۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام صادق' به '[[جعفر بن محمد (صادق)') |
جز (جایگزینی متن - '[[پیامبر اعظم' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
||
خط ۲۶۴: | خط ۲۶۴: | ||
== شهرسازی == | == شهرسازی == | ||
پیشینه هر تمدنی, فرهنگی است که بتواند شاخصههای تمدنی را در باور مردم بارور نماید. شاید از گامهای نخستین ساخت تمدن، تشویق مردم به شهرنشینی باشد. از این رو، [[ | پیشینه هر تمدنی, فرهنگی است که بتواند شاخصههای تمدنی را در باور مردم بارور نماید. شاید از گامهای نخستین ساخت تمدن، تشویق مردم به شهرنشینی باشد. از این رو، [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]]میفرمایند: «علیکم بالسواد الاعظم.» <ref>مجلسی، 1403، ج33، ص374</ref> ادریسیان صرفاً به ساخت شهرها اکتفا نمیکردند، بلکه با اتخاذ سیاستهایی، مردم را به آبادسازی شهرهای موجود تشویق میکردند. در ساخت شهر فاس، ادریس اعلام کرد هر کسی تا اتمام حصار شهر خانهای بسازد یا درختی غرس کند، متعلق به اوست که به آبادانی سریع فاس انجامید<ref>ابن ابیزرع الفارسی، 1972، ص39 / الناصری اسلاوی، 2001، ج2، ص34</ref>. | ||
فاس از بزرگترین شهرهای مغرب اقصی و متشکل از دو وادی عدوة القرویین و عدوة الاندلسیین است. جدای از اینکه ادریس اول به ساخت این شهر اقدام کرد و پسرش آن را تکمیل نمود یا هر دو عدوه در زمان ادریس بن ادریس ساخته شده باشد، باید گفت این شهر در بهترین نقطه آب و هوایی ساخته شد. [13] (المنتصر بالله، ص55) سالها بعد که یحیی بن محمد بن ادریس (یحیی اول) در 234 قمری (848- 849 م) به حکومت رسید و شهر فاس را تجدید بنا کرد و مهمانخانهها و گرمابههایی برای بازرگانان ساخت و ربضها (حومهها) احداث نمود، مردم از جاهای دور به فاس میآمدند<ref>قرهچانلو، 1380، ج2، ص341</ref>. | فاس از بزرگترین شهرهای مغرب اقصی و متشکل از دو وادی عدوة القرویین و عدوة الاندلسیین است. جدای از اینکه ادریس اول به ساخت این شهر اقدام کرد و پسرش آن را تکمیل نمود یا هر دو عدوه در زمان ادریس بن ادریس ساخته شده باشد، باید گفت این شهر در بهترین نقطه آب و هوایی ساخته شد. [13] (المنتصر بالله، ص55) سالها بعد که یحیی بن محمد بن ادریس (یحیی اول) در 234 قمری (848- 849 م) به حکومت رسید و شهر فاس را تجدید بنا کرد و مهمانخانهها و گرمابههایی برای بازرگانان ساخت و ربضها (حومهها) احداث نمود، مردم از جاهای دور به فاس میآمدند<ref>قرهچانلو، 1380، ج2، ص341</ref>. |