confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
(←منابع:) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== معنای واقفیه == | == معنای واقفیه == | ||
عنوان واقفیه در کتابهای رجال و تاریخ و نیز در شرححال اشخاصی با چنین گرایشهای مذهبی و یا در ذکر مذاهب و فرق شیعه بارها تکرار شده است و بر کسانی گفته شده است که در دورههای مختلف بر امامت امامان شیعه توقف کرده بودند، از جمله به برخی از پیروان سبائیه، کیسانیه و ناووسیه. بهعنوانمثال شیخ صدوق در کتاب کمالالدین و تمام النعمه به هنگام نقل مناظره میان ابن قبه و ابی زید علوی عناوین «الواقفة علی امیرالمؤمنین» و «الواقفه علی موسی علیهالسلام» و «الواقفه علی ابی عبداللَّه» را به کار برده است<ref>محمد بن علی بن بابویه الصدوق، کمالالدین و تمام النعمه، (قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1416)، ص 101 - 103.</ref> | عنوان واقفیه در کتابهای رجال و تاریخ و نیز در شرححال اشخاصی با چنین گرایشهای مذهبی و یا در ذکر مذاهب و فرق شیعه بارها تکرار شده است و بر کسانی گفته شده است که در دورههای مختلف بر امامت امامان شیعه توقف کرده بودند، از جمله به برخی از پیروان سبائیه، کیسانیه و ناووسیه. بهعنوانمثال شیخ صدوق در کتاب کمالالدین و تمام النعمه به هنگام نقل مناظره میان ابن قبه و ابی زید علوی عناوین «الواقفة علی امیرالمؤمنین» و «الواقفه علی موسی علیهالسلام» و «الواقفه علی ابی عبداللَّه» را به کار برده است<ref>محمد بن علی بن بابویه الصدوق، کمالالدین و تمام النعمه، (قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1416)، ص 101 - 103.</ref> و باز در جای دیگر از همین کتاب از «الواقفه علی الحسن بن علی بن محمّد» یاد میکند که عقیده داشتند امام حسن عسکری(علیهالسلام)غایب گشته و او همان مهدی قائم است<ref>محمد بن علی بن بابویه الصدوق، کمالالدین و تمام النعمه، (قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1416)، ص 40.</ref>. | ||
ملاحظه میشود که در موارد فوق اطلاق عنوان واقفیه با ذکر نام امامی که بر او توقف کرده بودند همراه است و عنوان مذکور بهصورت عام ولی مقید بر همه توقفکنندگان در امامت اطلاق گردیده است. نوبختی نیز ضمن اشاره به وجود توقفکنندگانی - واقفیانی - برای هر یک از امامان تأکید میکند که واقفیه به طور مطلق عنوان خاصّ کسانی است که بر امامت امام موسی بن جعفر(علیهالسلام)توقف کردهاند. او میگوید: «هر یک از ایشان - امامان - که در گذشت | ملاحظه میشود که در موارد فوق اطلاق عنوان واقفیه با ذکر نام امامی که بر او توقف کرده بودند همراه است و عنوان مذکور بهصورت عام ولی مقید بر همه توقفکنندگان در امامت اطلاق گردیده است. | ||
نوبختی نیز ضمن اشاره به وجود توقفکنندگانی - واقفیانی - برای هر یک از امامان تأکید میکند که واقفیه به طور مطلق عنوان خاصّ کسانی است که بر امامت امام موسی بن جعفر(علیهالسلام)توقف کردهاند. او میگوید: «هر یک از ایشان - امامان - که در گذشت واقفیهای داشت که بر امامت او توقف کردند؛ ولی این لقب خاص اصحاب موسی بن جعفر(علیهالسلام)است»<ref>حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، (نجف، حیدریه، 1355)، ص 82.</ref>. | |||
وحید بهبهانی در این باره میگوید: «واقفیه کسانی هستند که بر امامت موسی بن جعفر توقف کردند چهبسا عنوان واقفیه بر کسانی که بر امامت دیگر امامان توقف کردند هم اطلاق شود... ولی هر گاه به طور مطلق گفته شود مراد از آن توقفکنندگان بر امام کاظم(علیهالسلام)هستند و به دیگر توقفکنندگان مربوط نمیشود مگر با وجود قرینهای بر آن...»<ref>محمدباقر وحید بهبهانی، فواید الوحید، (قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404)، چاپ شده در آخر رجال خاقانی، ص 40.</ref>. | وحید بهبهانی در این باره میگوید: «واقفیه کسانی هستند که بر امامت موسی بن جعفر توقف کردند چهبسا عنوان واقفیه بر کسانی که بر امامت دیگر امامان توقف کردند هم اطلاق شود... ولی هر گاه به طور مطلق گفته شود مراد از آن توقفکنندگان بر امام کاظم(علیهالسلام)هستند و به دیگر توقفکنندگان مربوط نمیشود مگر با وجود قرینهای بر آن...»<ref>محمدباقر وحید بهبهانی، فواید الوحید، (قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404)، چاپ شده در آخر رجال خاقانی، ص 40.</ref>. | ||
بااینحال برخی علما اطلاق عنوان واقفیه را ولو به طور مطلق، بر سایر توقفکنندگان در امامت بعید ندانستهاند، از آن جمله شیخ سلیمان بحرانی است که ناووسیه - توقفکنندگان بر امام صادق(علیهالسلام)را به طور مطلق تحت عنوان واقفیه ذکر کرده است <ref>ریاض محمد حبیب الناصری، الواقفیه دراسه تحلیلیه، ج 1، (مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضاعلیه السلام، 1409)، ص 20. به نظر میرسد علامه حلّی نیز چنین نظری داشته است. همان، به نقل از علامه حلّی در منتهی المطلب، ج 2، ص 261.</ref>. گفتار کشی درباره علی بن حسان بن کثیر هم میتواند مؤیدی بر این نظریه باشد چنان که درباره وی - که از اصحاب امام باقر و امام صادق بوده - میگوید: «او واقفی بود و ابوالحسن - یعنی موسی بن جعفر(علیهالسلام)- را درک نکرد»<ref>محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج 2، (مشهد، دانشکده الهیات، 1348ش)، ص 748.</ref>. او هم چنین درباره حیان سراج که در زمان امام صادق(علیهالسلام)میزیسته و کیسانی مذهب بوده گفته است: «او کیسانی و واقفی بود»<ref>محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج 2، (مشهد، دانشکده الهیات، 1348ش)، ص 602.</ref>. | بااینحال برخی علما اطلاق عنوان واقفیه را ولو به طور مطلق، بر سایر توقفکنندگان در امامت بعید ندانستهاند، از آن جمله شیخ سلیمان بحرانی است که ناووسیه - توقفکنندگان بر امام صادق(علیهالسلام)را به طور مطلق تحت عنوان واقفیه ذکر کرده است <ref>ریاض محمد حبیب الناصری، الواقفیه دراسه تحلیلیه، ج 1، (مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضاعلیه السلام، 1409)، ص 20. به نظر میرسد علامه حلّی نیز چنین نظری داشته است. همان، به نقل از علامه حلّی در منتهی المطلب، ج 2، ص 261.</ref>. | ||
گفتار کشی درباره علی بن حسان بن کثیر هم میتواند مؤیدی بر این نظریه باشد چنان که درباره وی - که از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) بوده - میگوید: «او واقفی بود و ابوالحسن - یعنی موسی بن جعفر(علیهالسلام)- را درک نکرد»<ref>محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج 2، (مشهد، دانشکده الهیات، 1348ش)، ص 748.</ref>. او هم چنین درباره حیان سراج که در زمان امام صادق(علیهالسلام)میزیسته و کیسانی مذهب بوده گفته است: «او کیسانی و واقفی بود»<ref>محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج 2، (مشهد، دانشکده الهیات، 1348ش)، ص 602.</ref>. | |||
بههرحال در کتب رجالی بر بسیاری از توقفکنندگان بر ائمه( | بههرحال در کتب رجالی بر بسیاری از توقفکنندگان بر ائمه(علیهمالسلام)واقفی گفته شده است<ref>ر.ک: محمد بن علی بن شهر آشوب، معالم العلماء، (نجف، حیدریه، 1380)، ص 74؛ احمد بن علی نجاشی، رجال، (بی جا، مؤسسه نشر اسلامی، 1418)، ص 165؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبه، (قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1417)، ص 47 و همو، اختیار معرفه الرجال، پیشین، ص 505؛ تقی الدین ابن داوود، الرجال، (نجف، حیدریه، بی تا)، ص 265.</ref>. بااینحال، علماء به همان قاعده مذکور - یعنی اطلاق عنوان مطلق واقفیه بر واقفیه موسی بن جعفر(علیهالسلام)- عمل کردهاند شاید علت اشتهار عنوان مطلق واقفیه بر واقفیه موسی بن جعفر(علیهالسلام)به سبب فراوانی واقفیه در میان اصحاب موسی بن جعفر(علیهالسلام)و شهرت یافتن این فرقه واقفی پس از وفات امام کاظم(علیهالسلام)و ظهور رجال بزرگی از این طایفه مثل بطائنی، قندی، ابن سماعه، ابن مهران و. .. بوده باشد. | ||
<nowiki>== واقفیها در تاریخ اسلام ==</nowiki> | <nowiki>== واقفیها در تاریخ اسلام ==</nowiki> |