چنان که [[علامه مجلسی محمد باقر|علامه ی مجلسی]] (ره) بر آن تصریح فرموده، آن است که [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه السلام)]] رأس مطهّر سیدالشهدا و سایر شهدا را در روز اربعین همان سال، (بیستم [[صفر المظفر|ماه صفر]] سال ۶۱ ه ق) از شام وارد کربلا کرده و به بدنهای مطهّر آنها ملحق گردانیده است. | ||
=== مقابر صحابه پیامبر گرامی اسلام === | === مقابر صحابه پیامبر گرامی اسلام === |