پرش به محتوا

شریعت، طریقت، حقیقت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== طریقت ==
== طریقت ==
در ما ورای شریعت راهی باطنی را به‌سوی کمال جویا می‌شوند وآن را «سیر و سلوک عرفانی»(طریقت) می‌نامند.
در ما ورای شریعت راهی باطنی را به‌سوی کمال جویا می‌شوند وآن را «سیر و سلوک عرفانی» (طریقت) می‌نامند.


== حقیقت ==
== حقیقت ==
خط ۴۴: خط ۴۴:
این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آنها دلالت دارد زیرا افعال پپیامبر به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌ای است که برگرفته از کتاب‌الله می‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز می ‌گردد.
این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آنها دلالت دارد زیرا افعال پپیامبر به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌ای است که برگرفته از کتاب‌الله می‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز می ‌گردد.


==== امام خمینی(ره) ====
==== امام خمینی ====
امام خمینی(قد سره) در این زمینه در کتاب چهل حدیث می ‌فرماید: «بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی‌ شود مگر این‌که انسان از ظاهر شریعت ابتدا کند و تا انسان متأدب به آداب شریعت حقه نشود هیچ ‌یک از اخلاق حسنه از برای او پیدا نمی ‌شود و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت برای او منکشف شود و پس از انکشاف حقیقت و بروز انوار معرفت در قلب نیز باید متأدب به آداب ظاهره باشد و لذا دعوی بعضی باطل است که می‌ گویند: با ترک ظاهر علم باطن پیدا می‌ شود یا می ‌گویند: پس از پیدایش علم باطن به آداب ظاهر احتیاجی نیست. این از جهل گوینده به مقامات عبادت و مدارج انسانیت است».<ref>چهل حدیث، موسوی خمینی، روح‌الله، ص 8.</ref>
[[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در این زمینه در کتاب چهل حدیث می ‌فرماید: «بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی‌ شود مگر این‌که انسان از ظاهر شریعت ابتدا کند و تا انسان متأدب به آداب شریعت حقه نشود هیچ ‌یک از اخلاق حسنه از برای او پیدا نمی ‌شود و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت برای او منکشف شود و پس از انکشاف حقیقت و بروز انوار معرفت در قلب نیز باید متأدب به آداب ظاهره باشد و لذا دعوی بعضی باطل است که می‌ گویند: با ترک ظاهر علم باطن پیدا می‌ شود یا می ‌گویند: پس از پیدایش علم باطن به آداب ظاهر احتیاجی نیست. این از جهل گوینده به مقامات عبادت و مدارج انسانیت است»<ref>چهل حدیث، موسوی خمینی، روح‌الله، ص 8.</ref>.


البته همه صوفیان چنین عقیده‌ای ندارند و بعضی از سران آنها با صراحت پایبندی به شریعت را در تمام مراحل سیر و سلوک لازم و واجب می ‌شمرند از جمله:
البته همه صوفیان چنین عقیده‌ای ندارند و بعضی از سران آنها با صراحت پایبندی به شریعت را در تمام مراحل سیر و سلوک لازم و واجب می ‌شمرند از جمله:


==== جنید بغدادی ====
==== جنید بغدادی ====
از جنید بغدادی نقل شده که می‌گوید: همه راه‌ ها به بن‌بست می ‌رسد مگر راهی که به ‌دنبال رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله وسلم) باشد پس هر که حافظ قرآن و کاتب حدیث نباشد پیروی از وی در کار نیست چون عمل و مذهب در قید کتاب و سنت است.<ref>این سخن در پاورقی کتاب المنقذ من الضلال، الغزالی، أبوحامد محمد بن محمد بن محمد، تحقیق: محمد محمد جابر، ص 158 آمده است.</ref>
از جنید بغدادی نقل شده که می‌گوید: همه راه‌ ها به بن‌بست می ‌رسد مگر راهی که به ‌دنبال رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله وسلم) باشد پس هر که حافظ قرآن و کاتب حدیث نباشد پیروی از وی در کار نیست چون عمل و مذهب در قید کتاب و سنت است<ref>این سخن در پاورقی کتاب المنقذ من الضلال، الغزالی، أبوحامد محمد بن محمد بن محمد، تحقیق: محمد محمد جابر، ص 158 آمده است.</ref>.


==== قشیری ====
==== قشیری ====
و نیز از قشیری نقل شده که معتقد بود: حتی در حال فنا و رسیدن به مقام حقیقت نیز باید به تکلیف خویش عمل کرد و خداوند عارف سالک را در این موضوع کمک می‌ کند.<ref>الرسالة القشیریه، عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری، تحقیق عبدالحلیم محمود، محمود بن الشریف، ص 19.</ref>
و نیز از قشیری نقل شده که معتقد بود: حتی در حال فنا و رسیدن به مقام حقیقت نیز باید به تکلیف خویش عمل کرد و خداوند عارف سالک را در این موضوع کمک می‌ کند<ref>الرسالة القشیریه، عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری، تحقیق عبدالحلیم محمود، محمود بن الشریف، ص 19.</ref>.


==== مثنوی مولوی ====
==== مثنوی مولوی ====
خط ۶۳: خط ۶۳:
به تعبیر دیگر، جوهره دین که همان اخلاق و صفات برجسته انسانی است با انجام فرائض و مستحبات و پرهیز از معاصی و مکروهات در انسان رشد می‌ کند و او را به مسیر کمال می ‌برد بنابراین تقسیم سه‌ گانه مزبور در واقع درهم ادغام می ‌شود.
به تعبیر دیگر، جوهره دین که همان اخلاق و صفات برجسته انسانی است با انجام فرائض و مستحبات و پرهیز از معاصی و مکروهات در انسان رشد می‌ کند و او را به مسیر کمال می ‌برد بنابراین تقسیم سه‌ گانه مزبور در واقع درهم ادغام می ‌شود.


به‌عنوان مثال می ‌توان نماز را مطرح کرد که هم معراج مؤمن است، هم [[امر به معروف و نهی از منکر|ناهی از فحشا و منکر]] و هم سبب ذکرالله: «الصلاة معراج المؤمن»<ref>سفینة البحار، محدث قمی، عباس، ج 2، 268.</ref>، «اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ و َالْمُنْکَرِ»<ref>قرآن کریم، سوره، عنکبوت، آیه 45.</ref> و«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری».<ref>قرآن کریم، سوره، طه، آیه 14.</ref> روشن است که اگر نماز با تمام آداب انجام شود، از جمله حضور قلب کامل، تمام این آثار را در بردارد.
به‌عنوان مثال می ‌توان نماز را مطرح کرد که هم معراج مؤمن است، هم [[امر به معروف و نهی از منکر|ناهی از فحشا و منکر]] و هم سبب ذکرالله: «الصلاة معراج المؤمن»<ref>سفینة البحار، محدث قمی، عباس، ج 2، 268.</ref>، «اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ و َالْمُنْکَرِ»<ref>قرآن کریم، سوره، عنکبوت، آیه 45.</ref> و«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری»<ref>قرآن کریم، سوره، طه، آیه 14.</ref>. روشن است که اگر نماز با تمام آداب انجام شود، از جمله حضور قلب کامل، تمام این آثار را در بردارد.


جمعی از بزرگان کتاب‌هایی درباره آداب الصلاة و اسرارالصلاة نوشته‌اند که اولی ظاهر شریعت است و دومی باطن شریعت که می ‌توان نام آن را طریقت نهاد و نتیجه همه رسیدن به قرب پروردگار و معرفت اسماء و صفات اوست که حقیقت نامیده می‌ شود.
جمعی از بزرگان کتاب‌هایی درباره آداب الصلاة و اسرارالصلاة نوشته‌اند که اولی ظاهر شریعت است و دومی باطن شریعت که می ‌توان نام آن را طریقت نهاد و نتیجه همه رسیدن به قرب پروردگار و معرفت اسماء و صفات اوست که حقیقت نامیده می‌ شود.
خط ۷۱: خط ۷۱:
این کلام را با سخنی پرمعنا از مرحوم آخوند ملا حسین ‌قلی همدانی که از عارفان متشرع عصر ماست پایان می‌ دهیم:
این کلام را با سخنی پرمعنا از مرحوم آخوند ملا حسین ‌قلی همدانی که از عارفان متشرع عصر ماست پایان می‌ دهیم:


«مخفی نماند بر برادران دینی که به جز التزام به شرع شریف در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیر ها راهی به قرب حضرت ملک الملوک (جل جلاله) نیست و به خرافات ذوقیه ـ اگرچه ذوق در غیر این مقام خوب است ـ کما هو دأب الجهال و الصوفیه (خذلهم الله) راه رفتن (به این طریق) لایوجب الا بعدآ حتی شخص هرگاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد اگر ایمان به عصمت ائمه اطهار آورده باشد باید بفهمد که از حضرت احدیت دور خواهد شد و هکذا در کیفیت ذکر بغیر ما ورد عن السادة المعصومین(علیهم‌السلام)».<ref>کتاب تذکرة المتقین، بهاری همدانی، محمد، ص 177</ref>
«مخفی نماند بر برادران دینی که به جز التزام به شرع شریف در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیر ها راهی به قرب حضرت ملک الملوک (جل جلاله) نیست و به خرافات ذوقیه ـ اگرچه ذوق در غیر این مقام خوب است ـ کما هو دأب الجهال و الصوفیه (خذلهم الله) راه رفتن (به این طریق) لایوجب الا بعدآ حتی شخص هرگاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد اگر ایمان به عصمت ائمه اطهار آورده باشد باید بفهمد که از حضرت احدیت دور خواهد شد و هکذا در کیفیت ذکر بغیر ما ورد عن السادة المعصومین(علیهم‌السلام)»<ref>کتاب تذکرة المتقین، بهاری همدانی، محمد، ص 177</ref>.


== منابع ==
== منابع ==