۸۷٬۷۷۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت علی' به '[[علی بن ابی طالب ') |
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
<br> | <br> | ||
=آوازه علمی= | =آوازه علمی= | ||
آخوند سالها در درس شیخ انصاری و میرزای شیرازی شرکت کرد و از زبدهترین شاگردان آن دو شناخته میشد. وی از همان ابتدا با پشتکاری کمنظیر، راههای پیشرفت را میپیمود. او در کنار تحصیل، به عبادت و شبزندهداری نیز اهمیت فراوان میداد. بارها به [[کربلا]] رفت و به زیارت [[حسین بن علی (سید الشهدا)(ع)]] نایل شد. | آخوند سالها در درس شیخ انصاری و میرزای شیرازی شرکت کرد و از زبدهترین شاگردان آن دو شناخته میشد. وی از همان ابتدا با پشتکاری کمنظیر، راههای پیشرفت را میپیمود. او در کنار تحصیل، به عبادت و شبزندهداری نیز اهمیت فراوان میداد. بارها به [[کربلا]] رفت و به زیارت [[حسین بن علی (سید الشهدا) | ||
(سید الشهدا)(ع)]] نایل شد. | |||
<br> | <br> | ||
در یکی از این سفرها پس از زیارت، در درس آیه اللَه [[آخوند اردکانی|آخوند اردکانی]] شرکت کرد. آخوند اردکانی نظر شیخ انصاری را در مسألهای بیان و سپس بر نظر او چند اشکال کرد. اشکالها درست بود. آخوند پس از برگشت به نجف و شرکت در درس شیخ انصاری، اشکالهای اردکانی را به استاد بازگو کرد. شیخ انصاری یکی از اشکالها را پذیرفت اما اشکال دوم را رد کرد. آخوند به دفاع از اشکال دوم اردکانی پرداخت و استاد دوباره پاسخ گفت اما آخوند دفاعیه استاد را قانع کننده ندانست و بار دیگر اشکال را با بیانی تازه مطرح کرد. گفت و شنود شاگرد و استاد به درازا کشید. صدها طلبه که در درس شیخ انصاری شرکت داشتند، در شگفت بودند که چگونه طلبهای جوان که ۲۵ سال بیش نداشت و کمتر از سه سال بود که به درس شیخ انصاری راه یافته، بیمحابا با دلیلهای قوی به استاد اشکال میکند. یکی از طلاب به دیگران گفت: این آخوند (آخوند خراسانی) را ببینید که دارد گفتار آن آخوند (آخوند اردکانی) را تأیید میکند. از آن زمان به بعد در همه نجف او را با لقب «آخوند» صدا میکردند.<ref>کفایه الاصول، مقدمه.</ref> | در یکی از این سفرها پس از زیارت، در درس آیه اللَه [[آخوند اردکانی|آخوند اردکانی]] شرکت کرد. آخوند اردکانی نظر شیخ انصاری را در مسألهای بیان و سپس بر نظر او چند اشکال کرد. اشکالها درست بود. آخوند پس از برگشت به نجف و شرکت در درس شیخ انصاری، اشکالهای اردکانی را به استاد بازگو کرد. شیخ انصاری یکی از اشکالها را پذیرفت اما اشکال دوم را رد کرد. آخوند به دفاع از اشکال دوم اردکانی پرداخت و استاد دوباره پاسخ گفت اما آخوند دفاعیه استاد را قانع کننده ندانست و بار دیگر اشکال را با بیانی تازه مطرح کرد. گفت و شنود شاگرد و استاد به درازا کشید. صدها طلبه که در درس شیخ انصاری شرکت داشتند، در شگفت بودند که چگونه طلبهای جوان که ۲۵ سال بیش نداشت و کمتر از سه سال بود که به درس شیخ انصاری راه یافته، بیمحابا با دلیلهای قوی به استاد اشکال میکند. یکی از طلاب به دیگران گفت: این آخوند (آخوند خراسانی) را ببینید که دارد گفتار آن آخوند (آخوند اردکانی) را تأیید میکند. از آن زمان به بعد در همه نجف او را با لقب «آخوند» صدا میکردند.<ref>کفایه الاصول، مقدمه.</ref> |