پرش به محتوا

شفاعت از اولیای الهی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « <div class="wikiInfo"> {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |- !عنوان مقاله!! data-type="authorNa...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


يكي از مباني مهم اعتقادي وهابيت و جريانهاي تكفيري انكار شفاعت است . اينان معتقدند :‌ شفاعت با توحيد در عبادت منافات دارد و اعتقاد به آن نوعى شرك است.
يكي از مباني مهم اعتقادي وهابيت و جريانهاي تكفيري انكار شفاعت است . اينان معتقدند :‌ شفاعت با توحيد در عبادت منافات دارد و اعتقاد به آن نوعى شرك است.
شهيد مطهري در بيان ايراد وهابيت نسبت به شفاعت مي فرمايد :‌  اين همان اشكالى است كه وهّابيها مطرح مى‏كنند و جمعى وهّابى مسلك در ميان شيعه نيز فريفته آن شده‏ اند . در اين مقاله مبناي مذكور مورد نقد قرار گرفته و عدم منافات آن با قران سنت و عقل تبيين شده است .   
در اين مقاله مبناي مذكور مورد نقد قرار گرفته و عدم منافات آن با قران سنت و عقل تبيين شده است .   


    
    
خط ۲۴: خط ۲۴:




1.درخواست شفاعت از غير خداوند شرک است  
1.درخواست شفاعت از غير خداوند شرک است <ref>كشف الشبهات عن التوحيد ص 6</ref>


2.شرک مشرکین به خاطر طلب شفاعت از بت ها بود.
2.شرک مشرکین به خاطر طلب شفاعت از بت ها بود. <ref>كشف الشبهات عن التوحيد ص 7وص37-39</ref>


3.درخواست حاجت از غیر خدا در اموري كه غير خداوند قادر بدان نيست حرام است  
3.درخواست حاجت از غیر خدا در اموري كه غير خداوند قادر بدان نيست حرام است <ref>همان ص 7-8وص37-39</ref>


4.شفاعت حق مختص خدا است  
4.شفاعت حق مختص خدا است <ref>همان 7-10</ref>
 
 
ابن تیمیه می گوید:
 
اگر کسی بگوید: از پیامبر به جهت نزدیکی به خدا می خواهم تا شفیع من در این امور باشد، این از کارهای مشرکان است. 




خط ۴۲: خط ۳۷:




ايشان ادامه ميدهد :‌ اگر كسي گفت كه به پيامبر حق شفاعت داده شده و من از او مي خواهم كه مرا شفاعت كند پاسخ اين است كه خداوند فرموده :‌ فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه انكه خداوند به ملائكه و ديگران هم حق شفاعت داده است ايا مي توان گفت كه حال كه خداوند به انان حق شفاعت داده پس من از انان طلب شفاعت كنم .  
ايشان ادامه ميدهد :‌ اگر كسي گفت كه به پيامبر حق شفاعت داده شده و من از او مي خواهم كه مرا شفاعت كند پاسخ اين است كه خداوند فرموده :‌ فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه انكه خداوند به ملائكه و ديگران هم حق شفاعت داده است ايا مي توان گفت كه حال كه خداوند به انان حق شفاعت داده پس من از انان طلب شفاعت كنم . <ref>ديوان النهضه محمدبن عبدالوهاب  ص8-9</ref>




خط ۵۵: خط ۵۰:




4- مشركان عصر ما در مسير شرك از مشركان زمان جاهليت بدترند!، زيرا آنها به هنگام آرامش، عبادت بتها مى‏كردند ولى در شدت و سختى به مقتضاى" فإذا ركبوا في الفلك دعوا الله مخلصين له الدين‏": (سوره عنكبوت: 65) تنها خدا را مى‏خواندند، ولى مشركان زمان ما در حالت آرامش و سختى هر دو متوسل به غير خدا مى‏شوند"!  .
4- مشركان عصر ما در مسير شرك از مشركان زمان جاهليت بدترند!، زيرا آنها به هنگام آرامش، عبادت بتها مى‏كردند ولى در شدت و سختى به مقتضاى" فإذا ركبوا في الفلك دعوا الله مخلصين له الدين‏": (سوره عنكبوت: 65) تنها خدا را مى‏خواندند، ولى مشركان زمان ما در حالت آرامش و سختى هر دو متوسل به غير خدا مى‏شوند"!<ref>القواعد الاربع ص1-3</ref> .




از شيخ سليمان ‌بن ‌لحمان در كتاب «الهديهًْ السنيهًْ» نقل شده است : «كتاب و سنت گواهى بر اين مى‏دهند كه هركس فرشتگان و انبيا يا ابن‌عباس و ابوطالب و امثال آنان را واسطۀ ميان خود و خدا قرار بدهد كه در پيشگاه خدا براى او شفاعت كنند، به‌خاطر اينكه آنها مقرب درگاه خدا هستند، همان‌طور كه در نزد سلاطين شفاعت مى‏كنند، چنين كسانى كافر و مشرک‌اند و خون و مال آنها مباح است؛ اگرچه «اشهد ان لا اله الا اللَّه و‌اشهد انّ محمداً رسول اللَّه» بگويند و اگر چه نماز بخوانند و روزه بگيرند (
از شيخ سليمان ‌بن ‌لحمان در كتاب «الهديهًْ السنيهًْ» نقل شده است : «كتاب و سنت گواهى بر اين مى‏دهند كه هركس فرشتگان و انبيا يا ابن‌عباس و ابوطالب و امثال آنان را واسطۀ ميان خود و خدا قرار بدهد كه در پيشگاه خدا براى او شفاعت كنند، به‌خاطر اينكه آنها مقرب درگاه خدا هستند، همان‌طور كه در نزد سلاطين شفاعت مى‏كنند، چنين كسانى كافر و مشرک‌اند و خون و مال آنها مباح است؛ اگرچه «اشهد ان لا اله الا اللَّه و‌اشهد انّ محمداً رسول اللَّه» بگويند و اگر چه نماز بخوانند و روزه بگيرند<ref>تفسير نمونه ج‏1  ص 240-  242      به نقل از :‌ الهديهًْ السنيهًْ ص66؛ به نقل از البراهين الجليهًْ، ص83 </ref>


== نقد ديدگاه وهابيت در مساله شفاعت ==
== نقد ديدگاه وهابيت در مساله شفاعت ==


در تفسير نمونه امده است :‌ ... از سخنان مؤسس اين مسلك (محمد بن عبد الوهاب) ... چنين نتيجه‏گيرى مى‏توان كرد كه آنها در نسبت شرك به طرفداران شفاعت در حقيقت روى دو مطلب زياد تكيه مى‏كنند:
در تفسير نمونه امده است :‌ ... از سخنان مؤسس اين مسلك (محمد بن عبد الوهاب) ... چنين نتيجه‏ گيرى مى‏توان كرد كه آنها در نسبت شرك به طرفداران شفاعت در حقيقت روى دو مطلب زياد تكيه مى‏كنند:




خط ۱۱۸: خط ۱۱۳:


در ادامه اين بحث در تفسير نمونه آمده است :‌ غرض از اصرار و تاكيد روى اين بحث آنست كه تحريف و مسخ مفهوم شفاعت نه تنها بهانه‏اى به دست خرده‏گيران بر مذهب داده است بلكه سبب تفسيرها و نتيجه‏گيريهاى نادرست از ناحيه بعضى از طوائف اسلامى شده و عاملى براى تفرقه و پراكندگى صفوف گرديده است.
در ادامه اين بحث در تفسير نمونه آمده است :‌ غرض از اصرار و تاكيد روى اين بحث آنست كه تحريف و مسخ مفهوم شفاعت نه تنها بهانه‏اى به دست خرده‏گيران بر مذهب داده است بلكه سبب تفسيرها و نتيجه‏گيريهاى نادرست از ناحيه بعضى از طوائف اسلامى شده و عاملى براى تفرقه و پراكندگى صفوف گرديده است.
در حالى كه تفسير صحيح شفاعت، علاوه بر اينكه موجب رشد و تكامل اخلاقى جامعه، و عاملى براى اصلاح افراد فاسد است، سبب قطع زبان بدخواهان، و وحدت كلمه در جامعه اسلامى خواهد بود.


در حالى كه تفسير صحيح شفاعت، علاوه بر اينكه موجب رشد و تكامل اخلاقى جامعه، و عاملى براى اصلاح افراد فاسد است، سبب قطع زبان بدخواهان، و وحدت كلمه در جامعه اسلامى خواهد بود. <ref>تفسير نمونه    ج‏1 ؛244-242</ref>


== نقد شهيد مطهري به ديدگاه وهابيت و منكرين شفاعت ==  
== نقد شهيد مطهري به ديدگاه وهابيت و منكرين شفاعت ==  
شهيد مطهري در بيان ايراد وهابيت نسبت به شفاعت مي فرمايد :‌  اين همان اشكالى است كه وهّابيها مطرح مى‏كنند و جمعى وهّابى مسلك در ميان شيعه نيز فريفته آن شده‏ اند .<ref>مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: 243</ref>


ايشان نخست به تبيين شفاعت از منظر دين پرداخته و انرا جزئي از قانون الهي و نظام اسباب و مسببات مي داند.
ايشان نخست به تبيين شفاعت از منظر دين پرداخته و انرا جزئي از قانون الهي و نظام اسباب و مسببات مي داند.
خط ۱۷۶: خط ۱۷۴:


«حاملين عرش و آنان كه در گرد عرشند به حمد و تسبيح پروردگارشان اشتغال دارند و به وى مؤمنند و براى كسانى كه ايمان دارند آمرزش مى‏طلبند كه: پروردگارا رحمت و دانش تو همه چيز را فرا گرفته است پس بيامرز آنان را كه بسوى تو باز آمده‏اند و راه تو را پيروى نموده‏اند و آنان را از عذاب دوزخ حفظ فرما.»
«حاملين عرش و آنان كه در گرد عرشند به حمد و تسبيح پروردگارشان اشتغال دارند و به وى مؤمنند و براى كسانى كه ايمان دارند آمرزش مى‏طلبند كه: پروردگارا رحمت و دانش تو همه چيز را فرا گرفته است پس بيامرز آنان را كه بسوى تو باز آمده‏اند و راه تو را پيروى نموده‏اند و آنان را از عذاب دوزخ حفظ فرما.»
از اين آيه كريمه مى‏توان هم نامحدود بودن رحمت خدا را فهميد، و هم شرط اساسى لياقت براى استفاده از مغفرت را.  
از اين آيه كريمه مى‏توان هم نامحدود بودن رحمت خدا را فهميد، و هم شرط اساسى لياقت براى استفاده از مغفرت را. <ref>مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: 261-260</ref>




خط ۱۸۷: خط ۱۸۵:




اگر در ميان مسلمانان هم كسى چنين معتقد شود كه در كنار دستگاه سلطنت ربوبى، سلطنتى ديگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست دركار است، چيزى جز شرك‏
اگر در ميان مسلمانان هم كسى چنين معتقد شود كه در كنار دستگاه سلطنت ربوبى، سلطنتى ديگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست دركار است، چيزى جز شرك‏ نخواهد بود. <ref>مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص:258- 254</ref>
نخواهد بود.  
 


نكته مهم ديگري كه در بيان شهيد مطهري امده است تبيين اصل« اختصاص شفاعت بخداوند و بازگشت همه شفاعتها به حضرت حقتعالي» مي باشد .
نكته مهم ديگري كه در بيان شهيد مطهري امده است تبيين اصل« اختصاص شفاعت بخداوند و بازگشت همه شفاعتها به حضرت حقتعالي» مي باشد .
خط ۱۹۹: خط ۱۹۵:


انگاه در ادامه مي گويد :‌  
انگاه در ادامه مي گويد :‌  
اين آيه ممكن است تنها ناظر به شفاعتى باشد كه در قيامت صورت مى‏گيرد وبه اصطلاح مربوط به «قوس صعودى» باشد، ممكن هم هست كه شامل مطلق واسطه‏ها و وساطتهاى رحمت باشد، يعنى شامل «قوس نزولى» هم باشد؛ به عبارت ديگر ممكن است شامل تمام نظام سببى و مسبّبى جهان باشد؛ به هر حال از آن جهت كه به شفاعت اخروى مربوط است، به اين معنى است كه مجرم بدون خواست خدا قدرت شفيع برانگيختن ندارد و شفيع بدون اذن او قدرت دم زدن ندارد.  
اين آيه ممكن است تنها ناظر به شفاعتى باشد كه در قيامت صورت مى‏گيرد وبه اصطلاح مربوط به «قوس صعودى» باشد، ممكن هم هست كه شامل مطلق واسطه‏ها و وساطتهاى رحمت باشد، يعنى شامل «قوس نزولى» هم باشد؛ به عبارت ديگر ممكن است شامل تمام نظام سببى و مسبّبى جهان باشد؛ به هر حال از آن جهت كه به شفاعت اخروى مربوط است، به اين معنى است كه مجرم بدون خواست خدا قدرت شفيع برانگيختن ندارد و شفيع بدون اذن او قدرت دم زدن ندارد. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: -261-262</ref>




خط ۲۰۹: خط ۲۰۵:


ولى در شفاعتهاى حق كه نسبت دادن آن به انبياء و اولياء و مقرّبان درگاه الهى صحيح است، وسيله بودن شفيع از
ولى در شفاعتهاى حق كه نسبت دادن آن به انبياء و اولياء و مقرّبان درگاه الهى صحيح است، وسيله بودن شفيع از
ناحيه خداست، خداست كه وسيله را وسيله قرار داده است. به عبارت ديگر: در شفاعت غلط، شفيع تحت تأثير مشفوع له (گناهكار) قرار مى‏گيرد و مشفوع عنده (صاحب قدرت) تحت تأثير شفيع قرار مى‏گيرد، ولى در شفاعت صحيح برعكس است؛ مشفوع عنده (صاحب قدرت خدا) علت مؤثر در شفيع اوست، و شفيع تحت تأثير او، و به خواست او در گناهكار مؤثر واقع مى‏شود. سلسله جنبان رحمت، در نوع غلط شفاعت، گناهكار است و در نوع صحيح آن، مشفوع عنده (خدا) است.  
ناحيه خداست، خداست كه وسيله را وسيله قرار داده است. به عبارت ديگر: در شفاعت غلط، شفيع تحت تأثير مشفوع له (گناهكار) قرار مى‏گيرد و مشفوع عنده (صاحب قدرت) تحت تأثير شفيع قرار مى‏گيرد، ولى در شفاعت صحيح برعكس است؛ مشفوع عنده (صاحب قدرت خدا) علت مؤثر در شفيع اوست، و شفيع تحت تأثير او، و به خواست او در گناهكار مؤثر واقع مى‏شود. سلسله جنبان رحمت، در نوع غلط شفاعت، گناهكار است و در نوع صحيح آن، مشفوع عنده (خدا) است. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: 263-262
 
</ref>




خط ۲۱۹: خط ۲۱۵:
=== علامه طباطبائي :‌ ===
=== علامه طباطبائي :‌ ===
مراد از مساجد در ايه شريفه مواضع(سبعه) سجود است و صدر ايه بمنزله علت فقره بعدي است . از طرفي كلمه دعاء‌ در فلاتدعوا بمعناي عبادت است بدليل ايه شريفه :‌ «و قال ربكم ادعوني أستجب لكم إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»: المؤمن 60. كه در ان از دعا بعنوان عبادت ياد شده است .  
مراد از مساجد در ايه شريفه مواضع(سبعه) سجود است و صدر ايه بمنزله علت فقره بعدي است . از طرفي كلمه دعاء‌ در فلاتدعوا بمعناي عبادت است بدليل ايه شريفه :‌ «و قال ربكم ادعوني أستجب لكم إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»: المؤمن 60. كه در ان از دعا بعنوان عبادت ياد شده است .  
بنابراين معناي ايه عبارتست از اينكه :‌ احدى غير الله را عبادت نكنيد ،(با خداوند احدي را پرستش نكنيد) براى اينكه مواضع سجده تنها مختص به او است.  
بنابراين معناي ايه عبارتست از اينكه :‌ احدى غير الله را عبادت نكنيد ،(با خداوند احدي را پرستش نكنيد) براى اينكه مواضع سجده تنها مختص به او است. <ref>الميزان ج 20ص 52</ref>


=== ايه الله مكارم شيرازي ===
=== ايه الله مكارم شيرازي ===
خط ۲۲۹: خط ۲۲۵:


و به اين ترتيب پاسخى است به اعمال مشركان عرب و مانند آنها كه خانه كعبه را بتكده ساخته بودند، و به اعمال مسيحيان منحرف كه به سراغ" تثليث" رفته و در كليساهاى خود خدايان سه‏گانه را مى‏پرستيدند، قرآن مى‏گويد:
و به اين ترتيب پاسخى است به اعمال مشركان عرب و مانند آنها كه خانه كعبه را بتكده ساخته بودند، و به اعمال مسيحيان منحرف كه به سراغ" تثليث" رفته و در كليساهاى خود خدايان سه‏گانه را مى‏پرستيدند، قرآن مى‏گويد:
تمام معابد، مخصوص خدا است و در اين معابد، جز براى خدا سجده نمى‏توان كرد و پرستش غير او ممنوع است.
تمام معابد، مخصوص خدا است و در اين معابد، جز براى خدا سجده نمى‏توان كرد و پرستش غير او ممنوع است.<ref>تفسير نمونه    ج‏25 ص  133   
 
</ref>
   
   
ايشان در ادامه به تمسك وهابيت به ايه مذكور در نفي توسل و شفاعت اشاره نموده و مي نويسد :‌
ايشان در ادامه به تمسك وهابيت به ايه مذكور در نفي توسل و شفاعت اشاره نموده و مي نويسد :‌
خط ۲۳۷: خط ۲۳۳:


به تعبير ديگر: اگر كسى به راستى كار خدا را از غير خدا بخواهد و او را صاحب اختيار و مستقل در انجام آن بشمرد مشرك است، همانگونه كه واژه" مع" در جمله فلا تدعوا مع الله‏ به اين معنى گواهى مى‏دهد كه نبايد كسى را" همرديف" خدا و" مبدأ تاثير مستقل" دانست.
به تعبير ديگر: اگر كسى به راستى كار خدا را از غير خدا بخواهد و او را صاحب اختيار و مستقل در انجام آن بشمرد مشرك است، همانگونه كه واژه" مع" در جمله فلا تدعوا مع الله‏ به اين معنى گواهى مى‏دهد كه نبايد كسى را" همرديف" خدا و" مبدأ تاثير مستقل" دانست.
ولى اگر از انبياء الهى شفاعتى بخواهد، يا تقاضاى وساطت در درگاه پروردگار كند نه تنها آن را نفى نمى‏كند بلكه قرآن گاه خود پيامبر ص را به اين معنى دعوت كرده، و گاه به ديگران دستور داده از پيامبر ص شفاعت بخواهند.  
ولى اگر از انبياء الهى شفاعتى بخواهد، يا تقاضاى وساطت در درگاه پروردگار كند نه تنها آن را نفى نمى‏كند بلكه قرآن گاه خود پيامبر ص را به اين معنى دعوت كرده، و گاه به ديگران دستور داده از پيامبر ص شفاعت بخواهند.<ref>همان</ref>




=== فخر رازي ===  
=== فخر رازي ===  


ايشان مي گويد بر اساس نظريه اكثريت مفسران مراد از مساجد در ايه مذكور مواضع و مكانهائي است كه براي عبادت الهي بنا گرديده است . و از انجا كه مسيحيان و يهوديان در كنيسه و كليساهاي شان مشركانه خداوند را عبادت مي نمودند از مسلمانان خواسته شده كه در مساجدشان موحدانه او را بپرستند.  
ايشان مي گويد بر اساس نظريه اكثريت مفسران مراد از مساجد در ايه مذكور مواضع و مكانهائي است كه براي عبادت الهي بنا گرديده است . و از انجا كه مسيحيان و يهوديان در كنيسه و كليساهاي شان مشركانه خداوند را عبادت مي نمودند از مسلمانان خواسته شده كه در مساجدشان موحدانه او را بپرستند. <ref>مفاتيح الغيب ج 30ص 667</ref>


   
   
=== سيد قطب ===  
=== سيد قطب ===  
ايشان در تفسير في ظلال القران مي نويسد :‌ سجده يا مواضع سجده كه همان مساجد مي باشد مختص خداوند بوده و توحيد خالص ان است كه عبادت مختص خداوند صورت گيرد.   
ايشان در تفسير في ظلال القران مي نويسد :‌ سجده يا مواضع سجده كه همان مساجد مي باشد مختص خداوند بوده و توحيد خالص ان است كه عبادت مختص خداوند صورت گيرد.  <ref>فى ظلال القرآن    ج‏6    3738</ref>   




=== وهبه زحيلي ===  
=== وهبه زحيلي ===  
   
   
ايشان نيز در معناي ايه مذكور مي نويسد :‌ ايه مذكور عطف به ايه نخست سوره جن (:‌ قل أوحي إلي... )بوده و معناي ايه اين است كه پيامبر فرمود :‌ بمن وحي شده است كه مساجد مختص خداوند است بنابر اين غير خداوند را نبايد در ان عبادت نمود و نبايد كسي را شريك خداوند قرار داد.
ايشان نيز در معناي ايه مذكور مي نويسد :‌ ايه مذكور عطف به ايه نخست سوره جن (:‌ قل أوحي إلي... )بوده و معناي ايه اين است كه پيامبر فرمود :‌ بمن وحي شده است كه مساجد مختص خداوند است بنابر اين غير خداوند را نبايد در ان عبادت نمود و نبايد كسي را شريك خداوند قرار داد. <ref>تفسير الوسيط ج 3ص 2757</ref>




خط ۲۶۲: خط ۲۵۸:
لازم به ذكر است نكات ذكر شده علاوه بر نفي ديدگاه وهابيت درمساله شفاعت در مسائل مشابه ان نظير توسل استغاثه انابه و....جاري خواهد بود .     
لازم به ذكر است نكات ذكر شده علاوه بر نفي ديدگاه وهابيت درمساله شفاعت در مسائل مشابه ان نظير توسل استغاثه انابه و....جاري خواهد بود .     
بدين معنا كه در انابه يا استغاثه به اولياي الهي هيچگاه انان مورد عبادت و پرستش قرار نمي گيرند بلكه به انان فقط بعنوان انسانهاي مقربي نگريسته مي شود كه خداوند انان را در مسير جريان فيض خويش بر بندگان قرار داده است .
بدين معنا كه در انابه يا استغاثه به اولياي الهي هيچگاه انان مورد عبادت و پرستش قرار نمي گيرند بلكه به انان فقط بعنوان انسانهاي مقربي نگريسته مي شود كه خداوند انان را در مسير جريان فيض خويش بر بندگان قرار داده است .
==پانويس==
{{پانویس|2}}
== منابع ==
[[رده:اعتقادي،نقد شبهات وهابيت  ]]
۸۷۵

ویرایش