confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
(←وفات) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در سال ۱۹۵۱ سرپرستی امور دینی [[وزارت اوقاف مصر]] در رابطه با خطابه و تدریس و سرپرستی مساجد و سردبیری انجمن ائمه جماعات را عهدهدار گردید و در سال ۱۹۵۹ در اداره فرهنگ اسلامی الأزهر مشغول به کار شد و مطبوعات و انتشارات را زیر نظر گرفت و به پاسخگویی سؤالات و شبهاتی که از طریق جراید و غیره که پیرامون اسلام مطرح میگردید، پرداخت و در برنامهریزی دفتر هنری اداره دعوت و ارشاد شرکت جست. در سال ۱۹۶۱ برای مدیریت یک مدرسه علوم دینی نوبنیاد به کشور [[قطر]] دعوت شد. سپس دانشکده علوم تربیتی قطر تأسیس شد و به عنوان استاد و رئیس گروه مطالعات اسلامی به آن دانشکده منتقل گردید و تا به امروز، در این مرکز مشغول به تدریس است. اما دانش پژوهی او در محدوده علوم اسلامی متوقف نمانده و همواره اصرار داشته است که در ادبیات، تاریخ، فلسفه، علوم تربیتی، روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و مکتبهای فکری معاصر نیز صاحبنظر باشد. | در سال ۱۹۵۱ سرپرستی امور دینی [[وزارت اوقاف مصر]] در رابطه با خطابه و تدریس و سرپرستی مساجد و سردبیری انجمن ائمه جماعات را عهدهدار گردید و در سال ۱۹۵۹ در اداره فرهنگ اسلامی الأزهر مشغول به کار شد و مطبوعات و انتشارات را زیر نظر گرفت و به پاسخگویی سؤالات و شبهاتی که از طریق جراید و غیره که پیرامون اسلام مطرح میگردید، پرداخت و در برنامهریزی دفتر هنری اداره دعوت و ارشاد شرکت جست. در سال ۱۹۶۱ برای مدیریت یک مدرسه علوم دینی نوبنیاد به کشور [[قطر]] دعوت شد. سپس دانشکده علوم تربیتی قطر تأسیس شد و به عنوان استاد و رئیس گروه مطالعات اسلامی به آن دانشکده منتقل گردید و تا به امروز، در این مرکز مشغول به تدریس است. اما دانش پژوهی او در محدوده علوم اسلامی متوقف نمانده و همواره اصرار داشته است که در ادبیات، تاریخ، فلسفه، علوم تربیتی، روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و مکتبهای فکری معاصر نیز صاحبنظر باشد. | ||
وی در کنار همه این اشتغالات علمی و اداری، هیچ گاه از مسایل اجتماعی نیز بر کنار نبوده و از همان سنین نوجوانی که به دبستان میرفت، با قلب و اعصاب و عقل و زبان و نظم و نثر خویش در صحنه فعالیتهای اجتماعی حضور داشت و با سرودن قصیدههای شیوا و ایراد خطابههای مؤثر، دانشجویان را به تظاهرات بر علیه ستم دیکتاتوری تشویق میکرد. قرضاوی مسؤل انجمن دانشجویان نهضت اسلامی در دانشکده اصول دین و سایر دانشکدههای دانشگاه الأزهر بود و در نبرد کانال سوئز بر علیه استعمار انگلیس در کادر فرماندهی | وی در کنار همه این اشتغالات علمی و اداری، هیچ گاه از مسایل اجتماعی نیز بر کنار نبوده و از همان سنین نوجوانی که به دبستان میرفت، با قلب و اعصاب و عقل و زبان و نظم و نثر خویش در صحنه فعالیتهای اجتماعی حضور داشت و با سرودن قصیدههای شیوا و ایراد خطابههای مؤثر، دانشجویان را به تظاهرات بر علیه ستم دیکتاتوری تشویق میکرد. قرضاوی مسؤل انجمن دانشجویان نهضت اسلامی در دانشکده اصول دین و سایر دانشکدههای [[الأزهر|دانشگاه الأزهر]] بود و در نبرد کانال سوئز بر علیه استعمار انگلیس در کادر فرماندهی اکیپهای دانشجویی [[الأزهر]] عضویت داشت. او در سال ۱۹۴۹ در روزگار حکومت فاروق زندانی شد. همچنین در دوران حکومت [[جمال عبدالناصر]] در سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۶۲ به زندان رفت. | ||
وی در نوجوانی تحت تأثیر مکتب [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] و شخصیتهای بارز آن قرار گرفت. بزرگترین شخصیتی که در زندگی فکری و روحی تحت تأثیر او قرار میگرفت، [[حسن البنا|امام حسن البنا]] بود. وقتی که در سال ۱۹۶۵ آزاد شد حکومت نظامی وقت او را از ارتباط گرفتن با مردم از طریق سخنرانی و تدریس ممنوع گردانید و ابزار دیگری به جز قلم برای او باقی نماند. ناگزیر افکار خود را در قالب سلسله مقالات و کتابها و رسالهها در اختیار مردم گذاشت. | |||
نخستین نوشته او یک نمایشنامه منظوم به نام یوسف صدیق بود که به تقلید از نمایشنامههای لیلی و مجنون و کلئوپاترای احمد شوقی نگاشته، در آن هنگام دانشآموز اول متوسطه بود. دکتر قرضاوی را همه مردم به عنوان خطیب، نویسنده و دانشمند میشناسند اما کمتر کسی او را به عنوان شاعر میشناسد در حالی که وی زندگی را از نوجوانی با شعر آغاز کرده و در بینِ دوستان و همدورههایش به عنوان قرضاوی شاعر معروف است. ولی او اینک شاعری و شعر را ترک گفته و یکسره به نویسندگی در موضوعات گوناگون اسلامی روی آورده است. قرضاوی اکنون رئیس [[اتحادیه ی جهانی علمای مسلمان|اتحادیه جهانی علمای مسلمان]] است. | |||
=نظریه سیاسی شیخ یوسف قرضاوی= | =نظریه سیاسی شیخ یوسف قرضاوی= | ||