۸۸٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
این فرقه نیز هم چون دیگر فرق غلاه شیعه از عقاید خاص به خود بر خوردار بودند که در اینجا به بخشی از عقاید موسس آن اشاره میشود. | این فرقه نیز هم چون دیگر فرق غلاه شیعه از عقاید خاص به خود بر خوردار بودند که در اینجا به بخشی از عقاید موسس آن اشاره میشود. | ||
ابومنصور معتقد بود که خداوند او را به آسمان برده و با وی سخن گفته و او را با دستان خویش نوازش کرده و وی را به [[زبان سریانى|زبان سریانی]] پسرک خود خوانده است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 429</ref> <ref>الایجی، المواقف، دارالجیل، بیروت، الطبعه الاولی، ۱۹۹۷، ج۳، ص۶۷۳.</ref> <ref>نوبختی، ابیمحمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، قم، مکتبه الفقیه، ص۵۴.</ref> | ابومنصور معتقد بود که خداوند او را به آسمان برده و با وی سخن گفته و او را با دستان خویش نوازش کرده و وی را به [[زبان سریانى|زبان سریانی]] پسرک خود خوانده است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 429</ref> <ref>الایجی، المواقف، دارالجیل، بیروت، الطبعه الاولی، ۱۹۹۷، ج۳، ص۶۷۳.</ref> <ref>نوبختی، ابیمحمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، قم، مکتبه الفقیه، ص۵۴.</ref> | ||
<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج۲۵، ص۲۸۲.</ref> وی ادعا میکرد که فرستاده خداونداست و خداوند او را به دوستی خویش برگزیده است. ابومنصور پس از درگذشت [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] میگفت که آن حضرت، امر امامت را به وی واگذار کرده و او را به جانشینی خویش برگزیده است و کارش تا بدان جا بالا گرفت که گفت [[علی بن ابی طالب|امام علی]] | <ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج۲۵، ص۲۸۲.</ref> وی ادعا میکرد که فرستاده خداونداست و خداوند او را به دوستی خویش برگزیده است. ابومنصور پس از درگذشت [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] میگفت که آن حضرت، امر امامت را به وی واگذار کرده و او را به جانشینی خویش برگزیده است و کارش تا بدان جا بالا گرفت که گفت [[علی بن ابی طالب|امام علی]] ، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]]، [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین]]، [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد]] و [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر]] همه فرستاده خدا بودند و من نیز پیامبر و فرستاده خدا هستم و پیامبری تا شش نسل از فرزندان من ادامه مییابد و آخرین آنها قائم آخرالزمان خواهد بود. پیروان این فرقه معتقد بودند که ابومنصور به یاران خود فرمان میداد که مخالفان خویش را به شکل ترور و خفه کردن از بین ببرند. میگفت که هر کسی با شما مخالفت کند و در مسیر دیگری گام بردارد، کافر و مشرک است، پس او را بکشید. | ||
ابومنصور مدعی بود که [[جبرئیل|جبرئیل]] از جانب خدا برایش وحی میآورد و نیز خداوند [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] را به تنزیل و او را به تأویل برانگیخته است. | ابومنصور مدعی بود که [[جبرئیل|جبرئیل]] از جانب خدا برایش وحی میآورد و نیز خداوند [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] را به تنزیل و او را به تأویل برانگیخته است. | ||
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 428</ref> <ref>نوبختی، ابیمحمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، قم، مکتبه الفقیه، ص۵۴.</ref>از دیدگاه وی اولین مخلوق خدا [[عیسی بن مریم]] است و بعد از او علی بن ابیطالب خلق شد. | <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 428</ref> <ref>نوبختی، ابیمحمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، قم، مکتبه الفقیه، ص۵۴.</ref>از دیدگاه وی اولین مخلوق خدا [[عیسی بن مریم]] است و بعد از او علی بن ابیطالب خلق شد. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== سرانجام فرقه منصوریه == | == سرانجام فرقه منصوریه == | ||
بعد از وفات امام باقر و ادعای امامت ابومنصور، عدهای از | بعد از وفات امام باقر و ادعای امامت ابومنصور، عدهای از بنیکنده در کوفه به ابومنصور ملحق شدند و به کشتن مخالفین خود و اخذ اموال مردم مشغول بودند و ترور را به عنوان جهاد مخفی عملی میکردند. اما [[یوسف بن عمر ثقفی]] به عنوان حاکم [[عراق]] دستور قتل عام این گروه را صادر کرد و ابومنصور در ایام حکومت [[هشام بن عبدالملک]] اعدام شد.<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، دارالمعرفه، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | ||
== انشعاب فرقه منصوریه == | == انشعاب فرقه منصوریه == |