۸۷٬۶۵۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[موسی بن جعفر (کاظم) (موسی الکاظم)' به '[[موسی بن جعفر (کاظم)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:نجف.jpg|جایگزین=نیجر|بندانگشتی|نجف]]</div> | <div class="wikiInfo">[[پرونده:نجف.jpg|جایگزین=نیجر|بندانگشتی|نجف]]</div> | ||
'''نَجَف''' (به عربی: | '''نَجَف''' (به عربی: مدینه النجف یا النّجف الأشرف) نام شهری در کشور [[عراق]] است که در این شهر آرامگاه [[علی بن ابی طالب|امام علی بن ابیطالب(علیه السلام)]] نخستین امام [[مذهب شیعه|شیعیان]] واقع شدهاست. | ||
این شهر مرکز استان نجف است و از مقدسترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در [[عراق]] بهشمار میرود. نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان [[علوم اسلامی|علوم دینی]] است که این عامل در رونق تجارت آن تأثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروانهایی قرارداشته که برای انجام [[مناسک حج]] از راه خشکی عازم [[مکه]] و [[مدینه]] بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تأثیر زیادی داشتهاست. | این شهر مرکز استان نجف است و از مقدسترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در [[عراق]] بهشمار میرود. نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان [[علوم اسلامی|علوم دینی]] است که این عامل در رونق تجارت آن تأثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروانهایی قرارداشته که برای انجام [[مناسک حج]] از راه خشکی عازم [[مکه]] و [[مدینه]] بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تأثیر زیادی داشتهاست. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
اما دکتر کاظم جنابی نظر دیگری دارد: | اما دکتر کاظم جنابی نظر دیگری دارد: | ||
هنگامی که [[کوفه]] پدید آمد، نجف شهر مهمی نبود و از توابع «حیره» به شمار میآمد و بعداً به جهت خشکی زمینش، | هنگامی که [[کوفه]] پدید آمد، نجف شهر مهمی نبود و از توابع «حیره» به شمار میآمد و بعداً به جهت خشکی زمینش، مقبره مردم کوفه قرار گرفت<ref>تخطیط مدینة الکوفه، ص٣٢</ref>. | ||
[[سید بن طاووس|ابن طاووس]] گوید: محمد بن علی بن رحیم شیبانی گفت: من و پدرم علی بن رحیم و عمویم حسین بن رحیم با عدهای که قصد [[زیارت]] [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی (علیه السلام)]] را داشتند، وارد شهر نجف شدیم. سال دویست و شصت و اندی بود و من کودکی بیش نبودم. نزدیک قبر امام علی (علیه السلام) که رسیدیم تنها سنگ نشانی آن جا بود و دیگر هیچ و مردمانی اندک در آن اطراف زندگی میکردند<ref>فرحةالغری، سید بن طاووس، ص١٢٢</ref>. | [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] گوید: محمد بن علی بن رحیم شیبانی گفت: من و پدرم علی بن رحیم و عمویم حسین بن رحیم با عدهای که قصد [[زیارت]] [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی (علیه السلام)]] را داشتند، وارد شهر نجف شدیم. سال دویست و شصت و اندی بود و من کودکی بیش نبودم. نزدیک قبر امام علی (علیه السلام) که رسیدیم تنها سنگ نشانی آن جا بود و دیگر هیچ و مردمانی اندک در آن اطراف زندگی میکردند<ref>فرحةالغری، سید بن طاووس، ص١٢٢</ref>. | ||
برای رسیدن به نظر درست دراینباره، باید به دو | برای رسیدن به نظر درست دراینباره، باید به دو نکته مهم توجه داشت: | ||
# سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه | # سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه خوشگذرانی ساسانیها و منذریها و [[عباسیان|عباسیها]] بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن دِیرها و قصرهایی وجود داشته است<ref>الدیارات، ص٢٣٠</ref>. البته این بدان معنا نیست که در آن زمانها نجف مسکونی و آباد بوده؛ چرا که در گزارش جغرافیدانها به این مطلب اشاره نشده و آنان که از دِیرها و قصرها یاد کردهاند، نگفتهاند که نجف در آن دوره، ساکنانی داشته و معمور بوده است. | ||
# گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و سازههای بزرگ و باشکوه، همه اینها نشان میدهد که این مکان جای زندگی مردمی بوده؛ هرچند به طور موقت و فصلی، و این وابسته به آن است که نجف از آب و هوایی مطلوب برخوردار بوده باشد. | |||
# گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و سازههای بزرگ و باشکوه، | |||
یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت صفوان آمده که [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه السلام)]] پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه میدهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و | یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت صفوان آمده که [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه السلام)]] پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه میدهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهمهایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (علیه السلام) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آنگاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و [[هارون الرشید]] آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref>. | ||
در سال ٣٣٨ هجری ابوعلی عمر بن یحیی، گنبدی سفیدرنگ بر مزار امیرمؤمنان(علیه السلام) قرار داد و از آن پس، | در سال ٣٣٨ هجری ابوعلی عمر بن یحیی، گنبدی سفیدرنگ بر مزار امیرمؤمنان(علیه السلام) قرار داد و از آن پس، اتاقکهایی پیرامون آن مزار ساخته شد که متعلق به بینوایان شیعه بود. در اواخر قرن چهارم، شیعیان در آن جا خانهها برپا کردند و آبادانی در اطراف حرم علوی، رو به گسترش نهاد<ref>الاحلام، علی الشرقی، ص۵٣</ref>. از همه این گفتهها و روایتها به دست میآید که سکونت قابل توجه پیرامون قبر امیرمؤمنان (علیه السلام) در اواخر قرن سوم هجری آغاز شده است. | ||
به جز آنچه جهانگردان درباره شهر نجف نوشتهاند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨)می باشد؛ آن جا که میگوید: | به جز آنچه جهانگردان درباره شهر نجف نوشتهاند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨)می باشد؛ آن جا که میگوید: | ||
وارد شهر نجف شدیم؛ منطقهای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به | وارد شهر نجف شدیم؛ منطقهای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به فاصله یک فرسخ، بارگاهی مشهور و عظیم، منسوب به علی بن ابیطالب (رض) واقع شده که بنایی باشکوه دارد<ref>رحلة ابن جبیر، ص١۶٣ و ١۶۴</ref>. | ||
[[ابن بطوطه]] (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در | [[ابن بطوطه]] (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامه خود این گونه توصیف میکند: | ||
به شهر بارگاه علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و | به شهر بارگاه علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیتترین و مقاومبناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رختشویان و عطاران. آنگاه به حرمی که مردم میپندارند قبر علی (علیه السلام) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسهها و تکیهها و استراحت گاههای آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی میکرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است<ref>رحلة ابن بطوطه، ج١، ص١٠٩</ref>. | ||
"""یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | """یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | ||
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]]) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانههای آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابههای بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانههای مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به | ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]]) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانههای آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابههای بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانههای مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفته بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که [[شاه طهماسب صفوی]] در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابههای چند بازار به چشم میخورد که گواه عظمت گذشته آن است<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref>. | ||
جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | ||
به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه میگفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در | به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه میگفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشه مرقد، چهار شمعدان روشن دیده میشود و قندیلهایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانهروز آن جا قرآن میخوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آبهای ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته میشود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی میکند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است<ref>العراق فی القرآن السابع عشر، ص٢۴ و ٢۵</ref>. | ||
«نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان میکند: | «نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان میکند: | ||
مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قناتهای زیرزمینی، به کار میرود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغها به شهر منتقل میکنند. | مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قناتهای زیرزمینی، به کار میرود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغها به شهر منتقل میکنند. همه خانهها از خشتهای سفالی و بر پایههای آهکی ساخته شده و سقفهای گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعهاند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس میماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کردهاند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن میتوان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (علیه السلام) ساختهاند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد<ref>مشاهدات نیبور فی رحلته من البصرة الی الحلة سنة١٧۶۵م، ص٧٧-٧٩</ref>. | ||
مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در | مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامه خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، درباره خیابانها و جادههای شهر نجف میگوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابانهای آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref> | ||
نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراینباره میخوانیم: | نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراینباره میخوانیم: | ||
خیابانها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمانها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع میشود تا میرسد به صحن علوی. در این شهر سه | خیابانها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمانها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع میشود تا میرسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسه دولتی، سه مدرسه محلی و تعداد زیادی مدرسه علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقکهای پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمتهای آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نامهای مختلف دارد<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>. | ||
در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچهها و ساختمانهای بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمانها و بازارچههای نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زینالعابدین» که به طور موازی از میدان شروع میشوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان میرسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در | در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچهها و ساختمانهای بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمانها و بازارچههای نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زینالعابدین» که به طور موازی از میدان شروع میشوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان میرسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیه این خیابانها برپا شده است. بزرگترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنه فرعی منشعب میشود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورنده نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد. | ||
شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانههای فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و منطقههای مختلفی با امکانات تمام، در شهر نجف احداث شد. بیشتر این محلات، آباد و دارای خانهها و خیابانهای بزرگ و وسیع، باغها، پارک ها، مدارس و ساختمانهای دولتی است. | شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانههای فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و منطقههای مختلفی با امکانات تمام، در شهر نجف احداث شد. بیشتر این محلات، آباد و دارای خانهها و خیابانهای بزرگ و وسیع، باغها، پارک ها، مدارس و ساختمانهای دولتی است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۱: | ||
== جغرافیا == | == جغرافیا == | ||
نجف یكی از شهرهای زیارتی [[عراق]] است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان [[اهل بیت|اهلبیت]] است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به | نجف یكی از شهرهای زیارتی [[عراق]] است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان [[اهل بیت|اهلبیت]] است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیه الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref>. | ||
این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به زمینهای مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref>. به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref>. | این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به زمینهای مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref>. به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref>. | ||
ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۷: | ||
در نجف دو گروه عمده نقش آفرین بودند: مردم عادی که قدرت مبارزه و حمل سلاح داشتند و دیگر، عالمان که نقش رهبری و هدایت بر عهده آنها بود. ارتباط این شهر با قبایل اطراف را که برخاسته از پیوند روحی و اعتقادی بود، نمیتوان نادیده گرفت. همچنین جوانان بافرهنگ و آگاه نجف، در بیدار کردن روح حماسه و عزت خواهی مردم، توانمندی بسیاری داشتند. | در نجف دو گروه عمده نقش آفرین بودند: مردم عادی که قدرت مبارزه و حمل سلاح داشتند و دیگر، عالمان که نقش رهبری و هدایت بر عهده آنها بود. ارتباط این شهر با قبایل اطراف را که برخاسته از پیوند روحی و اعتقادی بود، نمیتوان نادیده گرفت. همچنین جوانان بافرهنگ و آگاه نجف، در بیدار کردن روح حماسه و عزت خواهی مردم، توانمندی بسیاری داشتند. | ||
با نگاهی به سالهای قبل و بعد از [[جنگ جهانی اول]]، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکتهای ضداشغال و سلطه برجسته مینماید، | با نگاهی به سالهای قبل و بعد از [[جنگ جهانی اول]]، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکتهای ضداشغال و سلطه برجسته مینماید، رابطه عمیق [[مرجع تقلید|مرجعیت دینی]] با تودههای مردم است؛ چنان که در این دوره، نجفاشرف هیچ گاه آرام نبود و در همه سطوح و عرصهها فعالیت و تحرک در آن به چشم میخورد. نجف از نخستین شهرهای عراق بود که در آن، روزنامه چاپ و منتشر میشد و در ارتباط با حرکتهای آزادی خواهانه در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و [[ترکیه]] و مانند آن، عکسالعمل نشان میداد. اعلان جهاد علیه [[روسیه]] که شمال ایران را اشغال کرده بود، موضعگیری بر ضد [[ایتالیا]] و دفاع از مردم و کشور [[لیبی]] و نمونههایی از این دست، نشانه آشکاری بر بیداری فرزندان این شهر و حرکتهای آزادی خواهانه ضد سلطه آنهاست. | ||
این مطالب، مقدمهای بود برای بررسی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران [[انگلیس]]. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت | این مطالب، مقدمهای بود برای بررسی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران [[انگلیس]]. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطه خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن پولهای هنگفت به مردم و نیز افراد صاحب نفوذ، راه را برای رسیدن به این هدف هموار سازند<ref>فصول من تاریخ العراق القریب، جعفر خیاط، ص١٢٧</ref>. نخست، برای جلوگیری از اتحاد مردم و نیروهای مدافع شهر، نیروهای خود را در مناطقی دور از شهر ساکن کردند. اما درگیری بعضی از مدافعان با سربازان هندی که مزدور اشغالگران بودند، سبب شد که متجاوزان وارد شهر شوند. ظهر همان روز، یک هواپیمای انگلیسی در آسمان نجف ظاهر شد و مدافعان به سوی آن آتش گشودند و این بر انگلیسیها سخت ناگوار آمد و تصمیم به اشغال شهر گرفتند<ref> همان، ص١۶</ref>. | ||
شهر نجف اشرف خود را | شهر نجف اشرف خود را آماده رویارویی و ضربه زدن به انگلیسیها میکرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند. | ||
در شب سه شنبه ۶ [[جمادی الثانی]] سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عدهای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به | در شب سه شنبه ۶ [[جمادی الثانی]] سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عدهای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومه قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند<ref>ثورة النجف، عبدالرزاق الحسنی، ص٢۴-٣۴</ref>. | ||
انتظار میرفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازههای شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عدهای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح میدادند. | انتظار میرفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازههای شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عدهای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح میدادند. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۷: | ||
[[فتوا|فتوای]] آیتالله شیخ [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]] که در آن آمده بود: «بر هر عراقی [[واجب]] است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسیها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، میتوانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسیها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند<ref>همان، ص٣٨٣</ref>. | [[فتوا|فتوای]] آیتالله شیخ [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]] که در آن آمده بود: «بر هر عراقی [[واجب]] است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسیها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، میتوانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسیها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند<ref>همان، ص٣٨٣</ref>. | ||
در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس | در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیله «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسیها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکتها در شهر و جبهههای مختلف واقع میشد که گاه با شکست و عقبنشینی همراه بود و گاه با پیروزی. سرانجام شیوه مکر و فریب انگلیسیها که از انواع خیانتها و ستمها بهره میگرفت، کار را به نفع سلطهگران پایان داد و انقلاب پیش از رسیدن به هدف نهایی خود، شکست خورد<ref>همان</ref>. | ||
نمونه دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروههای انقلابی و جنبشهای وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواستهها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایره اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت<ref>الحرکة الوطنیة فی العراق ١٩٢١-١٩٣٣</ref>. | |||
شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکتهای ضدنظام، با تلگرافهای متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانهها و مجالس کوشش بسیار مینمودند که ثمربخش نیز بود. موضعگیری در | شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکتهای ضدنظام، با تلگرافهای متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانهها و مجالس کوشش بسیار مینمودند که ثمربخش نیز بود. موضعگیری در معاهده ١٩٣٠م/١٣۴٩ق، تأیید و تحکیم حرکت انقلابی و عمومی سال ١٩۴١م/١٣۶٠ق، مشارکت در جنبش سال ١٩۴٨م / ١٣۶٨ق، نقش بارز در انتفاضه سال ١٩۵٢م / ١٣٧٢ق، به راه انداختن تظاهرات اعتراضی علیه «پیمان استعماری بغداد» در سال ١٩۵۴م/١٣٧۴ق، پیش گام بودن در معرکه مقابله با دومین تجاوز به مصر در سال ١٩۵۶م/١٣٧۶ق، نمونههای دیگری است از نقش پویا، زنده و حیاتی نجف اشرف در تحولات تکاملی عرصههای سیاسی عراق. | ||
ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بینظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سالها زیستن زیر | ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بینظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سالها زیستن زیر سلطه بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیهگاهی محکم برای حرکتهای انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبشهای ضدسلط در همه کشورهای عربی به شمار میرود<ref>احرار العراق، انتفاضة العراق الاخیرة، ص۵٢-۵۵</ref>. | ||
== بارگاه علوی در شهر نجف == | == بارگاه علوی در شهر نجف == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۲: | ||
== حرم امام علی == | == حرم امام علی == | ||
حرم امام علی (علیه السلام)، آرامگاه امام اول شیعیان در شهر نجف عراق قرار دارد. علی بن ابیطالب در سال ۴۰ قمری به دست [[ابن ملجم|عبدالرحمن بن ملجم مرادی]] | حرم امام علی (علیه السلام)، آرامگاه امام اول شیعیان در شهر نجف عراق قرار دارد. علی بن ابیطالب در سال ۴۰ قمری به دست [[ابن ملجم|عبدالرحمن بن ملجم مرادی]] به شهادت رسید و در پشت کوفه دفن گردید که بر اساس وصیت خود وی قبر او مخفی نگه داشته شد و قرن دوم هجری، در عصر هارون الرشید، محل قبر علنی شد. به عقیده شیعیان، [[حضرت آدم|آدم]] و [[حضرت نوح|نوح]] هم در کنار علی بن ابیطالب دفن شدهاند؛ همچنین جمع فراوانی از عالمان بزرگ شیعه در این حرم مدفوناند. | ||
=== تاریخچه حرم === | === تاریخچه حرم === | ||
علی که در مسجد کوفه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی هنگام نماز صبح ۱۹ [[رمضان]] با شمشیر زخمی گشتهبود، و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری | حضرت علی که در مسجد کوفه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی هنگام نماز صبح ۱۹ [[رمضان]] با شمشیر زخمی گشتهبود، و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری به شهادت رسید، در وصیتی به امام حسن و امام حسین محل دفن خود را سفارش کرده بود. | ||
بر اساس وصیتش قبر را پنهان نگه داشتند و جز امامان و برخی شیعیان ویژهٔ این خاندان، کسی از محل دفن آگاهی نداشت. کتابهای شیعه به تفصیل سبب نهفتگی قبر را شرح دادهاند. [[سید بن طاووس]] نوشتهاست: «... پیکر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را شبانه خارج کرده و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) و [[محمد بن حنفیه|محمد حنیفه]] و عبدالله بن جعفر و عدهای از خاندان وی همراه جسد بودند و آن را پشت کوفه دفن نمودند، موقعی که سؤال شد: «چرا قبر را مخفی کردید؟»، در پاسخ فرمودند: «جهت ترس از [[خوارج]]، چون قبر او را نبش مینمودند.»؛ ولی پس از سقوط دولت بنیامیه و متفرق گشتن خوارج در قرن دوم هجری، در عصر هارونالرشید، محل قبر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علنی شد.» | بر اساس وصیتش قبر را پنهان نگه داشتند و جز امامان و برخی شیعیان ویژهٔ این خاندان، کسی از محل دفن آگاهی نداشت. کتابهای شیعه به تفصیل سبب نهفتگی قبر را شرح دادهاند. [[سید بن طاووس]] نوشتهاست: «... پیکر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را شبانه خارج کرده و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) و [[محمد بن حنفیه|محمد حنیفه]] و عبدالله بن جعفر و عدهای از خاندان وی همراه جسد بودند و آن را پشت کوفه دفن نمودند، موقعی که سؤال شد: «چرا قبر را مخفی کردید؟»، در پاسخ فرمودند: «جهت ترس از [[خوارج]]، چون قبر او را نبش مینمودند.»؛ ولی پس از سقوط دولت بنیامیه و متفرق گشتن خوارج در قرن دوم هجری، در عصر هارونالرشید، محل قبر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علنی شد.» | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۶: | ||
=== تکیه فرقه بکتاشیه === | === تکیه فرقه بکتاشیه === | ||
این تکیه در شمال مسجد الرأس و ضلع غربی حرم واقع شده است که دارای ۳ در است؛ ۲ در به | این تکیه در شمال مسجد الرأس و ضلع غربی حرم واقع شده است که دارای ۳ در است؛ ۲ در به ایوانهای داخل صحن باز میشود و ۱ در به ضلع غربی بیرون حرم. برخی معتقدند این تکیه در قرن هشتم هجری و در زمان حیات حاج بکتاش ساخته شده است. | ||
===مسجد بالاسر === | ===مسجد بالاسر === | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۴: | ||
=== آرامگاه حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام) === | === آرامگاه حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام) === | ||
آرامگاه [[ | آرامگاه [[حضرت هود]] و [[حضرت صالح|حضرت صالح (علیه السلام)]] در ابتدای قبرستان وادیالسلام قرار دارد. بنابر روایات این دو پیامبر در این خطه مدفون شدهاند. | ||
=== آرامگاه کمیل بن زیاد نخعی === | === آرامگاه کمیل بن زیاد نخعی === | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۷: | ||
"""برج نمرود""" | """برج نمرود""" | ||
برج نمرود در کنار شط و بالاتر از آبادی | برج نمرود در کنار شط و بالاتر از آبادی ذیالکفل بر فراز تپهای واقع شده است. این برج آجری دارای سرداب و زیرزمین است. بنا به روایات، حضرت ابراهیم (علیه السلام) را از این محل به آتش انداختهاند. این برج و تپه از آثار بهجامانده از شهر باستانی بابل است که با وجود فرسودگی و تخریب همچنان استوار مانده است.<ref>www.kojaro.com </ref> | ||
== اشخاص مشهور مدفون در حرم == | == اشخاص مشهور مدفون در حرم == | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۴: | ||
[[سید محمد مهدی طباطبایی بحر العلوم|سید بحرالعلوم]]/ [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]]/ [[حسین نوری|میرزا حسین محدث نوری]] آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی بابالقبله، واقع است. | [[سید محمد مهدی طباطبایی بحر العلوم|سید بحرالعلوم]]/ [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]]/ [[حسین نوری|میرزا حسین محدث نوری]] آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی بابالقبله، واقع است. | ||
[[شیخ انصاری]]/ [[شیخ عباس قمی]]/ [[ | [[شیخ انصاری]]/ [[شیخ عباس قمی]]/ [[محمد حسین نائینی|میرزای نائینی]]/ مرتضی طالقانی/ [[سید مصطفی خمینی]]/ [[سید ابوالحسن اصفهانی|ابوالحسن اصفهانی]]/ [[آخوند خراسانی]]/ [[سید ابوالقاسم خوئی]]/ [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]]/ [[شیخ جعفر شوشتری]]/ [[شیخ طوسی]]/ [[علامه حلی]]/ [[مقدس اردبیلی]]/ [[ملا احمد نراقی]]/ [[میرزا حبیبالله رشتی]]/ علاءالدین حسین خلیفه سلطان<ref>بابائی، سعید، گزیده سیمای نجف اشرف</ref> | ||
"""بیرون از صحن امام علی""" | """بیرون از صحن امام علی""" | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۶۹: | ||
"""مسجد شیخ انصاری""" | """مسجد شیخ انصاری""" | ||
این مسجد با بنایی باشکوه و مستحکم در محله «حویش» قرار دارد و با مساعدت و نظارت شیخ مرتضی انصاری ساخته شده است. بزرگان و عالمان حوزه علمیه نجف برخی از کلاسهای درس خود را در این مسجد برگزار میکنند. سید محمد کاظم طباطبایی، از عالمان عصر قاجار، و امام خمینی ( | این مسجد با بنایی باشکوه و مستحکم در محله «حویش» قرار دارد و با مساعدت و نظارت شیخ مرتضی انصاری ساخته شده است. بزرگان و عالمان حوزه علمیه نجف برخی از کلاسهای درس خود را در این مسجد برگزار میکنند. سید محمد کاظم طباطبایی، از عالمان عصر قاجار، و امام خمینی (رحمهالله) از جمله کسانی بودند که در این مسجد تدریس میکردند. | ||
"""مسجد هندی"" | """مسجد هندی"" | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۸۸: | ||
این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال میباشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شدهاند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت میکنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادیالسلام دفن کنند. از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است. | این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال میباشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شدهاند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت میکنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادیالسلام دفن کنند. از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است. | ||
در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیمترین روایتی که دراینباره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (علیه السلام) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند. در این روایت، امام علی (علیه السلام) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی | در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیمترین روایتی که دراینباره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (علیه السلام) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند. در این روایت، امام علی (علیه السلام) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَهٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَهٌ مِنْ جَنَّهِ عَدْنٍ<ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref>؛ | ||
هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است. » •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر(صل الله عليه وسلم) در شبِ [[معراج]] همراه [[جبرئیل]] به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابراین نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۸، ص۳۸۴</ref>. | هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است. » •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر(صل الله عليه وسلم) در شبِ [[معراج]] همراه [[جبرئیل]] به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابراین نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۸، ص۳۸۴</ref>. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۳۰۹: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:شهرها]] | [[رده:شهرها]] | ||
[[رده:شهرهای اسلامی]] | [[رده:شهرهای اسلامی]] |