۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
جز (جایگزینی متن - '[[امام جعفر صادق' به '[[جعفر بن محمد (صادق)') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
چنانکه گفته شد، شرک خفی، نوعی از شرک است که مومنان بدان گرفتار هستند؛ زیرا اینان در حوزه اعتقادی و رفتاری به گونهای فکر و عمل میکنند که ربوبیت الهی به نوعی مخدوش میشود و دیگرانی در این امر مشارکت دارند. وقتی کسی غیر خدا را در کارها دخالت میدهد، در حقیقت از نظر فلسفی، بینشی و نگرشی بر این باور و اعتقاد است که آن غیر در این کار، نقش مستقلی دارد و این گونه نیست که نقش او در کارها تابعی باشد. همین نگاه استقلالی به آن چیز در کارها به این معنا است که دو علت، در تحقق امری نقش دارد؛ زیرا اگر معتقد باشد که خدا تنها علهًْ العلل است، دیگر نیازی نمیبیند که در همه سطح به چیز دیگری توسل جوید. به عنوان نمونه کسی که در سطح خدا، برای پزشک یا دارو تاثیر درمانی قائل است، گرفتار شرک خفی است. | چنانکه گفته شد، شرک خفی، نوعی از شرک است که مومنان بدان گرفتار هستند؛ زیرا اینان در حوزه اعتقادی و رفتاری به گونهای فکر و عمل میکنند که ربوبیت الهی به نوعی مخدوش میشود و دیگرانی در این امر مشارکت دارند. وقتی کسی غیر خدا را در کارها دخالت میدهد، در حقیقت از نظر فلسفی، بینشی و نگرشی بر این باور و اعتقاد است که آن غیر در این کار، نقش مستقلی دارد و این گونه نیست که نقش او در کارها تابعی باشد. همین نگاه استقلالی به آن چیز در کارها به این معنا است که دو علت، در تحقق امری نقش دارد؛ زیرا اگر معتقد باشد که خدا تنها علهًْ العلل است، دیگر نیازی نمیبیند که در همه سطح به چیز دیگری توسل جوید. به عنوان نمونه کسی که در سطح خدا، برای پزشک یا دارو تاثیر درمانی قائل است، گرفتار شرک خفی است. | ||
[[ | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] فرموده است: شخصی که بگوید: اگر فلانی نبود هلاک میشدم و اگر فلانی نبود چنان و چنان بر سرم میآمد و اگر فلانی نبود خانوادهام از دست رفته بود، برای [[خداوند]] شریک قرار داده است. راوی خطاب به امام گفت: (آیااشکال دارد) بگوییم اگر خدا بر من به سبب فلانی منت نگذاشته بود هلاک شده بودم. امام (علیهالسلام) فرمود: این خوب است و این گونه سخن گفتن و مانند آناشکالی ندارد<ref>بحارالأنوار، ج۹، ص۱۰۶.</ref>. | ||
اشخاصی که گرفتار [[نفاق]] و ریا و مانند آنها هستند، ارزشی در سطح ارزشی که برای خدا قائل هستند، برای چیز یا کسی قائل میشوند که این گونه رفتار را در پیش میگیرند. این بدان معناست که شرک رفتاری بر آمده از شرک باوری و اعتقادی است. | اشخاصی که گرفتار [[نفاق]] و ریا و مانند آنها هستند، ارزشی در سطح ارزشی که برای خدا قائل هستند، برای چیز یا کسی قائل میشوند که این گونه رفتار را در پیش میگیرند. این بدان معناست که شرک رفتاری بر آمده از شرک باوری و اعتقادی است. | ||
این شرک را از آن جهت شرک خفی گفتهاند که حقیقت آن در جان و روان مردم وجود دارد و حتی گاه مومنان از وجود آن در قلب خویش خبر ندارند در حالی که خود را جزو موحدین مطلق میشمارند؛ زیرا شرک به طور کلی، قرار دادن هر چیزی در ردیف و هم سطح خدا است<ref>تفسیر نمونه، ج 1، ص 123.</ref>، نه در طول یا به عنوان مظهر تجلیات اسمای الهی. | این شرک را از آن جهت شرک خفی گفتهاند که حقیقت آن در جان و روان مردم وجود دارد و حتی گاه مومنان از وجود آن در قلب خویش خبر ندارند در حالی که خود را جزو موحدین مطلق میشمارند؛ زیرا شرک به طور کلی، قرار دادن هر چیزی در ردیف و هم سطح خدا است<ref>تفسیر نمونه، ج 1، ص 123.</ref>، نه در طول یا به عنوان مظهر تجلیات اسمای الهی. |